مزرعه حيوانات

110,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:2

در بخشی از کتاب مزرعه‌ حیوانات می‌خوانیم

تا اواخر تابستان، خبرِ آن‌چه در «مزرعه‌ی حیوانات» اتفاق افتاده بود در نیمی از ولایت پیچیده بود. اسنوبال و ناپلئون هر روز دسته‌های کبوتر را به بیرون اعزام می‌کردند که مأموریت داشتند قاتیِ حیوان‌های مزارع مجاور بشوند، ماجرای شورش را برای‌شان تعریف کنند و آهنگِ جانوران انگلستان را یادشان بدهند.

بیش‌ترِ این مدت، آقای جونز وقتش را توی میکده‌ی رِد لاین در ویلینگدون گذرانده بود و نزد هر کس که گوشِ شنوا داشت از بخت بدش نالیده بود. شرح داده بود چه ظلم وحشتناکی در حقش شده و چه‌طور یک مشت حیوانِ تن‌لش و مفت‌خور تمام داروندارش را ازش دزدیده‌اند.

سایر مزرعه‌داران ظاهراً ابراز هم‌دردی می‌کردند اما اولش چندان رغبت نداشتند به کمکش بیایند. هر کدام‌شان از ته دل در این فکر بود که چه‌طور می‌تواند از بداقبالی جونز یک جوری بهره ببرد. خوشبختانه صاحبان دو مزرعه‌ی مجاورِ «مزرعه‌ی حیوانات» مدام با هم اختلاف داشتند و رابطه‌شان شکرآب بود.

یکی‌شان، به اسم فاکس‌وود، مزرعه‌ای بود پهناور و رهاشده به امان خدا که به روش قدیمی کشت می‌شد، قسمت‌های زیادی از آن را زمین‌های جنگلی بلعیده بود، همه‌ی چراگاه‌هایش فرسوده بودند و پرچین‌هایش وضعی اسفناک داشتند. مالکش، آقای پیلکینگتون، اشراف‌زاده‌ای تن‌پرور بود که بیش‌تر وقتش را، بر حسب فصل، به ماهی‌گیری یا شکار می‌گذراند.

مزرعه‌ی دیگر، که پینچ‌فیلد نامیده می‌شد، کوچک‌تر بود و بسامان‌تر. مالکش آقای فردریک مردی بود خشن و زبل، همواره درگیرِ دعاوی قضایی و در معامله بدقلق و کارکشته. آن دو چشم دیدن هم را نداشتند و به‌قدری از یکدیگر بیزار بودند که برای حفظ منافع‌شان هم نمی‌توانستند به توافق برسند.

فقط 2 عدد در انبار موجود است

توضیحات

مزرعه حيوانات

نویسنده
جورج اورول
مترجم
 کاوه میرعباسی
نوبت چاپ 32
تعداد صفحات 108
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1403
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786220106357
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “مزرعه حيوانات”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF
اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

ماجراهای من و اژدهایم 2/ لباسی برای اژدها

17,000 تومان

لباسی برای اژدها _ ماجراهای من و اژدهایم 2

کتاب لباسی برای اژدها _ ماجراهای من و اژدهایم 2 اثر دیوید بیدزایکی با ترجمه شقایق یوسف‌زاده توسط انتشارات هوپا در 32 صفحه به چاپ رسیده است.

نویسنده و تصویرگر این داستان دیوید بیدزایکی است. او متولد پنسیلونیای آمریکاست. زمانی که چهارساله بود نقاشی را از برادرش یاد گرفت و از آن پس به نقاشی علاقه‌مند شد.

ابتدا کارش را با طراحی و تبلیغات مواد غذایی در مجله، روزنامه و بسته‌بندی محصولات غذایی شروع کرد. بیدزایکی بعد از فارغ‌التحصیل شدنش از دانشگاه به تصویرگری کتاب‌های کودک پرداخت. او تصویرگری سی عنوان کتاب را، با نویسندگی خودش، انجام داده است.

بیدزایکی هر سال به بیش از هفتاد مدرسه در سراسر دنیا می‌رود و تجربه‌های خود را در زمینه تصویرگری و نویسندگی با علاقه‌مندان و هنرآموزان این رشته‌ها به اشتراک می‌گذارد.

