منشأ آگاهی (در فروپاشی ذهن دو ساحتی)

460,000 تومان

معرفی کتاب منشأ آگاهی (در فروپاشی ذهن دو ساحتی)

بسیاری از رفتارهای ما بدون نیاز به آگاهی و صرفاً با مفهوم واکنش‌پذیری توضیح داده می‌شوند. نتیجه‌ی فکر ناخودآگاه و احساس درونی انسان‌ها گهگاه در برخی افراد و در شرایط روحی ویژه به‌صورت ندایی در سر شنیده می‌شود. این صداها که در دنیای قدیم معمول‌تر بوده‌اند، خدایان باستان بودند و قدیمی‌ترین تمدن‌های بشری تحت هدایت آن‌ها برپا شدند.
زبان با استعاره رشد می‌کند و نه‌تنها وسیله‌ی مکالمه که وسیله‌ی درک جهان و به‌وجودآوردن کیفیت‌هایی است که بدون آن وجود نمی‌داشتند.
آگاهی دنیایی است استعاری که ما با استعاره رفتار در جهان فیزیکی آن را در حدود سه هزار سال پیش به وجود آورده‌ایم. پیش از ظهور آگاهی، صداها که آغازگر اعمال بودند، مرجعیتی بی‌چون‌وچرا داشتند ولی پس از آن و قطع‌شدن صدای خدایان، جست‌وجوی مرجعیت به مسئله‌ای مبرم بدل شد که در فالگیری، طالع‌بینی، غیبگویی، علم و غیره تجلی یافته است.

فقط 2 عدد در انبار موجود است

توضیحات

کتاب منشأ آگاهی (در فروپاشی ذهن دو ساحتی)

نویسنده
جولین جینز
مترجم سعید همایونی
نوبت چاپ 11
تعداد صفحات
496
نوع جلد
شومیز
قطع
رقعی
سال نشر ——
سال چاپ اول ——
موضوع
علوم شناختی
نوع کاغذ ——
وزن
550 گرم
شابک 9789643129484

 

توضیحات تکمیلی
وزن 0.550 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “منشأ آگاهی (در فروپاشی ذهن دو ساحتی)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: samanehfathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

کیمیاگر

150,000 تومان

معرفی رمان کیمیاگر:

کیمیاگر رمانی از نویسندۀ برزیلی پائولو کوئیلو است که اولین بار در سال 1988 منتشر شد. این کتاب در اصل به زبان پرتغالی و به سبک رئالیسم جادویی (ژانر ادبی که در آن یک روایت واقع‌گرایانه به‌صورت تفکیک‌ناپذیر و بی‌نقصی با عناصر سورئال، فانتزی و رؤیایی ترکیب می‌شود) نوشته شده و از بسیاری جهات خیره‌کننده و تحسین‌برانگیز است. این کتاب با زبان ساده‌اش حاوی احساسات قدرتمند، شخصیت‌های جالب و عمیق، پیچش‌های طرحی و حکمت‌های الهام‌بخش است که ما را وادار می‌کند به واقعیتی متفاوت و دور فکر کنیم، حتی اگر دردناک باشد. قهرمان داستان که راوی تنها دو بار او را سانتیاگو می‌نامد، احساس می‌کند که این جهان جای او نیست. این پسر تمایل شدیدی به سفر در جهان دارد و همین تمایل باعث می‌شود او رؤیای سفر عجیبی را ببیند و این رؤیا علتی است که طرح داستان را به جریان می‌اندازد.

واکنش‌های جهانی به رمان کیمیاگر:

 

پائولو کوئیلو با اینکه به‌شدت مورد انتقاد منتقدان مطرح کتاب است اما بدون شک یکی از بزرگ‌ترین نویسندگان برزیلی است. اکثریت آثار او بر اساس عرفان و علم به چیزهایی است که مردم عادی آن را درک نمی‌کنند.

