میهمان شب

35,000 تومان

این مجموعه داستان از ده داستان تشکیل شده است. اغلب داستان‌های این مجموعه در مکزیک می‌گذرد، جایی که نویسنده بیشتر سال‌های زندگی ماجراجویانه و معماگونۀ خود را در آن گذرانده است. ب. تراون، نویسندۀ کمتر شناخته شده در ایران، یکی از خلاق‌ترین و تواناترین راویان قرن بیستم است. او برای خلق داستان‌های این مجموعه از همه چیز الهام گرفته، از مسائل و موضوعات پیش ‌پا افتاده گرفته تا حقایق جاودانه.

در کنار روایت پر کشش و شسته ‌رفتۀ او، آنچه آثارش را برجسته می‌سازد پرداختن به مضامین کرامت انسانی و آزادی‌های فردی در داستان‌هایش است.

بلندترین داستان این مجموعه، یعنی «ماکاریو» به گفتۀ چارلز اچ میلر، «نسخه‌ای مکزیکی از مضمون کهن فاوستی و یکی از شاهکارهای ادبیات آمریکا.»

در انبار موجود نمی باشد

شناسه محصول: 9786220403449 دسته: , برچسب: , , ,
توضیحات

میهمان شب

نویسنده
ب .تراون
مترجم
منیژه عراقی‌زاد
نوبت چاپ ١
تعداد صفحات ٢١٦
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٣٩٩
سال چاپ اول ——
موضوع
——
نوع کاغذ بالکی
وزن ٢١٦ گرم
شابک
9786220403449
توضیحات تکمیلی
وزن 0.216 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “میهمان شب”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

فصل مهاجرت مرده‌ها

170,000 تومان
اتاق سرایداری دیوار به دیوار موتورخانه بود. زمستان­ها خوب بود، اما تابستان­ها می­شد کوره­ی آدم­پزی. یک ساعت هم نمی­شد توش تاب آورد. سرجمع بیست و شش متر مساحت داشت و حمام و توالتش فقط با یک پرده از هال و آشپرخانه سوا می­شد. دیوارها کاغذدیواری بود؛ اما از بس نم موتورخانه را کشیده بود کاغذهاش جابه­جا لک افتاده و ورآمده بود. یک گوشه لحاف و تشک گذاشته بودند و همانجا یک اجاق گاز دو شعله با یک کپسول گاز و این­ورتر یک سینک ظرفشویی زنگارگرفته که نصفش رفته بود توی توالت، طوری که وقت قضای حاجت باید مراقب می­بودی نخورد پس کلّه­ات. پنجره نداشت و تنها راه ورودی هوا تهویه­ی سقفی کوچکی بود که موقع کار کردن صدای ارّه­برقی می­داد و خاموش که بود راه عبور و مرور مورچه و سوسک­ و مارمولک بود.

مارمولکی که ماه را بلعید

5,800 تومان
«مارمولکی که ماه را بلعید» روایتی است طنز که ضمن سرگرم کردن خواننده قصد به چالش کشیدن وقایعی از تاریخ شاهان قاجار و البته پهلوی را دارد. وقایعی که همگان با آن‌ها آشنایی داریم و بارها و بارها در باره‌شان خوانده‌ایم و نوشته‌ایم، اما نویسنده این‌بار به‌گونه‌ای دیگر و از زاویه دیدی متفاوت به آن‌ها نگریسته است. وقایعی مانند قضیه تحریم تنباکو و چگونگی شکل‌گیری آن و تبعاتی که از پی آن آمده، قتل ناصرالدین شاه در حرم شاه‌عبدالعظیم، استنطاق میرزا رضای کرمانی ـ البته این‌بار در داستان قاسم شکری خود ناصرالدین شاه در جلسه بازجویی میرزا حضور دارد ـ جریانات فکری آن دوره مثل فراماسونری، نهضت مشروطه و وقایع ریز و درشتی که با آن‌ها در ارتباط بوده است و دیگر اتفاقاتی از تاریخ فارس که با عنصر تخیل و طنز همراه شده است. راوی داستان، نویسنده دورگه‌ای است فرانسوی ـ اسپانیایی تبار ـ با نام ساختگی «ژان ژاگ ژی گاردیو» که با طنزی منحصر به فرد و نگاهی بی‌طرفانه وقایع مورد بحث را به چالش می‌کشد. البته به گفته راوی، قرن‌ها از وقوع این اتفاقات گذشته و حالا این روح اوست که در دنیای پس از مرگ روایتگر داستانی است که سلسله‌وار تا ابدالاباد تکرار می‌شود. «قاسم شکری» پیش از این کتاب «بوی خوش تاریکی» را نوشته که برنده جایزه کتاب‌های متفاوت «واو» در سال ١٣٨٧ شده است.