اژدهای بیچاره!

برایش گفته‌ام که مومیایی‌ها، زامبی‌ها و گرگ‌نماها واقعی نیستند.

ولی باز هم می‌ترسد.

ولی من یک فکری دارم.

شاید اگر برایش یک لباس هالووینی درست کنم، ترسش از هالووین بریزد.

قسمتی از متن کتاب:

سلیقه‌ی من و اژدهایم شبیه هم‌ است.

جفتمان از جشنِ ‌تولد خوشمان می‌آید.

جفتمان رژه را دوست داریم.

جفتمان از آتش‌بازی لذت می‌بریم.

سلیقه‌ی من و اژدهایم خیلی شبیه است، به‌جز درباره‌ی هالووین.

من عاشق هالووین هستم. ولی اژدها ... نه خیلی زیاد!

اژدهای بیچاره!
برایش گفته‌ام که مومیایی‌ها، زامبی‌ها و گرگ‌نماها واقعی نیستند. ولی باز هم می‌ترسد. ولی من یک فکری دارم. شاید اگر برایش یک لباس هالووینی درست کنم، ترسش از هالووین بریزد.
سفارش:0
باقی مانده:1

بهار را باور کن

38,000 تومان

کتاب بهار را باور کن اثر فریدون مشیری نشر چشمه

کتاب بهار را باور کن اثر فریدون مشیری نشر چشمه بهترین بهترین من زرد و نیلی و بنفش سبز و آبی و کبود! با بنفشه ها نشسته ام، سال های سال، صبح های زود. در کنار چشمه ی سحر سر نهاده روی شانه های یکدگر گیسوان خیسشان به دست باد، چهره ها نهفته در پناه سایه های شرم، رنگ ها شکفته در زلال عطرهای گرم، می تراود از سکوت دلپذیرشان، بهترین ترانه، بهترین سرود! مخمل نگاه این بنفشه ها، می برد مرا سبک تر از نسیم، از بنفشه زار باغچه، تا بنفشه زار چشم تو-که رسته در کنار هم- زرد و نیلی و بنفش سبز و آبی و کبود…

به کسي مربوط نيست

155,000 تومان

معرفی کتاب به کسی مربوط نیست

چه اتفاقی رخ می‌داد اگر خاک زمین را در جزیره‌ای واحد جمع می‌کردند و آدمیان همگی از زیر یک خاک سر برمی‌آوردند؟ کتاب به کسی مربوط نیست مجموعه‌داستان جذاب جومپا لاهیری، نویسنده‌ی هندی‌تبار برنده‌ی جایزه‌ی پولیتزر است. کتابی که شما را با چند داستان به‌ظاهر ساده از زندگی مهاجران هندی همراه می‌کند و از یک حقیقت واحد در نسل بشر و در میان فرهنگ‌های گوناگون پرده برمی‌دارد. گفتنی است که این کتاب در زمره‌ی پرفروش‌ترین آثار نیویورک تایمز و جزو ده کتاب برتر سال 2008 قرار دارد.

