مجموعه استنفورد 1

125,000 تومان

این مجموعه حاصل طرحی برای ترجمه و انتشار گزیده‌ای از مدخل‌های این دانشنامه است با هدف گستردن دامنه تأثیر آن و فراهم کردن امکان دسترسی هرچه بیشتر خوانندگان فارسی‌زبان به مقالات راهگشایی که در این مجموعه آمده است. با توجه به ویژگی‌های دانشنامه فلسفه استنفورد، شاید بیراه نباشد که بگوییم برای کسی که می‌خواهد اولین‌بار با مسئله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود یا شناخت بهتری از آن حاصل کند، یکی از گزینه‌های مناسب این است که کار را با خواندن مدخل یا مدخل‌های مربوط به آن در این دانشنامه آغاز کند.

در انبار موجود نمی باشد

شناسه محصول: 9786002781307 دسته: , برچسب: , , ,
توضیحات

مجموعه استنفورد 1

نویسنده
——-
مترجم
جمعی از مترجمان
دبیر مجموعه : مسعود علیا
نوبت چاپ 1
تعداد صفحات 2076
نوع جلد شومیز
قطع پالتویی
سال نشر 1397
سال چاپ اول ——
موضوع
فلسفه
نوع کاغذ ——
وزن 2546 گرم
شابک
9786002781307
توضیحات تکمیلی
وزن 2.546 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “مجموعه استنفورد 1”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

چرکنویس

21,000 تومان
چرک نویس‌، رمانی‌ از بهمن‌ فرزانه‌، مترجم‌ کهنه‌ کارایرانی‌ مقیم‌ ایتالیا است‌. فرزانه‌ که‌ پیش‌ از این‌ به‌ عنوان‌ یک‌ مترجم‌ زبده‌ در محافل‌ ادبی‌ شناخته‌ می‌شد، این‌ بار با نگارش‌ یک‌ داستان‌ بلند خاطرات‌ یک‌ ارباب‌ و نوکر عاشق‌ سینما را روایت‌ کرده‌ است‌. بهرام‌ و قاسم‌ که‌ از بچگی‌ با هم‌ بزرگ‌ شده‌اند در یک‌ خانه‌ قدیمی‌ زندگی‌ می‌کنند. بهرام‌ از خانواده‌ای‌ متمول‌ است‌ که‌ همه‌ چیز برای‌ او مهیاست‌. قاسم‌ نوکر وفادار اوست‌. علاقه‌ بیش‌ از حد آن‌ دو به‌ سینما و فیلم‌های‌ خارجی‌ حوادث‌ جالب‌ و بامزه‌ای‌ را رقم‌ می‌زند، فضای‌ زمانی‌ داستان‌ در تهران‌ قدیم‌ رخ‌ می‌دهد. این‌ دو از همه‌ چیز خود می‌زنند تا بتوانند به‌ سینما بروند و پای‌ تماشای‌ یک‌ فیلم‌ سینمایی‌ بنشینند، آن‌ها علاقه‌ زیادی‌ به‌ از حفظ‌ کردن‌ اسامی‌ هنرپیشه‌ها، زندگی‌ خصوصی‌ و تعداد فیلمهایی‌ که‌ بازی‌ کرده‌اند دارند، تا این‌که‌ بهرام‌....

از مزرعه

18,000 تومان
 جویی رابینسون مشاور تبلیغاتی ٢٥ ساله تصمیم می‌گیرد همراه همسر دوم و پسرخوانده‌اش به مزرعه مادری‌اش بازگردد . او در خانه مادرش سعی می‌کند مسیر زندگی خود را مرور کرده و مورد ارزیابی قرار دهد . فضای این روستا تا ٣ روز لبریز می‌شود از صدای ذهن این ٤ شخصیت ! اما جستجوی عشق و امید به یافتن آرامش با بروز مصیبت جدید مسیری تازه پیدا می‌کند . « ما چهار نفر تنها بودیم . روی دیوارها غیبت یک نفر دیگر هم محسوس بود . بالای کاناپه که کوسن‌هایش پوشیده از موهای ریخته سگ بود ، دوازده سال تمام پرتره‌ای رسمی از جون آویزان بود ، در کنار عکسی از من که در همان زمان گرفته شده بود ، در استودیویی در آلتن ، زمانی که بیست و اندی ساله و تازه عروس و داماد بودیم . » جان آپدایک همانگونه که لوس‌آنجلس تایمز درباره او نوشته استاد بیان و فرم ادبی است . پیشتر از این نویسنده و توسط همین مترجم ، سهیل سُمّی ، کتاب « فرار کن خرگوش » منتشر شده بود .

یک روز بلند طولانی

7,000 تومان
یک طراح بازی‌های مجازی ایده ساخت بازی به نام آشناپنداری دارد که به آدم ها کمک می کند تا آشنای مناسب خود را پیدا کرده و احساس تنهایی نکنند. گرچه بازی با موفقیت روبه رو می شود اما کشف حقایقی در حین ساخت بازی، او را تنهاتر می کند. او گمان می کند شاید با کشف راز خوابی که مدام می بیند، بتواند پاسخی برای مفهوم عشق و تنهایی اش پیدا کند. تصویر دو عدد ٩ که همیشه در خواب هایش تکرار می شوند، حالا خود او را وارد یک بازی می کند. بازی برای به دست آوردنِ عاشقیتی ابدی. در قسمتی از کتاب می‌خوانیم: کلمه خدا را با مکث بر زبان آورد. درست مثل همان روزی که به سیمین گفت: «هیچ می‌دانی اسامی خداوند ٩تا هستند؟» سیمین گفت: «خدا؟!» آن روزها به دنبال پیدا کردن نشانه‌هایی برای ٩های داخل خوابش بود. این را تازه در جایی خوانده بود: صدمین اسم، نام اعظم خداست. سیمین بلند خندید و گفت: «تو واقعاً به خدا اعتقاد داری عزیز؟» و به سیمین نگفت که همه ٩٩ اسم را می‌شناسد جز صدمین نام که فقط یکی بیشتر از ٩٩ است.

