من ببر نیستم …

45,000 تومان

..به همان نشان دادن که شاخه های مواول، شاید یک سالی بیشتر، ازپس وپیش وپهلوهای اسب پیچیده وگره‌دار شده بودند که از روبرو نمی شد گفت این اسب است و می‌شد گفت این تاک است پیچیده به بالای خود و اسب نیست می‌نماید که اسب است یا روزگاری اسبی درسایۀ این شاخه‌های همیشه سرگردان و توی خود پیچیده را از استخوان‌ها جدا می‌کرد وشاخه‌های از پایین به بالا خمیده اندکی سر راست کرده با آن خیزش ببروار ایستاده رودروی آن‌ها باز هم نمی‌شد گفت که آن ببر است و بی چون و چرا تاک بود پیچیده درخود وبه بالای خود…(رمان برگزیده سال ٨١ منتقدان ونویسندگان مطبوعات وجایزۀ ادبی اصفهان)

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

من ببر نیستم …

پیچیده به بالای خود تاکم رمان برگزیده سال 81 منتقدان و نویسندگان مطبوعات و جایزه ادبی اصفهان
نویسنده
محمدرضا صفدری‌
مترجم
——-
نوبت چاپ ٥
تعداد صفحات ٤١٢
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٤٠٢
سال چاپ اول ١٣٨٢
موضوع

جایزه

داستان‌های فارسی
رمان برگزیده‌ی سال ٨١ منتقدان و نویسندگان مطبوعات و جایزه‌ی ادبی اصفهان
نوع کاغذ تحریر
وزن ٣٨٥ گرم
شابک
9789643114763
توضیحات تکمیلی
وزن 0.385 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “من ببر نیستم …”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

پانوراما ۷… سرزمین غریب

7,000 تومان
به‌رغم ضرباهنگ سریع زندگی امروز، اوقات ما پر است از فراغت‌های کوتاه و فرصت‌های طلایی. اتاق انتظار پزشک و صف و بانک و وقت‌هایی که توی تاکسی و مترو می‌گذرانیم، می‌تواند وقف سرک کشیدن از پنجره‌ای کوچک به جهان عجیب شاهکارهای ادبی شود. نیز، بارها اتفاق افتاده که تلاش کرده‌ایم مطالعه‌ی یکی از این شاهکارها را آغاز کنیم اما به  دلیل هیبت اثر، نداشتن زمان کافی یا همگام نشدن با حال و هوای داستان از این کار بازمانده‌ایم. در این مواقع دسترسی به گزیده‌ای خوشخوان و مناسب از آثار نویسنده می‌تواند جرئت و شوق مطالعه‌ی نوشته‌ای را که خواندنش کاری شاق به نظر می‌رسید در ما برانگیزد. پانوراما همین هدف را دنبال می‌کند: جهان‌نمایی وسیع که به آسانی در دسترس عموم مخاطبان قرار می‌گیرد.
سفارش:0
باقی مانده:1

از خشم و هیاهو تا سمفونی مردگان

2,000 تومان
کتاب‌های «از خشم و هیاهو» و «سمفونی مردگان» از جمله رمان‌هایی هستند که در ادبیات ایران و جهان بسیار ستوده شده‌اند. هر دو رمان ذهن و زمان جامعه خویش را به تصویر می‌کشند و به چرایی‌های بسیار راه می‌برند. این کتاب تأملی است بر زمان و ذهن در این دو اثر، نویسندۀ گزاره‌های جامعه‌شناختی هر دو اثر را می‌کاود و با رمزگشایی از استعاره‌ها و مجازها، مخاطبان را به تأملی دیگر و به بازخوانی هر دو رمان دعوت می‌کند. سال ١٨٨٩ در تاریخ فلسفه، سال تعیین‌کننده‌ای است. در این سال «برگسون» نخستین اثر خود را با عنوان داده‌های بی‌واسطۀ وجدان منتشر ساخت که رسالۀ دکترای او بود. در این اثر برای نخستین بار، برداشتی تازه از مقولۀ زمان مطرح شد. برگسون به دو گونۀ زمان باور داشت. نخست زمان دروغین، ریاضی، مکانیکی یا بدل زمان که وی آن را زمان تقویمی می‌نامید، زمانی که ساعت آن را نشان می‌دهد. و زمان ارزشی و کیفی که او آن را زمان حقیقی می‌خواند و به باورش همان حرکت عقربه‌های ذهن آدمی است. نخستین زمان، امری بیرونی است و تقویم، حرکت زمین، سیارات و اجرام آسمانی آن را تعیین می‌کند و دومین زمان، روندی درونی، ذهنی و روانی است. وقتی می‌اندیشیم، برگذشته‌ای حسرت می‌خوریم، به کشف و شهودی می‌رسیم، به ارزیابی پندار، گفتار و کردار خود در آیینۀ جان می‌پردازیم، با زمان حقیقی سروکار داریم و چون اجازه می‌دهیم زمان بیرونی و تقویمی بر ما عارض شود بی‌آن‌که مجالی برای درنگ فلسفی، چالش جسم با جان، رویارویی درون با بیرون و مواجهۀ زمان کمی و کیفی داشته باشیم، بی‌گمان، معروض زمان تقویمی شده‌ایم. کتاب «از خشم و هیاهو تا سمفونی مردگان» سعی در مقایسه و تطبیق این زمان‌ها دارد.

