ماکاموشی، جزیره‌ی جوندگان جسور 15/ کریسمس مبارک، جرونیمو!

130,000 تومان

سفارش:1
باقی مانده:1
درباره نویسنده کتاب
الیزلبت دمی (Elisabetta Dami) (1958- ) نویسنده ایتالیایی ادبیات کودک است که به دلیل نگارش سری کتاب‌هایجرونیمو استیلتن مشهور است.
درباره ناشر کتاب

هوپا ناشر کتاب‌های کودک، نوجوان و جوان و بازی‌های فکری – آموزشی است که از سال 1392 فعالیت خود را آغاز کرده است.

فعالیت هوپا با ارائه‌ی نسل جدیدی از بازی‌های فکری – آموزشی شروع شد، بر اساس تولید داخلی و با کیفیتی قابل

مقایسه با محصولات بین‌المللی در این حوزه. پس از موفقیت هوپا در بخش بازی‌های فکری، از سال 1394 برنامه‌ریزی آن برای انتشار کتاب‌های مناسب کودک، نوجوان و جوان آغاز گشت و سرانجام در اردیبهشت 1395، مصادف با نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، نخستین کتاب‌های هوپا به بازار عرضه شد.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

ماکاموشی، جزیره‌ی جوندگان جسور 15/ کریسمس مبارک، جرونیمو!

نویسنده
 جرونیمو استیلتن
مترجم
 فریبا چاوشی
نوبت چاپ
تعداد صفحات 136
نوع جلد —-
قطع
سال نشر
سال چاپ اول ——
موضوع
کودک و نوجوان
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786222041519
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “ماکاموشی، جزیره‌ی جوندگان جسور 15/ کریسمس مبارک، جرونیمو!”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

چند صفحه از کتاب

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

داستان‌های دوقلوهای خل‌وچل 2/ سوسک نجار، زین‌الدین زیدان و دختر شاه آهنیون

105,000 تومان

داستان‌های دوقلوهای خل‌وچل ۲ | سوسک نجار، زین‌الدین زیدان و دختر شاه آهنیون

داستان‌های دوقلوهای خل‌وچل ۲ | سوسک نجار، زین‌الدین زیدان و دختر شاه آهنیون این کتاب از بخش های مختلفی تشکیل شده و توسط انتشارات هوپا به چاپ رسیده است. خل گفت: «اوه اوه! نگاه کن چل. چه رنجی اومد پیش ما. یه رنج خیلی گنده اومد. می‌بینی چه چشم‌هامون رو می‌سوزونه؟»چل سرفه کرد. شبیه وقت‌هایی که ماهی را با تیغ خورده بود و گفت: «آره خل. آره. توی گلومون هم رنج سوزشی اومده. می‌بینی دیگه هیچی و هیچی هوا نیست. فقط رنج سوزشی هست اینجا توی این ابر.»و آن‌وقت همان‌طور که روی یک پا ایستاده بودند، چشم‌هایشان را بستند و سرفه کردند. دیگر هیچ کلمه‌ای نمی‌توانستند بگویند. همان‌طور روی یک پا شبیه لک‌لک ایستاده بودند و رنج می‌کشیدند. خل قاتی سرفه‌هایش یک چیزی گفت …
یک کتاب بود که دو تا پسر دوقلو و مامانشان تویش زندگی می‌کردند. مامانشان اسمش تاریک بود. دوقلوها هم اسم‌هایشان خیلی شبیه هم. اسم یکی از قل‌ها بود خل، اسم آن یکی قل بود چل. این‌جوری بود که دوقلو شده بودند.
خل و چل عاشق جنگولک‌بازی بودند، عاشق اختراع چیزهای به‌دردنخور، عاشق پرت‌وپلاگفتن، جفنگ بافتن، عاشق خرابکاری، عاشق خیال‌بافی. از اینکه آدم شده بودند هم دل خوشی نداشتند. اگر عنکبوت بودند، می‌توانستند تار بتنند. اگر مگس بودند، ویزویز پرواز می‌کردند. اگر صندلی بودند، کسی بود که رویشان بنشیند و اگر کتاب بودند، یکی آن‌ها را دست می‌گرفت و می‌خواند. راستی‌راستی آدم به چه درد می‌خورد؟ شاید اگر این کتاب‌ها را بخوانی، از لابه‌لای صفحه‌ها بفهمی آدم‌بودن به چه درد می‌خورد. آیا چیز مهمی است یا نه؟ به قول خل و چل: «آدم هم نشدیم، خیال ببافیم!!!»
سفارش:0
باقی مانده:1

