مینوسی‌ها

3,800 تومان

«مینوس» نام یک شاه اهل جزیره کرت بود. «آرتور اونز» دانشمند و حفار انگلیسی از روی نام همین پادشاه این قوم را مینوسی‌ها خواند. متأسفانه با وجود بیش از یک سده حفاری‌های مستمر در سراسر کرت و جزایر نزدیک آن، اطلاع از مینوسی‌ها بسیار محدود مانده است. غیر از تعدادی اسامی ذکر شده در اساطیر،که ممکن است ساختگی باشند، رهبران سیاسی یا اشخاص مینوسی مهم دیگری شناخته نشده‌اند. به همین ترتیب، دانشمندان عملاً هیچ چیز درباره تاریخ مینوسی‌ها نمی‌دانند. این امر فقط به این دلیل نیست که مینوسی‌ها در زمان بسیار قدیم زندگی می کردند. مشکل اصلی باستان‌شناسان و دانشمندانی که در مورد مینوسی‌هامطالعه می‌کنند این است که برخلاف مصری‌ها و اهالی بین‌النهرین، مینوسی‌ها هیچ ادبیات مکتوبی از خود باقی نگذاشته‌اند، آنها تنها قوم باسواد و بسیار با فرهنگی بودند که هیچ‌گونه درکی از تاریخ نداشته‌اند.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

مینوسی‌ها

نویسنده
دان ناردو
مترجم
نادر میرسعیدی
نوبت چاپ ٢
تعداد صفحات ١٤٤
نوع جلد سلفون
قطع وزیری
سال نشر ١٤٠٣
سال چاپ اول ١٣٨٧
موضوع
——-
نوع کاغذ تحریر
وزن ۴۲۴ گرم
شابک
9789643117788
توضیحات تکمیلی
وزن 0.424 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “مینوسی‌ها”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

اموال و حقوق مالی

32,000 تومان
در حقوق خصوصی، مال و حقوق مالی از دو جهت مورد توجه و اهتمام ویژه می باشد. نخست از حیث جایگاه حقوقی که احترام و رعایت حق مالی هر شخص، رعایت حرمت شخصیت او محسوب شده و حدیث "المؤمن حرام کله، عرضه، ماله و دمه" گواه بر مدعاست که پیامبر خاتم (ص) احترام به حقوق مالی را در ردیف و سیاق احترام به خون و آبروی اشخاص بیان کرده اند. دوم نقش حقوق مالی در حفظ نظم و آرامش اجتماعی است زیرا کمتر نزاع و اختلافی در جامعه حادث می شود که حق مالی در پیدایش و یا حل آن نقش نداشته باشد. کتاب حاضر در راستای توصیف حقوق مالی و قواعد حاکم بر آن تدوین شده که امید است مورد استفاده اقشار مختلف، خصوصاً دانشجویان علم حقوق قرار گیرد.  