دزد

150,000 تومان
در کتاب دزد، سارق گمنامی که جیب‌بُر تمام عیاری است و به خاطر این مهارت استادانه در ربودن وسایل افراد خاص محکوم به همکاری می‌شود. آن هم همکاری با «کیزاکی» یکی از سردسته‌های باندهای مافیایی و گانگستری که برنامه‌های کلان آنها دستکاری و دخالت در سیاست است. این دزد راهی برای فرار ندارد، نه از دست کیزاکی و آدم‌هایش و نه از دست گذشته و خاطراتش با دو نفر از دوستانش: «حتماً همین طوره. من جیب‌بُر خوبی نیستم. دوران دبیرستان کارم اساساً جنس بلند کردن از مغازه بود. بعضی وقت‌ها برای تفریح جیب‌بُری هم می‌کردم. مثل تو یا «ایشیکاوا» این کاره نیستم. تو بلند می‌کنی، می‌دی به اون، اون هم کیف پول رو خالی می‌کنه و بعد تو دوباره می‌ذاریش توی جیب صاحبش. تازه اون فقط دو سوم سهم می‌بره. نمی‌شد فهمید که چه اتفاقی افتاده، حتی اگه هم کسی می‌فهمید، باز نمی‌شد گزارش داد.» در داستان دزد، روابط انسانی بسار کم و محدودی تجربه می‌شود. وابستگی‌ها و دلبستگی‌هایی برای شخصیت اصلی داستان به‌وجود می‌آید که سرنوشت او را رقم می‌زند. او با پسربچه‌ای دوست می‌شود که همواره او را یاد خودش می‌اندازد. تلاش می‌کند آینده پسرک را بهتر کند و همین دوستی بر آینده خودش هم تأثیر می‌گذارد: «وقتی از مغازه بیرون آمدم، ابرهای بزرگ و حجیم بالای سرم به حالت معلق در آمده بودند. احساس کردم که قطره‌های بی‌شمار باران مرا در خود خواهند پوشاند. ضربان قلبم تندتر شد و انگشتانم را در جیبم باز و بسته کردم.» «فومی نوری ناکامورا» نویسنده ژاپنی، در سال ۲۰۱۰ جایزه ادبی ژاپن را برای کتاب دزد دریافت کرد.
فومی نوری ناکامورا، زاده ی ۲ سپتامبر ۱۹۷۷، نویسنده و مولف ژاپنی است. ناکامورا با بردن جایزه ی کنزابورو اوئه در سال ۲۰۱۰، به خاطر رمان دزد در سطح بین المللی به شهرت رسید. ترجمه ی انگلیسی این اثر، تحسین منتقدین و مخاطبین را به شکل گسترده ای به همراه داشت.

