ماکاموشی، جزیره‌ی جوندگان جسور 2/ موش و گربه در خانه‌ی اشباح

115,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:2
درباره نویسنده کتاب
الیزلبت دمی (Elisabetta Dami) (1958- ) نویسنده ایتالیایی ادبیات کودک است که به دلیل نگارش سری کتاب‌هایجرونیمو استیلتن مشهور است.
درباره ناشر کتاب

هوپا ناشر کتاب‌های کودک، نوجوان و جوان و بازی‌های فکری – آموزشی است که از سال 1392 فعالیت خود را آغاز کرده است.

فعالیت هوپا با ارائه‌ی نسل جدیدی از بازی‌های فکری – آموزشی شروع شد، بر اساس تولید داخلی و با کیفیتی قابل

مقایسه با محصولات بین‌المللی در این حوزه. پس از موفقیت هوپا در بخش بازی‌های فکری، از سال 1394 برنامه‌ریزی آن برای انتشار کتاب‌های مناسب کودک، نوجوان و جوان آغاز گشت و سرانجام در اردیبهشت 1395، مصادف با نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، نخستین کتاب‌های هوپا به بازار عرضه شد.

توی یک جنگل تاریک و ترسناک گم‌ شده بودم. موش ترسویی مثل من و همچین جایی؟! مو به تنم سیخ شده بود! این شد که به قلعه‌ای قدیمی نزدیک جنگل پناه بردم. اولش خیال ‌کردم خالی است، ولی بعد فهمیدم تسخیر شده و پُر از گربه است! بگذارید داستان را کامل برایتان بگویم. از آن ماجراهایی است که حسابی قِلقِلکتان می‌دهد باقی‌اش را بدانید.

 

فقط 2 عدد در انبار موجود است

توضیحات

ماکاموشی، جزیره‌ی جوندگان جسور 2/ موش و گربه در خانه‌ی اشباح

نویسنده
 جرونیمو استیلتن
مترجم
 فریبا چاوشی
نوبت چاپ
تعداد صفحات 130
نوع جلد —-
قطع
سال نشر
سال چاپ اول ——
موضوع
کودک و نوجوان
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786008655879
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “ماکاموشی، جزیره‌ی جوندگان جسور 2/ موش و گربه در خانه‌ی اشباح”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

چند صفحه از کتاب

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

جامعه شناسی جنگ و نیروهای نظامی

7,000 تومان
این کتاب برای دانشجویان رشته جامعه‌شناسی (علوم اجتماعی) در مقطع کارشناسی به عنوان منبع اصلی درس «جامعه‌شناسی جنگ و نیروهای نظامی» به ارزش 2 واحد تدوین شده است. امید است علاوه بر جامعه دانشگاهی، سایر علاقه‌مندان نیز از آن بهره‌مند شوند.
فهرست:
پیشگفتار بخش اول: جامعه‌شناسی جنگ فصل اول: کلیات فصل دوم: سنخ‌شناسی تاریخی جنگ فصل سوم: بررسی ریشه‌های علمی جنگ فصل چهارم: بررسی ساختار اجتماعی ـ اقتصادی جامعه در حال جنگ فصل پنجم: بررسی ساختار اجتماعی ـ اقتصادی جامعه پس از جنگ فصل ششم: جنگ یا صلح بخش دوم: جامعه‌شناسی نیروهای نظامی فصل هفتم: کلیات فصل هشتم: سنخ‌شناسی تاریخی ارتش در جهان پرسشها ضمایم کتابنامه نمایه

خال‌کوبی

19,500 تومان

معرفی کتاب خال‌کوبی

کتاب خال کوبی نوشته پونه ابدالی رمانی خواندنی درباره موضوع حیوان آزاری است و نقدی به عدم قوانین حمایت از حقوق حیوانات است.

درباره کتاب خال کوبی

خال‌ کوبی ماجرای چهار جوان به نام‌های مهام، نسیم، پگاه و محمود است که خارج از تهران زندگی می‌کنند. محمود و پگاه زن و شوهر هستند؛ مهام و پگاه هم خواهر و برادر و نسیم هم دوست این سه نفر است. او یک NGO حمایت از حیوانات در خارج از تهران دارد. اما در طول داستان اتفاقات برای این افراد می‌افتد. یک بچه به طرز عجیب و مشکوکی توسط یک شیر خورده می‌شود و این آغاز داستان است. این داستان به خوبی از دنیای انسان‌ها و حیوانات صحبت می‌کند و داستانی درباره حیوان آزاری است. ابدالی با نوشتن این داستان نقدی به این موضوع وارد کرده است که هیچ قانونی که از حقوق حیوانات حمایت کند، وجود ندارد.