درباره‌ی کتاب به کسی مربوط نیست

جومپا لاهیری (Jhumpa Lahiri) را بیش از آنکه یک نویسنده‌ی چیره‌دست به‌شمار آورد، می‌بایست جادوگری دانست که قلم خود را با جادوی ذهنش روی کاغذ حرکت می‌دهد و داستان‌های سحرآمیزی را خلق می‌کند. کتاب به کسی مربوط نیست (Unaccustomed Earth) بدون‌شک یکی از همین روایت‌های خاص و ویژه‌ی لاهیری است که با زبان ساده اما عمیق، پیچیده و خواندنی، شما را با خودش همراه می‌کند. این مجموعه‌داستان کوتاه، شامل دو بخش و نُه داستان بی‌نظیر از زندگی خانواده‌های هندی‌ست که به جایی دیگر، دور از وطن خود مهاجرت کرده‌اند. اگرچه در ابتدای روایت‌ها این‌طور به‌نظر می‌رسد که داستان‌ها قرار است درباره‌ی سختی‌ها و مصائب مهاجران در کشورهای مقصد حرف بزند، اما در میانه‌ی داستان‌ها کاملاً شگفت‌زده خواهید شد. جومپا لاهیری در مجموعه‌داستان به کسی مربوط نیست به‌زیبایی درباره‌ی معنای زندگی و یکسان بودن این معنی در میان فرهنگ‌های گوناگون صحبت می‌کند. مسئله‌ای که بشر را فارغ از منطقه‌ی زیست آن‌ها و یا تجربیات و تفاوت‌های نسلی، در یک نقطه‌ی مشترک در کنار هم قرار می‌دهد. لاهیری در هر داستان با زبردستی خاصی این پیام را پنهان کرده و با خواندن هر یک از آن‌ها، بیش از پیش به این حقیقت نزدیک می‌شوید که زندگی، با همه‌ی گوناگونی‌هایش، در هر نقطه از این کره‌ی خاکی، یک معنای واحد دارد! این کتاب را گلی امامی با نثری روان و شیوا ترجمه کرده و نشر چشمه آن را به چاپ رسانده است. با خواندن این اثر دوست‌داشتنی، هم وقتتان را به خواندن یکی از بهترین مجموعه‌های داستان کوتاه اختصاص می‌دهید و هم برای چند دقیقه، به زیر پوست زندگی سفر خواهید کرد.
سفارش:0
باقی مانده:1

جویندگان مقبره 1/ کتاب مردگان

165,000 تومان

 خلاصه ی مجموعه کتاب های جویندگان مقبره

کتاب مردگان مقدمه‌ای است برای تمامی کتاب‌های بعدی این مجموعه. قهرمان این داستان پسری به نام «الکس سنفر» است که تمامی پزشکان، از زنده ماندن او قطع امید کرده‌اند. اما چه کسی به زنده ماندن او امید دارد و حاضر است هرکاری برای زنده ماندن «الکس» انجام دهد؟ دقیقا، مادر او! مادر الکس برای نجات پسرش روشی تاریک و اسرار آمیز در ذهن دارد: استفاده از طلسم‌های «کتاب مردگان». در نهایت، مادر الکس موفق به نجات فرزند خود می‌شود، اما هرچیزی یک بهایی دارد. حال که الکس دقیقا از آستانۀ مرگ نجات یافته، باید با دنیایی مواجه شود که در آن، نیرویی شیطانی و باستانی رها شده است. مومیایی‌ها به راه افتاده‌اند، عنکبوت‌ها به نیویورک حمله کرده‌اند و مهمتر از همه، 5 فراریِ مرگ به دنیای انسان‌ها پا گذاشته اند. اما آیا اوضاع بدتر از این نیز می‌شود؟ بله! مادر الکس و کتاب مردگان درست در همین لحظه ناپدید می‌شوند. الان دقیقا وقتشه که الکس با یاری رفیق و تنها همراه خود، «رن»، با فراری‌های مرگی شاخ به شاخ شوند که 3 هزار سال گذشته را صرف نقشه کشیدن برای انتقام از انسان‌ها گذرانده‌اند!
مقبره ها باز می‌شوند ...
هیچ‌چیز نمی‌تواند زندگی الکس سنفر را نجات دهد. این چیزی‌ است که دکترها می‌گویند، ولی مامان می‌داند این حرف‌ها حقیقت ندارد. می‌داند که طلسم‌های گمشده‌ی کتاب مُردگان می‌تواند پسرش را از آستانه‌ی مرگ به زندگی باز گرداند. مشکل اینجاست که وقتی مامان این طلسم‌ها را به کار می‌برد، پنج فراریِ مرگ هم به زندگی بر می‌گردند. نیرویی شیطانی و باستانی آزاد شده. مومیایی‌ها در حال بیدار‌شدن هستند. عقرب‌ها به شهر نیویورک سرازیر شده‌اند و بدتر از همه: مامان و طلسم‌های گمشده هر دو ناپدید شده‌اند! الکس و بهترین دوستش، رن هر کاری می‌کنند تا طلسم‌ها را پیدا کنند و دنیا را نجات دهند ... حتی اگر مجبور شوند با فراری مرگی سرشاخ شوند که سه‌هزار سال در خواب مرگ بوده و نقشه‌ی انتقامی بزرگ را در سر می‌پرورانده است. بعضی مقبره‌ها باید برای همیشه بسته می‌ماندند ...
سفارش:0
باقی مانده:2

