مبانی تربیت بدنی، علوم ورزشی و ورزش جلد1

8,300 تومان

در قلمرو تربیت بدنی و ورزش چه حرفه ای را انتخاب خواهید کرد؟

معلمی، مربیگری، هدایت برنامه های فعالیت ورزشی، پزشکیاری ورزشی و غیره. کتاب مبانی تربیت بدنی علوم ورزشی و ورزش فرصتهای شغلی رو به رشد در این قلمرو پویا را در می کاود.

این کتاب تصور سنتی از ماهیت، قلمرو، فلسفه و تاریخ تربیت بدنی و ورزش را تکامل می بخشد؛ چالشها و افقهای آینده را روشن می کند و شیوه آمادگی برای مشاغل مختلف را ارائه می دهد. به این موارد برجسته توجه کنید:

*فصلی جدید در مورد روان شناسی ورزش و فعالیت ورزشی که بر فعالیت بدنی مادام العمر قهرمانان و افراد عادی تأکید می ورزد.

*فصلی جدید در مورد رفتار حرکتی، با نگرشی عمیق بر یادگیری حرکتی، تکامل و کنترل حرکتی، همراه با تأکید بر نکات کاربردی برای متخصصان این قلمرو.

*نگاهی وسیع تر بر حیطه فیزیولوژی ورزشی، همراه با اطلاعات جدید در مورد تمرین و بی تمرینی، آمادگی، تولید انرژی، تغذیه و عملکرد. *معیارهایی برای تربیت بدنی، همراه با صلاحیتها و تواناییهای معلمان مبتدی و اصول راهنما برای ارزیابی

 

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

مبانی تربیت بدنی، علوم ورزشی و ورزش جلد1

نویسنده
دبورا آ. وست، چارلز آ. بوچر
مترجم
دکتر احمد آزاد
نوبت چاپ 2
تعداد صفحات 572
نوع جلد شومیز
قطع وزیری
سال نشر 1397
سال چاپ اول  ————
موضوع
علوم ورزشی
نوع کاغذ  —————
وزن 0 گرم
شابک
9789645306715
توضیحات تکمیلی
وزن 0.0 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “مبانی تربیت بدنی، علوم ورزشی و ورزش جلد1”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF
اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

سبت

54,000 تومان

معرفی کتاب سبت

روایت یک مرگ... کتاب سبت اولین اثر خواندنی مجید غروی رمانی جذاب و متفاوت است که شما را در تعلیق میان‌ مرگ و زندگی قرار می‌دهد. نویسنده در این کتاب، داستان را با یک‌ پیچش هنرمندانه به آفرینش انسان گره می‌زند و با خواندن آن روایتی منحصربه‌فرد زیر پوستتان به جریان می‌افتد.

درباره‌ی کتاب سبت

احمد، قهرمان داستان و شخصیت اصلی کتاب سبت نویسنده‌ی جوانی است که می‌خواهد درباره‌ی مرگ بنویسد. او برای یافتن ایده و سوژه‌ی مورد نظرش به خانه‌ای خالی پناه می‌برد تا با ماندن در آنجا،ایده‌ای بکر در ذهنش جاری شود. اما آنچه برای احمد رخ می‌دهد، چیزی فراتر از یک جرقه‌ی ذهنی‌ست... مجید غروی در رمان سبت چهار شخصیت متفاوت را قرار داده که هر یک به‌نوعی، نقطه‌ی محوری داستان هستند. این چهار شخصیت، احمد، همسر او، پسرعمویش که بهرام نام دارد و حسین دوست مشترک سه‌نفر دیگر هستند؛ شخصیت‌هایی که مجید غروی از ساختن و پرداختن آن‌ها غافل نشده و با هنرمندی خاص خودش، در جهت پرورش هرکدام قلم زده است. احمد در گیرودار یافتن طرحی نو برای نوشتن از مرگ، با مرگ‌هایی در اطراف خود و میان عزیزانش مواجه می‌شود که او را به دنیای دیگری سوق می‌دهند. اتفاقاتی که احمد آن‌ها را به‌سان یک نفرین می‌پندارد و روح او در جریان همه‌ی این اتفاقات، به سمت‌وسویی جدید حرکت می‌کند. مجید غروی در کتاب سبت یک داستان فلسفی را همراه با فضاسازی ذهنی و آمدورفت میان دنیای زندگان و رفتگان خلق کرده است. این رمان می‌تواند نگاه شما را به اصل آفرینش انسان، ارتباط میان آدمیان و تعلیق زنده بودن و مردن متحول می‌کند. او با واژگان خاص و ویژه و دقت و وسواس در انتخاب آن‌ها، به شکلی ویژه در عرصه‌ی داستان و رمان هنرنمایی می‌کند.

