مردی در دوردست

120,000 تومان

آیا تا به حال پیش آمده که با فردی ناشناس ارتباط صمیمانه‌ای برقرار کنید؟ فردی که هرگز ندیده‌ایدش، اما انگار از دیرباز می‌شناسیدش.

رمان «مردی در دوردست» نوشته کاترین پانکول، داستان دختر جوانی به نام کی است که اتفاقات عجیبی برایش رخ می‌دهد.

کی، کتاب‌فروشی جوان، باهوش و البته زیبا است که در شهرک کوچک فرانسوی فکمپ زندگی می‌کند. او که عاشق کتاب و ادبیات است، روزی نامه‌ای عجیب از سوی مردی ناشناس به نام جاناتان دریافت می‌کند؛ مردی آمریکایی که درخواست پیدا کردن چند کتاب کمیاب را دارد.

ارتباط این دو نفر ابتدا از طریق نامه‌هایی درباره کتاب آغاز می‌شود، اما به تدریج رنگ و بویی عاشقانه به خود می‌گیرد و…

آیا می‌توان به کسی که هرگز او را ندیدیم علاقه‌مند شد؟ رازهای پشت پرده این داستان عجیب چیست و پایان آن به کجا خواهد انجامید؟ پاسخ این سؤالات و بسیاری سؤالات دیگر را در کتاب «مردی در دوردست» بیابید؛ کتابی رازآلود با پایانی کاملاً غیرمنتظره!

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

مردی در دوردست

نویسنده
کاترین پانکول
مترجم
فرزانه فری
نوبت چاپ ١
تعداد صفحات ١٤٤
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٤٠٣
سال چاپ اول ——
موضوع
داستان‌های فرانسه
نوع کاغذ بالکی
وزن 166 گرم
شابک
9786220405276
توضیحات تکمیلی
وزن 0.166 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “مردی در دوردست”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

قاب‌های خالی

22,000 تومان
آن روز هم اتاق نیمه تاریک بود و چهره پونه در سایه دلنشینی قرار گرفته بود. نگاهی به دیوارها انداختم. قاب عکس های زیادی به آن ها میخ شده بود. همفری بوگارت که مشتش را زیر چانه حائل کرده بود, میرزاکوچک خان با جنگلی از ریش و مو. چند سال ریش هایش را نتراشید؟.. پنج سال؟؟ رمان «قاب‌های خالی» داستان ثانیه‌های سپری شده اما ثبت نشده زندگی شهاب است که آرزو داشت کسی آن‌ها را به تصویر بکشد و درون قاب بگذارد. شهاب پنج سال در گذشته خود زندانی بود و تمایلی به شکستن در زندانش نداشت تا وقتی که با پزشک معالج خود – ترنج – که او هم به نحوی زندانی است، آشنا می‌شود. این دو نفر راهی سفری می‌شوند که می‌توانست به آزادی هر دو آنها بینجامد اما ... . بدین ترتیب بیمار-شهاب- با پای خود به ملاقات یکی از روانشناسان حاذق سیاتل می‌رود تا زندگی در وجود او دوباره شکل بگیرد. او پنج سال است که هیچگاه نخندیده، حتی گریه هم نکرده است. خصوصیات منحصر به‌فردی دارد. دنیا از دید او تمام نشده بلکه اوست که به پایان راه رسیده است. «سروکله ترنج پیدا شد و یکراست آمد سراغم. بین آن همه آدم تروتمیز، پیدا کردن مردی با ریش‌های پنج سال نزده، کار دشواری نبود. شده بودم شبیه دیو‌، روبرویم نشست. نور آفتاب می‌تابید به صورتش. بعد از یک سال بالاخره ترنج را در روشنایی می‌دیدم. باز هم موهایش را از پشت بسته بود. بند دلم پاره شد و افتاد یک جای‌دور.»

