مرگ ايوان ايليچ
120,000 تومان
در بخشی از کتاب مرگ ایوان ایلیچ میخوانیم
زندگى را در خانهى جدید شروع کردند و وقتى خوب مستقر شدند و به جاى جدید خو گرفتند، چنانکه معمولاً چنین است، دیدند که فقط یک اتاق کم دارند و نیز درآمدشان، گرچه فوقالعاده زیاد شده بود، اگر اندکى فقط پانصد روبل بیشتر مىبود دیگر نقصى در زندگىشان نمىماند.
در آغاز کار که هنوز خوب مستقر نشده بودند و چیزهایى مانده بود که بخرند یا سفارش دهند، و این یا آن مبل را جابهجا، یا فلان و بهمان را باهم جور کنند، احساس بسیار خوشایندى داشتند. گرچه اختلافنظرهایى میان زن و شوهر باقى بود ولى هر دو به قدرى خشنود بودند و کارهاى کردنى به قدرى زیاد بود که بىجدال زیاد باهم کنار مىآمدند.
وقتى دیگر کارى باقى نماند که کرده شود زندگى اندکى رنگ ملال گرفت و احساس کمبود آشکار شد. اما رفتهرفته آشنایىهایى پیدا مىشد و عادتهایى پدید مىآمد و زندگىشان هر طور بود پر مىشد.
ایوان ایلیچ صبح را در دادگاه مىگذرانید و براى ناهار به خانه مىآمد و ابتدا از این روال رضایت داشت و شادکام بود، هر چند که زندگى از اندکى دلآزارى خالى نبود، که تازه آن هم سرچشمهاش همین خانه بود.
(کوچکترین لکه روى سفره یا پارچهى دیوارپوش، یا بریدن ریسمان پرده و از این نوع سخت به خشمش مىآورد. به قدرى براى آراستن خانه رنج برده بود که اندکى ضایع شدن صورت ظاهر آن برایش سخت دردناک بود.) اما بهطور کلى زندگىاش طورى مىگذشت که به عقیدهى او بایسته بود، یعنى باآسودگى و لذت و باآبرومندى.
ساعت نه از خواب برمىخاست، قهوهاش را مىنوشید و روزنامهاش را مىخواند، بعد اونیفورم قضاوت به تن مىکرد و به دادگاه مىرفت و آنجا طوق اسب عصارى آماده بود و فورا بر گردنش مىافتاد.
موجود در انبار
مرگ ايوان ايليچ
نویسنده |
لیو تالستوی
|
مترجم |
سروش حبیبی
|
نوبت چاپ | 39 |
تعداد صفحات | 104 |
نوع جلد | شومیز |
قطع | رقعی |
سال نشر | 1403 |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
ادبیات
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 0 گرم |
شابک |
9789643625849
|
وزن | 0.5 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
در خدمت و خیانت زنان: گفتارهایی دربارهی زنان
معرفی کتاب در خدمت و خیانت زنان: گفتارهایی دربارهی زنان
پژوهشی در حوزهی روانشناسی و مطالعات زنان که بیش از هر چیز خود زنان را محور بررسیهای آسیبشناسانه قرار میدهد. کتاب در خدمت و خیانت زنان نوشتهی شهلا زرلکی بر خلاف پژوهشهای مشابه، مردان را در زندگی و شرایط زیست زنانه مورد حمله قرار نمی دهد و تلاش میکند نگاهی متفاوت به مسائل فردی و اجتماعی زنان داشته باشد.دربارهی کتاب در خدمت و خیانت زنان
مطالعه و پژوهش در مورد زنان در دهههای گذشته آنچنان وسیع و پردامنه بوده که امروز حوزهی مستقلی بهنام مطالعات زنان در اغلب کرسیهای مطالعاتی ایجاد شده است؛ بااینوجود تکثر و تعدد مسائل مرتبط با زنان، از حوزههای روانشناختی گرفته تا ابعاد اجتماعی و سیاسی، باعث شده تا همچنان این زمینهی پژوهشی محل گفتمانها و سخنهای بسیاری باشد و هرکدام به نحوی با رد یا قبول نظریهای دیگر، بحث جدیدی را در حوزهی زنان مطرح کنند. کتاب در خدمت و خیانت زنان نوشتهی شهلا