کتاب خال‌ کوبی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

علاقه‌مندان به مطالعه رمان‌ها و داستان‌های ایرانی از خواندن کتاب خال‌ کوبی لذت می‌برند. خواندن این داستان را به دوست‌داران و طرفداران حقوق حیوانات نیز پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب خال ‌کوبی

ترسیده بود آن روز، شاید هم منگ بود؛ هر چه بود نمی‌توانست از جایش تکان بخورد. اولین پاکتِ بی‌نشانی و امضا درست همان روزِ آتش‌سوزی به دستش رسیده بود. دوباره لرزید از یادآوریِ آن روز، پُک محکمی به سیگارش زد اما با سیگار کشیدن حالش جا نمی‌آمد. امشب هم یک پاکت دیگر دم‌در افتاده بود. باید به حرف محمود گوش می‌داد و پشت در و توی پارکینگ دوربینِ مداربسته نصب می‌کرد. باید به حرف محمود گوش می‌داد و زودتر برای آپارتمان خالی بالا مستأجر پیدا می‌کرد. باید حرف مهام را گوش می‌کرد و می‌گذاشت مهام خودش بیاید و همهٔ این کارها را بکند؛ اما هیچ‌کدام از این کارها را نکرده بود. لرزید. باد می‌آمد و شاخهٔ درخت‌ها را تکان‌تکان می‌داد. بادزنگِ چوبی توی ایوان تلق‌وتولوقی کرد و آرام گرفت.

عصب کشي

29,000 تومان

بخشی از کتاب عصب‌کشی

جمشید بلند شد رفت تلفنو جواب داد و برگشت اتاق. تا اومد اتاق روشو کرد طرف اصغر و گفت «پاشو که بلیتت برده، اونم چه بردنی!» محسن گفت «چی شده؟» جمشید گفت «فکر می‌کنی کی بود؟» محسن گفت «چه می‌دونم.» جمشید گفت «سرکار خانوم مهشید عباسی.» محسن گفت «این دیگه کیه؟» کار خدا رو می‌بینی؟ دختره عاشق اصغر شده بود! اصلا باورت می‌شه؟ ولی خب، آدمیزاده دیگه. طفلک این مهشیده از اون دخترهای ساده و عاطفیِ دوآتیشه بود، ولی خب از پسرها وحشت داشت. این‌قدر بابا ننه‌ش که هر دوشون مهندس بودن،‌ درِ گوشش از پسرها بد گفته بودن که دختره پاک جماعتِ مذکرو از زندگیش گذاشته بود کنار.‌ فقط هم حرف‌های بابا ننه‌ش نبود ها؛ یه عادتی که باباش داشت این بود که هر روز روزنامه می‌خرید می‌آورد خونه و می‌ذاشت مهشیدم بخونه. این بدبخت هم همه‌ش می‌رفت سراغ صفحهٔ حوادث. صفحهٔ حوادث روزنامه‌ها هم که دیدی، پُره از تجاوز و قتل دخترها به دست مردها و خیانت پسرها به دخترها و این‌طور چیزها. مهشید هم اینا رو می‌خوند و تنش می‌لرزید و از هر چی پسر بود فرار می‌کرد. خوشگل هم بود ها! اصلا یه چیزی بود که نگو! ولی هیچ پسری نمی‌تونست به‌ش نزدیک شه.‌ اولا طوری خودشو درست می‌کرد و لباس می‌پوشید که خیلی به چشم نیاد، بعدش هم تا یه پسر به‌ش نزدیک می‌شد، انگار گرگ دیده باشه، همچی فرار می‌کرد که دستِ پسره که سهله، نگاهش هم به‌ش نمی‌رسید. این‌قدر بدبین بود که حتا پسرعمه، پسرخاله، پسردایی و پسرعمو هم نمی‌تونستن باهاش حرف بزنن.

رفتیم بیرون سیگار بکشیم، هفده سال طول کشید.

