

مثل خون در رگهای من: نامههای احمد شاملو به آیدا
320,000 تومان
احمد شاملو
در بخشی از کتاب مثل خون در رگهای من میخوانیم:
نمیدانم.
نمیدانم این «بدترین شبها» را شروع کردهام یا دارم شروع میکنم. اما، به هر تقدیر، این ساعات تاریک و بیامید، این روزهایی که دست کم، اگر هیچ موفقیت دیگری درش نبود، اینش بود که به امید دیدار تو شروع میشد و حتی اگر هم در آخرین ساعات شب با نومیدی کامل، مثل دفتری بر هم نهاده میشد، باز این امید که فردا بتوانم ببینمت زنده نگهم میداشت، میدانی؟ از فردا صبح، دیگر این امید را هم از دست خواهم داد.
امید بزرگی بود که اقلاً روزی یک بار تو را ببینم. اقلاً این امید به من نیروی آن را میداد که صورتم را بتراشم و از قبر خودم خارج بشوم برای آن که آفتاب وجود تو به جسم رطوبت کشیدهی من بتابد.
میدانستم که آیدای من امید و حرارت و آفتاب زندگی من با لبخندش در انتظار من است.
میدانستم که آیدای من با چشمهایی که پر محبتترین نگاهش را به من بخشیده نگاهم خواهد کرد. میدانستم که آیدای من از من شکایت خواهد کرد که چرا ریشم را نتراشیدهام، و این، نیرویی بود برای آن که ریشم را بتراشم.
میدانستم که آیدای مهربان من از من گله میکند که چرا با وجود آن که در کنارش هستم افسرده و کسلم، چرا با او حرف نمیزنم و چرا او را نمیخندانم؛ و این، انگیزهیی بود که شاد و سرمست باشم، همهی غمها و ناراحتیهایم را فراموش کنم و دمی را که در کنار او هستم شاد و خندان باشم.
اما از فردا این امید را ندارم. این امید را از خودم قیچی کردهام و به دنبال آنچه کلید زندگی فردای ما باشد این شهر را ترک میکنم. آخرین باری که دیدمت، سهشنبهی هفتهی پیش بود.
چند دقیقهیی با تو بودم و بعد ترکت کردم که خودم را به دکتربرسانم. بدبختانه آن شب دکتر نیامد. تا نزدیکیهای نیمهشب، تنها و بدبخت، در کوچهها و پسکوچهها پرسه زدم.
موجود در انبار
مثل خون در رگهای من: نامههای احمد شاملو به آیدا
نویسنده |
احمد شاملو
|
مترجم |
——-
|
نوبت چاپ | 70 |
تعداد صفحات | 172 |
نوع جلد | گالینگور |
قطع | وزیری |
سال نشر | 1403 |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
ادبیات
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 0 گرم |
شابک |
9786002294715
|
وزن | 0.5 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
دزدان دریایی تصادفی 1/ سفر به شمال سحرآمیز
جنایات نامحسوس
معرفی کتاب جنایات نامحسوس اثر گی یرمو مارتینس
سرخ سفيد
معرفی کتاب سرخ سفید
کتاب سرخ سفید نوشتهی مهدی یزدانی خرم، داستانی با حال و هوای انقلاب است که در همین چند سال پیش از خیابان معروف 16 آذر آغاز شده و شما را با خود به زمستان 1358 میبرد. چندین داستان و روایت در این بازهی زمانی رخ میدهند که به نحوی با هم ارتباط پیدا میکنند. رزمیکار 33 سالهای برای تبدیل کمربند قهوهایاش به سیاه دان یک قرار است با پانزده مبارز در مبارزهای 1 دقیقهای شرکت کند. در حین این مبارزات و در بحبوحه کمرگیری، لگدها و ضربهها، داستان آدمها هم بیان میشود که نقطه عطف زندگیشان دی ماه 1358 است. رمان سرخ سفید اینگونه نقش میبندد و پیش میرود تا در هر مبارزهای داستانی تعریف شود. قصه کشیش یونانی آزادیخواه در برف و سرمای آن سال، قصه بازیکن بلاتکلیف باشگاه تاج تهران، قصه فروشنده کتابی که عاشق یک پزشک متخصص زنان ممنوع