مجمع الجزایر گولاگ (جلد سوم)
600,000 تومان
هنگامي که «ماکسيم گورکي»، از اردوگاههاي سيبري ديدن کرد، تا آخرين ساعات همهچيز همانطور گذشته بود که قدرت ميخواست. در همان لحظههاي آخر بود که زندانياي حقيقت را پيش روي نويسندهي بزرگ روس گذاشت و به قول الکساندر سولژنستين، درست در زماني که گورکي سوار بر قايق، آنجا را ترک ميکرد، آن زنداني تيرباران شد و توامان همهي آن آرمانهاي انساني جا گرفته در ذهن شبه پيامبر شوروي، درحال فروريختن بود. هرچند او نميدانست که اين فروريختن هم، به قيمت جان آن زنداني تمام شده است! گورکي پيرسالتر از آن بود که بتواند براي روايت آنچه دانسته بود کاري کند و ازهمينرو ظهور سولژنستين و روايتهايش از گولاگ، الزامي بود و مبدل به سهمگينترين روايتهاي تاريخ بشري از سرحدات رنج زير يوغ استبداد شد. با اينکه در آغازين سالهاي پسااستاليني، نيکيتا خروشچف، سومين رهبر اتحاد جماهير شوروي، از در دوستي با سولژنستين درآمد و اجازهي انتشار کتاب «يک روز از زندگي ايوان دنيسويچ» را صادر کرد، اما هيچکس انتظارش را نداشت ماجراي گولاگ و گولاگيها، از آنچه بر ايوان دنيسويچ رفته، فراتر باشد. شوک عظيم دوازده سال پساز چاپ «يک روز از زندگي…» اتفاق افتاد: نسخههاي زيرزميني و بدون سانسور «مجمعالجزاير گولاگ»، حاصل ده سال تحقيق و تفحص الکساندر سولژنستين از اردوگاههاي کار اجباري شوروي و گفتوگو با بازماندگان، در زمستان 1974، ميان مردم دست به دست شد. درحاليکه جاسوسان کا. گ. ب، در همهجا بهدنبال سولژنستينخوانها بودند، وقايعنگاري هولانگيز و هوشرباي برندهي نوبل ادبيات 1970، منظر مردم شوروي و همهي جهانيان را نسبت به اعماق وحشت زيستن در جهان استاليني، براي هميشه تغيير داد. مجمعالجزاير گولاگ به مثابهي تجربهاي در تحقيق و تفحص ادبي، فقط از عهدهي نويسندهاي متعهد، چپگرا و معتقد به آرمانهاي بزرگ اخلاقي و انساني همچون سولژنستين برميآمد که وجدان بيدارش، به او اجازهي سکوت برابر رنج و محنت مردمش را نميداد. خواندن کتاب بزرگ سولژنستين، در زمانهي اکنون، بايد همراه با يادآوري جملههاي خود او در پيامش هنگام دريافت نوبل ادبيات باشد، تا گولاگهاي دور و نزديک خودمان را در همين هزارهي سوم، فراموش نکنيم: «بياييد هيچيک از مدعوين اين خوان ضيافت از خاطر نبرند که همين الساعه زندانيهاي سياسي در دفاع از حقوقي که محدود و پايمال شدهاند، در اعتصاب غذا به سر ميبرند.»
فقط 2 عدد در انبار موجود است
مجمع الجزایر گولاگ (جلد سوم)
نویسنده | الکساندر سولژنیتسین |
مترجم | احسان سنایی اردکانی |
نوبت چاپ | 2 |
تعداد صفحات | 606 |
قطع و نوع جلد | وزیری گالینگور |
سال انتشار | 1402 |
شابک | 9789642135523 |
وزن | 0.875 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Ali
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
بنيادهاي اسطوره و حماسه ايران
اخلاق زیستی (بیواتیک)
گردش علمی در غبار مرگبار-3
کتاب پتش خوآرگر 2: مردی از تبار اژدها
معرفی کتاب پتش خوآرگر 2: مردی از تبار اژدها
کتاب پتش خوآرگر 2: مردی از تبار اژدها نوشتهی آرمان آرین دومین مجلد از مجموعهای به همین نام (پتش خوآرگر) است که بر مبنای اوستا نوشته شده و داستان حول محور نبرد تاریکی و روشنایی میچرخد. این مجموعه برای ردهی سنی نوجوان نوشته شده و از پرمخاطبترین و پرافتخارترین مجموعه کتابهای ایرانی است.
دربارهی کتاب پتش خوآرگر 2: مردی از تبار اژدها داستان کتاب پتش خوآرگر 2: مردی از تبار اژدها چنین آغاز میگردد: در شبی که آسمان به رنگ قیر سیاه بود، سی پاره روشنایی -کمتر یا بیشتر- بر دشتی تیره فرود آمدند. ذرات نور در میانهی آسمان چنان در هم آمیختند که هنگام فرود بر زمین، تنها سه پاره شدند. این سه پاره نور به هیبتی همچون انسان، همراه با دست و پا و سر و تن و البته بالهایی شگفتانگیز از جنس فلز در آمدند. جنس بالهاشان چنان بود که با آنها میتوانستند مهیبترینِ صخرهها را بشکافند و از دل آنها عبور کنند. آن سه پارهی نور، که به شکل سه مرد زیباروی در آمده بودند، در مقابل صفهای آغازین لشکر دیوها ایستادند. حضور نورها همهمهای در قلب سپاهیان تاریکی انداخت و سکوت ظاهری آن شب را در هم شکست. طولی نکشید که دیوها و همهی همقطارانشان آن سه نور فرودآمده را در بر گرفتند و در میان انبوهی از یاران خود محاصره کردند. لحظهبهلحظه حلقهی محاصره تنگتر میشد و تاریکی بیش از پیش سه مرد جوان را در بر میگرفت. بوی تعفن نفس دیوها هر دم بیش از پیش میشد..
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.