می بینم بزرگ می شم جلد 5، حیوانات

3,000 تومان

فقط 2 عدد در انبار موجود است

توضیحات

می بینم بزرگ می شم جلد 5

نویسنده
راضيه خوئيني
مترجم
——-
نوبت چاپ ——-
تعداد صفحات 20
نوع جلد
قطع
خشتي
سال نشر 1395
سال چاپ اول 1395
موضوع
علمی اموزشی
نوع کاغذ ——-
وزن 500 گرم
شابک
9786002517340

 

توضیحات تکمیلی
ابعاد 16 × 16 × 0.2 سانتیمتر
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “می بینم بزرگ می شم جلد 5، حیوانات”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

تاریخ ملل

350,000 تومان
چگونه هویت ملت‌ها شکل گرفت؟ تاریخ ساخته و پرداخته دولت‌ها نیست، بلکه حضوری فراگیر دارد. حضور تاریخ را می‌توان در شهرهایی که زندگی می‌کنیم و در چشم‌اندازهایی که سیر می‌کنیم به وضوح مشاهده کنیم. مردم در خانه با داستان‌هایی که اعضای خانواده نقل می‌کنند و از طریق رسانه‌ها، قصه‌های عامیانه و تلویزیون، از تندیس‌های خیابانی و یادمان‌های جنگ از آثار برجسته معماری و از موزه‌ها و نگارخانه‌ها با تاریخ خودشان آشنا می‌شوند. تاریخی که آبشخورش چنین منابعی است به ندرت مورد چون و چرا قرار می‌گیرد و گاهی در همین حد پذیرفته می‌شود. البته این‌گونه تاریخ با تاریخی که در دانشکده‌های غربی مورد کندوکاو قرار می‌گیرد بسیار متفاوت است. در آن‌جا ذهن آزاداندیش، آموزه‌های پذیرفته شده را مورد تردید قرار می‌دهد، در اصالت منابع چون و چرا می‌کند، دانسته‌ها را در متن و بستری گسترده به کار می‌گیرد و در پی تفسیر و برداشتی تازه بر می‌آید. تاریخ «آکادمیک» جهان بارها و بارها نوشته شده است، به ویژه در پنجاه سال اخیر که پیدایش اقتصاد جهانی و درگیری‌های ایدئولوژیک پی‌کاوی تاریخ یگانه جهان را به تلاش واقع‌نگرانه تبدیل کرده است. کتاب حاضر به نوعی بازتاب‌دهنده دلمشغولی‌های زمان کنونی است. نمی‌توان آن را تاریخ جهان نامید، بلکه گزیده‌ای است از تاریخ ملل با این هدف که کندوکاوی از دریافت همگانی از تاریخ در گوشه و کنار دنیا و از تاریخ دانان برجسته ارائه دهد.

کتاب زمین و انقلاب در ایران 1340 – 1360

200,000 تومان
معرفی کتاب زمین و انقلاب در ایران 1340 - 1360 اصلاحات ارضی ایران که توسط دولت شاه بین سالهای 1962 و 1971 انجام شد، یکی از بلندپروازانه ترین اقدامات در تاریخ مدرن خاورمیانه بود. با این حال، کمتر از موفقیت آماری آشکارش، دستاوردهای واقعی برنامه، از نظر منافع مثبت برای دهقانان، ناچیز بود. بعدها، نارضایتی گسترده هزاران روستای ایرانی منجر به سقوط شاه شد. تحلیل اریک هوگلند در اولین مطالعه ی عمده در مورد تأثیرات این برنامه ی کاملا تبلیغاتی نشان می دهد که انگیزه های اصلی در پس اصلاحات ارضی سیاسی بوده است. دولت مرکزی در تلاش برای جانشینی اقتدار تقریبا مطلق طبقه مالک بر روستاها، امیدوار بود که اختیارات خود را در سراسر روستاهای ایران گسترش دهد. در حالی که حکومت پهلوی به این هدف دست یافت، ناکامی آن در اجرای اصلاحات ساختاری موثر، یک مسئولیت بلندمدت بود. هوگلند که در سراسر دهه 1970 در روستاهای ایران تحقیقات میدانی انجام داد و شاهد وقوع انقلاب از یک روستای کوچک بود، شرح دقیقی از توسعه ی اصلاحات ارضی و تأثیرات آن بر گروه های اصلی درگیر ارائه می دهد: مالکان، دهقانان، مقامات محلی، بازرگانان، و دلالان. او نشان می دهد که چگونه ادامه ی فقر در روستاها باعث مهاجرت هزاران دهقان به شهرها شد و در نتیجه کمبود شدید کارگران کشاورزی و عرضه بیش از حد نیروی کار غیر ماهر شهری به وجود آمد. هنگامی که حکومت شاه در سال 1978 با مخالفان توده‌ای در شهرها مواجه شد، نه تنها جمعیت روستایی سرخورده از رژیم حمایت نکردند، بلکه هزاران روستایی در تظاهراتی شرکت کردند که فروپاشی سلطنت را تسریع کرد.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