سوء‌قصد به ذات همایونی

235,000 تومان

معرفی کتاب سوء قصد به ذات همایونی اثر رضا جولایی

"سوء قصد به ذات همایونی" اثر "رضا جولایی"، داستانی است جذاب و خواندنی که در اواخر دوران مشروطه رخ می دهد. "رضا جولایی"، داستان را با ترور "محمدعلی شاه" آغاز نموده و سپس روایت زندگی یکایک افراد دخیل در ترور را به همراه نحوه ی آشنایی شان با همدیگر، از کودکی تا حال به تصویر می کشد.
به این ترتیب هر یک از فصول کتاب "سوء قصد به ذات همایونی" مختص به یکی از این افراد بوده و "رضا جولایی" در لا به لای این فصل ها، نقش سایر افراد مرتبط به ترور را نیز بیان می کند. در انتهای داستان "سوء قصد به ذات همایونی" سرنوشت و سرانجام این افراد را پس از اتفاق اقتادن ترور در می یابیم. این اثر موفق شده تصویر قابل توجهی را از شرایط فرهنگی و اجتماعی در دهه ی بیست تهران در اختیار مخاطب قرار دهد.
شخصیت پردازی درخشان و قابل باور "رضا جولایی" در تلفیق با چندین شخصیت حقیقی، جنبه ی پویایی به داستان داده است و با وجود اینکه رمان "سوء قصد به ذات همایونی" به طور غالب از دریچه نگاه سوم شخص روایت می شود، لحن کنایی و طعنه های نویسنده به عملکرد و افکار شخصیت ها، فضایی مفرح و جذاب را در خواندن آن به وجود می آورد.
این داستان گیرا و پرحادثه که حاصل تسلط نویسنده بر فضای اجتماعی و سیاسی حاکم بر آن دوره ی تاریخی است، آن چنان در گره زدن اتفاقات حقیقی با تخیل و قصه پردازی موفق بوده که خواننده را به هیچ وجه دچار دوگانگی نخواهد کرد و قصه ای یکپارچه و جذاب را پیش روی او خواهد گذاشت.
سفارش:0
باقی مانده:1

از اسطوره تا تاريخ

540,000 تومان

از اسطوره تا تاریخ در یک نگاه

:
  • تاریخ و اسطوره شناسی در ایران
  • مجموعه ای از مصاحبه ها و مقالات مهرداد بهار
  • حاصل سال ها پژوهش و تحقیق نویسنده
  • اثری جامع و قابل تأمل از دل تاریخ و اساطیر ایرانی، بین النهرینی، یونانی و …

ساختار انقلابهای علمی

146,000 تومان
به رغم شگفتی نویسنده ساختار انقلابهای علمی و دیگران، این کتاب پرنفوذترین کتاب فلسفه انگلیسی زبان در نیمه دوم قرن بیستم از آب درآمد. کتاب کوهن آغاز پایان تجربه گرایی منطقی را رقم زد.  ریچارد رورتی میگوید: «تامس کوهن و دیگرانی که تأکید کرده اند مشاهده از نظریه انفکاک ناپذیر است بدین ترتیب مرا قانع کردند». السدر مک اینتایر نیز می گوید: «به نظر من مفاهیم صدق و عقلانیت و آفاقیت فقط به مثابه مفاهیم محدودی برای داخل علوم مطرح نشدند بلکه به منزله بخشی از ایدئولوژی علوم مطرح شدند، ایدئولوژی ای که از نهضت روشنفکری قرن هجدهم اروپا عمدتاً بر فرهنگ ما سیطره داشته است. تأثیر انتقادات کوهن، فوکو، دریدا، و دیگران بوده است که آن ایدئولوژی را مضمحل کرده است». دانلد دیویدسون می گوید: «کوهن فوق العاده است در اینکه با به کارگیری زبان پس از انقلاب، بیان می کند که امور، قبل از انقلاب چگونه بوده اند». هیلری پاتنم می گوید: «...کوهن نکات مهم چندی درباره نظریه های علمی و نیز درباره اینکه فعالیت علمی باید چگونه نگریسته شود مطرح کرده است». پل فایرابند اینچنین می گوید: «کوهن این نکته بسیار جالب و انقلابی را مطرح می کند که فیزیک، سنتی تاریخی است و بنابراین همان قدر نیازمند فهم درونی است که خود تاریخ آن». کارل پاپر می گوید: « نقادی پروفسور کوهن نسبت به آراء من درباره علم جالب ترین نقادی ای است که من تاکنون با آن مواجه شده ام». همچنین می گوید: «کوهن مرا بسیار خوب فهم می کند به نظر من بهتر از اکثر منتقدانی که من می شناسم؛ و نقد اصلی وی بسیار مهم است». او می گوید: «کوهن چیزی را کشف کرده است که من نتوانستم ببینم، و از کشف او بینش و بصیرت قابل توجهی به دست آورده ام».  
     

