ملاحظاتی دربارهی مارکسیسم غربی
85,000 تومان قیمت اصلی: 85,000 تومان بود.32,000 تومانقیمت فعلی: 32,000 تومان.
معرفی کتاب ملاحظاتی درباره ی مارکسیسم غربی اثر پری آندرسون
پری اندرسون نویسنده این کتاب درباره گذر از عهد باستان به فئودالیسم، دولت های استبدادی، مسائل انگلستان و … آثاری دارد و در این کتاب هم به آرا و افکار نظریه پردازان مارکسیسم غربی را بررسی کرده و نسل های پیشین و جدید این نظریه را مورد مقایسه قرار داده است.
نسخه اصلی این کتاب در سال ۱۹۷۶ به چاپ رسید. اندرسون در کتاب «ملاحظاتی درباره مارکسیسم غربی»، چرخش های فکری مارکسیست ها و زمینه های سیاسی اجتماعی این چرخش ها را مورد بررسی قرار داده است.
به بیان ساده تر، پری اندرسون در این کتاب، در پی این بوده که تاریخی مختصر درباره این مساله بنویسد که چه بر سر سنت ماتریالیسم تاریخی رفته است. شرحی که این نویسنده در مسیر خود طی کرده، باعث بسط و گسترش نقاط مهمی در نظریه مارکسیستی شده است.
کتاب «ملاحظاتی درباره مارکسیسم غربی»، ۵ فصل اصلی دارد که عناوین شان به ترتیب عبارت است از: «سنت کلاسیک»، «ظهور مارکسیسم غربی»، «چرخش های صوری»، «نوآوری های مضمونی» و «تقابل ها و نتیجه گیری ها».
فقط 1 عدد در انبار موجود است
ملاحظاتی دربارهی مارکسیسم غربی
نویسنده |
پری اندرسون
|
مترجم |
علیرضا خزائی
|
نوبت چاپ | 3 |
تعداد صفحات | 179 |
نوع جلد | شومیز |
قطع | رقعی |
سال نشر | 1401 |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
علوم انسانی
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 0 گرم |
شابک |
9786220105435
|
وزن | 0.5 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
شاهنامهی فردوسی کتاب اول: از پادشاهی کیومرث تا پایان کار فریدون
در بخشی از کتاب شاهنامه فردوسی - جلد 1: از پادشاهی کیومرث تا پایان کار فریدون میخوانیم
پادشاهى ضحّاک از هزار سال یک روز کم بود بدینترتیب ضحّاک هزار سال پادشاه بىقید و شرط شد و روزگار بروفق مرادش بود. در روزگار او آیین فرزانگى از بین رفت و زمانه به کام دل اهریمنان شد. هنر، خوار شد و فن جادوگرى عزّت یافت و زشتى و پلیدى جاى پاکى و درستى را گرفت. جمشید دو دختر به نامهاى شهرناز و ارنواز داشت که هر دو را اسیر کرده و به حرمسراى ضحّاک آوردند. ضحّاک آنها را با بدخویى و پلشتى پرورش داد و فنون جادوگرى به آنها آموخت. جهان چون مومى در دست ضحّاک بود؛ او کارى جز کُشتن و غارت و سوزاندن نمىدانست. هر شب دو جوان را سر مىبریدند و خوراک مارهاى دوشش مىکردند؛ امّا این درد درمان نمىشد. هر جوانى منتظر بود تا نوبت او برسد. وضع بر همین منوال بود تا اینکه دو نفر از پارسامردان به نامهاى ارمایل و کرمایل چارهاى اندیشیدند.فهرست مطالب کتاب
مقدمه کیومرث هوشنگ طهمورث جمشید ضحاک فریدونروابط بین الملل: نظریه ها و رویکردها
فهرست:
مقدمه گفتار اول: سیری در مطالعه نظری روابط بینالملل گفتار دوم: خط اصلی فکری و نظری روابط بینالملل گفتار سوم: دولت بازیگر اصلی در عرصه سیاست بینالملل گفتار چهارم: رویکردهای انتقادی و بازتابی در روابط بینالملل گفتار پنجم: تجزیه و تحلیل سیاست خارجی گفتار ششم: امنیت ملی و بینالمللی گفتار هفتم: تجزیه و تحلیل دیپلماسی منابعاين جا بدون مرد
