ملکهی سایهها: کودکانههای بامداد
19,000 تومان
معرفی کتاب ملکه ی سایه ها اثر احمد شاملو
فقط 2 عدد در انبار موجود است
ملکهی سایهها: کودکانههای بامداد
نویسنده |
احمد شاملو
|
مترجم |
—
|
نوبت چاپ | 6 |
تعداد صفحات | 32 |
نوع جلد | شومیز |
قطع | خشتی |
سال نشر | 1400 |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
ادبیات
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 253 گرم |
شابک |
9786002293220
|
وزن | 0.253 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
تاریخ ماریخ مستطاب 2/ کفش
گالش، صندل، چکمه...
یک دنیا قصه پشت هر کدام از این کفشها هست.
تاریخچهی کفشها، قوم و ملتی که آنها را ساختهاند، تناسب شکل و رنگشان با سلیقه و شخصیتهای مختلف و...
تا حالا شده دربارهی دیگران، از روی کفشی که پوشیدهاند، نظر بدهی؟
اصلاً تا حالا پایت را توی کفش دیگران کردهای؟ دخترها که زیاد این تجربه را دارند، چون همهشان در بچگی حسابی به خدمت کفشتقتقیهای مامانهایشان رسیدهاند.
کفش مورد علاقهی تو کدام است؟ جواب این سؤال مهم است، چون روانشناسها میگویند کفشی که هر کس میپوشد خیلی به شخصیتش ربط دارد. برای همین، شاید بهتر باشد بیشتر دربارهی کفش مستطابمان بدانیم.
در کتاب تاریخ مستطاب کفش با همهجور کفشی آشنا خواهی شد و هر چیزی که بخواهی دربارهی کفشها بدانی، توی این کتاب پیدا میشود.
مردي که گورش گم شد
معرفی کتاب مردی که گورش گم شد اثر حافظ خیاوی
درقلمرومرگ
معرفی کتاب در قلمرو مرگ
کتاب در قلمرو مرگ مجموعهای است از بیست و یک داستان برجسته و نفسگیر از نویسندگان بزرگی چون چارلز دیکنز، هاینریش بل، ادگار آلن پو، توماس مان و... که درون مایه آنها ترس و مرگ است.درباره کتاب در قلمرو مرگ:
در جهان کنونی به هر سو که بنگریم سایهای از وحشت، ترس، هراس از آینده و حتی مرگ را میبینیم. گویا که بشر در عصر حاضر پیامد و مجازات ظلمهایی که در قرنهای گذشته روا داشته است به چشم میبیند. اما این وحشت و احساس تعلیق و ابهام نسبت به مرگ و نیستی راه خود را در هنر به ویژه ادبیات هم پیدا کرده است و در پی برانگیختن تخیل ناخودآگاه انسان است. اما با این حال دوران ادبیات گوتیک گذشته و برخی معتقدند که آثار ادبیات گوتیک را باید فاقد ارزش شمرد اما اگر منصف باشیم نباید از تأثیر این ژانر در پیدایش آثار اصیل رمانتیک و تأثیر آن در خلق مکتب سورئالیسم چشمپوشی کرد. در نتیجه شاید بدون ادبیات گوتیک دیگر نمیتوانستیم از آثاری چون کتابهای کافکا، امبرتو اکو، بورخس، جویس و... بهرهمند شویم. شاید در قرن اخیر نوشتن آثاری در زمینه ادبیات گوتیک ضرورتی نداشته باشد اما لزوم مطالعه چنین آثاری از اعصار گذشته برای فهم و درک بهتر دیگر ژانرها و سبکهای ادبی در همه دورهها، غیر قایل چشمپوشی است. کتاب در قلمرو مرگ که در آن داستانهایی کوتاه از بیست و یک نویسنده سرشناس جهانی همچون کلاوس مان، اونوره دوبالزاک، فریدریش گرشتکر، بالدومرو لیلو و... گردآوری شده است، در حقیقت نخستین جلد از یک تریلوژی محسوب میشود. نخستین مجلد از این تریلوژی وحشت و ترس از مرگ است که خود یکی از شاخههای اصلی ادبیات گوتیک به شمار میرود. باری، گویا به قول بزرگی تنها عشق و مرگ هستند که همه چیز را دگرگون میکنند. پس به همین دلیل است که به طرز شگفتانگیزی در ادبیات و هنر به این دو مفهوم پرداخته شده است.داستانهای خانهدرختی 3/ خانهدرختی 39طبقه