معناي زندگي ام

28,000 تومان

در بخشی از کتاب معنای زندگی‌ام می‌خوانیم:

با آغاز سال 1945، حدود هفده سال می‌شد که در مشاغل دیپلماتیک بودم، اما قصد ندارم دوباره تمامی مراحل این شغل را، که در کل به نظرم بی‌ارزش می‌آید، ریز‌به‌ریز برای‌تان ترسیم کنم. من کارم را در سِمت منشی دوم در سفارت بلغارستان آغاز کردم، سپس در پاریس دستیار مدیر بخش اروپا برای رسیدگی به مسائل اروپای شرقی شدم و بعد منشی اول و مشاور در سفارت سویس و همچنین سخن‌گوی هیئت نمایندگان سازمان ملل؛ پس از اقامتی کوتاه در لندن، کنسول فرانسه در لس‌آنجلس شدم و این تنها سِمت کنسولی‌ای بود که به دست آوردم. از میان خاطراتی که جسته‌گریخته تعریف کردم، می‌خواهم چند اتفاق کوچکی را شرح دهم که بسیار جالب، غیرمعمول و منحصربه‌فردند. نخستین تجربه‌ی دیپلماسی‌ام در بلغارستان بود که نظام سیاسی‌اش هم کمونیستی و هم سلطنت مطلقه بود. نظام سلطنتی و شورای نیابت سلطنت همچنان حکم‌فرما بود، اما قدرت در دست حزب کمونیست بود که دیمیتروف افسانه‌ای ریاست آن را بر عهده داشت، کسی که در جریان دعوای حقوقی آتش‌سوزی ساختمان رایشس‌تاگ جسارت زیادی از خود نشان داد و در میان نخستین متهمان بود. گذار کشوری از ساختار شبه‌ دموکراتیک سلطنتی به سوی نظام دیکتاتوری خودکامه از نوع استالینی آن بسیار غم‌انگیز و تأثیرگذار بود، زیرا در میانه‌ی حکومت استالین بود. یکی از دوستانم را در این دوره از دست دادم که می‌خواهم یادی از او کنم. نامش پِتکوف بود که ریاست ائتلاف فرانسوی را بر عهده داشت و به اتهام دشمن مردم به دار آویخته شد، زیرا در آن دوره شیوه‌های استالینی کاربرد داشت و به دنبال آن یک کمونیست برجسته‌ی دیگر به نام کوزتوف نیز به سرنوشت او دچار و به دار آویخته شد.
سفارش:0
باقی مانده:1

فروشی‌ها 4/ یک عدد بهترین دوست به‌فروش می‌رسد

21,000 تومان

معرفی کتاب یک عدد بهترین دوست به فروش می رسد اثر کاره سانتوس

تابستان تمام شده و مدرسه ها باز می شوند. سال جدید، آموزگار جدید… و دوست های جدید؟ حرفش را هم نزنید! اسکار دوست جدید نمی خواهد. فعلا و همیشه نورا بهترین دوست اوست.
ولی نورا با دختر دیگری به نام موریل آشنا شده و با هم درباره ی «مسائل» خودشان حرف می زنند. بدتر از همه این است که می خواهند مهمانی ای ترتیب بدهند که فقط برای دخترهاست.
قضیه روشن است: اسکار دیگر بهترین دوست نورا نیست، پس راه دیگری برایش نمی ماند مگر این که توی کتابخانه آگهی بزند تا کس دیگری را پیدا کند که بهترین دوستش بشود.
سفارش:1
باقی مانده:1

داستان‌های خانه‌درختی 9/ خانه‌درختی 117طبقه

275,000 تومان
خانه‌درختیِ معرکه‌ی اندی و تری حالا ۱۳طبقه‌ی جدید دارد:
طبقه‌ی اسب‌های ریزه‌میزه،
طبقه‌ای برای مهمانیِ لباس‌خوابی،
موزه‌ی زیرشلواری،
باجه‌ی عکاسی،
اتاق انتظار،
درِ بدبختی،
سیرک،
میدان مبارزه برای روبات‌های غول‌پیکر،
مدرسه‌ی رانندگی،
پارک اسکی روی آب با ماهی‌های گوشت‌خوار و یک دفترِ گردشگری مخصوص خانه‌درختی با میز اطلاعات ۲۴ساعته،
اتوبوس گردشی که پنگوئن‌ها جابه‌جایش می‌کنند و یک مغازه‌ی سوغاتی.
خب، معطل چی هستید؟!
بپرید بالا!
سفارش:1
باقی مانده:2

اعترافات گرگ تنها

220,000 تومان

معرفی کتاب اعترافات گرگ تنها

کتاب اعترافات گرگ تنها نوشتهٔ ناصر ایرانی وقایع‌نگاری زندگی نویسنده بین سال‌های ۱۳۱۶ تا ۱۳۵۳ است که نشر چشمه منتشر کرده است.