زرلکی در میان انبوه کتابهایی که در مورد زنان نوشته و منتشر میشوند، نگاه تازهای را مطرح میکند و تلاش دارد تا آسیبشناسی زن را با تمرکز بر مسائل روانشناختی و اجتماعی خودش مورد نقد و بررسی قرار دهد؛ به همین علت در این کتاب کمتر به مسائلی همچون تبعیضهای جنسیتی، ظلم آشکار مردان به زنان، فرهنگ مردسالارانه و برتری جمعیتی جنس مذکر بر جنس مؤنث پرداخته شده است. در این کتاب نویسنده میکوشد تا بر مسائل زیستی زنان تمرکز داشته باشد و آنها را مورد واکاوی، بازنمایی و کندوکاو قرار دهد؛ همچنین تلاش شده تا در توصیف و تبیین نقطهنظرات، از تئوریها و دادههای مشهور روانشناسی و روانپزشکی کمک گرفته شود تا مبنایی تازه در زمینهی پرداختن به جسم و روح زنان به دست داده شود. در این کتاب با توجه به اینکه نظرات و دیدگاههای فمینیستی بخش عمدهای از مطالعات مربوط به زنان را تشکیل میدهد، نگاهی نقادانه و موشکافانه نیز به این دیدگاهها صورت گرفته است. با توجه به اینکه نویسندهی کتاب، خود یک زن است، طرح دیدگاههای انتقادی نسبت به ظرفیت جسمانی و روحی زنانه نکتهای قابلتوجه است. بر همین مبنا نویسندهی کتاب با پرداختن به نکاتی از جمله ازدواج، خواهرانگی، خیانت و همجنسخواهی نوک پیکان بررسیهای خود را نه عوامل بیرونی، بلکه «زن» و ویژگیهای طبیعی او قرار داده است. کتاب در خدمت و خیانت زنان در چهار بخش تنظیم شده است. در بخش نخست که با عنوان «ازدواج، توهم یک ضرورت» نامیده شده به واکاوی ازدواج به مثابهی یک هدف برای زنان پرداخته شده است. در بخش دوم با عنوان «گهوارهاى که هر ماه ویران مىشود» حوزههای فیزیولوژیکی و تنانهی زنان مورد بررسی قرار گرفته و در بخش سوم با نام «در خدمت و خیانت زنان» روی مواردی همچون ویژگیهای جنسیتی، مادرانه و عواطف زن تمرکز شده است. در بخش پایانی نیز که با عنوان «جنس سوم» نامگذاری شده نتیجهگیری فصلهای پیشین انجام شده است.فيلم نامه نويسي آلترناتيو
بخشی از کتاب فیلمنامهنویسی آلترناتیو
شخصیت اصلی فیلمنامه، از همان ابتدا، برای تماشاگر به معنای تجربهٔ داستان است. تماشاگران درگیر داستان میشوند تا با شخصیت اصلی همذاتپنداری کنند و خود را در موقعیتِ او قرار دهند. شخصیت از طریق شرایط خاص ظاهر یا رفتارش قابلتشخیص است. هر چند در یک لحظهٔ خاص شخصیت خودش را آدمی نادان و آسیبپذیر نشان میدهد، ولی همدلی و همذاتپنداری ما با آن شخصیت از قبل محفوظ مانده. به طور کلی، شخصیت اصلی پُرانرژی ظاهر میشود و کاری میکند که میزان کشمکش تا انتهای داستان کم نشود. شخصیت اصلی به شیوههای مختلفی از شخصیتهای درجهدو (یا همان شخصیتهای فرعی) قابلتشخیص است. اصلیترین تفاوت شخصیت اصلی این است که در طول داستان دچار دگرگونی اساسی میشود. از طرفی دیگر، شخصیتهای درجهدو تغییر نمیکنند و در واقع از همان ابتدا ریشهٔ ایجاد تضاد با شخصیت اصلی هستند و در طول برخورد با شخصیت اصلی به پیشبُرد داستان کمک میکنند.دست آخر
معرفی کتاب دست آخر
ساموئل بکت برنده جایزه نوبل ادبی در کتاب دست آخر در قالب نمایشنامهای تک پردهای، ماجرای زندگی یک ارباب را به همراه خدمتکارانش شرح میدهد که گویی تنها بازماندههای جهان هستند و دچار رنجی عجیب شدهاند.دربارهی کتاب دست آخر:
