معمای مدرنیته
295,000 تومان
“معمای مدرنیته” اثری است به قلم “بابک احمدی” که در آن پیرامون موضوع مدنظر، 9 جستار را در کنار هم منتشر ساخته است. این جستارها به شیوهای نگارش شده و به چاپ رسیدهاند که هم به شکل جداگانه و هم در ارتباط با یکدیگر معنا مییابند و خواننده میتواند آنها را به تنهایی یا در کنار هم مطالعه کند. “بابک احمدی” که پیش از این نیز بحثهایی دربارهی این موضوع داشته، در کتاب “معمای مدرنیته”، صحبتهای پیشین خود را به روز کرده و موارد قبلی را نیز دنبال نموده است. اصولا تفکر و تحول، پرسشهای جدیدی را در ذهن خواننده و نویسنده رقم میزند که لزوم پاسخ دادن به آنها، در طول زمان ایجاد میشود و “معمای مدرنیته”، سوالاتی جدید را به همراه پاسخهای تمامعیار، پیرامون ارتباط مدرنیته با پندار هویت، انسانگرایی، فلسفهی اخلاق، متافیزیک، علمباوری، اخلاق و زندگی، دموکراسی، فلسفه و سیاست در بردارد.
“بابک احمدی” در “معمای مدرنیته” از مسیر مخالف این دوره عبور میکند و با اتکا بر گفتههای نیچه که علمباوری، خردباوری و آنچه به عنوان آزادی مدرن میشناسیم را مشکلساز میداند، در صدد است تا افقی جدید پیش روی خوانندگان ترسیم کند. به همین جهت نکتهی اساسی که زیربنای نگارش این کتاب را تشکیل میدهد، تلاش برای اندیشیدن به شیوهای دیگر است؛ چرا که کار فلسفه و تفکر نقادانه، همین آوردن اندیشهی نو به جای مشروع جلوه دادن اندیشههای پیشین است. “بابک احمدی” تلاش کرده تا از پس جستارهای این کتاب، “معمای مدرنیته” را برای خوانندگان باز کند و تقلبی بودن آن چیزی را که اغلب به جای زندگی به افراد معرفی میشود، به وسیلهی سطرهای این کتاب افشا کند.
فقط 1 عدد در انبار موجود است
معمای مدرنیته
نویسنده | بابک احمدی |
مترجم | |
نوبت چاپ | 15 |
تعداد صفحات | 370 |
قطع و نوع جلد | وزیری شومیز |
سال انتشار | 1403 |
شابک | 9789643053505 |
وزن | 0.5 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Ali
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
گور به گور
بخشی از کتاب گور به گور
«دارل رفته جکسن. گذاشتنش تو قطار، میخندید، تو اون واگنِ دراز هی میخندید، رد که میشد کلههاشون رو برمیگردوندند، عین کلّه جُغد. گفتم «به چی میخندی؟» «آره آره آره آره.» دو نفر گذاشتنش تو قطار. کت ناجوری تنشون بود، جیب پشتی طرف راستشون بالا اومده بود. پشت گردنشون رو خط انداخته بودند، انگار همین تازگی دو نفر سلمونی با هم با گچ خط کشیده بودند مثل مال کش. گفتم «به این هفتتیرها میخندی؟» گفتم «چرا میخندی؟ برای این که از صدای خنده بدت میآد؟» دو تا صندلی به هم چسبوندند که دارل بشینه کنار پنجره بخنده. یکیشون پهلوش نشست، یکیشون رو صندلی رو به روش نشست، که عقب عقب میرفت. یکیشون باید عقب عقب میرفت، چون که پول دولت پشت هر دونهش یک صورت داره، هر صورتیش هم یک پشت داره، اینها هم سوار پول دولت شدهاند، که گناه داره. سکه پنج سنتی یک روش زنه یک روش گاومیش؛ دو تا صورت داره ولی پشت نداره. من نمیدونم این چیه. دارل یک دوربین کوچک داشت که زمان جنگ تو فرانسه خریده بود. توش یک زن بود و یک خوک که دو تا پشت داشتند ولی صورت نداشتند. من میدونم این چیه. «برای همین داری میخندی، دارل؟» «آره آره آره آره آره آره.»»آشنایی با اسپینوزا
شخصیت رنسانس … دسیدریس اراسموس
تاریخ آل بویه
فلسفه پول
مینا سانتلمو 2/ مینا سانتلمو و دخمهی فیلمهای سلولوئید (دستبردی تمامعیار به تاریخ سینما)
مینا سانتلمو و تونی دپرادا، چه ترکیب شگفتانگیزی! چه اتفاقی میتواند جوانترین نویسندهی داستانهای پلیسی دنیا را با یک کارگردان مشهور هالیوودی آشنا کند؟
همهچیز از سفر مینا به بارسلون برای حضور در فیلمبرداری فیلم شکستناپذیرها شروع شد؛ فیلمی دربارهی ابرقهرمانها که همه منتظرش بودند. کارگردان فیلم نقشی به آگاتا، عمهی مینا، پیشنهاد داده بود، نقشی که پیش از آن قرار بود همسر سابق تونی دپرادا، ایرما وپِ مشهور، آن را بازی کند، اما در صحنهی فیلمبرداری سانحهای پیش آمد که نزدیک بود به قیمت جانش تمام شود؛ بنابراین آگاتا جایگزین او شد.
حالا مینا و برادرش به این حادثه مشکوک شدهاند؛ آیا این سانحه به گنجینهی فیلمهای قدیمی تازهکشفشده و اشباحی که در این فیلمها خانه کرده بودند، ارتباطی دارد؟
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.