«کتاب کیمیاگر افسانه‌ای حکیمانه و الهام‌بخش در مورد رسیدن به رویاهای شخصی و سفر واقعی زندگی است.» - اِم. اسکات پِک «این جادوگر برزیلی (پائولو کوئيلو) باعث می‌شود کتاب‌ها از کتابفروشی‌ها ناپدید شود.» - نیویورک تایمز «کیمیاگر داستانی زیبا است که پیامی برای هر خواننده دارد.» -جوزف گیرزون، نویسندۀ کتاب جاشوا

چرا باید رمان کیمیاگر را بخوانیم؟

 

کیمیاگر کتابی عالی برای هرکسی در هر سنی است که علاقه به خواندن کتاب‌های رشد فردی و ادبی دارد و برای هرکسی که می‌خواهد رؤیایش را بخواند شدیداً توصیه می‌شود. خواندن کتاب کیمیاگر نیازمند زمان و آمادگی بالا برای مطالعه است. این کتاب با اینکه رگه‌های طنز و کمدی دارد اما برای سرگرمی نوشته نشده است. بلکه کتابی است که نوشته شده تا خواننده بتواند خودش را بازیابد.

جملات درخشانی از کتاب کیمیاگر:

 

«اسمش سانتیاگو بود. وقتی روز سرازیر شد و آسمان به تاریکی زد، با گله‌اش به کلیسای متروک و مخروبه‌ای رسید که سقف آن سال‌ها پیش فرو ریخته بود و درخت چنار بزرگ و پرشاخ و برگی از محل نمازخانه آن سر برآورده، رو به آسمان داشت. تصمیم گرفت شب را آن‌جا بخوابد. گوسفندها را از درگاهیِ فروریخته، وارد محوطه کلیسا کرد. منطقه را می‌شناخت و می‌دانست گرگی در کار نیست ولی... یادش آمد، یک بار، یکی از میش‌هایش با استفاده از تاریکی فرار کرده بود و او تمام روز بعد را به جستجوی حیوان گمشده گذرانده بود. بهتر دید، درگاه را با تخته پاره بپوشاند تا مانع فرار آن‌ها در تاریکی شب شود. بالاپوشش را روی زمین پهن کرد و دراز کشید. کتابی را که تازه از خواندنش فارغ شده بود، زیر سر گذاشت. فکر کرد بهتر است کتاب‌های پرحجم‌تری بخواند تا هم دیرتر تمام شوند و هم بالش‌های راحت‌تری برای شب‌ها باشند. وقتی بیدار شد، آسمان هنوز تاریک بود. نگاهش از پسِ خرابه‌ها در نیمه‌راه آسمان، در آن دورها، به ستاره‌ها می‌رسید، ستاره‌هایی که سوسو می‌زدند. به خود گفت: «کاش بیش‌تر می‌خوابیدم.» چون... خوابی دیده بود، خوابی ناتمام، همان خواب هفته پیش که یک بار دیگر در سایه‌روشن ذهنش دویده بود و باز قبل از این‌که به صحنه‌های پایانی برسد، بیدار شده بود.»

«جوان فکر کرد که اگر علت را برای دخترک بگوید، او چیزی نخواهد فهمید بنابراین بهتر دید به سؤالش جواب ندهد، و به ادامه شرح ماجراهای سفر پرداخت. می‌دید که چشمان دخترک از تعجب گاه بزرگ و از هراس گاه بسته می‌شوند. زمان می‌گذشت و او آرزو داشت... آرزو داشت روز به غروب ننشیند، کار پدر دخترک آن‌قدر زیاد شود تا از او بخواهد سه روز تمام به انتظار بماند. خود را در حالت متفاوتی می‌دید، چیزی در درونش می‌دوید، احساسی که تا آن روز برایش ناشناخته بود. میل داشت برای همیشه در همان شهر، با همان دخترک موسیاه، با چشمان سیاه درخشان، باقی بماند... برای همیشه، آن‌هم در روزهای لبریز از بی‌خیالی، روزهایی که هرگز شبیه به هم نباشند. اما... بازرگان سر رسیده بود و از او خواسته بود پشم چهار گوسفند را برایش بچیند، پولش را هم داده بود و دعوتش کرده بود سال آینده دوباره بیاید. اکنون... چهار روز دیگر راه در پیش دارد تا به آن شهر برسد. ناباور بود و بسیار ملتهب. نکند دخترک فراموشش کرده باشد. کم نیستند چوپانانی که از آن‌جا گذشته‌اند و پشم گوسفندهایشان را به بازرگان عرضه داشته‌اند.» «با خود اندیشید، شاید این مکان مخروبه، این کلیسای متروکه، که درخت چناری از نمازخانه آن سر به آسمان کشیده، محل آمد و رفت کولی‌های جادوگر باشد... یا شاید، اجنه... فضای آن را اشغال کرده‌اند که چنین پراکنده اندیشید و چنین فکری در ذهنش جان گرفت. و در ادامه این فکر از خود پرسید، آیا... خواب ناتمامی که دوبار به سراغش آمد، نمی‌تواند علت افکار درهمش باشد؟ و نمی‌تواند سبب شود آن‌چنان تصوری در ذهنش بدود و بخواهد عصبانیتش را بر سر دوستان همیشه وفادارش، بر سر گوسفندهایش خالی کند؟ فکرش به جایی نرسید. شراب باقیمانده از شب قبل را سرکشید و بالاپوش خود را دور بدنش پیچید. می‌دانست که تا چند ساعت دیگر، با نیش خورشید، هوا گرم می‌شود و او نخواهد توانست گله‌اش را به اطراف ده ببرد. تابستان، در این ساعت، همه اسپانیا خوابیده است و گرما تا شب ادامه دارد. او ناگزیر بود، تمام روز، بالاپوش خود را همراه داشته باشد، گاه و بی‌گاه به سرش می‌زد که این بار اضافی را از خود دور کند.»