سفر شگفت انگيز آليسا

58,000 تومان

معرفی کتاب سفر شگفت انگیز آلیسا

تصور کنید در حال سفر به یکی از سیارات کهشکان راه شیری هستید و قرار است ده‌ها اتفاق هیجان‌انگیز و تکرارنشدنی را تجربه کنید! کتاب سفر شگفت انگیز آلیسا به قلم ک. بولیچف شما را در یک سفر ماجراجویانه با آلیسا و پدرش همراه می‌کند. سفری که نه روی زمین، بلکه در میان سیارات دیگر صورت می‌گیرد و اتفاقات غیرمنتظره‌ی زیادی در آن رخ خواهد داد.

درباره‌ی کتاب سفر شگفت‌ انگیز آلیسا

آلیسا دختر کوچولویی است که همراه با پدرش به سفرهای زیادی رفته و ماجراهای عجیبی را پشتِ‌سر گذاشته است. حالا که قرن بیست‌ویک به انتهای خودش رسیده و سایر سیاره‌های کهکشان راه شیری برای آدم‌ها قابل سکونت شده‌اند، آلیسا قرار است با پدرش و یک گروه تحقیقاتی به فضا بروند. آن‌ها قصد دارند مطالعه و تحقیق جدیدی را انجام دهند و هدفشان از این سفر علمی و جذاب، پیدا کردن حیوانات فضایی برای انتقال آن‌ها به باغِ‌وحش مسکو است. اما این سفر آن‌طور که آلیسا و بقیه‌ی مسافران فکر می‌کنند، ساده نیست. آن‌ها در مسیر خود با اتفاقات فراوان و عجیب‌وغریبی روبه‌رو می‌شوند که هرگز فکرش را هم نمی‌کردند! البته باید بدانید آلیسا بسیار باهوش است و می‌داند باید چه کاری انجام دهد تا از پس موانع بربیاید. کیریل بولیچف (Kirill bulychev) در کتاب سفر شگفت‌انگیز آلیسا (Alisa's Voyage) خالق داستانی هیجان‌انگیز، ماجراجویانه و گاهی دلهره‌آور است و آن را با تخیل پیوند داده. همه‌ی کودکان و نوجوانان علاقه‌مند به کتاب، با خواندن این داستان خیال‌انگیز می‌توانند افسار تخیلشان را به دست بگیرند و به سرزمین‌های دیگر سفر کنند. چراکه در کتاب سفر شگفت‌انگیز آلیسا هیجان، موقعیت‌های خطرناک و جدید و جذابیت و ماجراجویی به یکدیگر پیوند خورده‌اند. کتاب سفر شگفت‌انگیز آلیسا به همت نشر چشمه و ترجمه‌ی روان الهام کامرانی روانه‌ی بازار کتاب شده است.

درباره‌ی مجموعه‌کتاب‌های آلیسا سلزنیوا؛ دختری از آینده

مجموعه داستان سلزنیوا؛ دختری از آینده اثر کیریل بولیچف از جمله مجموعه‌های داستانی محبوب در دنیاست که برای کودکان و نوجوانان نوشته شده است. در این مجموعه بیش از پنجاه رمان و داستان کوتاه به رشته‌ی تحریر درآمده و با تصویرسازی‌های جذاب و تماشایی، موردِتوجه کودکان و نوجوانان سراسر دنیا قرار گرفته است.  