عکاسی چیست؟

95,000 تومان

معرفی کتاب عکاسی چیست؟ اثر جیمز الکینز

«عکاسی چیست؟» نوشته‌ی جیمز الکینز کاوشی فریبنده در جوهر و معنای عکاسی است که به خوانندگان سفری عمیق در قلب این هنر مرموز ارائه می‌کند. همانطور که الکینز به شیوایی بیان می‌کند: «عکاسی چیزی بیش از یک رسانه است؛ پنجره‌ای به روح جهان است».
در این کتاب تامل برانگیز، از خوانندگان دعوت می‌شود تا به پیچیدگی‌های عکاسی بپردازند، تاریخ، تکنیک‌ها و مفاهیم فلسفی آن را با عمق و بینش آشکار کنند. ادعای عنوان مبنی بر اینکه عکاسی فراتر از چیزی است که به چشم می‌خورد، بلافاصله خواننده را مجذوب خود می‌کند و نوید کاوش عمیق‌تر در فرم هنر فراتر از نکات فنی صرف را می‌دهد.
کتاب الکینز بررسی جامعی از عکاسی به‌عنوان یک عمل خلاقانه و یک پدیده‌ی فرهنگی ارائه می‌کند و در ابعاد زیبایی‌شناختی، اجتماعی و وجودی آن بررسی می‌شود. چیزی که این کتاب را متمایز می‌کند رویکرد میان‌رشته‌ای الکینز است که از بینش‌هایی از تاریخ هنر، فلسفه و روانشناسی برای روشن‌کردن ماهیت عکاسی استفاده می‌کند.
از اولین داگرئوتیپ‌ها (نخستین روش موفق در ثبت عکس‌های دائمی و استفاده‌ی تجاری از عکاسی است.) تا تصاویر دیجیتالی امروزی، الکینز سیر تکاملی عکاسی را دنبال می‌کند و نقش آن را در شکل‌دهی به درک ما از جهان و خودمان برجسته می‌کند. زمان انتشار کتاب به ویژه در عصری که فرهنگ بصری و فناوری دیجیتال بر آن حاکم است، مرتبط است.
همانطور که الکینز اشاره می کند، «در عصری که از تصاویر اشباع شده است، درک ماهیت عکاسی مهم‌تر از همیشه است» .
در دنیایی که همه یک عکاس هستند، کتاب الکینز تأملی به موقع و روشنگرانه در مورد اهمیت رسانه در جامعه معاصر ارائه می‌دهد.
همانطور که خوانندگان در صفحات «عکاسی چیست؟» سفر می‌کنند، با تابلویی غنی از تصاویر و ایده‌هایی مواجه می‌شوند که مفاهیم متعارف عکاسی را به چالش می‌کشد. الکینز مرزهای بین عکاسی و سایر اشکال هنری مانند نقاشی و مجسمه‌سازی را بررسی می‌کند و درعین‌حال به بررسی ابعاد اخلاقی و سیاسی تصویرسازی در عصر دیجیتال می‌پردازد.
به قول خود الکینز: «عکاسی شکلی از جادو است؛ یک فرآیند کیمیاگری که نور را به ماده، حافظه را به واقعیت تبدیل می‌کند». این یادآوری قدرت عکاسی برای ثبت لحظات زودگذر و حفظ آن‌ها برای آیندگان است.
برای هر‌کسی که علاقه‌مند به کشف رازهای این هنر متحول کننده است، «عکاسی چیست؟» سفری فریبنده و روشنگر به قلب فرهنگ بصری ارائه می‌دهد.
سفارش:0
باقی مانده:1

دختر پیچ

145,000 تومان

معرفی کتاب دختر پیچ

سعیده شفیعی در کتاب دختر پیچ روایتگر عشقی پرماجرا و عمیق است و قصه روابط احساسی و عاطفیِ پرکشش و پرچالش دختر و پسری را روایت می‌کند که اسیر توهمات، خرافات و ترس‌های بیهوده شده و رابطه‌شان به تلخی و سیاهی ختم می‌شود.

درباره کتاب دختر پیچ

نام این رمان از اسم یک زعفران بسیار مرغوب در استان خراسان و عمل کاشت و برداشت آن گرفته شده که با وجوه گوناگون کتاب نیز درآمیخته است. رمان دخترپیچ دو داستان جداگانه دارد که در یک نقطه حیاتی به هم می‌رسند و بعد یکدیگر را قطع می‌کنند. یکی از این داستان‌ها قصه پسری را نمایش می‌دهد که فارغ‌التحصیل رشته اقتصاد است و در تهران زندگی می‌کند. پدرش او و مادر و زمین‌های زعفران‌شان را رها کرده و در مکانی که هیچ‌کس نمی‌داند گم شده است. داستان دوم دختری را به تصویر می‌کشد که پس از دیدار با این پسر به او دل می‌بندد و این شروع داستان عاشقانه سعیده شفیعی است. یک افسانه قدیمی میان زعفران‌کارها وجود دارد که می‌گوید زعفران برای هر کس که آن را کشت می‌کند نحس، شوم و نفرین‌کننده است. همین عقیده و باور در فضای شهری و مدرن رمان، شما را به دلِ اتفاقات پیش‌بینی نشده و غیرمنتظره می‌برد. همین باور موجب می‌شود خانواده خراسانی رمان تصور کنند که حوادث روی داده به علت کاشت زعفران است و اتفاق‌های گوناگون دیگر را نیز به این مسئله ربط می‌دهند. کتاب دخترپیچ زبانی روایی دارد و سرشار از روایت‌های ریز و کوچک است که محوری عاشقانه را رقم می‌زند؛ محوری که امروزه در کمتر رمانی به چشم می‌خورد، با وجود اینکه نوشتن و سخن گفتن از عشق و دوست داشتن و درک و فهم احوالاتش شاید قدیمی‌ترین داستان در جهان هستی باشد که پیوسته در حال تکرار است. این رمان داستان ارتباط کاری یک خانواده زعفران‌کار در جنوب خراسان با خانواده‌ی تهرانی است و در این بین ماجراهای جالبی روی می‌دهد که شما را به خود جذب می‌کند. در حقیقت این کتاب چالشی بین دو ناحیه جغرافیایی خراسان و تهران به شمار می‌رود. داستان کتاب دخترپیج در سه فضای جغرافیایی تهران، مشهد و بجستان و با 3 فضای روایی مختلف بازگو می‌شود و زاویه دید تازه‌ای دارد. داستان دارای دو زاویه دید اول شخص و یک سوم شخص است و بخش‌هایی از ماجراهای عاشقانه کتاب از زبان نسرین ظریف شخصیت اصلی زن رمان روایت می‌شود و فصل‌های دیگر توسط حمید رحمانی شخصیت اصلی مرد بازگو می‌گردد. راوی سوم شخص، داستان عشق ماندگار مادر حمید به همسری که ترکشان کرد را به تصویر می‌کشد.