الکار شده و قصهها و خرده روایتهایی که نقطه پیوندشان مبارزات رزمی کار جوان است. شخصیتهای زیادی در این کتاب وجود دارند؛ از جنازه امیرعباس هویدا گرفته تا استخوانهای رضاخان و شخصیتهای بسیار دیگر. داستان سرخ سفید از دیماه سال 1391 آغاز میشود اما در همین نقطه باقی نمیماند. مهدی یزدانی خرم ما را به سی سال پیش میبرد. و در این رفتنها و برگشتنها خردهروایتی از آدمی دیگر و شخصیتی دیگر نقل میشود که شاید روزی و شبی از اینجا گذشتهاند. از این رو شاید بتوان گفت برای خیابان شانزده آذر عبور یک کیوکوشینکای سی و سه ساله در دی ماه 1391 بیاهمیتترین اتفاق در سی سال اخیر باشد. لحظهای که خواننده به انتهای کتاب میرسد، ناگهان زاویه دید تغییر میکند، حضور ناگهانی راوی خواننده را آنچنان هیجان زده میکند که گویی کیوکوشینکای سی و سه ساله هم از این هیجان، برای مبارزهای سخت نیرویی تازه میگیرد. این تغییر که به شدت غیرقابل پیشبینی است، آخرین چرخش دایرهایِ روایتی است که به پایان نزدیک میشود. و این بازگشت به نقطه آغازین خود نشانهای از تکرارپذیری تاریخ است و یا مواجهه خواننده با این سؤال که آیا همهچیز دوباره اتفاق میافتد؟ نقطه قوت این داستانها خالص بودن قصه شخصیتهایش و خلاقیت نویسنده است. انقلاب اگرچه ذاتا تحولی بنیادی در ساختار سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است، در داستان «سرخ سفید» به تمام آدمهای جامعه از هر طبقه و سنی، مرده و زنده، سرایت میکند تا زمانی که شخصیت، ذات و کردار آنها را تغییر میدهد. مهدی یزدانی خرم در دوم شهریور سال 1358 در تهران متولد شده است. او دارای کارشناسی رشته زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران میباشد. از اواسط دهه هفتاد در صفحات ادبی مطبوعات ایران مقالات، گفتوگوها و یادداشتهایی را منتشر کرده است. اما عمده شهرتش در این حوزه به نقدهای ادبی او باز میگردد. در بخشی از کتاب سرخ سفید میخوانیم: وارد که میشود شروع میکند به گرم کردن... باشگاه بزرگ است و تاتامیهایش را تازه شُستهاند... اسفنجِ زیرِ پایش فرو میرود... بعد سنسی یامهی بلندی میدهد و میگوید همه مرتب بنشینند دور تاتامی... کیوکوشینکای سی و سه ساله به اشارهی سنسی میرود وسطِ تاتامی و پشتِ خطِ سمتِ راست میایستد... سنسی میگوید پانزده مسابقهی یکدقیقهای برای کمربندِ مشکی... قوانین رو همه میدونن... و میایستد در عرضِ تاتامی برای قضاوتِ بازیها و دو سه باتجربه را هم میگذارد برای کمک... کیوکوشینکای سی و سهساله اولین حریفش را میبیند... جوانی با کمربندِ آبی... همهچیز آماده است... سن سی اشاره میکند هر دو فایتر گارد بگیرند و بعدش هاجیمه... بازی اول همیشه رُسِ آدم کارنابلد را بیشتر میکشد... همه حلقه زدهاند دورِ تاتامی و منتظرند مسابقه چِفت و جور شود... کیوکوشینکای سی و سهساله به حریفِ اولش احترام میگذارد... بازی شروع میشود... باید نفسش را مدیریت کند... حریفِ کمربند آبیاش لاغر است و فِرز... میخواهد خودی نشان دهد حتماً... مدام میکوبد روی سینهاش و میکوبد، اما جان ندارد سوکیهایش... فقط اذیت میکنند... هنوز تنش خشک است... یکیدرمیان سوکیها را رد میکند و منتظرِ فرصتی است برای تک زدن... برای تک ضربهای که کار را تمام کند... مبارزِ کمربند آبی چندباری خیز برمیدارد برای درو کردنش... برای خالی کردنِ پایش و انداختنش روی