در بخشی از کتاب سفر شگفت انگیز آلیسا می‌خوانیم

کاوشگرانِ ستاره‌ی ژوبین‌دار کوچک، با شکوه تمام به استقبال سفینه‌ی پگاس آمدند. همین که روی سطح فلزی محوطه فرود آمدیم، آن‌ها به‌سرعت با خودروِ صحرایی به سمت ما آمدند. سطح فلزیْ‌ زیرِ سنگینیِ سفینه‌ تکان‌تکان می‌خورد و آبیِ ‌نارنجی‌رنگ، مثل رنگ آهنِ زنگ‌زده، شلپ‌شلپ از میان راه‌باریکه‌های سطوح فلزی بیرون می‌ریخت. سه جوانِ بامحبت، با لباس رسمیِ جنگیِ قرمزرنگ، که روی آن لباس فضایی پوشیده بودند، از خودرو بیرون آمدند. پشت‌سرشان سه فضانورد با سارافون‌های مجلل که روی آن لباس فضایی پوشیده بودند همراهی‌شان می‌کردند. زنان و مردان جوانی که با نان‌و‌نمکِ توی سینی از ما استقبال کردند. وقتی از روی راه‌باریکه‌های فلزی خیسِ پایگاهِ فضایی عبور کردیم، روی کلاهخودهای‌ فضایی‌مان تاج گلی از گل‌های کُرکی محلی گذاشتند. در تالارِ کوچکِ غذاخوریِ کاوشگران، به افتخار ما، مراسم شام باشکوهی ترتیب داده شده بود. از ما با کمپوت‌ کنسروی، اُردک کنسروی و ساندویچ کنسروی پذیرایی کردند. مکانیک زِلِنی، که در پگاس سرآشپز بود، روی خوشش را نشان داد: سیب واقعی، خامه‌ی زده‌شده‌یِ واقعی با انگور‌فرنگیِ واقعی و از همه مهم‌تر واقعی‌ترین نان چاودار را روی میز جشن گذاشت! آلیسا مهمان اصلی بود. همه‌ی کاوشگران بزرگ‌سال بودند، بچه‌هایشان توی خانه‌ها‌یشان در مریخ، در زمین یا در گانیمد مانده بودند و بسیار دلتنگ بچه‌هایشان بودند. آلیسا به همه‌ی سؤال‌هایشان پاسخ داد. صادقانه تلاش کرد از آن‌چه واقعاً هست، احمق‌تر به نظر برسد. وقتی به سفینه برگشت، گلایه‌کنان گفت: «خیلی دل‌شون می‌خواست من بچه‌ی خنگ و کوچولو باشم. من هم مأیوس‌شون نکردم.»

بي باد بي پارو

115,000 تومان
فریبا وفی یکی از نویسندگانی است که در اواسط دهه‌ی شصت شمسی داستان‌نویسی را آغاز کرد و به تدریج به یکی از نام‌آوران این عرصه بدل شد. او که از افراد عادی و اتفاق‌های به ظاهر ساده و بی‌اهمیت می‌نویسد، خوانندگان را وا می‌دارد تا با درونیات شخصیت‌هایی که در موقعیت‌هایی خاص قرار گرفته و با یاس، نگرانی و هراس روبرو و متحول شده‌اند آشنا شوند. او که در کارنامه‌ی کاری‌اش مجموعه داستان‌های موفق «در عمق صحنه»، «در راه ویلا» و «همه‌ی افق» به چشم می‌خورد، در مجموعه‌ی «بی‌باد، بی‌پارو» دوازده داستان گنجانده که درون‌مایه‌ی آن‌ها تقریبا یکسان است. شخصیت‌ها که بیشتر زن هستند، با وجود‌آن‌که بیم، نگرانی، خشم و ناکامی زمین‌گیر و کلافه‌شان کرده، تلاش می‌کنند شرایطی به وجود آورند تا در امنیت زندگی کنند. آن‌ها بیش از آن‌که با دیگران حرف بزنند با خود سخن می‌گویند: «خوب شد دنیا به حرف ما گوش نکرد. والا خرابش می‌کردیم. خراب‌تر از چیزی که الان هست.» چنین است که برخی اوقات سلوک‌شان عجیب، مرموز و تکان‌دهنده به نظر می‌رسد: «ذهنم مثل صفحه‌ی سفید شده بود. نه، حتا صفحه هم نبود. خالی خالی بود. هیچ فکری تو کله‌ام نبود. انگار مرده بودم. یک‌دفعه احساس کردم یه کرم داره ذره‌ذره لایه‌های مغزم رو مثل سیب می‌خوره. بعد خواستم داد بزنم. مشتم رو کوبیدم به دیوار. تو عمرم اون‌قدر نترسیده بودم. صدای بلند‌گو رو شنیدم. یکی داشت از مصیبت‌های حضرت زینب می‌گفت. گریه کردم هم برا اون هم برا خودم.»