مبانی علوم و سیستمهای اطلاعات جغرافیایی

7,000 تومان

فهرست:

پیشگفتار

فصل اول: مقدمه‌ای بر علوم و سیستمهای اطلاعات جغرافیایی
فصل دوم: مدل‌سازی داده‌های جغرافیایی
فصل سوم: ذخیره‌سازی، نمایش و مدیریت داده‌ها در کامپیوتر
فصل چهارم: سیستمهای مختصات و زمین مرجع‌سازی در سامانه اطلاعات جغرافیایی
فصل پنجم: جمع‌آوری و ورود داده‌های جغرافیایی در سامانه اطلاعات جغرافیایی
فصل ششم: تحلیل مکانی با سامانه اطلاعات جغرافیایی
فصل هفتم: مدل‌سازی با سامانه اطلاعات جغرافیایی
فصل هشتم: طراحی و مدیریت سیستمهای اطلاعات جغرافیایی
فصل نهم: استانداردها و زیرساخت داده‌های فضایی
فصل دهم: مسائل تحقیقاتی و آینده سامانه اطلاعات جغرافیایی

منابع و مآخذ

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

مبانی علوم و سیستمهای اطلاعات جغرافیایی

نویسنده
دکتر عباس علی محمدی
مترجم
——-
نوبت چاپ 10
تعداد صفحات 300
نوع جلد شومیز
قطع وزیری
سال نشر 1402
سال چاپ اول ——
موضوع
مطالعات محیطی
نوع کاغذ ——
وزن 410 گرم
شابک
9789645303295
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.410 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “مبانی علوم و سیستمهای اطلاعات جغرافیایی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

کارآگاه کرگدن در باغ‌وحش مرموز 6/ ماجرای شی‌واوای قلدر

20,000 تومان

برشی از متن کتاب

شی واوا گفت: بهره وری. کلمه ش اینه. همه مان گفتیم: بهره... چی چی؟ پیپو شی واوا با غرور تکرار کرد: به ره و ری. موهایش را که بالا زده بود، دوباره مرتب کرد. تمام حیوانات بخش جنوبی باغ وحش سردرگم و متعجب او را نگاه می کردند. یکی گفت: خب یعنی چی؟ شی واوا گفت: خیلی ساده ست. مثلاً تو! به پرث تنبل اشاره ای کرد. تو یه... یکی گفت: یه تنبـ... شی واوا پرید وسط حرفش و گفت: یه حیوون میمون شکل عجیب و غریب هستی. حالا بی خیال. هر چی هستی. اصل ماجرا اینجاست که چی کار بلدی بکنی؟ تنبل گفت: من؟... خب... بلدم بخوابم. شی واوا گفت: بخوابی؟ ای تنبل! باید کار درست و حسابی بکنی. کاری که باعث بشه سودی به باغ وحش برسه. همه مان دوباره پرسیدیم: سووووووود؟ شی واوا گفت: از درخت بیا پایین. این جارو رو بگیر و همه ی باغ وحش رو جارو بزن. می خوام یه ساعت دیگه همه جا از تمیزی برق بزنه ها. پرث تنبل مکثی کرد. موکاکالا رفت طرفش. همین که رفت طرفش و نگاه تندی به پرث انداخت، حیولان بیچاره از درخت آمد پایین. تند تند کف زمین را جارو کرد. شی واوا فریاد زد: تو! تو کرگدن پیر! معلوم است که جوابش را ندادم. اسم من کارآگاه کرگدن است... نه کرگدن پیر. او هم این را می دانست. گفت: دارم با تو حرف می زنم پیر مرد! با تو و اون پرنده ی احمقی که روی شونت نشسته. گوش هاتون سنگینه؟ طوطی پلیسه زد زیر خنده و گفت: ها ها ها ها! شنیدی کرگدن جون؟ گفت پرنده ی احمق! اگه با من این طوری حرف می زد ناراحت می شدم... حسابی ناراحت می شدم... وایسا ببینم!... من که نشستم رو شونه ی تو... اون حرف رو به من زدی. من احمقم؟ پیپو خیلی آرام آمد طرف ما. دیدم که کلید کوچولو را با روبانی به گردنش بسته و کلیده دارد تکان تکان می خورد. شی واوا گفت: مردم اصلاً دوست ندارن پول بدن و کرگدنی رو تماشا کنن که توی حوض گلش وامیسته یا می شینه. با خودم گفتم: آخ آخ آخ! حوض گِل عزیزم! چقدر دوست داشتم الان مشغول گل بازی بودم و پاهام رو کرده بودم توی گِل! شی واوا گفت: حیوون های آروم و سنگین و پیر اصلاً خوب نیستن. می خوام حسابی تکون بدین. تکون بخورین. تحرّک... کلمه ش همینه. بینسنتینا فیله از روی سادگی پرسید: ولی مگه کلمه هه بهره وری نبود؟ پیپو گفت: چیزه... بهره وری و تحرّک. این ها دو کلمه ان. حسابی کلافه شده بود، گفت: فکر کنم خیلی وقت ببره که دوباره این باغ وحش رو سرسامون بدم. همه مان دوباره پرسیدیم: سر و... چی چی؟
سفارش:1
باقی مانده:1