125,000 تومان

معرفی کتاب رفتیم بیرون سیگار بکشیم، هفده سال طول کشید

کتاب رفتیم بیرون سیگار بکشیم، هفده سال طول کشید، مجموعه داستان‌های کوتاهی از دنیای نه چندان مهربان نویسندگان روسی است که هنوز سیگار کشیدن‌شان ادامه دارد. در مورد این اثر چیزی که در ابتدا توجه شما را به خودش جلب می‌کند عنوان باشکوه و طولانی آن است. همین سبب می‌شود کنجکاوی‌تان تحریک شود و شما را مجبور می‌کند تا آن را مطالعه کنید. در این کتاب نه داستان از هفت نویسنده‌ی معاصر روس وجود دارد که به صورت تصادفی برگزیده نشده‌اند و دنیایشان تقریباً به هم مرتبط هستند. این داستان‌ها در غیر عادی بودن فضا و روایت‌شان با وجود انسان‌های عادی، وجه اشتراک دارند. قهرمانان این داستان‌ها از قسمت‌هایی از جامعه هستند که قبلاً شرایطی برای رساندن صدایشان به گوش شما نداشتند و چه بسا وجودشان به چشم نمی‌آمد. تنهایی، روزمر‌گی و خشونت موجود در زندگی آن‌ها که بازتاب مستقیم شرایط اجتماعی روسیه‌ی بعد از فروپاشی اتحاد شوروی نیز است، به طور واضح در این داستان‌ها دیده می‌شود. مقدمه‌ای کوتاه درباره‌ی هر یک از نویسندگان جهت آشنایی شما با زندگی، سبک هنری و آثار آنان در ابتدای داستان‌ها موجود است. هم اکنون همه‌ی آن‌ها زنده و در حال نوشتن هستند و همین مسئله بر جذابیت این اثر می‌افزاید. ادبیات روس دهه‌های گذشته با وجود داشتن داستان‌نویسان معروفی که شهرت جهانی دارند، مخاطبان فارسی زبان، کمتر آن را می‌شناسند. در داستان‌های روسی همواره فضا با یک ابر تیره و تار پوشیده می‌شود و انگار نمی‌توانید اثری از شادی، نشاط و آرامش در آن‌ها ببینید. شاید به این دلیل باشد که هنوز سایه‌ی کمونیسم از جوامع روس رخت برنبسته است. در بخشی از کتاب رفتیم بیرون سیگار بکشیم، هفده سال طول کشید می‌خوانیم: او در جوانی از پسر عمه‌اش، که جوانی باهوش و خوش‌قیافه و بی‌کاره بود، حامله شد و وقتی پسرعمه‌اش به او توصیه کرد به لژبیتسکی، پزشک مشهور ناخوشی‌های زنان، مراجعه کند (و البته قول سفت و سخت پول هم داده بود)، با یک قوطی اسید سولفوریک در کمین او نشست و آن را به صورتش پاشید. پسر عمه فریادهای هولناکی سر داد، دنبال خاله برتا دوید، افتاد و مرد. البته درست‌تر است که بگوییم: مرد و افتاد. قلبش ضعیف بود. البته خاله برتا خاله‌ی مادرم بود، نه خاله‌ی من. بنابراین باید مختصات زمانی را هم تصحیح کنم: ماجرا اوایل قرن گذشته اتفاق افتاده بود. در این‌جا باید فضای فرهنگی و زندگی بی‌درد و غم شهرک کوچکی را که ماجرا در آن رخ می‌دهد نیز توصیف کنم. خانواده‌ی ارجمند کاگانوفسکی، جد من پینخوس الیویچ و زنش، ننه خایا... نمی‌شود گفت: که خیلی ثروتمند بودند، ولی به هر حال یک کارگاه شیرینی‌پزی را می‌گرداندند. البته تمام خانواده در این کار سهیم بودند. تعدادشان هم کم نبود: پنج دختر، همه شبیه هم. شوخی نیست! دخترها در قسمت بسته‌بندی می‌نشستند و شکلات‌ها را لای کاغذ می‌پیچیدند. کار دقیق و طاقت‌فرسایی بود. همه چیز به سرعت انگشتان بستگی داشت. آن‌ها که ماهرتر بودند، با سرعت یک شکلات در ثانیه کار می‌کردند.
سفارش:1
باقی مانده:1