تحلیلی بر رمان کیمیاگر‌:

 

کوئیلو در کتاب کیمیاگر به تضاد درونی عشق و افسانه شخصی درون سانتیاگو می‌پردازد و در نهایت عشق را به‌عنوان ابزاری پشتیبان، برای رسیدن به افسانه شخصی پیشنهاد می‌کند و می‌گوید که عشق محرک بزرگی در زمان و نحوۀ رسیدن به رؤیاهاست. به گفتۀ کوئیلو، رؤیاها هزینه دارند اما نزیستن رؤیاها هزینۀ سنگین‌تری دارد. دنبال‌کردن رؤیاهایمان و متعهدشدن به انجام آن‌ها باعث می‌شود که تمام کائنات دست‌به‌دست هم بدهند تا آنچه را که می‌خواهید به شما ببخشند. کیمیای زندگی قوی‌ترین عنصر هدایت‌کنندۀ احساسات و افکار و خواسته‌ها و نیازهای ماست و باتکیه‌ بر اصل «هرآنچه که از جهان و کائنات طلب کنیم، به ما بخشیده می‌شود» به امکان تحقق یافتن رؤیاهای ما اشاره می‌کند. کوئیلو در این کتاب نمادین و تأمل‌برانگیز، مفهوم مهمی را که درکش برای همۀ مردم واجب است بیان می‌کند: در زندگی، هیچ‌چیز زیباتر از خود زندگی وجود ندارد.

چرا کیمیاگر بسیار موفق شد؟

 

کیمیاگر کتاب بسیار موفقی است و هنوز هم به‌خاطر روایت عالی و پرسیدن عمیق‌ترین سؤالات دربارۀ زندگی، کتاب پرفروشی حساب می‌شود. کیمیاگر از دیدگاه سوم‌شخص روایت می‌شود و خواننده به‌راحتی می‌تواند با شخصیت اصلی، اضطراب‌ها و تردیدهای او همدلی و همذات‌پنداری کند. کوئیلو با زبانی ساده دانش گسترده‌ای را که دربارۀ موضوعات متنوعی چون عرفان و معنویت و روح انسانی دارد با ما به اشتراک می‌گذارد. این کتاب به ما می‌آموزد که باید به قلبمان گوش دهیم و به اهدافمان وفادار بمانیم تا قدرتی کسب کنیم که از هر مانعی بر سر راهمان قوی‌تر است. کتاب کیمیاگر نه فقط به‌خاطر داستان شگفت‌انگیزش بلکه به‌خاطر روایت ساده و درک‌پذیرش بسیار لذت‌بخش است. پائولو کوئیلو در این اثر با زبانی ساده نشان می‌دهد که کیمیاگری نه تبدیل مس به طلا بلکه تبدیل روحی کوچک و ساده به خردمندی بزرگ است. کتاب کیمیاگر شخصیت تکراری ندارد و چون هرکدام از شخصیت‌ها به روش خودش به‌نوعی به سانتیاگو کمک می‌کند، هرکدام ویژگی‌های منحصربه‌فرد خودشان را دارند. زن کولی به او اجازۀ پذیرش رؤیا و درک امکاناتش را داد، شاه پیر به او فال گرفتن آموخت و یک جفت سنگ به او داد تا بتواند با آن فالش را بخواند، مرد انگلیسی به او یادگیری و تحقیق آموزش داد و کیمیاگر نشانش داد تا دربارۀ شگون و آینده‌اش بیشتر بداند. همذات‌پنداری با کتاب کیمیاگر بسیار ساده است. شاید به همین دلیل است که این کتاب بسیار محبوب شده است. همۀ ما رؤیایی داریم و مایلیم تحت هر شرایطی آن را دنبال کنیم، اما واقعیت زندگی اغلب بر خلاف ما حرکت می‌کند و تلاش می‌کند به رؤیای ما پایان ببخشد. همین اتفاق برای چوپان کتاب کیمیاگر می‌افتد، او برای رسیدن به رؤیا و اهدافش تلاش می‌کند، درست مانند اغلب ما، او نیز می‌خواهد تسلیم شود و به منطقۀ امن خود بازگردد اما پشیمانی دست‌کشیدن از رؤیایش او را رها نمی‌کند. این تشابهات بین داستان و واقعیت زندگی ماست که باعث می‌شود بعد از شروع کتاب کیمیاگر دلمان نخواهد که پیش از تمام شدنش آن را زمین بگذاریم.

