مراقبه و آرامش درون

220,000 تومان

کتاب مراقبه و آرامش درون، اثری نوشته ی کارل گوستاو یونگ است که اولین بار در سال 1933 انتشار یافت. سمینار یونگ درباره ی یوگای کندالینی، که در باشگاه روانشناسی زوریخ در سال 1932 برگزار شد، به شکلی گسترده به عنوان نقطه ی تحولی در درک روانشناسانه از اندیشه ی شرق و دگرگونی های سمبلیک تجارب درونی شناخته می شود. یوگای کندالینی، مدلی برای مراحل پیش رونده ی مراحل بالاتر آگاهی را در اختیار یونگ قرار داد و او، نمادهای آن را با توجه به فرآیند «فردیت یافتن» تعبیر نمود. سخنرانی ها و مباحثات مطرح شده در این سمینار، در کتاب مراقبه و آرامش درون گردآوری شده اند و تمام افرادی را که به کاوش های روانشناسانه و اطلاعات مربوط به مذاهب دیگر علاقه مند هستند، به خود جذب می کنند.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

مراقبه و آرامش درون

نویسنده
کارل گوستاو یونگ
مترجم فرناز گنجی
محمدباقر اسمعیل پور
نوبت چاپ ——
تعداد صفحات 264
نوع جلد شوميز
قطع رقعی
سال نشر —–
سال چاپ اول 1397
موضوع
روانشناسی
نوع کاغذ ——
وزن 308 گرم
شابک
 978-6001761874

 

توضیحات تکمیلی
وزن 0.308 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “مراقبه و آرامش درون”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

معسومیت

155,000 تومان
کتاب معسومیت نوشته مصطفی مستور توسط انتشارات مرکز با موضوع رمان, ادبیات, ادبیات فارسی به چاپ رسیده است. از حیاط خونه که زدم بیرون،پیاده رفتم طرف خونه.چند قدم که برداشتم باز اون فکر همیشگی اومد سراغم.درست نمیدونم چرا اما از دو سال پیش که بابا و مامان از هم جدا شده بودند،هروقت مامان رو تو خیاط خونه می دیدم اون فکر مسخره می اومد سراغم.منظورم اینه تا چند روز دلم می خاست رییس جمهوری شهرداری وزیری وکیلی چیزی بودم و می تونستم دستور بدم یه روز رو به اسم روز عروس اسم گذاری کنند و تو اون روز همه ی زن های شهر از پیر و جوون گرفته تا مجرد و متاهل تا بچه و بزرگ و سالم و مریض و آزاد و زندونی ،همه لباس عروس بپوشند و بریزند تو خیابون های شهر و همه جا رو قرق نور کنند....

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

مقدمه‌ای بر روش تحقیق در علوم انسانی

65,000 تومان
بشر در هر دوره تاریخی به آگاهی از روش و ابزار کسب معلومات و به عبارتی روش های تحقیق، نیاز داشته است و دارد. این روش و ابزار نیز به تناسب توسعه و تکامل معلومات بشری، در حال تکامل و توسعه بوده است؛ به نحوی که روش های امروز کامل تر و کارآمدتر از روش های گذشته است و طبعاً روش های آینده، کامل تر از روش های امروز خواهد بود. بنابراین لازم است محققان، استادان، دانشجویان و اساساً هرکس می خواهد بداند و مجهولی را کشف نماید و بر دامنه معلومات بشر بیفزاید، از روش های تحقیق آگاهی یافته، فنون کشف واقعیت ها و شناخت حقایق را فرا گیرد. کتاب حاضر که با عنوان مقدمه ای بر روش تحقیق در علوم انسانی تهیه شده است، حاصل برخورداری از منابع، آثار و تجارب ارزشمند دیگران و نیز تجارب چندساله مؤلف آن در زمینه تحقیقات، آموزش روش تحقیق و مسئولیت های پژوهشی دانشگاهی است. از این رو، می تواند برای اکثر علاقه مندان و دانشجویان رشته های گوناگون علوم انسانی و اجتماعی مفید باشد.  

