مجموعه‌ی خصوصی لیلی گلستان

185,000 تومان

معرفی کتاب مجموعه ی خصوصی لیلی گلستان اثر لیلی گلستان

تا به حال در ایران هیچ مجموعه داری آثارش را در قالب کتاب نمایش نداده است. با خیلی ها صحبت کردم که بیایید همه این کار را بکنید، خیلی ها گفتند ما دوست نداریم مردم بدانند ما چه چیزهایی داریم.
این حرف برایم خیلی عجیب بود. به نظرم مردم باید بدانند که سهراب سپهری، زنده رودی و سایر هنرمندهای مهم، چه کارهای دیگری کرده اند که هنوز کسی ندیده است. این کارها در خانه من است و دیده نشده و فقط کسانی که به خانه ام آمدند این ها را دیده اند.
باید همه این آثار را ببینند. من فکر کردم حتما این کار را انجام بدهم. بالاخره با نشر چشمه وارد صحبت شدم و این اتفاق افتاد. خیلی با من همراهی کردند و واقعا درست و حرفه ای رفتار شد.
گلستان با اعلام اینکه در این کتاب 133 کار چاپ شده است، افزود: این کتاب دو مقدمه دارد؛ یکی مقدمه خودم و یکی مقدمه دکتر مجابی که خیلی جذاب نوشته اند و تاریخ مجموعه داری در ایران را روایت کرده اند.
مشخصه جالب این کتاب این است که من برای هر اثر یک یادداشت چند خطی نوشته ام.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

مجموعه‌ی خصوصی لیلی گلستان

نویسنده
 لیلی گلستان
مترجم
صنم کلانتری
نوبت چاپ 4
تعداد صفحات 168
نوع جلد گالینگور
قطع رحلی
سال نشر 1401
سال چاپ اول ——
موضوع
هنر و معماری
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786220100294
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “مجموعه‌ی خصوصی لیلی گلستان”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF
اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

سه قطره خون

126,000 تومان
در بخشی از کتاب سه قظره خون می‌خوانیم در همان حال که نازی اظهار دوستی می‌کرد، وحشی و تودار بود و اسرار زندگی خودش را فاش نمی‌کرد، خانه‌ی ما را مال خودش نمی‌دانست و اگر گربه غریبه گذارش به آنجا می‌افتاد، به‌خصوص اگر ماده بود مدت‌ها صدای فیف، تغیر و ناله‌های دنباله‌دار، شنیده می‌شد. صدایی که نازی برای خبر کردن ناهار می‌داد، با صدای موقع لوس شدنش فرق داشت. نعره‌ای که از گرسنگی می‌کشید، با فریادهای که در کشمکش‌ها می‌زد و مرنو مرنویی که موقع مستیش راه می‌انداخت، همه باهم توفیر داشت و آهنگ آن‌ها تغییر می‌کرد. اولی فریاد جگرخراش، دومی فریاد از روی بغض و کینه و سومی یک ناله‌ی دردناک بود که از روی احتیاج طبیعت می‌کشید، تا به‌سوی جفت خودش برود. ولی نگاه‌های نازی از همه‌چیز پرمعنی تر بود و گاهی احساسات آدمی را نشان می‌داد، به‌طوری‌که انسان، بی‌اختیار از خودش می‌پرسید: در پس این کله‌ی پشم‌آلود و پشت این چشم‌های سبز مرموز چه فکرهایی و چه احساساتی موج می‌زند! پارسال بهار بود که آن پیشامد هولناک رخ داد. میدانی در این موسم، همه جانوران مست می‌شوند و به تک و دو می‌افتند، مثل این است که باد بهاری، یک شور دیوانی در همه‌ی جنبندگان می‌دمد. نازی هم برای اولین‌بار، شور عشق به کله‌اش زد و با لرزه‌ای که همه‌ی تن او را به تکان می‌انداخت، ناله‌های غم‌انگیز می‌کشید. گربه‌های نر، ناله‌هایش را شنیدند و از اطراف، او را استقبال کردند. پس از جنگ‌ها و کشمکش‌ها، نازی یکی از آن‌ها را که از همه پرزورتر و صدایش رسا‌تر بود، به همسری خودش انتخاب کرد. در عشق‌ورزی جانوران، بوی مخصوص آن‌ها خیلی اهمیت دارد. برای همین است که گربه‌های لوس خانگی و پاکیزه، نزد ماده‌ی خودشان جلوه‌ای ندارند.
سفارش:1
باقی مانده:2