خلاصۀ داستان کیمیاگر

 

کتاب کیمیاگر قصۀ سانتیاگو، چوپان جوان اندلسی را بازگو می‌کند که به‌قصد جستجوی گنجی واهی که در خواب‌دیده در زیر اهرام مصر مدفون شده است، میهن خود را ترک کرده و در آفریقای شمالی سرگردان می‌شود. او با یک کولی، مردی که ادعا می‌کند پادشاه است و یک کیمیاگر آشنا می‌شود. سانتیاگو به دلیل برخورد با شخصیت‌های رازآلود مختلف، مفاهیم ابتدایی وجودگرایی را می‌آموزد. اساسی‌ترین مفاهیم را خردمندترین استاد یعنی کیمیاگر به او می‌آموزد. او به‌تنهایی اثری عمیق و تحول برانگیز بر زندگی سانتیاگو می‌گذارد اما هیچ یک از آن‌ها نمی‌دانند که گنج چوپان دقیقاً چیست و آیا سانتیگو موفق می‌شود بر موانع راه غلبه کرده و گنجش را به دست بیاورد یا نه؟ سفری که در ابتدا به‌قصد مال دنیا آغاز شده رفته‌رفته به ماجراجویی برای کشف خود و غنای روحی تبدیل می‌شود. سانتیگو از گوسفندچرانی ساده تبدیل به خردمندی می‌شود که در روح جهان غوطه‌ور شده است. کتاب کیمیاگر نمادی جاودان از اهمیت دنبال‌کردن رؤیاها و گوش‌دادن به ندای قلبمان است.

مضامین اصلی کتاب کیمیاگر

 

جزءجزء کتاب کیمیاگر پر از نماد است. سفر سانتیاگو و مواجه او با اهرم مصر به‌شدت مملو از معناست. در هر سطر این کتاب پیامی قدرتمند نهفته است که تاکید می‌کند معنای واقعی زندگی نه در امور مادی و زائد بلکه در درک افسانه شخصی و کیمیای زندگی است و بر ما ضروری است که افسانه شخصی خودمان را شکوفا کنیم. مضمون کلی کتاب آن است که همه چیز اهمیت خاص خود را دارد، همه چیز باید تکامل یابد و همه چیز، از کوچک‌ترین اتم‌ها تا بزرگ‌ترین و دورترین ستاره‌ها در جهان، همه تکه‌هایی از یک کل هستیم: روح جهان.

