مرفی

160,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:2

 

فهرست:

در صورت وجود وارد شود.

فقط 2 عدد در انبار موجود است

توضیحات

مرفی

نویسنده
ساموئل بکت
مترجم
سهیل‌ سمی
نوبت چاپ ٢
تعداد صفحات ٢٧٢
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٤٠٢
سال چاپ اول ١٤٠٠
موضوع
داستان‌های انگلیسی
نوع کاغذ بالکی
وزن ٢٥٤ گرم
شابک
9786002781970
توضیحات تکمیلی
وزن 0.254 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “مرفی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

تیله آبی

15,000 تومان

مجموعه داستان «تیله آبی» در برگیرندۀ ٧ داستان از برجسته‌ترین داستان‌های محمد‌رضا صفدری است. تسلط او به تکنیک‌های داستان پردازی، شناخت ژرفش از باورها و آداب بومی و پیشنهادات تازه‌اش در روایت او را در زمرۀ شاخص‌ترین نویسندگان ایران قرار داده است.

«مرد می‌خواند و از سینۀ کوه بالا می‌رفت. خنکای بامدادی، بیشه‌زار و سایه‌های وهمناک که با برآمدن آفتاب پدیدار می‌شدند. همه چیز و هر جا سایه بود، سایه‌های سپید شیری رنگ. مرد نمی‌دانست از کی به خواندن بنا کرده بود. از خانه درآمده بود. از گندمزار گذشته بود و رسیده بود به نمکزار و شور‌آب و کوه‌هایی که آب باران در سنگچال‌هایش گس بود و تلخ. دیروز هم یک بار دیدار آمد. سایۀ رمندۀ آهو نبود. موهای بلند سر اندر پای سایه را می‌پوشاند. دو چشم لابه‌لای شاخ و برگ نی پیدا و ناپیدا شد. خواندن از یادش رفت . ایستاد و دوید. بلند موی سبزه‌رو گریخت. مرد با خود گفت: «زن تو این کوه و کمر چه می‌کند؟»

در باب داستان

150,000 تومان
در باب داستان ریچارد کرنی ترجمه سهیل سمی داستان گفتن برای انسان کاری اساسی چون خوردن است. در واقع، حتی اساسیتر نیز هست. چون غذا فقط ما را زنده نگه میدارد، اما داستان به زندگیمان ارزش میبخشد. هر زندگیای در پی یافتن یک راوی است. همه ما خواهی نخواهی در پی آن هستیم که در دل نفاق روزمرهای که در پیرامون خویش مییابیم، نوعی وفاق ایجاد کنیم. لذا نیاز به داستان در فرهنگ معاصر ما شدید شده، واز آغاز زمان همواره این نیاز بخشی لاینفک از جامعه معنادار محسوب میشده است. در واقع سابقه داستانگویی همان گونه که محققانی چون «کلوگ» و «شولز» ثابت کردهاند به یک میلیون سال پیش برمیگردد. کتاب « در باب داستان» خاستگاه داستان، تاریخ داستان و اسطورههای پیدایش روم، و روایتها و موضوعاتی که در زمینه داستان و پیدایش داستاننویسی را برای مخاطب جایگاه خاصی پیدا میکند، مورد ارزیابی و تفحص قرار داده است. این کتاب در ٢٢٤ صفحه و با قیمت ٢٢٠٠ تومان توسط نشر ققنوس راهی بازار کتاب شد

حالا کی بنفشه می‌کاری؟

8,500 تومان
مسواک آب کشیده را تکان تکان می‌داد تا آبش بپرد که اسفند از در نیمه باز دستشویی سرک کشید ، ابرو بالا برد و به مسخره گفت : « وقت خواب است یا وقت مهمانی ؟ » مسواک سر به پایین را نیم چرخی در هوا داد و رو به دماغ نوک تیز اسفند گرداند و تکاند . با تقلید صدای تو دماغی جناب ناظم گفت : بچه‌های خوب قبل از رفتن به مهمانی مسواک می‌زنند تا دهانشان بو ندهد . شیر فهم شد ؟ اسفند بی خنده نگاهش کرد و آرام گفت : هیچم بلد نیستی ادا دربیاوری و تند دور شد . عوضش تو خوب بلدی آدم را خیط کنی . . . و باقی حرفش را خورد . توی دلش به خودش آفرین گفت که نگفته است درست مثل باباجانت ! درس بعدی خودآموزهای تربیت فرزند به متد غربی می‌شد که « تغییر موضوع » باشد . در گنجه آینه‌دار بالای دستشویی پی برق لب گشت و گفت : من دیگر حاضرم . می‌شود لطفاً بابات را صدا کنی ؟ قرار بود آنجا باشیم ، حالا کی هست ! صدای بلند اسفند از اتاق نشیمن ، سوار بر صدای دائمی تلویزیون شنیده شد . « حالا کی بنفشه می‌کاری ؟ » جدیدترین رمان فرشته مولوی است که در ٢٠٨ صفحه راهی بازار نشر شده است .