فروپاشی اتحاد شوروی

95,000 تومان
ولادیمیر لنین، معمار و اولین رهبر اتحاد شوروی، معتقد بود ملی‌گرایی در سایۀ کمونیسم رنگ می‌بازد و سرانجام ملت یکپارچۀ شوروی ظهور می‌کند. اما معلوم شد لنین اشتباه می‌کرده است. در دهۀ ١٩٨٠ و سال‌های ١٩٩٠ و ١٩٩١ ملیت و ملی‌گرایی مهم‌ترین مسائلی بود که میخائیل گورباچف رهبر شوروی با آن‌ها مواجه بود. تقریباً بعد از انقلاب سال ١٩١٧، موضوع اقوام در اتحاد شوروی حقیقتی ناخوشایند بود که پشت افسانۀ اتحاد ١٥ جمهوری و ١٠٠ قوم تحت لوای ایدئولوژی کمونیستی پنهان شده بود. آنچه باعث اتحاد ازبک‌ها، تاجیک‌ها، آذری‌ها، اوکراینی‌ها، گرجی‌ها، استونیایی‌ها، لتونیایی‌ها و گروه‌های متعدد قومی دیگر می‌شد منفعت مشترک نبود بلکه فلسفۀ سیاسی‌ای بود که به آن‌ها تحمیل شده بود. حالا این فلسفۀ سیاسی به تدریج رنگ باخته است... و رؤیای قدیمی برخورداری از آزادی و دشمنی‌هایی که از قبل بین ادیان و گروه‌های قومی مختلف وجود داشته جایگزین آن شده است.

قلعۀ سفید

190,000 تومان
در قرن‌ هفدهم‌، راهزنان‌ ترک‌ جوانی‌ ونیزی‌ را اسیر می‌کنند و به‌ استانبول‌ می‌آورند. او که‌ مدعی‌ است‌ از نجوم‌، فیزیک‌ و نقاشی‌ سررشته‌ دارد، برده‌ استادی‌ ترک‌ می‌شود. این‌ دو، ارباب‌ و برده‌، به‌ قصد شناختن‌، فهمیدن‌ و فهماندن‌ همدیگر، در خانه‌ای‌ تاریک‌ و خالی‌، در دو سوی‌ میزی‌ مقابل‌ هم‌ می‌نشینند و به‌ گفتگو می‌پردازند، سوار بر مرکب‌ حکایت‌ها و ماجراهایی‌ که‌ نقل‌ می‌کنند، به‌ ساختن‌ سلاحی‌ باورنکردنی‌ می‌رسند... داستان‌ که‌ پیش‌ می‌رود، به‌ تدریج‌ و با تأنی‌ روز به‌ شب‌ و سایه‌ها به‌ هم‌، جای‌ می‌سپارند.

زندگی‌ نو

65,000 تومان
زندگی‌ نو رمان‌ پرجوش‌ و خروش‌، تغزلی‌ و سحرآمیزِ اورهان‌ پاموک‌ با این‌ کلمات‌ آغاز می‌شود: «روزی‌ کتابی‌ خواندم‌ و کل‌ زندگی‌ام‌ عوض‌ شد.» زندگی‌ نو سرگذشت‌ قهرمانی‌ است‌ که‌ تحت‌ تأثیر یک‌ کتاب‌ قرار می‌گیرد، کل‌ زندگی‌اش‌ را وقف‌ نوری‌ می‌کند که‌ از کتاب‌ می‌تراود و در پی‌ یافتن‌ زندگی‌ای‌ روان‌ می‌شود که‌ کتاب‌ وعده‌اش‌ را داده‌. تحت‌ تأثیر کتاب‌ عاشق‌ می‌شود، از هم‌دانشکده‌ای‌هایش‌ دور می‌شود، استانبول‌ را ترک‌ می‌کند، سفرهایی‌ بی‌پایان‌ را شروع‌ می‌کند، به‌ جاهای‌ گوناگون‌ می‌رود و... . خواننده‌ که‌ همراه‌ او و با همان‌ سرعت‌ به‌ پیش‌ رانده‌ می‌شود، با دنبال‌ کردن‌ ماجراهای‌ قهرمان‌ کتاب‌، خود را در قلب‌ اندوه‌ و خشونتی‌ می‌یابد که‌ خاص‌ جوامعی‌ نظیر ماست‌.

گیسیا

21,000 تومان
گیسیا زنی است که دل در گرو فرهنگ و ادبیات سرزمین مادری‌اش دارد. بین او و ریشه‌هایش سال‌ها فاصله افتاده است. او درگیرودار زندگی روزمره و در آخرین شب تابستان با تغییری غیرمنتظره در زندگی‌اش روبه‌رو می‌شود. گیسیا در تکاپوی سروسامان دادن به اوضاع و در تلاش برای برگردان زندگی‌اش به وضعیت قبل، سفری می‌کند به درون خودش و خاطراتش را با سه مرد مهم زندگی‌اش، می‌کاود. سپس... در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم: گیسیا موها را خیس کرد. شانه را نوازشگرانه بر رشته‌ای از  موهای ابریشم‌گون ارکیده کشید و با  قیچی آن را برید. تارهای مو بر زمین ریخت.  شانه بار دیگر رشته‌ای مو را نوازش کرد. تارهای مو از شانه گریختند. گیسیا، این موها هوس جدایی از سر ارکیده ندارند. تو داری آن‌ها را به زور می‌بری. دست‌کم  آن‌ها را بنواز گیسیا. تو سلاخی گیسیا! پس به قربانی‌ات آب بده نوازشش کن و آنگاه  سلاخی‌اش کن.  گیسیا رشته‌ای دیگر از موها را نوازش کرد و برید. به نوک موها نگاه کرد و گلوله داغ در سینه‌اش چرخید؛  از نوک موهای ارکیده  خون می‌چکید.