مانع ترس یکی از خطرناک‌ترین موانعی که کتاب به آن پرداخته است موضوع ترس است. ترس از شکست است که ما را از افسانه شخصی‌مان دور می‌سازد و غلبه بر آن پیروزی بزرگی است. بنا به گفتۀ خود کوئیلو: «ترس از رنج بدتر از خود رنج است. هیچ قلبی نیست که در پی آرزوهایش باشد ولی رنج نبرد، چون آرزوها بی‌پایان و دور از دسترس‌اند و راه، راه دشواری است. همت می‌خواهد و تلاش و هر لحظه آن می‌تواند لحظه پایانی باشد. لحظه دیدار با خدا یا لحظه پیوستن به ابدیت ...» خرد وقتی سانتیاگو از کولی تقاضا می‌کند خواب تکراری‌اش را برایش تعبیر کند از شنیدن تعبیر پیش‌پاافتاده او ناامید می‌شود. کولی در پاسخ به این ناامیدی برایش توضیح می‌دهد: «... چیزهای ساده با وجود سادگی‌هایشان رویدادهای شگفت‌انگیزی هستند. فقط متفکران و عالمان هستند که آنها را می‌بینند و به بررسی می‌گذارند...» قدرت اجتناب‌ناپذیر ایمان در جایی از داستان قهرمان می‌کوشد که ندای سرنوشتش را فراموش کند اما پیرمردی با لباسی عربی سرنوشت پاکش را به او یادآوری می‌کند و می‌گوید: «این که در یک‌لحظه از حیات خود، مالکیت و فرمان زندگی را از دست می‌دهیم و تصور می‌کنیم سرنوشت بر زندگی مسلط شده است، همین نکته، بزرگ‌ترین فریب دنیاست.» در هر اندیشه یک تصمیم نهفته است. جایی در میان آفریقا یک تاجر مکار پول سانتیاگو را بالا می‌کشد. بعد از آن قهرمان داستان باید انتخاب کند که چه واکنشی نسبت به این رخداد نشان دهد. آیا باید خود را قربانی بداند و ناله و اظهار شکست کند یا تصمیم بهتری وجود دارد؟ درنهایت او تصمیم می‌گیرد که خیال کند ماجراجویی در جستجوی گنج است.

معنی نمادها در کتاب کیمیاگر:

 

گوسفندها گوسفندهای سانتیاگو نمادی از وجود و زندگی افرادی است که نسبت به افسانه‌های شخصی‌شان نابینا هستند. سانتیاگو گوسفندانش را دوست دارد اما به‌خاطر تمایل حیوانی آنها به آب و غذا، نسبت به آنها بی‌احترامی پنهانی می‌ورزد. او احساس می‌کند که گوسفندانش قدر سرزمین‌های بی‌نظیری را که او در طول سفر کشف می‌کند نمی‌دانند و از اینکه آنها آن‌قدر کورکورانه به او اعتماد دارند که به‌راحتی می‌تواند آنها را بکشد نیز در عذاب است. این گوسفندها نماد شخصیت‌هایی مانند نانوا یا تاجر بلور هستند که افسانه‌های شخصی خود را رها کرده و مانند گوسفندان تسلیم خواسته‌های مادی خود و میل به مقبولیت اجتماعی شده‌اند. در نتیجه آنها به‌خاطر دیدگاه‌های محدودشان، توانایی درک جنبه‌های خاصی از خلقت و بسیاری فرصت‌های زندگی را از دست می‌دهند.

کیمیاگری کیمیاگری به فرایند تبدیل یک فلز بی‌ارزش به فلزی بسیار باارزش مانند طلا گفته می‌شود. اما در این داستان کیمیاگری فراتر از فلزات می‌رود. سانتیاگو در این کتاب فلزی است که تحت‌تأثیر کیمیاگری قرار می‌گیرد. سفر و تجربیات سفرش او را از چوپانی ساده به کیمیاگری خردمند تبدیل می‌کند. همچنین تحقق افسانه شخصی هر فرد خود نوعی کیمیاگری است. به زبان کتاب، فلز باید خود را از شر تمام ناخالصی‌ها خلاص کند تا به تکامل برسد. سانتیاگو نیز باید خود را از شر ناخالصی‌هایش مانند تمایل به پذیرش توسط والدینش، زندگی به‌عنوان چوپان یا حتی زندگی با فاطمه خلاص کند تا به افسانه شخصی‌اش پی ببرد و رشد شخصیتی داشته باشد. بیابان صحرا، با شرایط سخت و جنگ‌های قبیله‌ای، نمادی از مشکلات جدی‌ است و در انتظار هرکسی است که در تعقیب افسانه شخصی خود است، اما همچنین به‌عنوان معلم مهم سانتیاگو در طول سفر او به اهرام عمل می‌کند. همان‌طور که کیمیاگر می‌گوید، آزمون‌ها بخشی ذاتی از تمام افسانه‌های شخصی هستند، زیرا برای ایجاد رشد معنوی ضروری هستند. بیش از گرمای بیابان؛ سکوت، پوچی و یکنواختی کویر سانتیاگو را آزمایش می‌کند.
سفارش:0
باقی مانده:2