گفتگو با “آندری تارکوفسکی”

14,000 تومان

دیدن هر فیلمی از این کارگردان، در چشم هوادارانش یک انتقال زیبا شناختی به مخاطب سینماست که ممکن است درونی ترین حیطه‌های روح را به حرکت در آورد. هرچند در نظر خرده‌گیران، همین فیلم‌ها ممکن است احساس شدید هراس، ملال و انزجاری تمام‌وکمال را برانگیزاند.

کتاب حاضر مهم ترین مصاحبه‌های " آندری تارکوفسکی " با نشریات بزرگ سینمایی جهان است. چند فیلم مهم و معتبر از او که در ایران هم به نمایش در آمدند عبارتند از: سولاریس ، استاکر ، کودکی ایوان و ایثار . فیلم‌های او همیشه در زمان اکران بویژه در ایام برگزاری جشنواره فیلم فجر محل اعتنا و بحث و جدل در بین اهالی سینمای ایران بوده است.

این کارگردان شهیر سینما در ٢٨ دسامبر ١٩٨٦ در سن پنجاه و چهار سالگی دارفانی را وداع گفت.

از این مترجم، کتاب " در جسنجوی اصالت " نیز در انتشارات ققنوس  چاپ شده است.

این تنهایی لعنتی

11,000 تومان
این رمان موضوعی اجتماعی روانشناختی دارد، سه شخصیت اصلی دارد، بابک، آسمان و خیال. از سه نسل دهه ٥٠،٦٠ و ٧٠ که از تنهایی خود می‌گویند و درگیر تضادی درونی و اجتماعی هستند. فوژان برقیان نویسنده این کتاب، فعال در زمینه رمان، داستان کوتاه، نقد، ترانه‌سرا و نقاش است. در قمستی از کتاب می خوانیم: غرق بهت تماشاش کردم. مثل مار زخم‌خورده زهرش را ریخت و به اتاق پناه برد. رهاش کردم و به خودم برگشتم. به روزی که گذرانده بودم. به خیال که تنهایی‌اش را به رختخواب می‌برد و نمی‌دانستم چرا. به بابک که دهه چهلمش را می‌گذراند و نه آن‌قدر دور بود که خیال را نبیند، نه آن‌قدر نزدیک که دست‌هاش را بگیرد. و به خودم، خود معلقم. از تنِش امروز فرصتی برای زنگ زدن به نیلو پیدا نشد. گرچه می‌ترسیدم از این‌که بدانم چه به سرش آمده. تلفنم را دیر جواب داد: «خوبی؟» «کِی ولت کردن؟»

اتفاق ممنوع نیست

9,000 تومان
داستان‌های این مجموعه ترکیبی هستند از داستان کوتاه، نمایش و تصویر و شرح حال نویسنده‌ای که نمی‌داند با داستان‌ها و ایده‌هایش چکار کند: «داستان بلند و قصه‌های کوتاه» خیلی ساده با یک زنگ تلفن شروع می‌شود، با یک مکالمه تلفنی بین یک نویسنده و خواننده ناشناس آثارش... . اتفاق ممنوع نیست نوعی طنز فانتزی است که داستان بر آن غلبه کرده و خواننده ناشناس این داستان‌ها به نویسنده در بازخوانی این آثار کمک می‌کند ولی به تدریج به این باور می‌رسد که خالق اصلی این نوشته‌ها او نیست: «ابلیس با اوقاتی تلخ یادداشت خودکشی فرزندش را مچاله کرد و به او خیره شد که ساکت و آرام روی تختش نشسته بود. نیمه شب بود که خبر دادند فرزندش قصد داشته با ریختن یک پارچ آب روی سرش خودش را برای همیشه خاموش کند. خیلی زود او را به بیمارستان مرکزی دوزخ رسانده بودند. هر چند که حتی اگر هم این کار را نمی‌کردند، صدمه چندانی نمی‌دید. او از بهترین گلوله آتش دوزخ ضد آب خلق شده بود. از صدای ضجه قربانیان و غلغل دیگ‌های قیر که بگذریم، سکوت آزاردهنده‌ای در بیمارستان حکم‌فرما بود. با این که جمعی از بهترین روانکاوان و روانشناسان جهان هستی در دوزخ حاضر بودند، ابلیس احساس کرد بهتر است شخصاً با فرزندش صحبت کند. به او گفت: حقیقتش رو بخوای من جداً نمی‌دونم تکلیفم با فرزند ناخلفی مثل تو چیه... تو جداً مایه شرم خانواده شیاطین دوزخی... منو بگو که دلم خوش بود تو عصر جدیدی رو در امپراتوری جهنم رقم می‌زنی...»