تام گیتس 9/ تام گیتس، بهترینِ کلاس (تقریباً)

195,000 تومان
مجموعه «تام گیتس» داستان گرفتاری‌ها و دردسرهای یک پسربچه شیطان و خلاص شدن او از این مخمصه‌هاست که به شکل یادداشت‌های روزانه با زبانی طنز و تصویر روایت شده است. در جلد اول مجموعه «تام گیتس» به نام «دنیای معرکه» صبح اولین روز مدرسه بعد از تعطیلات است ولی تام تازه تکلیف تعطیلاتش را انجام نداده. جای همه‌ میزهای کلاس عوض شده و مارکوس زرزرو بغل‌دستی تام شده. آقای فولرمن هم نقشه‌هایی در سر دارد. در داستان دوم به نام «بهانه های عالی و چیزهای دیگر» تام گیتس در حال تقلب مچش گرفته می‌شود و حسابی تودردسر می‌افتد. در جلد سوم این مجموعه با نام «همه چی محشر است (نسبتا)» تام کلی خبر دارد: اول این که خروس، سگ درک، یک بار برای تنوع هم که شده تمیز و خوشبو می‌شود. دوم این که تام روش جدید برای اذیت کردن خواهرش، دلیا پیدا می‌کند. سوم این که مادربزرگ تام قرار است برای تولد تام آشپزی کند، که همین می‌تواند به فاجعه منجر شود. و خبر آخر تام این است که مارکوس او را در جشن مدرسه توی دردسر می‌اندازد. در  «فکرهای نبوغ آمیز (بیشترشان)» تام باید از نبوغش استفاده کند و برای رژیم تناسب اندام خجالت‌آور پدرش، موفقیت گروه موسیقی‌اش در مسابقه استعدادهای درخشان مدرسه و سخت‌تر از همه دیدن خواهرش بدون عینک آفتابی راه حلی پیدا کند. در «تام گیتس: خیلی فوق العاده است (توی بعضی کارها)» تام خیلی دوست دارد که به سفر تفریحی برود که مدرسه ترتیب داده است البته اگر برگه‌اش را پیدا کند، اگر مطمئن باشد وقتی در سفر است خواهرش اتاقش را رنگ نمی‌کند و در سفر با کسی که در خواب خروپف می‌کند هم اتاق نشود. یا حداقل وقتی از سفر برگشت صاحب آن حیوان خانگی‌ای شود که پدر و مادر مخفیانه درباره اش حرف می‌زنند. در جلد ششم «خوردنی های خیلی ویژه (... نه)» هوا بسیار سرد است و تام گیتس امیدوار است که برف ببارد تا با دوستش آدم برفی درست کند و برف بازی کند. اما وقتی که برف می‌بارد و مدرسه‌ها بسته می‌شوند، تام برخلاف انتظارش باید وقتش را با خواهرش و مارکوس (که حسابی روی اعصابش هستند) بگذراند. از سوی دیگر عمو کوین می‌خواهد برای پنجاهمین سالگرد ازدواج «آفتاب‌های لب بوم» یعنی پدربزرگ و مادربزرگش یک عکس خانوادگی بگیرند و هدیه بدهند که به نظر تام اصلا ایده خوبی نیست. «بختم یک کم گفته» جلد هفتم از مجموعه «تام گیتس» است. در این کتاب پدر تام می‌خواهد برای تام بادبادک بسازد تا بیرون تفریح کند و کلی هوای تازه بخورد. اما تام ترجیح می‌دهد به جای بادبادک هوا کردن، سگ‌اش را برای گردش بیرون ببرد. ولی خواهرش به سگ حساسیت دارد. از سوی دیگر تام به همراه دوستانش، درک و نورمن، باید حسابی تمرین کنند تا گروه‌شان در جشنواره موسیقی راک قبول شود.
سفارش:0
باقی مانده:2