پرسه‌زن

140,000 تومان
یوسف آتیلگان یکی از مهم‌ترین نویسندگان ادبیات ترکیه است. او که به کافکای ترکیه مشهور است در شهر مانیسا چشم به جهان گشود و تا انتهای دوره‌ی دبستان در آن‌جا بود. سال 1936 برای ادامه‌ی تحصیل راهی شهر بالی‌کسیر شد. سه سال بعد، پس از اتمام دوران دبیرستان، به استانبول رفت تا در رشته‌ی زبان و ادبیات ترک ثبت‌‌نام کند. در سال 1944، زیر نظر نیهات تارلان، یکی از مشهورترین اساتید زبان و ادبیات ترک از پایان‌نامه‌اش زیر عنوان هنر، شخصیت و روان‌درمانی دفاع کرد. بالافاصله پس از خروج از دانشگاه به استخدام ارتش درآمد و برای تدریس زبان و ادبیات ترکی در دانشگاه شهر آک‌شهیر مشغول به کار شد. چند ماه پس از آغاز تدریس به دلیل فعالیت‌های سیاسی به زندان افتاد و سی سال از هر گونه فعالیت دولتی محروم شد. آتیلگان به مانیسا، زادگاهش بازگشت و در طول سه دهه کشاورزی کردن دو رمان و نزدیک به بیست داستان کوتاه نوشت که با نام مستعار نوزات چوروم منتشر شدند که جوایز معتبری برایش به ارمغان آوردند. آتیلگان مطالعات مارکسیستی و روان‌کاوانه را به یکسان به کار می‌گیرد تا وضع بد بشر معاصر را بکاود. افراد در میان اوهام خویش، در حسرت و آرزو، روزگار می‌گذرانند. شخصیت اصلی رمان «پرسه‌زن» نیز مردی است تنها و غمگین، با وجود زندگی مرفه و عاری از رنج و سختی‌ای که دارد. مردی که به ظاهر مشکلی ندارد و می‌تواند روزگار خویش را چنان بگذراند که آرزوی هر کسی است که برای معاش تقلا می‌کند. او، که فردی درون‌گرا، بدخلق، بهانه‌گیر و بیکار است، روزگار خود را به تفریح و تفرج می‌گذراند اما همواره در پی کسی است زیرا گمان می‌برد که با یافتن او خلاصی خواهد یافت. آتیلگان با خلق چنین شخصیتی در برابر نظر اشخاصی ایستاده است که مشکلات معیشتی را مهم‌ترین دلیل نارضایتی بشر از زندگی می‌دانند و صحنه‌ی اجرای مرد پرسه‌زن ثابت می‌کند که بشر موجودی است که در غیاب روابط خوش اجتماعی گرفتار انواع اوهام می‌شود، اندک‌اندک روان‌رنجور و منزوی و بیمار.
سفارش:0
باقی مانده:1

شاهنامه‌ی فردوسی به نثر (جلد 10، بخش 2): پادشاهی لهراسب تا پایان هفت خوان اسفندیار

85,000 تومان

در بخشی از کتاب شاهنامه فردوسی - جلد 10: از پادشاهی لهراسب تا پایان هفت خوان اسفندیار می‌خوانیم

داستان کتایون دختر قیصر تقدیر چنان بود که در این موقع قیصر متوجه شد که دخترش جا افتاده و بخت و اقبالش بلندی گرفته و فهمید که زمان شوهرکردن اوست. پس بزرگان دانشمند و رایزن را در کاخش جمع کرد و هرکس دیگری را که درخور دخترش بود از آن نام‌آوران بالنده، در کاخ جمع کرد و دختر ماهرویش هم در میان آن‌ها به قصد انتخاب جفت می‌گشت. کنیزان دورش را گرفته بودند و او در میان آن جمع کسی را به مردی نمی‌دید. در سراپرده‌ی قیصر، سه دختر نام‌آور بودند که در قد‌و‌بالا و چهره و در آهستگی و سزاواری و شایستگی نظیر نداشتند. نام دختر بزرگ‌تر کتایون و بسیار خردمند و پاک‌نهاد و شادکام بود. کتایون یک شب در خواب دید که تمام کشور از آفتاب روشن شد و جمعی از مردان پدیدار شدند که از انبوه مردم جدا بودند. سرور آن انجمن بیگانه‌ای دل‌افروز و فرزانه بود که قد سرو و صورتی ماهگونه داشت و درخور تخت شاهی بود. کتایون دسته‌گلی به او داد و وقتی از او بازستاند، آن دسته‌گل پُررنگ‌و‌بو شد. سحرگاه وقتی خورشید طلوع کرد و تمام نامداران از خواب بیدار شدند، قیصر بزرگ، هرکس را که دلاور و بزرگ بود جمع کرد و همه را به شادی در بارگاهش نشاند و بعد پریچهره‌ی خود را فرا‌خواند. کتایون با شصت کنیز، در‌حالی‌که دسته‌گلی به‌دست داشت، به بارگاه پدر رفت و آن‌قدر در میان آن جمع گشت که خسته شد؛ امّا از میان آن‌ها، هیچ‌کس را نپسندید. پس خرامان و گریان و در‌حالی‌که طالب یافتن جفتش بود، عزم رفتن به سراپرده کرد. همان موقع زمین مانند پَر زاغ سیاه شد، تا این‌که ماه همچون چراغی از سر کوه برآمد.

فهرست مطالب کتاب

پادشاهی لهراسب پادشاهی گشتاسب هفت‌خوان اسفندیار