زمین... باتجربهتر از این حرفهاست و یک کمربندآبی پُرانگیزه زورِ درو کردنِ او را ندارد... پسر مدام پای تکیهگاه را میزند و کمکم سرش میآید پایین و کیوکوشینکای سی و سه ساله یکهو میبیند صورتِ بیدفاع را... درنگ نمیکند، درجا پای راست را، پای موافق را میکشد بالا و وقتی عصبهای پای راستش پوستِ صورتِ عرقکرده را حس میکند مطمئن میشود کار تمام است... ماواشی جودانِ جانانهاش مینشیند روی گونهی چپ پسرِ کمربندآبی... یک جوشِ نسبتاً درشت که سر باز کرده زیرِ فشار ضربهی پا خودش را خالی میکند... چرکِ سفیدِ جامدی که رگههایی از خون درش است پخش میشود توی هوا... کسی چیزی نمیبیند... تکهی چرکْ کوچک است و احتمالاً نتیجهی شکلاتهایی است که پسرکِ کمربند آبی مدام میلنباند...بارون درخت نشين
معرفی کتاب بارون درخت نشین
شاهکاری فراموشنشدنی از نابغهی ادبیات ایتالیا؛ کتاب بارون درخت نشین رمانی اجتماعی و فلسفی از ایتالو کالوینو، نویسندهی صاحب سبک ایتالیایی است. در این رمان درخشان و جایزهبُرده، سرگذشت پسری اشرافزاده روایت میشود که یک روز در اعتراض به قوانین سختگیرانهی حاکم بر خانه، از درختی بالای درخت، همانجا مینشیند و قسم میخورد دیگر هیچوقت پایش را روی زمین نگذارد...!دربارهی کتاب بارون درخت نشین
ایتالو کالوینو (Italo Calvino) در میان ایرانیان نویسندهی کمابیش شناختهشدهای است. ظاهراً نخستین بار بهمن محصص، هنرمند و مترجم مشهور معاصر بود که با ترجمهی اثری او را به فارسیزبانان معرفی کرد و بعد از آن، اقبال جامعهی کتابخوان ایرانی به آثار کالوینو فزونی گرفت. خوشبختانه امروز از اغلب کتابهای این نویسندهی خوشذوق ایتالیایی، ترجمهای قابل قبول در دست است. از جمله از کتاب مشهور و محبوبِ بارون درخت نشین (The Baron in the Trees).سن عقل
معرفی کتاب سن عقل اثر ژان پل سارتر
رومن به روايت پولانسکي
معرفی کتاب رومن به روایت پولانسکی
زندگینامهای خودنوشت به قلم هنرمند تکرارناپذیر عرصهی سینما! رومن پولانسکی، برندهی جایزهی اسکار، در کنار شماست تا به اتفاق یکدیگر، در کتاب رومن به روایت پولانسکی، لحظهلحظهی زندگیاش را به نظاره بنشینید. زندگی شخصی و حرفهای این کارگردان و بازیگر برجسته در اثر حاضر مورد موشکافی و تحلیل قرار میگیرد. در حقیقت، خاطرات نویسنده از سالها زندگی پرتلاطم، و به زعم بسیاری از منتقدان یا طرفداران او، غیرعادی و نامعمولش، در کتاب حاضر برایتان بازگو میشود.دربارهی کتاب رومن به روایت پولانسکی
با وجود جذابیتهای هنرهای نمایشی، گویا سر درآوردن از زندگی شخصی اهالی سینما، بیش از خود فیلمها برای مخاطبان جذابیت دارد. کافیست سری به شبکههای مجازی، تیتر خبرهای روزنامهها یا اخبار هنرمندان بزنیم تا ببینیم جویا شدن از رازهای نهفتهی بازیگران یا کارگردانها تا چه حد برای مخاطبان وسوسهبرانگیز است. دراینبین، زندگینامههایی که به دست خود هنرپیشگان یا کارگردانها نگاشته میشود، هرچند پدیدهی رایجی نیست، اما غنیمت بزرگی به حساب میآید. باید بپذیریم که تمامی هنرمندان حوزهی سینما و تلویزیون به یک اندازه مورد توجه بینندگان و طرفداران هنرهای نمایشی نیستند. برخی به سبب محبوبیت، شهرت و یا زندگی عجیبشان بیش از سایرین زیر ذرهبین رسانهها قرار میگیرند یا به موضوع داغ مکالمات مردم بدل میشود. رومن پولانسکی (Roman Polanski) که از برترینهای فیلمسازی به شمار