ماشین بازی جلد 20

15,000 تومان

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات
ماشین بازی جلد 20
نویسنده
امیلی بومون
مترجم
راضیه خوئینی
نوبت چاپ ——-
تعداد صفحات 16
نوع جلد شوميز ـ منگنه‌اي
قطع خشتی
سال انتشار 1393
سال چاپ اول 1393
موضوع
علمی آموزشی
نوع کاغذ ——-
وزن 500 گرم
شابک 9786002515391

 

توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
ابعاد 16 × 16 × 0.2 سانتیمتر
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “ماشین بازی جلد 20”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

کوچ‌ نشینان و شبانان

12,375 تومان
نویسنده گزاویه دوپلانول مترجم دکتر محمد حسین پاپلی یزدی نوبت چاپ 1 تعداد صفحات 360 نوع جلد شومیز قطع وزیری

کتاب شوهر آهو خانم نوشته افغانی

795,000 تومان
معرفی کتاب شوهر آهو خانم نوشته افغانی شوهرآهو خانم نخستین اثرعلی محمد افغانی است که وی طی سالهای 1333 تا 1338 در زندان آن را نوشت. افغانی بعد از آزادی با هزینه ی شخصی خود اقدام به چاپ آن کرد و در همان سال جایزه ی بهترین کتاب سال را از آن خود کرد. اثر به طور کلی به موقعیت و جایگاه زنان طی سال های 1313 می پردازد. این اثر را می توان نخستین اثر فمنیستی ادبیات ایران به حساب آورد. از مشخصه های نثر این کتاب تصویر سازی و شخصیت پردازی همراه با جزییات دقیق است. شوهر آهو خانم داستان زنی سنتی و سربراه و منکوب جامعه ی مرد سالار است که موقعیتش در خانه با آمدن زنی سرکش و مدرنتر تهدید می شود. کتاب با قدرتی تمام واقعیت هایی را که زنان لایه های پایین جامعه با آن زندگی می کنند را تصویر می کند و همچنین نکوهشی است نسبت به آئین چند همسری. شخصیت پردازی ظریف آن، فضاسازی دقیق و قلم قدرتمند علی محمد افغانی شوهرآهو خانم را به یکی از محبوب ترین کتاب های معاصر ادبیات فارسی تبدیل کرده است.

کتاب دیگر کسی صدایم نزد

55,000 تومان
معرفی کتاب دیگر کسی صدایم نزد مجموعه حاضر شامل یازده داستان کوتاه از ‘امیر حسن چهل تن’ است که با این عناوین به طبع رسیده است: صله رحم, دیوار سمج شیشه ای, ته شب, چشم هایی به رنگ دریا, دسته گلی برای مرگ, اسرار مرگ میرزا ابوالحسن خان حکیم, داستان مرگ یک انسان, مرگ دیگر چیز مهمی نیست, پنجره نمی گذاشت به مرگ فکر کنم, پنجره سبز برگ ها, و ‘دیگر کسی صدایم نزد’: راوی پیرمرد خدمت کاری است که در یک خانه اعیانی زندگی می کند که ارباب خانه و نیز همسر پیرمرد ‘بتول’ که او نیز خدمتکار بود چندی پیش در گذشته اند. پیرمرد در این خانه گذشته را مرور می کند و اشاره ای نیز به وقایع دوران انقلاب می نماید.

جنگاوران 3 لژیونر

21,000 تومان

در سال ١٠٠ میلادی، یکی از نخستین سال‌های سلطنت امپراتور مارکوس اولپیوس نروا ترایانوس، امپراتوری روم حدو مرزی نمی‌شناسد. مرزهای کشور روم از یک سو به صحراهای ماورای پالمیرا می‌رسد و از سوی دیگر به صخره‌ها و هوای مه‌آلود بریتانیا. با این همه، در هر کجای روم مخاطراتی وجود دارد. بیایید به ارتش روم ملحق شوید.