خواندن کتاب دختر پیچ به چه کسانی پیشنهاد می‌شود؟

اگر به داستان‌های عاشقانه و رمانتیک علاقه‌مند هستید، این رمان را از دست ندهید.

جنگولک‌بازی‌های جناب تام 2/ جناب تام به ساحل می‌رود

70,000 تومان
تام و آنجلا می‌خواهند بروند سفر. سفری کنارِ ساحل. مثل همیشه جّنگولک‌بازی‌های جناب تام تمامی ندارد. از هر ناخُنِ پنجولِ جنابِ تام، یک اتفاق عجیب‌وغریب می‌چِکد.

برشی از متن کتاب

یک روز صبح زود آنجلا ثراگمورتون و جناب تام از خانه بیرون رفتند. راه افتادند سمت ساحل. یک عالمه طول کشیده بود تا وسایل سفرشان را ببندند. جناب تام تا آن روز هیچ وقت به ساحل نرفته بود و خیلی دلش می‌خواست توی ساحل گردش کند. آنجلا تندی زیراندازها را انداخت و بساطشان را پهن کرد. به جناب تام گفت: "برو بازی کن! جای دوری نرو. یک جایی باش که بتوانم ببینمت. مهمتر از همه..." "...پسر خوبی باش!" کمی بعد آنجلا خوابش برد و جناب تام هم شروع کرد به گشت و گذار روی شن های ساحل. یک قلعه آن نزدیکی ها بود. از بالای آن می‌شد منظره‌ی زیبای ساحل را تماشا کرد. جناب تام تصمیم گرفت زمین را بکند و گنج پیدا کند. و پیدا هم کرد، آن هم یک عالمه! آن قدر ورجه وورجه کرد که حسابی گرم شد. دوید طرف دکه‌ی بستنی فروشی. مرد بستنی فروش با بد اخلاقی پرسید: "چه مزه ای می خواهی؟" جناب تام همه مزه‌ها را چشید. بستنی خوردن خوب است، اما بازی کردن بهتر است... جناب تام هم قاطی بازی شد. بازی های هوایی بازی های زمینی بعدش دوباره بازی های هوایی همه از پر زوری جناب تام تعجب می‌کردند. شن های ساحل داشت داغ می‌شد و کله‌ی جناب تام از گرمای آفتاب گیج و منگ شده بود. حالا وقتش بود تنی به آب بزند اول که وارد آب شد، حس عجیبی داشت. ولی چیزی نگذشت که مثل برگ روی آب سُر خورد و جلو رفت. از جلوی یک پری دریایی مهربان گذشت و از بالای سر یک نهنگ بزرگ پرید همان طور که آنجلا توی آفتاب دراز کشیده بود و خستگی در می‌کرد، ناگهان... جناب تام حس کرد چیزی از زیر آب، پایش را گاز می‌گیرد. شلوار جناب تام غیبش زده بود . جناب تام که توی دریای طوفانی سرگردان بود...
سفارش:0
باقی مانده:1