احیای علوم سیاسی (گفتاری در پیشه سیاستگری)

180,000 تومان

معرفی کتاب احیای علوم سیاسی

اهداف و غایات زندگی سیاسی چیست؟ چگونه و با چه ابزاری می‌توان به آن اهداف دست یافت؟ دکتر حسین بشیریه در احیای علوم سیاسی: گفتاری در پیشه‌ی سیاستگری می‌کوشد توضیح دهد که چرا در سده‌ی اخیر «علوم سیاسی» از مواجهه با چنین پرسش‌هایی اجتناب می‌کند. به باور او، با استیلای اثبات‌گرایی و رفتارگرایی بر حوزه‌ی مطالعات سیاسی و تأکید بر «توضیح و تبیین» زندگی سیاسی به جای تدبیر و اصلاح و تغییر آن، دانش سیاست رسالت و فایده‌ی خود را از دست داده است. در دانشِ اثباتی سیاست جنبه‌های متنوع زندگی سیاسی به «داده»های عینی و بی‌روح تقلیل می‌یابد و علوم سیاسی، بر اثر غفلت از غایات و اهداف و پرهیز از تأمل در راه‌های نیل به زندگی عادلانه و در شأنِ کرامتِ انسانی، به دانشی بی‌معنا و بی‌ثمر بدل شده است. تألیف این کتاب تلاشی در راه احیای سیاست به منزله‌ی حکمت عملی و دانش تجویزی است.

پست‌سکولاریسم: دین، دولت و حوزه عمومی در غرب

34,000 تومان

معرفی کتاب پست‌سکولاریسم: دین، دولت و حوزه عمومی در غرب

نسبت دین و حوزه‌ی عمومی مسئله‌ی پیچیده‌ای است که هم در غرب و هم در ایران محور مباحثات فراوان بوده و به مجادله بر سر سکولاریسم و پیوند آن با دمکراسی شکل داده است. در ایرانِ پس از انقلاب برخی با این پیش‌فرض که بین دمکراسی و سکولاریسم پیوندی محکم برقرار است، حضور دین در حوزه‌ی عمومی و نظام سیاسی را مانع دمکراسی قلمداد کردند. اما پرسش این‌جاست که آیا می‌توان بدون توجه به پیچیدگی‌های سکولاریسم، به‌سادگی از رابطه‌ی آن با دمکراسی در ایران سخن گفت؟ کتاب حاضر در پیِ ورود به این مجادله و ارائه‌ی طرحی برای آن نیست، بلکه قصد آن دارد تا از خلال بررسی تجربه‌ی غرب، ضرورت بازاندیشی در نسبت بین سکولاریسم و دمکراسی و حرکت در جهت دستیابی به الگویی برای گفت‌وگو را یادآوری کند. تجربه‌ی چند دهه‌ی اخیر غرب حکایت از تجدید حیات دین و بازگشت آن حوزه‌ی عمومی، با وجود رواج و نفوذ طولانی‌مدت سکولاریسم، دارد؛ تجربه‌ای که با نام پست‌سکولاریسم از آن یاد می‌شود. در شرایط پست‌سکولار، مسئله‌ی پیشِ روی دمکراسی سکولار حضور دین و استدلال‌های دینی در فرایندهای دمکراتیک و چگونگی گفت‌وگو بین مؤمنان مذهبی و شهروندان سکولار در حوزه‌ی عمومی است. این کتاب در تحلیل چرایی بازگشت دین به حوزه‌ی عمومی استدلال می‌کند که ناکارآمدی دولت مدرن در ارائه‌ی دین برای بازگشت به عرصه‌ی عمومی در جوامع مسیحی غربی طی دهه‌های اخیر شده است. در این الگوی تحلیلِ دومرحله‌ای، از نهادگرایی تاریخی برای مطالعه‌ی تاریخیِ نهاد دولت مدرن و بررسی زمینه‌ی نهادیِ بازگشت دین به عرصه‌ی عمومی، و از نهادگرایی جامعه‌شناختی جدید برای بررسی تغییر نهادی در نهادهای دینی استفاده شده است. تغییرْ زمانی اتفاق می‌افتد که منطق نهادیِ یک نهاد با یک منطق نهادیِ دیگر جایگزین شود. این جایگزینی به‌واسطه‌ی آن‌چه کلود لوی‌ـ‌استراوس «سرهم‌بندی» می‌نامد، اتفاق می‌افتد که بر اساس آن افراد از طریق بازاستفاده و بازتعریف مواد دم‌دست و ازپیش‌موجود، یک منطق نهادیِ جدید را شکل می‌دهند.

