

ماکاموشی، جزیرهی جوندگان جسور 8/ پیتزای داغ برای کُنتِ اشرافزاده
115,000 تومان
درباره نویسنده کتاب
درباره ناشر کتاب
هوپا ناشر کتابهای کودک، نوجوان و جوان و بازیهای فکری – آموزشی است که از سال 1392 فعالیت خود را آغاز کرده است.
فعالیت هوپا با ارائهی نسل جدیدی از بازیهای فکری – آموزشی شروع شد، بر اساس تولید داخلی و با کیفیتی قابل
مقایسه با محصولات بینالمللی در این حوزه. پس از موفقیت هوپا در بخش بازیهای فکری، از سال 1394 برنامهریزی آن برای انتشار کتابهای مناسب کودک، نوجوان و جوان آغاز گشت و سرانجام در اردیبهشت 1395، مصادف با نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، نخستین کتابهای هوپا به بازار عرضه شد.
ماکاموشی، جزیرهی جوندگان جسور 8/ پیتزای داغ برای کُنتِ اشرافزاده
فقط 2 عدد در انبار موجود است
ماکاموشی، جزیرهی جوندگان جسور 8/ پیتزای داغ برای کُنتِ اشرافزاده
نویسنده |
جرونیمو استیلتن
|
مترجم |
فریبا چاوشی
|
نوبت چاپ | — |
تعداد صفحات | 131 |
نوع جلد | —- |
قطع | — |
سال نشر | — |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
کودک و نوجوان
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 0 گرم |
شابک |
9786008869276
|
وزن | 0.5 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
آخرين روز يک محکوم
کاربرد روشهای تصمیم گیری چند شاخصه در جغرافیا
انگیزش و هیجان
حرفه: داستاننویس 4
معرفی کتاب حرفه: داستان نویس 4
کتاب حرفه: داستان نویس 4، گردآوری فرانک ای. دیکسون و ساندرا اسمیت، آخرین جلد از این مجموعه است و به مباحث تکمیلی نویسندگی داستان کوتاه و نحوهی ارائهی آن میپردازد. در این کتاب راهنما شما با ساختوپرداخت اول، وسط و آخر داستان، شگردهای مغفولمانده، تکنیکهای بازنویسی داستان و در نهایت شیوههای فروش آن آشنا خواهید شد.دربارهی کتاب حرفه: داستان نویس 4
با وجود اینکه نزدیک به صد سال از شروع داستاننویسی مدرن در ایران میگذرد، اما ادبیات داستانی فارسی هنوز به سطح جهانی نرسیده و همچنان مهجور مانده است. درمورد این مشکل نظریات بسیاری مطرح است و دلایل مختلفی ارائه شده اما از میان همهی آنها، دلیلی که بیشتر منتقدین بر آن اتفاقنظر دارند، مسألهی ضعف آموزش است. این دسته از صاحبنظران اعتقاد دارند در ایران هیچگاه داستاننویسی بهصورت حرفهای و اصولی و در سطح جهانی آموزش داده نشده. نویسندگان ایران بهندرت به منابع دستاول آموزشی دسترسی داشتهاند و به خاطر همین بیشتر با واسطه و از طریق مطالعهی داستان، نویسندگی را فراگرفتهاند. همین باعث شده، ادبیات داستانی فارسی از نظر تکنیکی و اصولی تا حدودی ضعف داشته باشد و از ادبیات جهانی فاصله بگیرد. برای آموزش داستاننویسی منابع فراوانی هست اما یکی از معروفترین و مهمترین آنها، مجموعهی حرفه: داستاننویس است که فرانک ای. دیکسون (Frank A. Dickson) و ساندرا اسمیت (Sandra Smythe) گردآوری کردهاند. در این مجموعه، تمام وجوه فنی و غیرفنی نویسندگی داستان معرفی شده و با مثال و نمونه به مخاطب آموزش داده میشود. کتاب حرفه: داستان نویس 4 (Handbook of Short Story Writing) بخش آخر این سری کتابها محسوب میشود و میکوشد بحثهای تکمیلی و جامانده و همینطور مسائل مربوط به خارج از نویسندگی را