تندباد

18,000 تومان

معرفی کتاب تندباد

لوران گوده در کتاب تندباد، شما را با شخصیتی مواجه می‌کند که به خاطر فساد، تلخی و رنجی که در پیرامونش وجود دارد از زندگی به تنگ آمده و مدام مشغول روایت از جهان خشنی است که او را دربرگرفته و به قول خودش «دوست دارد سیاه و آزاد بمیرد». تندباد (Ouragan roman) رمانی پر از روایت‌های کوچک از محله‌های پست، کشمکش‌ها و تلاش برای حفظ هویت است. راوی مانند قصه‌گویان سیاه پوست قرن نوزدهم مداوم روایت می‌کند و باعث می‌شود شما با قصه‌ها و کلماتش میخکوب شوید. لوران گوده (Laurent Gaude) نویسنده‌ای است که در هر یک از آثارش به گوشه‌ای از جهان می‌رود و با پرداختن به رویدادها، آداب‌ و‌ رسوم، تاریخ و مصیبت‌هایی که انسان‌ ناخودآگاه با آن‌ها درگیر می‌شود، نگاهی از دنیای متفاوت در برابر چشمان شما می‌گذارد. او در این داستان به آمریکا می‌رود و قهرمانانش را از نیواورلئان و لوئیزیانا انتخاب می‌کند، شخصیت‌هایی که خود را رودرروی تندباد کاترینا (اوت 2005) می‌بینند و خط سرنوشت‌شان در تصویری از آخر زمان با هم تلاقی می‌کند. هنگامی که توفان شروع شد بیشتر محله‌های مرفه‌نشین خانه خود را تخلیه کردند، اما ساکنان سیاه پوست بخش‌های فقیر در خانه‌های خود ماندند چون نه وسیله‌ای برای فرار داشتند و نه تمایلی، چرا که زندگی برای آن‌ها در جای دیگر بی‌معنا بود. گوده که پس از این فاجعه بسیار دگرگون شده بود، تصمیم گرفت عکس‌ها و مقاله‌هایی از روزنامه‌های آن روزها را گردآوری کند. او در برنامه‌ای تلویزیونی می‌گوید که عکس زن سیاه‌ پوستی که پرچم امریکا را بر شانه حمل می‌کند از یکی از همین عکس‌ها زاده شده است. او به دنبال شخصیتی بود که لبریز از خشم و نفرت است و اضافه می‌کند «برای من جالب است که در چنین مواقعی آتش‌سوزی جنگل‌ها، زمین لرزه‌ها، فوران آتشفشان‌ها انسان پی می‌برد که نیروی حاکم بر این سیاره هم تراز قدرت او نیست و چیزی مبهم و ژرف وجود دارد که بشر واقعاً در برابر آن حقیر است. این‌که غرور انسان در چنین لحظه‌هایی خرد می‌شود و از بین می‌رود واقعاً جالب است.» بسیاری از استعاره‌های رمان برگرفته از تورات هستند، از جمله کشتی نوح در دل توفان و سیلاب و هرگونه ارجاع به کتاب‌های مقدس ناخواسته و غیر عمد بوده و نویسنده هیچ علاقه‌ای نداشته که مفاهیم دینی را وارد چهارچوب داستان کند. در بخشی از کتاب تندباد می‌خوانیم: به خیابان‌های شهر نگاه می‌کند که دارند خالی می‌شوند و به مردمی که دسته‌ دسته می‌دوند و خانه‌ها را ترک می‌کنند و می‌داند که جایی برای او نخواهد بود. پدرها را می‌بیند که ماشین‌ها‌ را پر از بار می‌کنند و بنزین ذخیره برمی‌دارند، مادرها را می‌بیند که با قیافه‌های درهم‌ کشیده برای چندمین‌ بار از بچه‌ها‌شان می‌پرسند که آیا قمقمه‌ها را