هیتلر را من کشتم

7,000 تومان
سرنوشت دیکتاتور آلمان همواره یکی از مرموزترین داستان‌های تاریخ بوده است و فرضیه‌ها و مستندهای زیادی در مورد او و روزهای پایانی جنگ جهانی دوم ساخته و پرداخته شده است. پیرمردی به نام صادق نورچیان در آخرین روزهای عمر خود به نوه روزنامه‌نگارش، حمید، راز بزرگی را می‌نمایاند. حمید در پی کشف این راز به دید جدیدی از زندگی و آینده‌اش می‌رسد. هیتلر را من کشتم داستانی معمایی درباره این احتمال است که روس‌ها پیشوای آلمان نازی را در روزهای پایانی جنگ به ایران منتقل کردند و به صورت مخفیانه در شمال ایران نگهداری می‌شد. و داستان براساس نقب در خاطرات گذشته افراد دخیل در این راز پیش می‌رود. این کتاب اولین رمان هادی معیری‌نژاد است که از اواسط دهه هفتاد شمسی به نوشتن شعر، داستان، نقد هنری و مقالات اجتماعی مشغول است. اما تاکنون اثری منتشر نکرده است. او مدرک کارشناسی ارشد جامعه‌شناسی دارد و عضو انجمن منتقدان سینمای ایران است و در حال حاضر به کار روزنامه‌نگاری اشتغال دارد. در قسمتی از کتاب می‌خوانیم: با خنده گفت: «نه پدرسوخته! ضرر نداره. این راز رو باید بری کشف کنی، من فقط اولش رو بهت می‌گم. فقط باید قول بدی تا وقتی من زنده‌م هیچی نگی، بعدش هر کاری خواستی با این راز بکن. فقط مواظب باش هدرش ندی.» گفتم: «نه مطمئن باشید بابا.» بعد چشمکی زدم و گفتم: «حالا چی هست این راز؟ لااقل تیترشو بگین. با شاهپور غلامرضا دعواتون شده زدینش؟» گفت: «نه برو بالاتر.» به شوخی گفتم: «با اشرف پهلوی سَروسِر داشتین؟» گفت: «نه برو بالاتر.» گفتم: «کتاب خاطرات سِری اعلیحضرت پیش شماست؟» گفت: «نه برو بالاتر.» بعد اشاره کرد که گوشمو بیارم جلو. گوشم رو بردم جلو، خیلی جدی گفت: «به کسی نگو، اما هیتلر رو من کشتم.»

تناردیه را من کشتم

110,000 تومان

زنانگی مرز باریك و ناپیدایی است كه تا زن نباشی و خودت را درون آن محصور نبینی حسش نمی‌كنی. آن‌قدر ناپیداست كه گاهی ناخواسته از آن رد می‌شوی،‌ بی‌اعتنا به بهایی كه باید بابتش بپردازی، هرآنچه داری،‌ شاید همۀ زندگی‌ات را.

در كتاب تناردیه را من كشتم اثر عترت اسماعیلی، كه به تازگی روانه بازار شده، زن‌ها هركدام در مقطعی از زندگی‌شان خواسته‌اند یا مجبور شده‌اند از دایرۀ امن خود بیرون بیایند، تا از مرزی كه آن‌ها را از دنیای اطرافشان جدا كرده است رد شوند. روایت همۀ این گذرها در همۀ داستان‌ها در دنیای واقعی رخ نمی‌دهد،‌ و هستند زن‌هایی كه فقط در رؤیاهایشان همان می‌شوند كه می‌خواهند.

فضای متفاوت هركدام از قصه‌ها نشان می‌دهد نویسنده قصد دارد ما را با دنیایی چند بعدی آشنا كند، كه در هر بعد از آن زن‌ها بابت از مرز گذشتنشان بهای خاص خود را می‌پردازند.

در باب‌ ادبیات‌

130,000 تومان
چرا باید ادبیات‌ خواند؟ چگونه‌ باید ادبیات‌ خواند؟ این‌ها بخشی‌ از سؤالاتی‌ است‌ که‌ جی‌ ـ هیلیس‌ میلر در این‌ کتاب‌ زیبا و پرشور به‌ آن‌ها پاسخ‌ می‌دهد. وی‌ ابتدامی‌پرسد ادبیات‌ چیست‌ و پاسخ‌ این‌ سؤال‌ را در توانایی‌ ادبیات‌ برای‌ خلق‌ دنیایی‌ تخیلی‌ با واژه‌ها جستجو می‌کند. در باب‌ ادبیات‌ همچنین‌ سؤال‌های‌ حیاتی‌ای‌ را مطرح‌ می‌کند: چرا امروزه‌ باید ادبیات‌ بخوانیم‌ و چرا ادبیات‌ چنین‌ نفوذی‌ بر ما دارد؟ میلر به‌ افلاطون‌ و ارسطو و کتاب‌ مقدس‌ اشاره‌ می‌کند و می‌گوید ما باید ادبیات‌ بخوانیم‌، چون‌ خلق‌ عوالم‌ تخیلی‌ و داستان‌گویی‌ بخشی‌ vنیاز اساسی‌ بشر است‌.
سفارش:0
باقی مانده:1