مقالات شمس
300,000 تومان
کتاب مقالات شمس نوشته شمس الدین محمد تبریزی ترجمه جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات فارسی، شعر فارسی به چاپ رسیده است.
مقالات شمس که مجموعه ای ست از گفتارهای شمس در قونیه، تنها اثر مکتوب به جا مانده از این شیخ شوریده و مرموز است. همین گفتارها و همین کلام جادویی بود که آن توفان عظیم را در وجود مولانا به پا کرد و او را از پیله ی خود به در آورد. این متن، در عین حال، شاهکار بی نظیر ساده نویسی و ایجاز و در صورت فصل بندی شده ی این کتاب، چون داستان بلندی ست اثر یکی از اساتید بزرگ فن.
معرفی مباحث کتاب مقالات شمس
موسا گفت کهه از من کی باشد عالم تر در جهان
تو می گویی یا موشنوی
چون خود را به دست آوردی خوش می رو
معلمی می کردم
بازی می کردیم و کشتی می گرفتیم
ماهی است که ماهی را می خورد
حیوا باشد پلنگ باشد
تو کیستی
این چه گونه است که گشایش نمی شود
تماشا آن کس را باشد که پیل را تمام دید
عقل حجاب است و دل حجاب و سرحجاب
هر چه گفتند گویندگان پوست الف خاییدند
فقط 2 عدد در انبار موجود است
مقالات شمس
نویسنده | محمدبن علی شمس تبریزی |
مترجم | جعفر مدرس صادقی |
نوبت چاپ | بیست و پنجم |
تعداد صفحات | 312 |
قطع و نوع جلد | وزیری شومیز |
سال انتشار | 1403 |
شابک | 9789643050085 |
وزن | 0.618 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Ali
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
معرفت شناسی فضیلت
برهنه در باد
دانشنامه فلسفه استنفورد 3: شاخهها و مکتبها
نویسنده | استنفورد |
مترجم | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٢ |
تعداد صفحات | ٧٣٥ |
سال نشر | ١٤٠١ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
قطع | رقعی |
وزن | ٨٩٧ |
شابک | ٦ -٣٩٠-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
تولید کننده | ققنوس |
کتاب جمهوری آذربایجان
مقالات مولانا
گور به گور
بخشی از کتاب گور به گور
«دارل رفته جکسن. گذاشتنش تو قطار، میخندید، تو اون واگنِ دراز هی میخندید، رد که میشد کلههاشون رو برمیگردوندند، عین کلّه جُغد. گفتم «به چی میخندی؟» «آره آره آره آره.» دو نفر گذاشتنش تو قطار. کت ناجوری تنشون بود، جیب پشتی طرف راستشون بالا اومده بود. پشت گردنشون رو خط انداخته بودند، انگار همین تازگی دو نفر سلمونی با هم با گچ خط کشیده بودند مثل مال کش. گفتم «به این هفتتیرها میخندی؟» گفتم «چرا میخندی؟ برای این که از صدای خنده بدت میآد؟» دو تا صندلی به هم چسبوندند که دارل بشینه کنار پنجره بخنده. یکیشون پهلوش نشست، یکیشون رو صندلی رو به روش نشست، که عقب عقب میرفت. یکیشون باید عقب عقب میرفت، چون که پول دولت پشت هر دونهش یک صورت داره، هر صورتیش هم یک پشت داره، اینها هم سوار پول دولت شدهاند، که گناه داره. سکه پنج سنتی یک روش زنه یک روش گاومیش؛ دو تا صورت داره ولی پشت نداره. من نمیدونم این چیه. دارل یک دوربین کوچک داشت که زمان جنگ تو فرانسه خریده بود. توش یک زن بود و یک خوک که دو تا پشت داشتند ولی صورت نداشتند. من میدونم این چیه. «برای همین داری میخندی، دارل؟» «آره آره آره آره آره آره.»»محصولات مشابه
پانوراما ۱… پدرم
زنی شبیه تهران
کلیات تاریخ ادبیات فارسی
مختصر العروض و القوافی
فن ترجمه: اصول نظری و عملی ترجمه از عربی به فارسی و فارسی به عربی
شعر معاصر ایران
In this book the historical and social grounds of contemporary poetry have been intensively examined.
Then the reflection of these courses on the literature of constitutional revolution and its continuation in modernistic era (poetry before Islamic Revolution) has been presented.
The author has tried to change the state of the book from pure historical narratives and give the reader the opportunity to participate in analyzing the poetry from social.
Literary and artistic points of view, which causes close sentimental relation between the audience and content, and at the end of the book, with a short reference to Islamic Revolution’s literature, has connected the book to its next volume which describes the literature of Islamic Revolution.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.