ماه غمگین، ماه سرخ
در بخشی از کتاب ماه غمگین، ماه سرخ میخوانیم:
قوام اخم میکند. «عقل و اندیشه در برابرِ خشونت فرصتِ چندانی ندارند.» فنجانش را روی میز میگذارد، لبخند میزند و میگوید «هیچکس نمیتواند بهتنهایی مدعی شناخت حقیقت باشد مگر دیکتاتورها، و حقیقت هم برای آنها جز دروغ نیست، منتها دروغی که به آن ایمان دارند، جناب رحیمزاده. دیکتاتورِ تازهبهدورانرسیدهی ما مدعی است که منجی واقعی است. شاید خودش هم این را باور داشته باشد، اما وای به حال کسانی که به او ایمان بیاورند. او میخواهد پیرزنی کهنسال را با زور سرخاب و وسمه و نگار مثل عروسی جوان بیاراید. مردم هم در این میان نقشی ندارند.» جرعهای از فنجانش مینوشد. «وقتی ملتی در حال سقوط است، تکرارِ تجربههای قبلی مرگبار است. شما و همکارانتان متأسفانه معنای سیاست را نفهمیدید و مثل دنکیشوت به هر چه پیشِ رویتان بود حملهور شدید.» سپس مدتی از پشت عینک به میرزاده مینگرد. بعد میگوید «در هر کتاب درسی نوشته شده که با مشت خالی نمیشود به جنگ سرنیزه رفت. اگر دستت خالی است شاید بتوانی با سیاست نیزه را از حریفت بگیری، و الّا… سیاست برای خود قواعدی دارد. شما به امثال من فرصت ندادید که با سیاست سرنیزه را از دست حریف بگیریم. میخواستید یکشبه گلستان بسازید که البته مقدور نشد. زمانه عوض شده، خیلی از کسانی که حاضر بودند برای مشروطه و آزادی بمیرند امروز حاضر نیستند حتی یک اعلامیه در این باب را بخوانند.» آهی میکشد و سرش را بالا میبرد و چشمهایش را میبندد. بعد چشمانش را رو به عشقی باز میکند. «جناب عشقی، حکم شما را میستایم: خلق جمهوریطلب را خر کنم، زان چه کردم بعد از این بدتر کنم… البته بنده را هم که مورد التفات قرار دادید: از من به قوام این بگو، الحق که نه مردی…» میخندد.سالمرگي
معرفی کتاب سالمرگی
کتاب سالمرگی نوشتهی اصغر الهی، اوهام و واگویههای ذهن یک مرد در لحظات پیش از مرگ است. عمرانی، مرد پریشاناحوال، پس از مرگ فرزندش با تیغ رگ دستانش را میزند تا به زندگیاش خاتمه دهد. او در فاصلهی جان دادن، زندگی خود و خانوادهاش را در ذهن مرور میکند. این رمان روانشناختی و تحسینشده که به شیوهی سیال ذهن و غیرخطی روایت میشود، جایزهی بهترین رمان گلشیری سال 1385 را بدست آورده است.دربارهی کتاب سالمرگی
عمرانی مردی خسته و پریشان و بیکار است که رابطهی خوبی با همسرش لیلا ندارد و دائماً از سوی او سرزنش میشود. با شهادت پسرشان سیاوش در جنگ، لیلا مرگ او را هم بهانه میکند و عمرانی را مورد شماتت بیشتری قرار میدهد. عمرانی خسته از همهچیز تصمیم میگیرد به زندگیاش خاتمه دهد. او با تیغ رگ دستانش را میزند. در لحظات احتضار، زندگی خود را از دوران کودکی در ذهن مرور و روابطش با آدمهای پیرامون و افکار و اوهامش را بازخوانی میکند. در این کابوس، حتی با همسرش لیلا هم سخن میگوید و ترسها و شکهایش را به زبان میآورد. مضمون غالب رمان سالمرگی، مرگ است و به چند صورت خود را نشان میدهد: خودکشی، فرزندکشی و سقط جنین. اصغر الهی (Asghar Elahi) که روانپزشک بود، داستانی روانکاوانه خلق میکند و سعی دارد درون شخصیتهای داستانش مخصوصاً عمرانی و لیلا را واکاوی