به آواز باد گوش بسپار

175,000 تومان
همه چیز از یک جرقه شروع شد. در بعدازظهری آفتابی برای تماشای مسابقه‌ی بیسبال به استادیوم جیمگو رفته بود. نوشیدنی در دست لم داده بود روی شیبی پوشیده از چمن. ترق رضایت‌بخش برخورد توپ با چوب در سراسر استادیوم جینگر منعکس شد. صدای کف زدن از اطراف برخاست و ناگهان به ذهن‌اش رسید که می‌تواند رمان بنویسد. انگار چیزی بال‌زنان از آسمان فرود آمد و در دستان‌اش گرفت. بخت یارش شد و زندگی‌اش متحول. این‌چنین، هاروکی موراکامی نویسنده به ادبیات ژاپن معرفی شد. او که بر خلاف سنت و فرهنگ ژاپن که مردم مدرسه را تمام کرده، مشغول به کار می‌شوند و ازدواج می‌کنند، ابتدا ازدواج کرد، مشغول به کار شد و در انتها فارغ‌التحصیل. موراکامی جوان که از کارمندی متنفر بود، از هر کس که به ذهن‌اش می‌رسید پول قرض کرد تا توانست همراه همسرش کافه‌ی کوچکی در حومه‌ی غربی توکیو باز کند و به مشتریان‌اش قهوه و ساندویچ بدهد. گرچه کاری که می‌کردند دوست داشتند اما صاف کردن بدهی‌ها دشوار بود. دهه‌ی بیست زندگی‌اش به بازپرداخت وام و درست کردن کوکتل، ساندویچ و قهوه گذشت. اما وقت آزادش را صرف خواندن می‌کرد. کتاب دلخوشی بزرگی بود. در دهه‌ی سوم زندگی بالاخره نشانه‌های ثبات نمایان شد، اما روز سرنوشت‌ساز فرا رسید و زندگی‌اش تغییر کرد. غرق تماشای مسابقه‌ی بیسبال بود که حس کرد باید بنویسد. چنین بود که پروسه‌ی شش‌ماهه‌ی نگارش به آواز باد گوش بسپار، نخستین اثرش آغاز شد. شب‌ها با وجود خستگی پشت میز آشپزخانه می‌نشست و قصه‌ی یک نسل که رابطه‌های‌شان شکل نمی‌گیرند و از فقدان‌های گوناگون رنج می‌برند را می‌نوشت. نتیجه، اثری جذاب و پر اتفاق بود که اولین بخش از سه‌گانه‌ی مشهور این نویسنده است که به تریلوژی «موش» مشهور است. تکه‌های بعدی این سه‌گانه پین‌بال 1973 و تعقیب گوسفند وحشی نام دارند.
سفارش:0
باقی مانده:2

غريبه

150,000 تومان

در بخشی از کتاب غریبه می‌خوانیم

درِ ماشین محکم بسته می‌شود. ماشین را با نگاهم دنبال می‌کنم که از راه فرعی می‌راند و وارد جاده می‌شود. این بیرون ظلمات است و چشم چشم را نمی‌بیند. صدای جیرجیرک‌ها و موجودات شب‌زی از لای بوته‌های کانولا شنیده می‌شود. نگاهی به دوروبرم می‌اندازم. من این‌جا بزرگ شده‌ام. تمام دنیایم در این‌جا خلاصه می‌شود و هیچ‌وقت کنجکاوی چندانی به دنیای بیرون نداشته‌ام. هرگز فکرش را هم نمی‌کردم که ممکن است روزی سروکارم به دنیاهای ناشناخته بیفتد. به آسمان پُرستاره‌ی بالای سرم نگاه می‌کنم. همان آسمان پُرستاره‌ی همیشگی. تمام عمرم به این آسمان پُرستاره‌ چشم دوخته‌ام. تنها آسمانی که تابه‌حال دیده‌ام. تمام آن ستاره‌ها، ماهواره‌ها، ماه. می‌دانم که ماه بسیار دور است. اما امشب خیلی عجیب به نظر می‌رسد. تابه‌حال هیچ‌وقت به‌اش فکر نکرده بودم، اما اگر من می‌توانم همه‌ی این‌ها تمام ستاره‌ها و ماه را از این‌جا با چشمان خودم ببینم، آیا این خودش مفهوم فاصله را زیر سؤال نمی‌برد؟ به داخل خانه که برمی‌گردم همه‌جا سوت‌وکور است. هِن باید خواب باشد. این کارش کمی عجیب است. یعنی بدون این‌که منتظر بماند تا کمی درباره‌ی آن‌چه رُخ داده گپ بزنیم رفته بالا و خوابیده؟ لابد خیلی خسته است. دلیل دیگری نمی‌تواند داشته باشد. یک ناآشنا با خبرهایی باورنکردنی، بدون اطلاع قبلی، ناگهان دم‌در خانه‌ی ما ظاهر شد. پس درک می‌کنم اگر هِن خسته شده باشد. چراغ اتاق‌نشیمن را خاموش می‌کنم. لیوان خالی آب و بطری آبجو را از روی میز برمی‌دارم و به آشپزخانه می‌برم و روی کابینت کنار سینک می‌گذارم. درِ یخچال را باز می‌کنم، نگاهی به داخلش می‌اندازم، اما چیزی برنمی‌دارم. هوای خنکی که از داخل یخچال بیرون می‌زند احساس خوشایندی دارد. در تاریکی از پله‌ها بالا می‌روم. روی هر پله می‌ایستم و به قاب عکس‌های روی دیوار نگاه می‌کنم. یادم نیست آخرین‌بار کِی این کار را کردم: این‌که روی پله‌ها بایستم و به این عکس‌ها نگاه کنم. به خاطر نبودِ نور مجبورم به دیوار نزدیک‌تر شوم. سه قاب‌ عکس کنار هم از دیوار آویخته شده: یک عکس از من و هِن با همدیگر و دو عکس هم از هر کدام از ما به‌تنهایی.