شاهنامه‌ی فردوسی 9: پادشاهی کیخسرو

78,000 تومان

در بخشی از کتاب شاهنامه فردوسی - جلد 9: پادشاهی کیخسرو می‌خوانیم

رزم کیخسرو با افراسیاب و گرفتن گنگ‌دژ وقتی عمر شب تیره به پایان رسید و روشنایی همه‌جا را فرا‌گرفت، افراسیاب لشکرش را آراست. دیگر هیچ سوار تُرکی خواب به چشمش نیامد. وقتی از درون دژ صدای طبل برخاست، زمین آهن‌پوش و هوا تیره شد. شاه نیک‌نهاد به‌هنگام سپیده‌دم بر پشت زین نشست. آنگاه آمد و دور حصار گشت تا ببیند که چگونه باید نبرد کند. به رستم امر کرد تا چون کوهی به‌همراه سپاهش به یک سوی دژ بیاید. گستهم را در طرف دیگر نگه داشت و سمت دیگر را به گودرز فرخنده‌رای سپرد. در سمت چهارم نیز خود شاه با پیل‌ها و طبل و سواران جنگی قرار گرفت. آنگاه هر‌چه سپاهیان از ساز جنگ نیاز داشتند، به آن‌ها داد و نزدیک دژ آمد. کیخسرو به سپاهیان امر کرد تا دور‌تا‌دور حصار را خندق بکنند. هرکس در این کار خبره و در جنگ با دژ کارآزموده‌تر بود، دور دژ را گرفتند و هر حیله‌ای که می‌دانستند به‌کار بستند. خندق‌هایی به ارتفاع دو نیزه کندند تا تُرکان شب‌هنگام بر آن‌ها شبیخون نیاورند. بر هر در دژ دویست عراده گذاشتند و دویست منجنیق هم در پشت سپاه نگه داشتند. دویست چرخ با کمان بر هر در دژ گماشتند و در کنارش منجنیق‌ها را قرار دادند تا مانند ژاله بر سر دژ بکوبند. آنگاه شاه امر کرد تا دویست پیل را دور‌تا‌دور حصار قرار دادند. در زیر دیوار دژ چاله‌ای بود که کُنده‌ای را ستونش کرده بودند و دیوار دژ بر آن پایدار می‌ماند. آنگاه بر چوب‌ها نفت سیاه ریختند. شاه برای جنگ دژ چنین حیله‌ای به‌کار بست. چهره‌ی پهلوانان دژ از دیدن آن‌همه منجنیق و تیر به سفیدی گراییده بود. در زیر دیوار آتش و نفت و چوب بود و بالای دیوار گُرزهای گران و گیر‌و‌دار جنگ.

داروین و بنیادگرایی مسیحی

2,600 تومان
در کتاب درباره‌ی تئوری تکامل داروین، داروینیسم و مسائل گوناگون آن بحث می‌شود.
به زعم نویسنده، موفقیت داروینیسم متکی بر استفاده‌ی سودجویانه از تئوری انتخاب طبیعی و سوء استفاده از تکامل‌گرایی توسط آن دسته از افرادی شد که تعیین شده بودند تا بنیاد علم را به منزله‌ی سرچشمه‌ی تازه‌ی قدرت در تمدن غرب پی بریزند.
سخن اصلی وی این است که بر سر داروین حرف و نزاعی نیست، بلکه نزاع بر سر اقتداری است که مفسران داروین در او جست و جو کرده و به او نسبت داده‌اند.
در این جنگ بیش‌تر از همه، بنیادگرایان مسیحی شرکت داشته‌اند که تنها به خاطر اهداف تنگ‌نظرانه و حقیر به این جنگ پرداخته‌اند.