میرود، کسی است که محبوبیت، شهرت و سرگذشت عجیبوغریب را یکجا تجربه کرده و اکنون اینجاست تا در کتاب رومن به روایت پولانسکی (Roman)، در کمال صداقت، جریان پرفرازوفرود زندگیاش را با شما به اشتراک بگذارد. مرز باریک خیال و واقعیت همان نقطهای است که نویسنده باور دارد سراسر زندگیاش را بر فراز آن گذرانده و البته آثار فاخر هنریاش را نیز در چنین فضایی خلق کرده. از جنگ جهانی تا کوچکترین خاطراتی که رومن در شهر کراکوف لهستان پشت سر گذاشته، در هالهای از همین خیال و واقعیت سپری شدهاند. کتاب رومن به روایت پولانسکی، علاوهبر اینکه در دستهی زندگینامهها و کتاب خاطرات خودنوشت قرار میگیرد، نوعی کتاب تاریخی نیز به شمار میرود. برای آشنایی با واقعیتهای جنگ یا جریانهای سیاسی، چه کسی بهتر از یک هنرمند دقیق، جزئینگر و مبتکر که لحظهلحظه در کنارتان باشد و شما را به سفری ملموس و قابلدرک در گذشتههای دور ببرد؟! در خلال همین سفر است که به نخستین جرقههای فیلمسازی در ذهن رومن پولانسکی پی میبرید و دنیایی را خواهید شناخت که او را به نمایش حقایق بر پردهی دلفریب سینما سوق داد. زندگی پولانسکی همیشه با حواشی و اخبار ضدونقیضی همراه بوده. همچنین موضوع قضاوتهای بسیاری قرار گرفته که چه توسط مقامات رسمی و قضایی و چه در اذهان عمومی، به حق یا ناحق علیه او انجام شده. برای اینکه به مقاصد درونی، اندیشههای او یا حتی ماجراهای اصلی خیلی از اتفاقات زندگیاش پی ببریم، میتوانیم با راوی کتاب رومن به روایت پولانسکی همراه شویم. نویسنده درمورد نیش گزندهی اتهاماتی که عوام یا رسانهها روا داشتهاند، کاملاً آگاه بوده و درصدد است چهرهی واقعی خود را به ما بنمایاند. چهرهای که نه او را اَبَر انسانی دستنیافتنی و نه فردی منفور و قهرمانی شکستخورده نشان دهد. کارگردان مشهور، اینبار روبهروی دوربین خود نشسته تا نه از جهان شخصیتهای خیالی، بلکه از سرگذشت پرتلاطم خود برایمان بگوید. داستانی تماماً واقعی، پیچیدهشده در لایههای مهآلود اوهام و خیال. جالب است بدانید اثر حاضر، تحت عنوان مجموعه کتابهای مطالعات سینمایی به دوستداران هنر هفتم ارائه شده است. آزاده اخلاقی با نثر روان خود در برگردان این کتاب، به خوانش هرچه آسانتر آن کمک کرده. این اثر بهیادماندنی را انتشارات چشمه به مشتاقان هنر و آثار زندگینامهای عرضه نموده.محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-ماکس شلر
بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند.
ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کند.
نقدی بر این کتابدانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-باروخ اسپینوزا
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-ژاک لکان
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-این همانیشخصی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-فلسفۀ شوخی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-دوستی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-ایمانوئل کانت
دانشنامه فلسفه استنفورد 5: زیباییشناسی
نویسنده | استنفورد |
مترجم | مسعود علیا |
تعداد صفحات | ٦٨٠ |
قطع | وزیری |
سال نشر | ١٤٠١ |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
وزن | ١٣٥٤ |
شابک | ٧ -٤٦٣-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.