بهار را باور کن
کتاب بهار را باور کن اثر فریدون مشیری نشر چشمه
کتاب بهار را باور کن اثر فریدون مشیری نشر چشمه بهترین بهترین من زرد و نیلی و بنفش سبز و آبی و کبود! با بنفشه ها نشسته ام، سال های سال، صبح های زود. در کنار چشمه ی سحر سر نهاده روی شانه های یکدگر گیسوان خیسشان به دست باد، چهره ها نهفته در پناه سایه های شرم، رنگ ها شکفته در زلال عطرهای گرم، می تراود از سکوت دلپذیرشان، بهترین ترانه، بهترین سرود! مخمل نگاه این بنفشه ها، می برد مرا سبک تر از نسیم، از بنفشه زار باغچه، تا بنفشه زار چشم تو-که رسته در کنار هم- زرد و نیلی و بنفش سبز و آبی و کبود…گربه بازي
در بخشی از کتاب گربه بازی میخوانیم:
روز وحشتناکی داشتم. پشتسرهم چند اتفاق ناجور برایم افتاده بود و حسابی از کوره دررفته بودم. تو که مرا میشناسی، اگر مرتب بد بیاورم، خلقم تنگ میشود و انگار که یک فتیلهی روشن بهم بسته باشد، هر آن ممکن است منفجر شوم. سوای این، این خانم میشتوت (لبنیاتفروش) هم خیلی وقت است روی اعصابم میرود. اما اینکه این المشنگه درست جلو چشم پائولا راه بیفتد، چیزی بود که فکرش را نمیکردم! بالای پلهها ایستاده بود چون برای رسیدن به لبنیاتی باید چهار پله پایین رفت و توی آن بلبشو تکان نمیخورد. طوری پایین را نگاه میکرد که انگار به یک چالحوض آلوده که هیچکس نمیخواهد پا توی آن بگذارد نگاه میکند. حالا خوب مجسم کن، گربهی استاداینها روی بازوی چپم، یک شیشهی ماست که یک انگشت هم شیر تویش است در دست راستم، یک پایم دمپایی، یک پایم کفشِ بندی، سرم هم کلاه یک زن غریبه که همینجور اتفاقی روی سرم مانده! چاک دهنم را واکردهام و هر چه کلفت بلدم بار طرف میکنم. خانم میشتوت هم هوای حرفهایش را ندارد، او هم هر چه سرِ زبانش میآید میگوید. چهارتا پیرزن هم که پشتسر من ایستادهاند همگی هوار میکشند، چون همهی همسایهها از این لبنیاتی دل پُری دارند، فقط آن پیرمردک، تیوادار لوکوش، ته مغازه ایستاده و هی سرفهریزه میزند، چون هیچوقت دوست ندارد دربارهی چیزی اظهارنظر کند و حالا فکرش را بکن، توی این المصراط یکهو در باز شود و زنی جلو آن بایستد که اگر ندانم چهار سال از من بزرگتر است، خیال میکنم ده سال جوانتر است.موهای طلایی، چنان طبیعی که حتی یک لیوان آب زلال را هم نمیشود آنطور رنگ کرد. کتودامنِ کِشباف فندقی که رویش نوشته مال بوداپست نیست. آن وقت آدمی که چهار سال هم از من بزرگتر است عین مس برنزه شده و توی کفش پاشنهبلندِ نوکتیز که آن هم داد میزند آخرین مدل خارجی است آنجا ایستاده. اما اینها که گفتم همه به کنار، اصل کار این بود که اصلاً حرف نمیزد، همانطور ایستاده بود و نگاه میکرد.محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-هنر مفهومی و دستساخته
بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند. ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کند.دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-تاریخ هستی شناسی هنر
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-ماکس شلر
بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند.
ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کند.
نقدی بر این کتاب
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.