خواب عمیق گلستان

28,000 تومان
آدم‌ها بسته به موقعیتی که در آن قرار می‌گیرند، عقاید سفت و سخت‌شان تغییر می‌کند. در این داستان زنی که جز به راستگویی فکر نمی‌کرده، بار سنگین دروغی پانزده‌ساله را بر دوش می‌کشد. مردی که جز به خانواده نمی‌اندیشیده، وارد مسیری می‌شود که جز پنهان کاری راه‌حلی برایش باقی نمی‌ماند. پروانه سروانی در این رمان نشان می‌دهد برای هر آدمی راه‌های خطا و لغزش، ناگهانی و غیرقابل پیش‌بینی است. در قسمتی از این رمان می‌خوانیم:   دروغ مثل چاهی عمیق است. چاهی است بی‌انتها. ته چاه پیدا نیست. برای رفع و رجوع کردن اولین دروغ باید پشت سر هم دروغ بگویی. هی دروغ بگویی. هی دروغ بگویی. بی‌آن‌که بفهمی داری مدام در چاه فرو می‌روی. دروغ‌های پشت سر هم تو را از پا می‌اندازد. اما چاره‌ای نداری، نمی‌توانی متوقف شوی. آن‌قدر هم جرئت نداری که صاف بایستی و بگویی: «از اولش هم غلط زیادی کردم که دروغ گفتم.» پس دوباره و دوباره سقوط می‌کنی.

آمین می آورم

9,000 تومان
 قهرمان داستان این کتاب قصد دارد ماجراهایی را برای مخاطبان خود که احتمالاً همه اهل فضای مجازی هستند و مدام پای اینترنت نشسته‌اند بازگو کند. با قهرمان داستان در یک درمانگاه اعصاب و روان آشنا می‌شویم و در نهایت می‌بینیم بیماری او که ظاهراً افسردگی ساده‌ای است شدت گرفته و داروهای دکترها دیگر افاقه نمی‌کند. او دیگر درمان عادی را رها کرده و به سیگار پناه برده است. قهرمان داستان حالا همه ماجرا را دارد تعریف می‌کند و در این بین خرده داستان‌هایی را هم درباره تبار و قبیله او می‌شنویم. او که قبلاً درس می‌خوانده ازدواج می‌کند و همین ازدواج مسیر زندگی‌اش را تغییر می‌دهد درس و مشق را رها و شروع به تدریس در دانشکده الهیات می‌کند ولی چون خدمت سربازی نرفته است این موضوع می‌تواند مانع ادامه همکاری او با دانشکده شود. حالا مهمترین دغدغه برای او ایمانش است. قهرمان داستان نگران است که مبادا همسرش ایمانش را از او بگیرد. بنابراین تصمیم می‌گیرد تا همین ذره ایمانی که برایش باقی مانده خودکشی کند. از مادرش می‌خواهد برایش دعا کند تا بمیرد ولی... . در کتاب آمین می‌آورم خواننده با یک طنز زیر پوستی مواجه می‌شود که طنز تاروپود آن را تشکیل می‌دهد.

از شیطان آموخت و سوزاند

13,000 تومان
عصیان، شکل‌ها و کیفیت‌های مختلفی دارد. گاه آن قدر نیرومند و علنی است که مانند فریادی در سکوت، همه را به آنی متوجه می‌کند و گاه به این شدت و نیرو نیست، اما هست، وجود دارد، دیده می‌شود، هر چند کند و ملایم. هر عصیانگر نیز ظرفیت‌های خاص خود را دارد و بنا به آن ظرفیت، عصیانش نمود پیدا می‌کند. "ولگا" شخصیت محوری رمان، عصیانگر است. عصیانگری به شیوه خود. او مطابق تربیت و خواسته خود پیش می‌رود. به نظم نادلخواه تن نمی‌دهد. بارها می‌افتد، سقوط می‌کند، اما نمی‌شکند، برمی‌خیزد، شاید نرمی و انعطاف‌ زنانگی در این نشکستن، خم شدن اما دوباره راست شدن بی‌تأثیر نباشد. نویسنده سعی بر این دارد که جانبداری احتمالی خواننده را از ولگا به عهده خود این شخصیت بگذارد و علاقه‌ای برای تهییج و علامت دادن به خواننده ندارد. "از شیطان آموخت و سوزاند" احتیاجی به این ندارد تا در انطباقش با تئوری‌ها، بررسی و تشریح شود. چرا که نویسنده طرحی درانداخته است که تئوریسین‌های ادبیات و جامعه‌شناسی باید به آن رجوع کنند. مصداق‌ها را از آن بگیرند و براساس آن تئوری‌های نو بنا نهند.