مرور کند. فرانک ای. دیکسون و ساندرا اسمیت جلد اول مجموعه را به معرفی اصول نویسندگی اختصاص دادهاند و به اهمیت داستان، نویسندگی بهعنوان حرفه و ایدهپردازی پرداختهاند. کتاب حرفه: داستان نویس 4 بهعنوان جلد پایانی مجموعه، به مباحثی که پیشتر به آنها پرداخته نشده میپردازد و به نویسندگان کمتجربه یاد میدهد که چطور داستانشان را ارائه دهند. در این کتاب شیوهی نگارش بخشهای ابتدایی، میانی و انتهایی داستان، روشهای کمترشناختهشده و تکنیکهای کاربردی برای بازنویسی داستان آموزش داده خواهد شد. همینطور در فصلی جداگانه نحوهی به فروش گذاشتن داستان هم بررسی میشود. آغاز هوشمندانهی داستان، پایانبندی غیرقابلپیشبینی، استفاده از نمادها، شیوهی پرداختن و کوتاه کردن داستان در بازنویسی ازجمله موضوعاتی است که در این جلد به آنها پرداخته میشود. کتاب پیشرو، مانند دیگر جلدهای این مجموعه از جستارها و مقالاتی تشکیل شده که نویسندگان، منتقدین و اساتید سرشناس داستاننویسی آنها را نوشتهاند. از جمله نویسندگانی که در این کتاب مشارکت داشتهاند میتوان به جک وب، کاترین گریر، کیت رید، ناتالی هاگن و چارلز ترنر اشاره کرد. این کتاب را نشر چشمه با ترجمهی کاوه فولادینسب و مریم کهنسال نودهی منتشر نموده است.قلب نارنجي فرشته
در بخشی از کتاب قلب نارنجی فرشته میخوانیم
بگم غلط کردم خوبه؟ بیفتم به دست و پات راضی میشی؟ جان جاوید برو اون سوزن و دواتت رو بیار نوکرتم. حالا شنبه ای داغ بودم یه حرفی زدم.
تو هم بد زدی توپرم. به زبون خوش میگفتی کمی شه، نه این که های وهوی راه بندازی تو این اوضاع قاراشمیش. نگاه کن، هنوز جای پنج تا انگشتت رو صورتمه.
خدا هیچ بنده ای رو ناامید نکنه. تو این یه هفته، هر غلطی که فکرش رو بکنی کردم. یکی گفت بسوزونش و خلاص. دوشنبه بود انگار. رفتم سنگکی سر چهارراه سوسکی، پشت همون جا که بساط میکردم. تازه تنور ظهرش رو روشن کرده بود و داشت خمیر میزد.
سر حرف رو با شاطر وا کردم که آره، من چنین خبطی کردم و حالا این دختره بونه کرده قبل بعله باید پاکش کنی وگرنه عیسی به دین خود، موسی به دین خود. نونواهه هم بعض خودت نباشه، آدم اهل دليه، فقط تخم نداره. فکر می کنه همه دزدن. اون روز نشست به حرف زدن.
هی چایی ریخت و از عشق و عاشقی هاش گفت. می گفت این رو ول کرده یکی بهتر پیدا شده، اون یکی رو ول کرده یکی از اون بهتر.
میگفت همهی زندگیش عاشق بوده، ولی عاشق آدمهای جورواجور. به من هم گفت ولش کن بابا، چیزی که زیاده زن.
زرشک! انگار حرف دیروز و امروزه. آدم به یه مرغ عشق مفنگی دل میبنده، اکرم که دیگه اکرمه. مرغ عشقه هم مُرد ها. این آخریها خیلی خماری کشید.
چه قدر باید تریاک میمالیدم سرانگشت هام تا به فال از توی جعبه بکشه بیرون، بدم دست مشتری. یه طورهایی هم خل وضع شده بود. دیده بود خاطر اکرم رو میخوام، حسودی میکرد. غصهی اون هم داشتم شنبهای که اون حرف رو بهت زدم.
شبش رفته بودم خونه، دیدم کف قفس افتاده، پاهاش هوا. هرچی نچ نچ و سوت سوت کردم براش، انگارنه انگار. تا اون شب من واسه هیچ احدالناسی گریه نکرده بودم، حتا ننه و آقام.
ولی مرغ عشقه مونسم بود. به حرفهایی به ش زده بودم که به سنگ میگفتی، آب میشد. نشستم و یه دل سیر زار زدم.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.