پر کرده‌اند یا نه، همه را نگاه می‌کند و می‌داند که جزء آن‌ها نیست. او می‌ماند چون ماشینی ندارد، چون نمی‌داند کجا برود و خسته است. می‌ماند، شهر در تب‌ و تاب است و او جزء شهر نیست. مردم می‌ترسند، عرق‌ می‌ریزند و هول برشان داشته که یک دقیقه را هم هدر ندهند، ولی او با آن‌ها نیست. واقعاً نمی‌ترسد، به مرگ فکر نمی‌کند، فقط فکر می‌کند که این هم یک امتحان است، امتحانی سخت. می‌داند که دوباره از پا درمی‌آید، انگار زندگی فقط همین است و او باید تسلیمش شود. به مردها و زن‌هایی که می‌روند نگاه می‌کند و به محله‌ی نکبت‌بارش برمی‌گردد، سرافکنده برمی‌گردد. خیابان‌های این‌جا آرام‌تر از مرکز شهرند. کسی در جنب‌ و جوش نیست. باز خیابان‌های پهن و فقیرانه‌ای را می‌بیند که حتی خانه‌ها‌شان هم خسته به ‌نظر می‌رسند و بی‌اختیار صدای چکشِ قاضی را می‌شنود. باد بلند می‌شود. توفان نزدیک می‌شود و مثل همیشه قسمت آن‌هاست، قسمت بدبخت و بیچاره‌های درمانده، فقط مال آن‌ها. موقع پرداخت صورت‌ حساب به ‌نظرش می‌رسد که زن جوان طور عجیبی نگاهش می‌کند. شاید از این‌که آدمی عادی دیده جا خورده است. حتماً با خودش فکر کرده بود که مسافر اتاق 507 مردی است بدبخت، معتادی که بیرون‌ کردنش به این راحتی‌ها نخواهد بود. « از مینی‌بار استفاده کردید؟» اشاره می‌کند که نه و بعد اضافه می‌کند، «فقط یک تماس تلفنی داشتم.» زن درحالی‌که با اخم به صفحه‌ی کامپیوتر زل زده تصدیق می‌کند. رسیدش را چاپ می‌کند و می‌گیرد طرفش. او نگاه می‌کند. مدت مکالمه مشخص است: یک دقیقه و پنج ثانیه. خنده‌اش می‌گیرد. یک دقیقه و پنج ثانیه. زمان خیلی کمی بود برای بیرون کشیدنش از آن اتاق. شماره گرفته بود. به رغم سال‌های سپری‌شده هنوز شماره را از بر بود. فکر کرده بود خودش گوشی را برمی‌دارد یا این‌که باید پیغام بگذارد. برای شنیدن صدایش سر از پا نمی‌شناخت، ولی صدای بچگانه‌ای جواب داده بود. لحظه‌ای مکث کرده و بعد گفته بود «سلام، اسمت چیست؟» پسر بچه‌ی آن‌ طرف خط با اطمینان جواب داده بود «بایرون.» پرسیده بود «رز آن‌جاست؟» بچه انگار مردد بود. با صدای اخم‌آلودی جواب داده بود «مامانم؟» گفته بود «آره، به مامانت بگو من دارم می‌آیم.» بچه حرفش را بریده بود، «شما؟» شرم عجیب و خاصی سرتاپایش را گرفته بود. «کینو برنس.» و تکرار کرده بود «به‌اش بگو من دارم می‌آیم.» و گوشی را گذاشته بود. یک دقیقه و پنج ثانیه. حالا دوباره به این لحظه‌ها فکر می‌کند و نیروی تازه‌ای در وجودش ریشه می‌دواند. ضربان رگ‌هایش را حس می‌کند. عجله دارد. عجله دارد که این چند صد کیلومتر را طی کند و برود، آن‌قدر برود تا به او برسد، عجله دارد که پشت فرمان ماشینش بنشیند و بدون خوردن و نوشیدن براند، چهار‌صد کیلومتر براند. عجله دارد. این بی‌قراری از کی سراغش نیامده بود؟