مرد سوم

135,000 تومان

معرفی کتاب مرد سوم اثر گراهام گرین

هالی مارتینز، نویسنده آمریکایی داستان های وسترن، به وین پس از جنگ جهانی دوم می رسد و به دنبال دوست دوران کودکی خود، هری لایم است که به او پیشنهاد کار داده است. به مارتینز گفته می‌شود که لیم هنگام عبور از خیابان توسط یک ماشین کشته شده است.
در مراسم خاکسپاری لایم، مارتینز با دو پلیس نظامی سلطنتی بریتانیا آشنا می‌شود: گروهبان پین، یکی از طرفداران کتاب‌های مارتینز، و سرگرد کالووی. پس از آن، آقای کرابین از مارتینز درخواست می کند تا چند روز بعد در یک باشگاه کتاب سخنرانی کند.
او سپس با یکی از دوستان لایم، "بارون" کورتز ملاقات می کند، که به مارتینز می گوید که او و یکی دیگر از دوستان رومانیایی به نام پوپسکو، لیم را پس از تصادف به کنار خیابان برده اند. قبل از مرگ، لایم از آنها خواست که از مارتینز و همچنین دوست دختر لایم، بازیگر آنا اشمیت مراقبت کنند. همانطور که مارتینز و آنا در مورد مرگ لایم جویا می شوند، متوجه می شوند که روایت ها در مورد اینکه دو یا سه مرد جسد را برده اند متفاوت است. باربر در آپارتمان لیم به آنها می گوید که مرد سومی را دید که کمک می کرد جسد را بردارد. بعدا، باربر پیشنهاد می کند که اطلاعات بیشتری به مارتینز بدهد، اما قبل از اینکه مارتینز بتواند با او صحبت کند، او به قتل می رسد. مارتینز با سرگرد کالووی روبرو می شود و تقاضا می کند که مرگ لایم بررسی شود. کالووی فاش می‌کند که لیم پنی‌سیلین را از بیمارستان‌های نظامی می‌دزدد... مارتینز در آن شب به دیدار آنا می رود. پس از خروج، او در خیابان ها راه می رود، تا اینکه متوجه گربه هری می شود و متوجه می شود که شخصی از دری تاریک در حال تماشای آن است. هری است. مارتینز فریاد می زند اما لایم می گریزد و ناپدید می شود. مارتینز کالووی را احضار می کند که متوجه می شود لیم از طریق فاضلاب های گسترده شهر فرار کرده است.
سفارش:0
باقی مانده:1

قصه گو

230,000 تومان

در بخشی از کتاب قصه‌گو می‌خوانیم

غالباً در فرصت بین دو کلاس، عادت داشتیم با‌هم به سالن بیلیاردی که زیر پله‌ها قرار داشت، برویم. بعد با‌هم در خیابان قدم می‌زدیم و من حس می‌کردم که برای او زندگی میان این مردم موهن و نفرت‌انگیز، چه‌قدر مصیبت‌بار است. مردم روی‌شان را برمی‌گرداندند یا سرِ راهش سبز می‌شدند تا خوب نگاهش کنند. خیره‌خیره، زل می‌زدند به او و به خودشان زحمت نمی‌دادند که نفرت یا تحقیری را که توی نگاه‌شان موج می‌زد، پنهان کنند. این مسئله زیاد اتفاق می‌افتاد. بزرگ‌ترها و به‌خصوص بچه‌ها، به او اشاره‌های توهین‌آمیز می‌کردند. به‌نظر نمی‌رسید که برای او خیلی اهمیت داشته باشد و بیشتر اوقات به حرکات زشت آن‌ها با شوخی پاسخ می‌داد. آن روز هم، حادثه‌ی سالن بیلیارد، خیلی باعث تحریک او نشد، اما روی من خیلی تأثیر گذاشت، چون طبیعت من فاصله‌ی زیادی از طبیعت یک فرشته‌ی واقعی دارد. یک مست، آرنج خود را روی پیشخان گذاشته بود. لحظه‌ای که چشمش به ما افتاد، تلوتلو‌خوران جلو آمد و رو‌به‌روی شائول ایستاد، دست‌ها را به کمر زد و داد زد: «حرامزاده، عجب هیولای غریبی! از کدام باغ وحش فرار کرده‌ای؟» شائول جواب داد: «کدام را پیشنهاد می‌کنی رفیق؟ دور‌و‌بر این‌جا یکی بیشتر نیست، که آن هم البته در همین بارانکو است. اگر جرئت کنی و بپری جلو، آن وقت قفس مرا پیدا می‌کنی، هنوز درش باز است.» شائول خودش را کنار کشید تا او بتواند عبور کند. اما مرد مست دستش را دراز و با انگشتانش اشاره‌ای کرد. همان واکنشی که معمولاً بچه‌ها وقت فحش دادن از خودشان نشان می‌دهند.