این نمایشنامه چهار شخصیت دارد. ارباب خانه «هم» نام دارد که در طول زندگیاش گناهان زیادی را مرتکب شده است، اما اکنون نابینا شده و دیگر توان راه رفتن و ایستادن هم ندارد. «کلاو» خدمتکار اوست که از کودکی برایش کار میکند. «نگ و نل» نیز پدر و مادر «هم» هستند که آنها هم توانایی راه رفتن ندارند و معلولاند. داستان نمایشنامه دست آخر (Fin de partie) مربوط به زمانی میشود که حیات بشری در اثر حادثهای نابود شده و تنها همین 4 نفر بازماندگان کرهی زمین هستند. این کتاب سبکی مینیمالیستی دارد و به خوبی مواجه شدن انسان را با مرگ به تصویر میکشد. ساموئل بکت اولین بار نمایشنامه «دست آخر» را به زبان فرانسه به نگارش درآورد، سپس خودش آن را به انگلیسی ترجمه نمود. این اثر در کنار نمایشنامه در انتظار گودو از آثار شاخص این نویسنده پوچگرا به شمار میآید.نکوداشتهای کتاب دست آخر:
- دست آخر، یک تجربهی نمایشی باشکوه است. (Sunday Times) - تلفیقی از زیبایی، تصور، سرزندگی و طنزی زیرکانه. (New York Post) - اگر «در انتظار گودو» را دوست دارید، این نمایشنامه را بخوانید. (Pointدر بخشی از کتاب دست آخر میخوانیم:
هَم نوبتِ (خمیازه میکشد.) بازیِ منه. (دستمال بازشده را در برابر خود میگیرد.) خون بند بیار لعنتی! (عینکش را برمیدارد، چشمها، صورت و عینکش را پاک میکند، دوباره عینک میزند، دستمال را تا میزند و ماهرانه در جیب بغل لباس خوابش میگذارد. گلویش را صاف میکند، سر انگشتانش را در هم چفت میکند.) عذابی (خمیازه میکشد.) بالاتر از عذاب من هست؟ بیشک. قبلها. ولی الان؟ (مکث.) پدرم؟ (مکث.) مادرم؟ (مکث.) س... گم؟ (مکث.) اُه، حاضرم باور کنم به قدر چنین مخلوقاتی رنج میکشن. اما این یعنی رنجشون با من برابره؟ بیشک. (مکث.) نه، همهچیز (خمیازه میکشد.) مطلقه، (مغرورانه.) آدم هر چی بزرگتر پُرتر. (مکث. با اندوه.) و تهیتر. (بینی بالا میکشد.) کلاو! (مکث.) نه، تنها. (مکث.) چه رؤیاهایی! اون جنگلها! (مکث.) کافیه، وقتشه که تموم بشه، توی پناهگاه حتا. (مکث.) اما هنوز دودلم، توی... توی تمومکردنش دودلم. آره، همینه، وقتشه که تموم بشه اما هنوز (خمیازه میکشد.) توی تمومکردنش دودلم. (خمیازه میکشد.) خدا، خستهم، بهتره برم تو رختخواب. (سوت میزند. کلاو بیدرنگ وارد میشود. کنار صندلی میایستد.) تو هوا رو آلوده میکنی!طناب کشی
طناب کشي
در بخشی از کتاب طناب کشی میخوانیم
با بیبی راهی خانهی «او» میشویم. چهارراه عاملی مینیبوسها منتظر مسافرند. سربازان همهجا هستند، همینطور لباسشخصیها. من نمیبینمشان. به چشمم نمیآیند، با فهد شیطنت میکنیم. به سبیل رانندهها و سربازها میخندیم. تمام مردانی که بیرون خانه میبینیم مثل هماند. انگار همه یک پدر دارند: «او». عکسها و نقاشیهای دیواری و مردان سبیلو یکیاند. اینها را بعدها میفهمم. بزرگتر که میشوم، میفهمم «آنها» همهجا هستند. حتا کنار چرخ طوافی سبزیفروشیها. وقتی توی بازارچه بیجهت سرم را برمیگردانم عقب، میفهمم که ترسیدهام. از چی، نمیدانم! میفهمم که باید از کسی یا چیزی بترسم. آنها نیستند، ولی حضورشان حس میشود. من و فهد، برای دیدار با زنی میرویم که میگویند مادر ماست، ولی دور از ماست. بیبی اصرار دارد که هر چند وقت یکبار ما را ببرد به دیدار «او». انگار برهای را به آشنایی سینهی میشی میبرد. اگر او مادر ماست چرا ما پیش جدود و بیبی زندگی کنیم؟ مگر هر زنی بیوه میشود باید دیگران بچههایش را بزرگ کنند؟ این فکر همیشه با من بود. میخواهیم برویم نجف اشرف، شارع شیخ خطیب، در سوم. با لباس نو. بیبی کلی خرید کرده. همه سفارش «او» است. پولش را قبلاً خودش داده. قبل از اینکه از ده راه بیفتیم بیبی تلفن میزند به شهر، به نجف، به خانهی دخترش. بیبی گوشی تلفن را میآورد نزدیک گوشم، فکر میکنم میخواهد گوشی را بدهد من صحبت کنم. تا دست دراز میکنم طرف گوشی با دست دیگرش میزند پشت دستم. میخواهد فقط گوش کنم. گوشم را نزدیک میکنم به گوش بیبی تا بشنوم صدای آنطرف خط چه میگوید.شلتاق
شعری از کتاب شلتاق
بعد از تو این مسافر بیمقصد از جای خود نخورده تکان حتا در آینه به صورت برعکسش عکس تو را نداده نشان حتا بعد از تو درد مزمن مرموزی مانند درد کهنهٔ یک سرپر بیوقفه تیر میکشد از قلبش اما نمیشود نگران حتا ذهنی که تا همین دو سه ماه قبل در حیرت حقیقت هستی بود در بند واقعیت محتومش وقعی نمینهد به جهان حتا او که قرار بود فلک را نیز با دست روی خاک فرود آرد کز کرده کنج خانهای و اکنون دستش نمیرسد به دهان حتا او که قرار بود رجزخوان فتح هزارخوان جهان باشد عمری دریده است گلویش را اما نگشته مرثیه خوان حتا او که برای سبز شدن در باغ امیدوار باغ بهاری بود از ریشه خشک گشته و دیگر نیست در انتظار باد خزان حتا بعد از تو مرد خانهٔ متروکت پوسیده است مثل خود خانه اما نکرده است عیان حتا اما نکرده است بیان حتاداستانهای خانهدرختی 3/ خانهدرختی 39طبقه
محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-تاریخ هستی شناسی هنر
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-ژاک لکان
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-دوستی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-ایمانوئل کانت
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-بدنآگاهی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-معنای زندگی
دانشنامه فلسفه استنفورد 2: فلسفه و مسائل زندگی
موضوع | فلسفه |
نویسنده | جان ماریال، تادئوس مِتس، دن هِیبرون، تاد کالدر، بِنِت هِلم، رونالد دِ سوسا، کرولین مک لاود، الیزابت برِیک، جوزف میلم، رابین س.دیلون، استیون لوپر |
مترجم | امیرحسین خداپرست، مریم خدادادی، غلامرضا اصفهانی، ابوالفضل توکلی شاندیز، حسین عظیمی، ایمان شفیعبیک، ندا مسلمی، مهدی غفوریان، راضیه سلیمزاده |
سرپرست و ویراستار مجموعه | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٢ |
تعداد صفحات | ٦٨٠ |
سال نشر | ١٤٠٢ |
سال چاپ اول | ١٤٠٠ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
قطع | رقعی |
نوع کاغذ | تحریر |
وزن | ٨٧٢ |
شابک | ١ -٠٣٨٢-٠٤-٦٢٢- ٩٧٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دانشنامه فلسفه استنفورد 5: زیباییشناسی
نویسنده | استنفورد |
مترجم | مسعود علیا |
تعداد صفحات | ٦٨٠ |
قطع | وزیری |
سال نشر | ١٤٠١ |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
وزن | ١٣٥٤ |
شابک | ٧ -٤٦٣-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.