پست‌سکولاریسم: دین، دولت و حوزه عمومی در غرب - انتشارات نی

لایب‌نیتس و امر سیاسی

60,000 تومان

معرفی کتاب لایب‌نیتس و امر سیاسی

درون‌مایه‌ی کانونی این کتاب «منطق دیفرانسیل» است؛ منطق تکوین نسبت‌های محضی که میان عناصر زبانی و جسمانی «فعلیت» پیدا می‌کنند و از این طریق جنبش‌ها یا نهادهای اجتماعی را به‌وجود می‌آورند. در واقع، این نسبت‌ها عناصر مولکولی برسازنده‌ی نهادها و جنبش‌های اجتماعی و مؤلفه‌های آن‌ها هستند و به همین اعتبار واحدهای برسازنده‌ی امر سیاسی از دیدگاه لایب‌نیتسی به شمار می‌آیند. اتمیسم لایب‌نیتسی زمین تا آسمان با انواع و اقسام اتمیسم به معنای رایج فرق دارد: عناصر برسازنده‌ی واقعیت، نه ذرات ریز، بلکه نسبت‌های دیفرانسیل‌اند. لایب‌نیتس نیز مانند اسپینوزا، و به یک معنا در کنار او، شیوه‌ی اندیشیدن فلسفی و معنای فلسفه‌ورزی را تغییر می‌دهد. فعالیت فلسفی نه جست‌وجوی علت پدیده‌ها، بلکه کاوش در شرایط تکوین پدیدارهاست. جست‌وجوی علت‌ها از هستنده‌ای به سوی هستنده‌ای دیگر عقب می‌رود تا در نهایت به هستنده‌ی نخستین در پایان زنجیره‌ی علت‌ها و معلول‌ها برسد. اما اندیشه‌ی فلسفی آن‌گونه که اسپینوزا و لایب‌نیتس، هریک به طریقی، بنیان‌گذاری یا به بیان دقیق‌تر، احیا می‌کنند، از «پدیدار» به سمت «شرایط وقوع پدیدار» پیش می‌رود؛ نه از هستنده به هستنده، بلکه از هستنده به سوی نسبت، به سوی نسبت محض، یعنی نسبت مستقل از طرفین نسبت، پیش می‌رود. کوشش این کتاب معطوف به تشریح دقیقه‌های این فرایند اندیشه و پیامدهای نظری و عملی آن در عرصه‌ی سیاست است و در این راه نه‌تنها از آثار فلسفی، بلکه از نا فلسفه، به‌ویژه رمان، نیز بهره برده است. لایب‌نیتس و امر سیاسی - انتشارات نی

انسان مسئله‌‌گون

95,000 تومان
گابریل مارسل (١٨٨٩- ١٩٧٣) یکی از نامدارترین فیلسوفان مکتب اگزیستانسیالیسم محسوب می‌شود، هر چند که خودش بیش‌تر مایل است که او را فیلسوفی «نوسقراطی» بخوانند. پیش از این تنها کتاب‌های فلسفه اگزیستانسیالیسم و تئاتر و دین او به فارسی ترجمه شده و از میان کتاب‌هایی هم که در باره اندیشه او نوشته‌اند کتاب خواندنی گابریل مارسل نوشته سم‌ کین به فارسی برگردانده شده است. انسان مسئله گون یکی از آثار برجستۀ گابریل مارسل ، فیلسوف مسیحی فرانسوی است که در آن برخی از مضامین مهم فلسفه‌های اگزیستانسیالیستی را می‌توان مشاهده کرد. کتاب از دو بخش تشکیل شده است. بخش اول حال و روز انسان امروز را وصف می‌کند که خود به صورت مسئله‌ای برای خویش در آمده است – انسانی که ، به تعبیر مارسل، دیگر نمی‌تواند به راحتی تصویر خود را در آیینۀ درونش بازشناسد. بخش دوم به موضوعی می‌پردازد که بسیاری از متفکران گذشته و حال به نوعی دلمشغول آن بوده‌اند: «تشویش بشری». مارسل می‌کوشد با مرور اندیشه‌های متفکرانی همچون رواقیون، آگوستین، پاسکال، کی یرکگور، نیچه، هایدگر، سارتر، گوته و ژید در بارۀ تشویش و نیز آنچه در متون مقدس مسیحی در این باره آمده است پرتوی بر موضوعی بیندازد که از نگاه بسیاری از متفکران اگزیستانسیالیست یکی از وجوه مهم وضعیت بشری است. او به شرح اندیشه‌های این متفکران بسنده نمی‌کند و از آن‌جا که فیلسوف است ملاحظات خود را نیز در ضمن بررسی این اندیشه ها بیان می کند.
سفارش:0
باقی مانده:2