ارتش پنبه و مرگ ماهی‌های پرنده

59,000 تومان

معرفی کتاب ارتش پنبه اثر ناهید وثیقی

پنبه و پدرش، اوس سامان، در خیابان ماهی فروش ها زندگی می کنند.
«از اسمش معلوم است که آنجا همه ماهی می فروختند، نه از آن ماهی هایی که خوراک شام می شوند؛ ماهی
پرنده!» اما یک روز همه چیز برای همیشه تغییر می کند.
روزی که تمام ماهی ها مرده اند و پدر پنبه غیبش زده. حالا همه خیال می کنند کار کار اوس سامان است و می خواهند پیدایش کنند تا حسابش را کف دستش بگذارند.
پنبه و پدرش، اوس‌سامان، در خیابان ماهی‌فروش‌ها زندگی می‌کنند.
«از اسمش معلوم است که آنجا همه ماهی می‌فروختند، نه از آن ماهی‌هایی که خوراک شام می‌شوند؛ ماهی پرنده!» اما یک روز همه‌چیز برای همیشه تغییر می‌کند.
روزی که تمام ماهی‌ها مرده‌اند و پدر پنبه غیبش زده.
حالا همه خیال می‌کنند کار کار اوس‌سامان است و می‌خواهند
پیدایش کنند تا حسابش را کف دستش بگذارند. پیش از ماهی‌فروش‌ها این پنبه است که راه می‌افتد تا پدرش و حقیقت ماجرا را پیدا کند؛ در مسیر سفری سراسر راز و رمز و شگفتی، و البته خطرهایی که او از تمامشان بی‌خبر است.
باید دید همراهان عجیب و غریبش، ماندولین دوره‌گرد، آقای عزیز تمبرچسبان و سوزی شکارچی، می‌توانند به او کمکی کنند یا نه!
سفارش:0
باقی مانده:1

منشور شعر حکمت

9,000 تومان

در بخشی از کتاب منشور شعر حکمت می‌خوانیم

شعر حکمت یک پروسه است، غیرممکن است شاعری پیش از رسیدن به درک رَمزیتِ درونی این راز، به شعر حکمت برسد. شعر حکمت ارمغانی عظیم برای همه است، درحالی‌که خود مولودِ توافق با تنهایی است. رسیدن به این عطیه‌ی ابدی... چه می‌خواهد؟! هیچ! تنها مراقبت از ارتباطِ عمیقِ خویش با روحِ هستی، وگرنه ضمیر ناخودآگاه تو را از دعوت به شهود شعله‌ور محروم می‌کند، و بسا همه‌ی عمر! تنها تمرکز بر لذتِ کشف... موجب یکی‌ شدن و یگانه ‌شدنِ آن تثلیت عهدشده ‌شود، یعنی شعر به‌علاوه‌ی شاعر، به‌علاوه‌ی مخاطب. مزمورِ موحد و وحدتِ حضور همین است. شعر پارسی سرشار از پیشنهادات خارق‌العاده است. «کاشفانِ فروتنِ شوکران» باید بیایند و خبر باران بیاورند. جامعه و ملتی که کاشفانِ خود را دیر کشف کند، محکوم است به حداقل‌ها قناعت کند. خام‌زایی‌های سردستی و شِبه‌فلسفی که خود سرریزِ خودشیفتگی عوامانه است، عنصر و اتفاقِ فریب‌کار و کاهل و خوش‌ظاهری است (در وهله‌ی نخست دیدن و شنیدن) اما با مرور چندباره‌ی آن متوجه می‌شویم هیچ ربطی به «شعر حکمت» نداشته است. مراقب این معناهای موذی باشید، خلطِ مبحث نشود. مواجهه‌ی عوامانه با شعر حکمت، عین انحراف است. فلسفه ایجاد سؤال می‌کند، اما حکمت همان ظرفیتِ پاسخ است. کار فلسفه نشان‌ دادنِ ظرفیت‌های موجود است، اما دستاورد حکمت ظرفیت‌سازی است.

جواهر شناسی سنگهای قیمتی: (زیورها)

22,000 تومان
جواهر شناسی سنگهای قیمتی: (زیورها) نویسنده دکتر سوسن بیانی، مهندس مهدی امان اللهی وفائی مترجم —————– نوبت چاپ 3 تعداد