کند. او قهرمانش را در لحظهی احتضار قرار میدهد تا به این بهانه ذهن و افکار و ترسهای او را بیان کند. داستان در ذهن عمرانی به شکلی غیرخطی و پراکنده به خاطر میآید. داستان سالمرگی چندین لایه دارد: یک لایه که مربوط به واگویهها و هذیانهای عمرانی است و داستانی مغشوش روایت میشود. در لایهی دیگر اسطورهها را میبینیم. پسر او، سیاوش، همچون سیاوش شاهنامه کشته میشود و عمرانی بابت مرگ او نمیتواند خود را ببخشد. احساسی شبیه فرزندکشی به او دست میدهد. وضعیت اسطورهای در مورد جنگ ایران و عراق هم تکرار میشود و بهنوعی جنگهای افسانهای ایران در شاهنامه را تداعی میکند. داستان در لایههای دیگرش، ابعاد مذهبی و تاریخی هم پیدا میکند. اصغر الهی نهتنها در شیوهی روایت و فضای روانشناختی که در مورد زبان هم موفق بوده و توانسته به زبانی متفاوت دست یابد. اصغر الهی داستان سالمرگی را در سال 1370 نوشت، اما کتاب او با تأخیری پانزدهساله و در سال 1385 منتشر شد. این اثر بلافاصله با استقبال خوانندگان و تحسین منتقدین روبهرو گردید و جایزهی بهترین رمان گلشیری سال 1385را به دست آورد. هیئتداوران دلیل این انتخاب را شخصیتهای متنوع و ملموس، روایت خاص و چندصدایی، خلق تصاویر تکاندهنده، ساختار هوشمندانه و زبان موجز این رمان دانستند.تو را دوست دارم چون نان و نمک
معرفی کتاب تو را دوست دارم چون نان و نمک: گزینه شعرهای عاشقانه
عشق و زندگی، جانمایهی آثار شاعران بزرگ جهان است. ناظم حکمت یکی از همین شاعران بلندآوازه است. در کتاب تو را دوست دارم چون نان و نمک مخاطب گزیدهای از سرودههای عاشقانهی وی خواهید بود. این گزیده به همت احمد پوری فراهم آمده است.درباره کتاب تو را دوست دارم چون نان و نمک
«از گرجستان به مسکو رفتم. سرِ راهم از مناطق قحطىزده عبور کردم. از صحنههایی که دیدم بسیار متأثر شدم. در مسکو خواستم شعرى به وزن هجایی بگویم و تمامى صحنههایی را که دیده بودم در آن بگنجانم. نتوانستم. ناگهان شکل شعرى که در روزنامه دیده بودم به خاطرم آمد. این شکل با شعر آزاد فرانسه که خوب مىشناختم متفاوت بود. به نظرم این طرز بیان بسیار نو و بىنظیر بود. شعر «مردمک چشم گرسنگان» را سرودم. در این شکل قافیه نقش مهّمى داشت. براى تسلّط بر کاربرد قافیه تمرینهاى زیادى کردم...» این کلمات را ناظم حکمت، مؤلف کتاب تو را دوست دارم چون نان و نمک، نگاشته است؛ شاعر نامدار ترکیهای - لهستانی که از او به عنوان پدر شعر نو ترکی یاد میشود. در سطوری که خواندید، حکمت به وصف مسیری پرداخته که او طی آن از شاعری سنتی که در قالب اوزان کلاسیک شعر میسروده، به شاعری نوگرا بدل شده که نیازش به زبان و بیانی نوین برای ابراز اندیشهها و عواطفش را، با خلق فرمِ شعریِ تازهای در زبان ترکی، پاسخ داده است. این فرم نوین، بعدها زمینهسازِ ظهور شاعران نواندیشِ بسیاری در زبان ترکی شد. شاعرانی که جملگی، از ناظم حکمت به عنوان پیشکسوت و بزرگِ خویش یاد کردهاند. تأثیر ناظم حکمت بر ادبیات ترکیه را، با تأثیر نیما یوشیج بر ادبیات فارسی مقایسه کردهاند. هر دو این شاعران، در جامعهای ظهور کردند که در حال گذار از سنت به مدرنیته بود. در این گیرودار، این دو شاعر به شدت احساسِ نیاز به فرم ادبیِ نوینی میکردند که پاسخگوی نیازهای شاعرِ نوین باشد؛ و از آنجا که هیچیک از آن دو، این فرم ادبی را در آثار پیشینیان خویش نمییافتند، خود به خلق آن همت گماردند. در کتاب تو را دوست دارم چون نان و نمک مخاطب گزیدهای از اشعار عاشقانهی ناظم حکمت خواهید بود. البته این سرودهها، عاشقانههای صرف نیستند. حکمت در این اشعار خواندنی، تلقی خاص خویش از عشق را، با تأثراتی که از وقایع سیاسی و اجتماعی پیرامونش گرفته، تلفیق نموده است. از این جهت، عاشقانههای حکمت را میتوان با عاشقانههای احمد شاملو، شاعر نوگرای ایرانی، مقایسه کرد. چه، در کار حکمت نیز، همچون آثار شاملو، عشق نه به عنوان احساسی آنجهانی و آرمانی، بلکه به مثابهی وضعیتی انسانی به تصویر کشیده شده که کموکیفِ آن، وابسته به محیط اجتماعیست. در همین راستا، میتوان این را نیز گفت که عشق در نگاه حکمت، مفریست برای گریز از دشواریهای زندگی در جامعهای بحرانی. اشعار موجود در کتاب تو را دوست دارم چون نان و نمک، به ترتیب تاریخ سرایش ارائه شدهاند. ترجمهی این اشعار بر عهدهی احمد پوری بوده است. منبع اصلىِ پوری جلد اول و دوم از مجموعه آثار 8 جلدى ناظم حکمت، چاپ بلغارستان بوده است. مقدمهاى هم به قلم خود ناظم حکمت در این گزیده گنجانده شده است.محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-تاریخ هستی شناسی هنر
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-ماکس شلر
بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند.
ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کند.
نقدی بر این کتابدانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-دوستی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-ایمانوئل کانت
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-پدیدارشناسی
دانشنامه فلسفه استنفورد 5: زیباییشناسی
نویسنده | استنفورد |
مترجم | مسعود علیا |
تعداد صفحات | ٦٨٠ |
قطع | وزیری |
سال نشر | ١٤٠١ |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
وزن | ١٣٥٤ |
شابک | ٧ -٤٦٣-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
دانشنامه فلسفه استنفور 1: زیباییشناسی آلمانی
نویسنده | پل گایر، هانا گینزبورگ، استیون هولگِیت، ایئن تامسون و نیکولاس دیوی |
مترجم | سید مسعود حسینی، داود میرزایی، گلنار نریمانی و وحید غلامیپورفرد |
سرپرست و ویراستار مجموعه | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٣ |
سال نشر | ١٤٠٢ |
سال چاپ اول | ١٣٩٩ |
تعداد صفحات | ٥٣٦ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
قطع | رقعی |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
شابک | ٦ -٣٤٥-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
وزن | ٧٨٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دانشنامه فلسفه استنفورد 3: شاخهها و مکتبها
نویسنده | استنفورد |
مترجم | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٢ |
تعداد صفحات | ٧٣٥ |
سال نشر | ١٤٠١ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
قطع | رقعی |
وزن | ٨٩٧ |
شابک | ٦ -٣٩٠-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.