پیش‌روی

125,000 تومان
رمان پیشروی (The March) بیانگر تاریخ است، تاریخی که رنگ و بو دارد، حس می‌شود، صدا دارد و شنیده می‌شود. این تاریخ صرفا یک خطی روایی صاف و تک بعدی‌ و ساده که در کتاب‌های تاریخی دیده می‌شود نیست. پر از خانه‌های ویران شده و اسب‌های بر زمین افتاده است، بوی باران، گرد و خاک بعد از جنگ و خون‌های ریخته شده‌ای که در هیچ کتاب تاریخی دیده نمی‌شود. کتاب پیشروی مربوط به جنگ داخلی آمریکا برای از بین بردن سنت برده‌­داری است. داستان پر از شخصیت‌‌های مختلف است که هر کدام به نوعی درگیر جنگ شده‌اند، برخی سربازان جنوبی هستند و بعضی فرمانده­‌هان و سربازان شمالی. عده‌ای اصلاً علاقه‌­ای به شرکت در جنگ نداشتند و عده‌ای برده‌­های آزاد شده. بهترین اتفاقی که برای یک نویسنده می‌تواند بیفتد این است که درست وقتی همه فکر می‌کنند به پایان راه رسیده با نوشتن رمانی همه را شگفت زده کند. این اتفاقی‌ست که با انتشار این کتاب برای ای ال دکتروف (E. L. Doctorow) افتاده؛ آن هم بعد از هفتاد سالگی. رمانی که برنده جایزه سال انجمن منتقدان کتاب و جایزه پن فاکنر شد و در لیست نهایی جایزه پولیتزر هم قرار گرفت. ادگار لارنس داکترو را در ایران و جهان با رگتایم می‌شناسند. وی سال 1931 در نیویورک به دنیا آمد. اجدادش از مهاجران یهودی روس بودند. نخستین رمانش "به هارد تایمز خوش آمدید" نام داشت و از سال 1969 نویسنده‌ای تمام وقت شد و با رمان "دانیال" در سال 1971 به شهرت رسید. نقطه اوج کار او "رگتایم" بود که پس از انتشار برای او شهرت جهانی به همراه داشت و به زبان‌های بسیار ترجمه شد و همواره در فهرست مهم‌ترین رمان‌های قرن بیستم قرار دارد. داکترو تا امروز یازده رمان و سه مجموعه داستان منتشر کرده است. نویسنده در کتاب پیشروی، برای خلق رمانی ماندگار سراغ یکی از مهم‌ترین برهه‌های تاریخ آمریکا رفته؛ روزگار جنگ‌های داخلی. دوره‌ای که درباره آن کتاب‌های مختلفی نوشته شده اما چیزی که رمان داکترو را از آن دیگر آثار جدا کرده و در زمره‌ی رمان‌های انگشت شمار تاریخی قرار می‌دهد، بیان این موضوع است که چگونه جنگ‌های داخلی آمریکا توانستند این کشور را دگرگون کنند و از دل آن آمریکای جدیدی بیرون بیاورند؛ با بنیان‌های ارزشی جدید که ستون‌های آمریکای امروز بر آن استوارشده است. نسبتی که رمان ای ال دکتروف با تاریخ امریکا برقرار می‌سازد این است که نویسنده با بیانی زنده و قدرتمند بسیار هنرمندانه و جذاب، چگونگی وقوع یک اتفاق بزرگ تاریخی را روایت می‌کند که نزدیک به صد و پنجاه سال از آن گذشته؛ ماجرای پیش‌رویِ لشکر شصت هزارنفری ژنرال شرمن که از شمال آمریکا به سمت جنوب آن می‌رود تا جدایی طلبان ایالات جنوبی را که به دلیل لغو قانون ‌برده‌داری توسط آبراهام لینکلن، منافع خود را در خطر دید‌ه و سر به شورش گذاشته‌اند، برجای بنشاند. کنار هم قرار گرفتن سربازان سفید و سیاه در طول این پیش‌روی، برخورداری آن‌ها از یک هویت واحد، نقشی که در دگرگون کردن سنت برده‌داری بازی می‌کنند و بدل شدن آن به سرآغاز شکل‌گیری جامعه‌ای جدید و مستعد برای پذیرفتن تغییراتی روبه جلو و... از جمله ایده‌هایی‌ست که در لایه‌های مختلف این اثر می‌توان ردیابی کرد.
سفارش:0
باقی مانده:1

میلیسنت مین، دختر نابغه

199,000 تومان

قسمتی از متن کتاب

من کلوچه خودم را تف کردم. ولی امیلی کلوچه اش را خورد. هر طور شده به لبخند زدن ادامه داد. واقعا آدم جالبی است. البته امیلی عیب هایی دارد. همه ما عیب هایی داریم. مثلا خود من. همیشه در تمیز کردن پانچ سه سوراخه ام سهل انگاری می کنم. امیلی هم همینطور. رفتارهایی دارد که من را دیوانه می کند. مثلا اینکه همیشه وانمود می کند. به بازی های جدید پدرم علاقه مند است. یا این که اصرار دارد به مادرم در کار خانه کمک کند. که خیلی مسخره است. چون در خانه شان دست به سیاه و سپید نمی زند. و بدتر از همه. رفتار او با پسرهاست. امیلی جلوی پسرها به کلی عقلش را از دست می دهد. از نظر من حرف زدن با پسرها وقت تلغ کردن است. اما امیلی اصرار دارد. پسرها مهمترین بخش زندگی اند. هر موقع یک سر با نمک ببیند. با انگشت نشانش می دهد. و آبرو ریزی راه می اندازد.  بیشتر علاقه دارم . به فکر گرفتن مدرک های درسی ام باشم. تا اینکه به موجوداتی مثل پسرها اظهار علاقه کنم. نمی توانم این را به او بگویم
سفارش:0
باقی مانده:3

خیابان گاندی، ساعت پنج عصر: چهار جستار درباره‌ی پرونده‌ی جنایت سمیه و شاهرخ که دهه هفتاد را در بهت فرو بر

160,000 تومان

معرفی کتاب خیابان گاندی؛ ساعت پنج عصر: چهار جستار درباره پرونده جنایت «سمیه و شاهرخ» که دهه هفتاد را در بهت فرو برد

مهراوه فردوسی 25 سال پس از وقوع جنایت «سمیه و شاهرخ» به‌سراغ این داستان هولناک می‌رود و در کتاب خیابان گاندی؛ ساعت پنج عصر از ابعاد گوناگونی به این واقعه نگاه می‌کند. نویسنده در این کتاب بیشتر بر چگونگی مواجهه‌ی دیگران با این ماجرا تأکید دارد؛ نه چرایی وقوع این قتل. از همین رو، این اثر در دسته‌ی کتاب‌های جرم‌شناسی روایی قرار می‌گیرد.

درباره‌ی کتاب خیابان گاندی؛ ساعت پنج عصر

وقتی داستان جنایتی را در صفحه‌ی حوادث روزنامه می‌خوانیم، به آن فقط از زاویه‌ی دید «یک» نفر نگاه می‌افکنیم. برای مثال ماجرای یک قتل را می‌توان در چند جمله خلاصه کرد: «روز چهارشنبه 12 دی 1375 در خانه‌ی شماره‌ی 19 خیابان گاندی جسد دو فرزند صاحب‌خانه پیدا شد: پسری نُه‌ساله به نام محمدرضا و دختری چهارده‌ساله به نام سپیده.» چنین خبری در گوشه‌ای از روزنامه پدیدار می‌شود و شاید توجه هیچ‌کس را جلب نکند. شاید برخی فکر کنند که سارقی به این خانه حمله کرده و با دیدن این دو کودک، مجبور شده آنان را به قتل برساند. اولین چیزی که به ذهن مأموران می‌رسد، همین است. اما ماجرا به این سادگی نیست. هیچ چیز از خانه سرقت نشده و اظهارات دختر شانزده‌ساله‌ی خانواده، سمیه، ضد و نقیض است. آیا این قتل به یک دعوای خانوادگی برمی‌گردد؟ فقط دوازده ساعت بعد از وقوع حادثه، مأموران پلیس حقیقت امر را کشف کردند و پرده از یک جنایت‌ وحشتناک و غم‌انگیز برداشتند. جنایتی که مهراوه فردوسی در کتاب خیابان گاندی: ساعت پنج عصر از آن می‌گوید. باز هم داستانی یک‌خطی در روزنامه: «دختر شانزده‌ساله‌ی خانواده،‌ سمیه، با همراهی نامزدش، شاهرخ، برای رسیدن به ثروت خانوادگی خواهر و برادر کوچکش را خفه کرد.» اما این تلقی روزنامه‌نگاران در آن زمان است. با خواندن همین جمله هزاران سؤال به ذهنمان هجوم می‌آورند: شاهرخ و سمیه چطور عاشق هم شدند؟ رابطه‌شان چگونه این‌چنین جدی شد؟ چرا دست به قتل اعضای خانواده‌ی سمیه زدند؟ مگر سمیه خواهر و برادرش را دوست نداشت؟ چرا شاهرخ با او همکاری کرد؟ مادر و پدر سمیه پس از شنیدن خبر قتل چه حالی داشتند؟ خواهر و برادر سمیه در آخرین لحظات زندگی‌شان به چه فکر می‌کردند؟ پدر و مادر شاهرخ چطور با این اتفاق وحشتناک مواجه شدند؟ و از همه مهم‌تر، مردم و جامعه راجع‌به این جنایت هولناک چه نظری داشتند؟ مهراوه فردوسی سعی داشته از چندین جنبه به حادثه‌ی خیابان گاندی نگاه کند. در کتاب خیابان گاندی؛ ساعت پنج عصر با چندین خرده‌روایت مواجه می‌شویم تا شرایط همه‌ی افراد درگیر در این ماجرا را بهتر درک کنیم.
سفارش:0
باقی مانده:1