دیوان عطار: شرح احوال عطار

385,000 تومان
معرفی کتاب دیوان عطار: شرح احوال عطار
این کتاب، دیوان شیخ فریدالدین محمد عطار نیشابوری به تنظیم و نمونه خوانی و نظارت جهانگیر منصور است. در ابتدا شرح احوال عطار را توسط استاد بدیع الزمان فروزانفر داریم. در قسمتی از این شرح چنین می خوانیم: لقب او فريدالدّين است و در اين باب هيچ شك نيست، زيرا عوفى و ابنالفوطى و تمام كسانى كه شرح حالش را نوشتهاند اين لقب را آوردهاند و هم در پايان نسخه خطى ديوان عطار مكتوب در سنه ششصد و هشتاد و دو ]مجلس شماره 1268[ اين لقب مذكور است و از اين همه مسلم مىگردد كه او در قرن هفتم كه در نيمه اول آن قرن به شهادت رسيده و پس از آن، بدين لقب مشهور بوده است. شيخ عطار در قصائد و غزليات و در مثنويّاتش گاه خود را بهعنوان «فريد» ياد مىكند كه بىگمان مخفّف لقب او «فريدالدين» است. بنا بر روش معمول نزد بعضى از محدّثين و مورّخين كه به رعايت احتياط كلمه «الدين» را از پايان القاب مضاف به «دين» حذف مىكردهاند. شيخ ما در غالب قصائد و غزليات و ساير آثار خويش از خود به لفظ «عطّار» نيز ياد مىكند و معاصرين و ديگران هم او را بدين عنوان شناختهاند و شهرت اين عنوان به حدّى است كه نام و عناوين ديگر او را تحتالشعاع قرار داده و تقريبآ از خاطرهها برده است و علت شهرت او بدين نام آن است كه وى داروفروش بوده و طبابت مىكرده و در عرف چنين كس را عطار مىگفتهاند و هنوز هم مىگويند. شيخ ما چنانكه گفتيم عنوان «فريد» و «عطّار» را مانند تخلّص در قصايد و غزليات و در خطاب به خود در مثنوياتش مىآورد و گاه در محل واحد و با فاصله اندك هر دو عنوان را ذكر مىكند و از اينجا استنباط مىشود كه او به مناسبت وزن و يا بر حسب ميل خود گاه لفظ «فريد» و گاه «عطار» را در تعبير از خود اختيار مىنموده و نبايد تصور كرد كه او در اول «فريد» و در آخر عمر «عطار» تخلص مىكرده است زيرا آوردن اين دو تخلص در مثنويات دليل قاطع است كه چنين تصورى مبناى درست ندارد. ای گرفتار تعصب مانده دایماً در بغض و در حب مانده گرتو لاف از عقل و از لب می‌زنی پس چرا دم در تعصب می‌زنی
سفارش:0
باقی مانده:1

ماجراهای علمی 3 … مارکوپولو

11,000 تومان
مارکوپولو تمام عمرش منتظر چنین روزی بود . پدرش نیکولو و عمویش مافئو سرانجام از سفری که سال‌ها پیش رفته بودند بازگشتند . هنگامی که پدر و عمویش خانه‌شان را در ونیز ترک کرده‌بودند ، او شش ساله بود ولی حالا نوجوانی پانزده ساله شده بود ! در طول این ٩ سال برای خود مردی شده بود . او بسیار مطالعه کرده بود تا بتواند به پدرش در تجارت کمک کند . وقتی مطالعه نمی‌کرد ، روزهایش را صرف گشت و گذار در لنگرگاهها می‌کرد ، جایی که بازرگانان کشتی‌های پُر از ابریشم ، ادویه‌جات ، رنگ‌های گیاهی ، نمک و پشم خود را در آن نگه می‌داشتند . مارکو مادرش را در کودکی از دست داده بود ، به همین دلیل از بازگشت پدرش دو چندان خوشحال شد . مارکوپولو بعدها به جاهایی سفر کرد که تا آن زمان هیچ اروپایی به آنجا قدم نگذاشته بود . او همراه پدر و عمویش با کشتی از ونیز به ارض مقدس و از آنجا نیز باز با کشتی به بندر تجاری‌ای که در شرق مدیترانه قرار داشت رفت . او بیابان‌های پهناور را با کاروان شترها پیمود ، از کوهستان‌ها و دشت‌های پر فراز و نشیب گذشت و در شهرهای عجیب و پرزرق و برق و روستاهای محقر توقف کرد ، تا این‌که بالاخره به قصر « قوبیلای قا آن » در منتهی الیه چین رسید . او که اینک محبوب و مورد علاقه خان واقع شده بود سالیان سال به عنوان فرستاده ویژه او به سرزمین‌های خاور دور سفر کرد .