درباره کتاب اعترافات گرگ تنها

اعترافات گرگ تنها که زندگی‌نامهٔ ناصر ایرانی به قلم خودِ اوست، شامل ۲ جلد است. جلد اول از تولد او در سال ۱۳۱۶ تا اواسط دههٔ پنجاه هجری شمسی را در بر می‌گیرد و جلد دوم از اواسط دههٔ ۵۰ تا اوایل دههٔ هشتاد را؛ یعنی سال‌های نگارش این کتاب. پس از مرگ ناصر ایرانی در آبان ۱۳۹۷ با تلاش‌ها و پیگیری‌های قاسمعلی فراست جلد اول اعترافات گرگ تنها مجوز انتشار گرفت که اکنون در نشر چشمه منتشر شده است. ناصر ایرانی با نام کامل ناصر نظیف‌پور ایرانی نویسنده، مترجم و نمایشنامه‌نویس مشهور ایرانی است.  او در آغاز ۱۴ سالگی عضو سازمان جوانان حزب توده ایران شد و در آغاز ۱۸ سالگی در تابستان ۱۳۳۴ شمسی از آن سازمان کناره گرفت. او در شب ۲ آبان ۱۳۹۷ شمسی در ۸۱ سالگی و پس از تحمل مدت‌ها بیماری درگذشت. از مشهورترین نمایشنامه‌های او می‌توان به «ما را مس کنید»، «کسالت‌بار»، «قتل»، «در پایان» و «حُفره» اشاره کرد. او با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و دفتر نشر فرهنگ اسلامی همکاری می‌کرده و در دههٔ ۷۰ هجری شمسی در نشریات بسیاری مطلب می‌نوشت. این کتاب شرح زندگی‌اش از زبان خودش است با قلمی جذاب و شیوا که شما را با خود همراه می‌کند.

خواندن کتاب اعترافات گرگ تنها را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به تاریخ اجتماعی ایران پیشنهاد می‌کنیم.
سفارش:1
باقی مانده:1

مردگان جزيره موريس

12,000 تومان
در بخشی از کتاب مردگان جزیره‌ی موریس می‌خوانید: رضا پشت به مرد چماق‌ به‌ دست می‌رفت و هراسان به درها و نیم‌دری‌های بسته و دیوارهای گلی نگاه می‌کرد و منتظر بود تا مرگ از درها و نیم‌دری‌ها بیرون بزند و راه بر او ببندد. بوی مردار نفسش را بند می‌آورد. در بوی مردار، میان کوچه‌ی دایی ابوالقاسم بیگ ایستاد. نگاه دختر و چهره‌ی وحشت‌زده‌ی مختار آمد جلو چشمانش. نگاه دختر انگار شماتتش می‌کرد که هنوز زنده است و چهره‌ی وحشت‌زده‌ی مختار می‌گفت: «می‌ترسم.» از تنهایی‌اش میان کوچه هراسی به دلش افتاد. دوروبرش را نگاه کرد و تند‌تر قدم برداشت و گفت: «اگر دایی‌ ابوالقاسم بیگ زنده نباشد؟» تصور مرگ دایی ابوالقاسم بیگ، نگاه عجیب دختر، جسد احمدخان، یاور اصغربیگ، ارابه‌ی مردگان و چهره‌ی هراسان مختار را جلو چشمانش آورد. بغض گلویش را گرفت. گفت: «دایی!» پشت در چوبی ترک‌ خورده‌ی خانه‌ی دایی‌ ابوالقاسم‌بیگ ایستاد. کوبه‌ی زنگ‌ زده‌ی در را میان پنجه‌ها گرفت و چند‌ بار به در کوبید. چند لحظه‌ی بعد صدای دایی‌ ابوالقاسم بیگ را شنید: «آمدم!» با ‌خوشحالی گفت: «دایی!» در باز شد و ابوالقاسم بیگ رضا را در آغوش گرفت. رضا گفت: «دایی‌... همه جا مرده و بوی مردار است.» ابوالقاسم بیگ در را بست و گفت: «الحمدالله که سالمی. نگران بودم مبادا مریض باشی... خواهرم تو را سپرده به من... من فقط همین یک خواهر را دارم. لباس بپوشم، برویم پیش میرپنج کاظم خان.»