در این تیمارخانه

29,000 تومان
در رمان در این تیمارخانه تکه‌هایی از متون کهن تاریخی و ادبی در میان روایت اصلی رمان آمده‌اند. جواد مجابی در این رمان یک نگاه تاریخی را به خواننده عرضه می‌کند. در واقع نوعی روشنای تاریخی به متن می‌تاباند و به خواننده می‌گوید همان‌طور که به واقعه‌ای در روزگار خودت نگاه می‌کنی آن را در روشنای تاریخی‌ای ببین که به آن تابانده شده تا بدانی که این‌ها در تاریخ تکرار شده و فقط در دوره تو و برای تو و نسل تو اتفاق نیفتاده است. در قسمتی از این رمان می‌خوانیم: تن زندانیان کشته‌شده و له‌شده، تکه‌به‌تکه، سنگفرشی را می‌ساخت که زیر چکمه‌های پدرم تا گذشته‌ای دور امتداد داشت. تراوش خون و زهرابه از اجساد بی‌گناهان تنفس فضا را گندان و پرخفقان کرده بود. چه خیال‌ها از تو در سر داشتم پدر! قهرمان کشته‌شده در راه میهن با آن سلاخ دیوانه‌شده از آزار و تجاوز چقدر فاصله داشت. خیال سبکسار پیوند داشتن با مردی مهربان سال‌های مرا از سرخوشی مست می‌کرد و حالا پذیرش واقعیتِ تازه مرا در تمامی آن سال‌ها ابلهی زودباور، که با اولین عبارات گول می‌خورد، به خودم نشان می‌داد... .

انگار کمی مرده بودم

5,500 تومان
داستان درباره مردی است که بر اثر تصادف اتومبیل به کمای موقت فرو می‌رود و در حالت نیمه بیهوشی، متوجه حرف‌های همسرش – گلرخ – می‌شود و در می‌یابد که گلرخ قبل از ازدواج با او نامزد داشته است. این مرد که بسیار به همسرش علاقه‌مند بوده و او را براساس باورهای خودش دوست داشته ناگهان به هم می‌ریزد و احساس می‌کند بار زندگی و خاطرات گذشته هیچگاه او را رها نمی‌کند. به همین خاطر به کندوکاو در زندگی گذشته‌اش می‌پردازد. او فرزند پدری سختگیر و زیاده خواه بوده که به دلیل ضعیف‌الجثه بودن و معایب کودکی‌اش همیشه مورد تحقیر پدر قرار می‌گرفته و اکنون حس شرم و نفرت تنها حس باقی مانده در اعماق وجودش دوباره جان می‌گیرد. درگیری ذهنی او برای رهایی از خاطرات تلخ کودکی و نیز راز پنهان همسرش باعث سردرگمی هر چه بیشترش می‌شود. بنابراین به سراغ نامزد سابق همسرش می‌رود و از دور او را زیر نظر می‌گیرد اما او را مردی بسیار معمولی می‌یابد که هیچ ویژگی برای این‌که بتوان از او متنفر بود یا باعث آزارش شد ندارد. با بهره‌گیری از یک روانشناس و پاکسازی قدم به قدم ذهنش به این باور می‌رسد که به هر حال باید از جایی شروع کند و با خاطرات ناراحت‌کننده گذشته‌اش با واقع‌بینی کنار بیاید. ولی... مهین‌دخت حسنی زاده پیش‌ازاین کتاب‌های «زمانه بی‌مجنون»، «دویدن میان زندگان»و «از جنس بلور» را نوشته است.