مفید در برابر باد شمالی

45,000 تومان

رابطه‌های عمیق حکایت از روانشناسی و روانکاوی زن‌ها و مردهایی دارد که مفهوم عشق حقیقی را شکل داده‌اند. نویسنده این کتاب در اصل روزنامه‌نگاری است که همکاری دائمی با یکی از روزنامه‌های پر تیراژ آلمانی دارد . در دانشگاه روانشناسی بالینی خوانده و در این کتاب بر اساس یک تصادف غیرمنتظره صحنه‌ها و رویدادهای به یادماندنی در برابر دیدگان مخاطب خلق می‌کند.

داستان از آنجا شروع می‌شود که خانم «روتنر» با ای‌میل خواهان فسخ اشتراک مجلاتش از انتشارات لایکه می‌شود چرا که معتقد است سطح کیفیت این مجله‌ها مدام در حال پایین آمدن است و او دارد پول‌های خود را هدر می‌دهد. اما او اشتباهی نامه را به جای دیگری می‌فرستد و به این ترتیب با فردی به نام لئو لایکه آشنا می‌شود که این خود سرآغاز ماجراست.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

مفید در برابر باد شمالی

نویسنده
دانیل گلاتائور
مترجم
شهلا پیام
نوبت چاپ ٥
تعداد صفحات ٢٤٨
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٤٠٢
سال چاپ اول ١٣٩١
موضوع
داستان‌های اتریشی
نوع کاغذ بالکی
وزن ١٦٢ گرم
شابک
9789643119669
توضیحات تکمیلی
وزن 0.162 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “مفید در برابر باد شمالی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

دختر رهبر سیرک

42,000 تومان
نویسنده‌ی کتاب معروف «دنیای سوفی» این بار حکایتی از خاطرات دختری را بازگو می‌کند که سودای ثروت اندوزی در سر دارد: «تصمیم گرفته‌ام همه چیز را بازگو کنم. می‌نویسم تا خودم را بهتر بشناسم. تلاش می‌کنم تا حد ممکن روراست باشم. البته این بدین معنی نیست که من قابل اعتماد هستم. کسی که با هر آنچه در باره زندگی خویش می‌نویسد، می‌تواند خود را قابل اعتماد جا بزند، قاعدتاً حتی پیش از آن که عازم آن سفر دریایی پر مخاطره شده باشد، کشتی اش به گل نشسته و خود را به کشتن داده است.» پدرم را فقط روزهای یکشنبه می‌دیدم. ما به سیرک می‌رفتیم. سیرک بد نبود، اما وقتی به خانه برمی‌گشتیم برای خودم نقشه تهیه سیرک بهتری را می‌کشیدم. آن موقع هنوز نوشتن بلد نبودم و نقشه سیرک مورد علاقه‌ام را در ذهنم می‌پروراندم. در این قسمت هیچ مشکلی نبود من خود سیرک را هم در ذهنم مجسم می‌کردم که البته فقط شامل چادر بزرگ سیرک و صندلی‌ها نمی‌شد، تمام حیوانات و دست اندرکاران اجرای برنامه را نیز مجسم می‌کردم که چون نقاشی‌ام خوب نبود، کار سختی بود. خیلی زود و پیش از شروع مدرسه، نقاشی کشیدن را کنار گذاشتم. شقایق قندهاری، مترجم این کتاب پیش از این در انتشارات ققنوس کتاب پر فروش «ده راز موفقیت و آرامش درونی» نوشته دکتر وین دایر را ترجمه کرده است.

فرهنگ فشرده لغات چینی به انگلیسی برای عشاق

18,000 تومان
یک دختر جوان چینی به نام «چیائو شیائو تسوانگ» برای آموختن زبان انگلیسی به انگلستان می‌رود. او در آنجا برای ارتباط گرفتن با مردم دچار مشکلاتی می‌شود و با اینکه زبان انگلیسی را آموخته ولی نمی‌تواند به شکل صحیح جملات انگلیسی را تلفظ کند. «چیائو» در فرودگاه پکن با ترس و اضطراب در حالی که از آموخته‌های خود از زبان انگلیسی راضی و مطمئن نیست و به اصرار پدر و مادرش راهی این سفر شده سوار بر هواپیما می‌شود و شهر خود را به مقصد لندن ترک می‌کند. جملاتی که از قول «چیائو» در این کتاب بیان می‌شود نحوه تلفظ ناشیانه او را از زبان انگلیسی و نیز نارضایتی‌اش را از این وضعیت نشان می‌دهد: «همین طور که از چین دور شد. من از خود پرسید آخه چرا من به غرب رفت؟ چرا چون پدر مادرم خواست من باید انگلیسی خواند؟ من چرا باید مدرک از غرب گرفت؟ من ندانست به چه چیزی نیاز داشت. حتی گاهی برایم مهم نبود که من دانست به چه چیزهایی نیاز داشت. برای من مهم نبود اگر من انگلیسی بلد بود یا نه. مادرم تنها به زبان روستایی صحبت کرد. من چه جوری در کشور غریبه غربی زندگی کرد؟ من هیچوقت به غرب نبود. ... من دیگه از غرب چه دانست؟ من انگلیسی صحبت نکرد. من از آینده ترسید...» اما همه اینها ترس «چیائو» از آینده و غرب نیست! او در لندن با پسری بیگانه- به قول خودش- آشنا می‌شود و اتفاقات بعدی در این رمان جوری رقم می‌خورد که خواننده با موضوع‌های نو و بدیعی در آن آشنا می‌شود: «بعد از اولین هفته‌ای که با هم زندگی کردیم، گفتی تا حالا با هیچکس این قدر نزدیک نشده بودی. گفتی که همیشه دوست‌هایت برایت مهم‌تر از عشق بوده‌اند. این با تعبیر ما چینی‌ها از عشق خیلی متفاوت است.»