فلسفۀ اخلاق و جهان‌بینی

380,000 تومان
ویلهلم دیلتای در فضای قرن نوزدهم می‌اندیشد؛ زمانی که علوم طبیعی و ریاضی نظیر فیزیک، زیست‌شناسی و مکانیک داعیه‌دار هرگونه علم ممکن هستند. غلبۀ علوم‌طبیعی در این دوره باعث شده است تا همۀ اندیشمندان علوم‌انسانی، محو علوم‌طبیعی شوند و بکوشند تا آن جایی که می‌توانند علوم‌انسانی را شبیه به علوم‌تجربی کنند. ویلهلم دیلتای از نخستین متفکرانی است که پرچم خاک‌آلود علوم‌انسانی را در قرن نوزدهم بالا برد. در زمانی که هر اندیشمندی گمان می‌برد که می‌بایست روش علوم‌طبیعی و ریاضی را در علوم‌انسانی پیاده کرد تا علوم‌انسانی نیز پیشرفت کنند، دیلتای برخواست تا به همگان نشان دهد که روش علوم‌انسانی، موضوع آن و نحوۀ پژوهش و تحقیق در آن متفاوت با علوم‌طبیعی است. دیلتای نوشتارهای زیادی را به چاپ رساند که گزیده‌ای از آن‌ها در یک مجموعۀ شش جلدی و توسط دکتر مهدی صانعی به فارسی ترجمه شده است. مجلد ششم از این مجموعه آثار با عنوان «اخلاق و جهان‌بینی» به چاپ رسیده است. این مجلد شامل برخی نوشته‌های دیلتای از 1890 تا 1911 در موضوعاتی از قبیل دین، اخلاق، ماهیت فلسفه و انواع جهان‌بینی است. به‌طور کلی، فهرست کتاب در شش بخش تنظیم شده است که هر بخش دربردارندۀ یک نوشته از دیلتای است. در بخش اول با عنوان «نظام اخلاق»، دیلتای پس از بیان نارسایی‌های اخلاق مسیحی، به تبیین نظریۀ اخلاقی خود می‌پردازد و در حد توان خود با ارجاع به تاریخ فلسفۀ اخلاق می‌کوشد تا یک «فلسفۀ زندگی» را طرح‌ریزی کند. بخش‌های دوم، سوم و چهارم به ترتیب با عناوین «فرهنگ معاصر و فلسفه»، «رویا» و «ذات فلسفه» به‌دنبال بیان کردن ماهیت و چیستی فلسفه‌اند. در این سه بخش، دیلتای درصدد بیان صورت‌های تاریخی تفکرات فلسفی تا زمان خودش، شامل یونان باستان، قرون وسطای مسیحی و اسلامی و دوران جدید، می‌باشد. در بخش پنجم، انواع جهان‌بینی و بسط و رشد آن‌ها در نظام‌های مابعدالطبیعیه مورد تحلیل و واکاوی دیلتای قرار می‌گیرد. وی در این فصل سه جهان‌بینی شاعرانه، دینی و فلسفی را از هم متمایز می‌کند و یک روند تکاملی برای انسان از سمت جهان‌بینی شاعرانه به جهان‌بینی فلسفی درنظر می‌گیرد. در فصل آخر نیز به مسئلۀ دین پرداخته می‌شود. درمجموع می‌توان تصدیق کرد که کتاب دارای ترجمۀ روانی است و از طرف دیگر، موضوعات درنظر گرفته شده در جلد ششم این مجموعه آثار، از جذاب‌ترین مباحث فلسفی‌اند. بدین جهت، خواندن کتاب به تمام علاقه‌مندان به حوزۀ علوم‌انسانی پیشنهاد می‌شود.