اپرای شناور

65,000 تومان
جان بارت، رمان‌نویس آمریکایی متولد ١٩٣٠، بخاطر رمان‌های تجربی‌اش معروف است. او اپرای شناور را در بیست و شش سالگی نوشت؛ رمانی بسیار فنی و سنت‌شکن که فاصله دو نقطه از زندگی قهرمانش را روایت می‌کند، یعنی از زمانی که قهرمان اثر تصمیم به خودکشی می‌گیرد تا هنگامی که منصرف می‌شود. اما انتخاب زندگی از جانب این قهرمان نشانه شادی و نشاط نیست. در دنیایی که "بارت" در دهه‌های میانه قرن بیستم آمریکا می‌شناسد، آنچه باعث انصراف از خودکشی می‌شود، نه زندگی، که پوچی مرگ است. "اپرای شناور" بخشی از نام قایقی تفریحی است که در گذشته در بخش‌های مدخیز آب‌های ویرجینیا و مریلند رفت و آمد می‌کرد... و بخشی از ماجراهای این کتاب بر عرشه همین قایق رخ می‌دهد. مترجم کتاب ــ سهیل سمّی ــ پیش از این آثاری از مارگارت اتوود (سرگذشت ندیمه، اوریکس و کریک)، کازوئو ایشی‌گورو (هرگز رهایم مکن و تسلی‌ناپذیر) و... را ترجمه کرده است.

دخترکی که ابری به بزرگی برج ایفل را بلعیده بود

25,000 تومان
دخترکی که ابری به بزرگی برج ایفل را بلعیده بود سوّمین رمانی است که از رومن پوئرتولاس در ایران منتشر می‌شود. پوئرتولاس این‌بار داستان مادری را شرح می‌دهد که برای رسیدن به دخترکش ناممکن را ممکن می‌کند. مادر که قول داده در روز مشخصی از فرانسه به سوی آفریقا و بیمارستانی پرواز کند که دخترک بیمارش در آن بستری است، ناگهان با مشکلی روبه‌رو می‌شود که هیچ چاره‌ای برایش پیدا نمی‌کند. آتش‌فشانی قدیمی فوران کرده و دودهای ناشی از آن همه پروازهای فرودگاه‌های پاریس را لغو کرده است. استفاده از دیگر وسایل حمل و نقل نیز امکان‌پذیر نیست. مادر باید چه کند که سرِ وقت به دیدار دخترکش برسد و بدقول نشود؟ کاش می‌شد پرواز کند. فکر دیوانه‌واری است؟ برای دنیای پری‌وار و پُر قصه رومن پوئرتلاس اما این‌گونه نیست! مادر با راهبی آشنا می‌شود که حرف‌های عجیب و غریبی می‌زند و مدعی است کارهای ناممکنی می‌تواند انجام دهد. آیا او می‌تواند برای مسافر درمانده ما راهی بیابد؟ پوئرتولاس در این رمان که در وصف عشق مادرانه، قصه فداکاری همه مادران دنیا را به تصویر می‌کشد، مادرانی که حتی حاضرند از جان خود بگذرند تا آرزوهای کودکانشان را برآورده کنند. این رمان ادای دِینی است به مادرانی که خود و رؤیاهایشان را فراموش کردند تا لبخند بر لب‌های کودکانشان بنشانند.

تیله آبی

15,000 تومان

مجموعه داستان «تیله آبی» در برگیرندۀ ٧ داستان از برجسته‌ترین داستان‌های محمد‌رضا صفدری است. تسلط او به تکنیک‌های داستان پردازی، شناخت ژرفش از باورها و آداب بومی و پیشنهادات تازه‌اش در روایت او را در زمرۀ شاخص‌ترین نویسندگان ایران قرار داده است.

«مرد می‌خواند و از سینۀ کوه بالا می‌رفت. خنکای بامدادی، بیشه‌زار و سایه‌های وهمناک که با برآمدن آفتاب پدیدار می‌شدند. همه چیز و هر جا سایه بود، سایه‌های سپید شیری رنگ. مرد نمی‌دانست از کی به خواندن بنا کرده بود. از خانه درآمده بود. از گندمزار گذشته بود و رسیده بود به نمکزار و شور‌آب و کوه‌هایی که آب باران در سنگچال‌هایش گس بود و تلخ. دیروز هم یک بار دیدار آمد. سایۀ رمندۀ آهو نبود. موهای بلند سر اندر پای سایه را می‌پوشاند. دو چشم لابه‌لای شاخ و برگ نی پیدا و ناپیدا شد. خواندن از یادش رفت . ایستاد و دوید. بلند موی سبزه‌رو گریخت. مرد با خود گفت: «زن تو این کوه و کمر چه می‌کند؟»