کتاب زند هومن یسن

85,000 تومان
معرفی کتاب زند هومن یسن کتابی که «زند وهومن یسن» یا معمولا «بهمن یشت» خوانده می شود، شامل یک رشته حوادثی است راجع به آینده ملت و دین ایران که اورمزد وقوع آنها را به زرتشت پیشگویی می کند. این پیش آمدها، هرکدام در دوره مشخصی اتفاق می افتد، دوره ماقبل آخر که هنگام تاخت و تاز «دیوان ژولیده موی از تخمه خشم» و اهریمن نژادان چرمین کمر است، قسمت عمده متن کتاب را تشکیل می دهد. در این دوره، زنگیان و آوارگان و فرومایگان، سرزمین ایران را فرا گرفته، همه چیز را می سوزانند و می آلایند و تباه می کنند، تا آنجا که روستای بزرگ به شهر و شهر بزرگ به ده و ده بزرگ به دودمانی مبدل می شود و از آن دودمان بزرگ چیزی جز مشت استخوان بازنمی ماند. این تغییرات قهقرایی نه تنها بر مردمان؛ بلکه بر جانوران و رستنیها و عناصر طبیعت نیز طاری می گردد. در زمین و آسمان، نشانیهایی نظیر پاره ای از نشانیهایی که در تورات و انجیل نیز آمده است، پیدا می آید. در خورشید لکهایی ظاهر می شود، شیوع جنایات، بایری زمین، فساد جسمانی و روحانی مردم از علامات این دوره است. افسار دیو خشم گسیخته می شود و به همه چیز لطمه وارد می آورد. احکام و سنن، دیگر مراعات نمی شود، بادهای گرم و سرد می وزد؛ ولی باران نمی بارد. این احوال همواره سخت تر و تاریکتر می شود و اهریمن پیروزمندی خود را به آواز بلند اعلام می دارد؛ اما ناگهان در امید باز می شود و کتاب با لحن خوشبین تری به پایان می رسد

کتاب گذشته حیاتی

175,000 تومان
معرفی کتاب گذشته حیاتی معماری همچون حوزه‌ای دارای همگرایی با توسعه در یک‌سو و میراث در سوی دیگر، می‌تواند حوزه‌ای منتخب باشد برای مطالعهٔ تأثیرات توسعه‌ای بر سنّت و میراث و عکس‌العمل‌هایی هویّتی که این تأثیرات ایجاد می‌کنند. آشکار است که طرح‌های مدرن‌ساز توسعه، محرّک‌هایی اساسی هستند برای تحوّلات تاریخی در تمامی جهان، و ایران سدهٔ اخیر نیز از این قاعده مستثنی نبوده‌است. همزمان تردیدی هم نیست که توسعه باعث تضعیف سنّت‌ها و تغییر چشم‌اندازهای تاریخی می‌شود و بنابراین، واکنش‌‌هایی را نیز در تمامی حوزه‌های اجتماعی و سیاسی برمی‌انگیزد. مدّعای کتاب حاضر آن است که رابطهٔ میان اصالت و هویّت و میراث در یک سو و توسعه در سوی دیگر، به بهترین نحوی به‌واسطهٔ طراحی معماری به موضوع تجربهٔ روزانه و جسمانی، ملموس‌ و نزدیک‌ تبدیل شده و از این رو قابل درک، تحلیل و بررسی است. با تکیه بر چنین مدّعایی، کتاب حاضر با جزئی‌نگری، به مطالعهٔ طرح‌های معماری و گفتمان‌های ناظر بر ساخت بناها و شهرک‌سازی‌ها در دو دههٔ ۱۳۵۰ و ۱۳۷۰ می‌پردازد. یعنی از زمانی که تبعات توسعه، معماران ایرانی را به لزوم توجه به این امر فراخواند تا زمانی که بار دیگر جامعهٔ معماری کشور مشارکت فعّالی را در طرح‌های توسعه‌ای در کشور عهده‌دار گشت.