بوی برف

8,000 تومان
بوی برف قصه زندگی آدم‌های همین جاست، کسانی که اینجا به دنیا آمده و زندگی کرده‌اند. قصه کاتبی که تاریخ به تحریف ننوشت و به امر والی، دست‌هایش را در ایالت خراسان جا گذاشت و به گیلان گریخت. بوی برف قصه سرباز میدان میدان شهرداری رشت است که تسلیم نشد و سلاح تحویل نداد و به امر «تاواریش» دو شقه شد. قصه اندوه بی‌پایان عزیزه‌جان است که مرد او به رضاخان شورید و یاغی شد و سر به کوه گذاشت و روز دیگری جنازه یخ زده و بدون سرش بازگشت. قصه دلدادگی راوی است. دختر جوانی که به جای خون سرخ عاشق، هراسی موروثی در رگهایش می‌گردد. بوی برف قصه آدم‌های همین جاست. «هوا بوی برف می‌دهد، بوی نفتالین یخ زده. بوی کمد لباس‌های زمستانی. بوی گلوله‌های سفیدی که  همیشه روزهای آخر سال، مادر و زن‌عمو طلا و عمه‌ها می‌گذاشتند توی جیب کت‌ها و پالتو‌های پشمی و آویزان می‌کردند توی کمد بزرگی که یک طرف انباری را پر کرده است.» یکی از داستان‌های شهلا شهابیان در سال ٨٧ برگزیده جایزه ادبی «صادق هدایت» شد.

پلیس گل‌ها، درخت‌ها و جنگل‌ها

48,000 تومان
پای یک قتل در میان است؛ در شهرستانی که مهم‌ترین صنعتش یک کارخانه مرباسازی است و شهردار آن را می‌چرخاند. محبوب‌ترین فرد محل به‌شکل فجیعی به قتل رسیده و همه اهالی را به‌هم ریخته است. شهردار برای آنکه هرچه زودتر تکلیف این جنایت مشخص شود و جانی به سزای عملش برسد، درخواست کرده کارآگاه جوانی از مرکز بفرستند. کارآگاه قصه ما پرونده ساده‌ای پیش روی خود نمی‌بیند: مقتول نام خانوادگی ندارد، پدر و مادرش مُرده‌اند امّا کسی چیز زیادی از آن‌ها نمی‌داند و قیّم قانونی‌اش با او بدرفتاری می‌کرده. مردم چندان با کارآگاه همکاری نمی‌کنند. این وضعیت پلیس جوان را به این نتیجه می‌رساند که همه اهالی بالقوه می‌توانند مظنون این قتل نفرت‌انگیز باشند. اما در پایان راز این قتل با یک عکس فاش می‌شود و دنیای مأمور پلیس را برای همیشه زیر و رو می‌کند. شیطنت خاص نویسنده یک بار دیگر خواننده‌ را در پایان داستان شگفت‌زده کرده و به او نشان می‌دهد که عصر قصه‌گویی هیچ‌وقت به پایان نمی‌رسد. پوئرتُلاس پیش از این با مرتاضی که در جالباسی گیر کرده بود و ناپلئونی که یکهو زنده شد و به جنگ داعش رفت خواننده‌ها را شگفت‌زده کرده بود.

من ببر نیستم …

45,000 تومان

..به همان نشان دادن که شاخه های مواول، شاید یک سالی بیشتر، ازپس وپیش وپهلوهای اسب پیچیده وگره‌دار شده بودند که از روبرو نمی شد گفت این اسب است و می‌شد گفت این تاک است پیچیده به بالای خود و اسب نیست می‌نماید که اسب است یا روزگاری اسبی درسایۀ این شاخه‌های همیشه سرگردان و توی خود پیچیده را از استخوان‌ها جدا می‌کرد وشاخه‌های از پایین به بالا خمیده اندکی سر راست کرده با آن خیزش ببروار ایستاده رودروی آن‌ها باز هم نمی‌شد گفت که آن ببر است و بی چون و چرا تاک بود پیچیده درخود وبه بالای خود...(رمان برگزیده سال ٨١ منتقدان ونویسندگان مطبوعات وجایزۀ ادبی اصفهان)

عاشقی با حال و هوای پشه‌های لهیده

6,000 تومان
مردی پس از شکست در اولین تجربه عاشقیت و شنیدن جواب رد از دلدار، فرسنگ‌ها از شهر خود دور می‌شود تا از این ماجرا دل بکند. او که حالا متأهل شده هرازگاهی با یاد عشق اولیه خود  خیالبافی می‌کند. دخترک گاهی زمانی که گردوغبار می‌شود در فضایی رؤیا گونه به سراغش می‌آید و از او بازخواست می‌کند که چرا هنوز به یاد من هستی و در خیالت با من زندگی می‌کنی: «تا پا به ایوان گذاشت نفسش سنگین شد و دم اول بینی‌اش را سوزاند. یک لایه خاک روی همه چیز نشسته بود. کفش‌ها، جاکفشی‌ها، دوچرخه به پهلو افتاده پسرش کف ایوان و ... . انگار که خاک مرده روی همه چیز پاشیده باشند. کاری که مرد تا قبل از آمدن به این نقطه از کشور فکر می‌کرد فقط از عهده تاریکی بر می‌آید. شاید هر دو از یک جنس باشند.» دیگر داستان‌های این مجموعه «آنا» داستان زنی اجتماعی و پر شور، «تکیه‌ام سال‌هاست به کٌنار است»، «حافظه اول: حافظهدوم»، «سونات اٌرس»، «شطحیات عاشقانه مستعدترین مجرد قرن» و «کودکانه» هستند.