کتاب خشم و هیاهو

425,000 تومان
معرفی کتاب خشم و هیاهو خشم و هیاهو، چهارمین کتاب ویلیام فاکنر و اولین شاهکار ادبی اوست. این رمان، اثر موردعلاقه ی خود نویسنده نیز بوده و فاکنر آن را «درخشان ترین شکست» خود توصیف کرده است. رمان با پیگیری داستان افول خانواده ی کومپسون، به چهار بخش تقسیم شده و هر بخش، توسط راوی جداگانه ای روایت می شود. بخش اول توسط فردی عقب افتاده به نام بنجی کومپسون روایت شده و اولین اتفاقات رمان را با فلاش بک برای مخاطب بازگو می کند. بنجی که از بهره ی هوشی بالایی برخوردار نیست، یادآور اثر تراژیک شکسپیر، مکبث است. او زبان ساده ای دارد و خیلی کوتاه و سرراست صحبت می کند. بخش دوم، از دید کوئنتین کومپسون تعریف می شود. داستان این بخش، حدود هجده سال قبل از وقایع بخش اول اتفاق افتاده و بنابراین، از ساختار خطی پیشروی داستان رمان تبعیت نمی کند. بخش سوم توسط سومین برادر کومپسون ها، جیسون روایت شده و در روز جمعه ی قبل از عید پاک می گذرد. جیسون برخلاف برادرانش، بسیار بیشتر بر روی زمان حال تمرکز دارد و از فلاش بک های کمتری استفاده می کند؛ گرچه او هم اغلب به اتفاقاتی در گذشته اشاره دارد. بخش چهارم و پایانی کتاب، توسط راوی دانای کل روایت شده و به خاطر نقش عمده ی شخصیتی به نام دیلسی، گاهی اوقات با عنوان بخش دیلسی از آن یاد می شود؛ اما او تنها نقش آفرین این بخش نیست و شخصیت های دیگری نیز، داستان خود را در این قسمت به پیش می برند.

مشکلات روانی انسان مدرن (یونگ)

قیمت اصلی: 144,500 تومان بود.قیمت فعلی: 95,000 تومان.
انسان مدرن و امروزی کسی است که به تازگی پا به عرصه‌ی حیات گذاشته است و به تبع آن مشکلاتش نیز جدید محسوب می‌شود و با ساختار گذشته نمی‌توان از چنین شخصی انتظار داشت زندگی خود را پیش ببرد و مشکلاتش را حل کند. با این اوصاف، کتاب «مشکلات روانی انسان مدرن» به موضوعاتی می‌پردازد که شاید به کلی متفاوت از تفکر گذشته باشد؛ چرا که انسانِ عصرِ حاضر با گذشتگان خود تفاوت بسیاری دارد و مانند انسان‌های بدوی فکر نمی‌کند. انسان مدرن نیازمند بالاترین سطح از خودآگاهی است و باید در این زمینه بسیار پرتوان و قدرتمند عمل کند. انسان امروزی، مشکلاتِ روانیِ خاصِ خود را دارد و پیچیدگیِ زندگیِ عصرِ حاضر، او را سخت به خود مشغول کرده است. بر این اساس، «کارل گوستاو یونگ» در کتاب «مشکلات روانی انسان مدرن» به کند و کاو در خصوص مشکلات روحی و روانیِ مردمانِ دنیای امروز می‌پردازد. این نویسنده، تنها کسی را به صورت کامل، امروزی می‌داند که آگاهیِ کامل، نسبت به هویت خود به عنوان یک موجود انسانی دارد و چنین فردی منزوی به شمار می‌آید و درک وی بسیار دشوار است. یونگ به دلیل همین دشواری، قضاوت درباره‌ی کتاب «مشکلات روانی انسان مدرن» را به تاریخ واگذار می‌کند.

پادشاه فراری (سه گانه صعود.2)

18,000 تومان
در سرزمینی دور، جنگ داخلی در حال شعله‌ور شدن است. اشرافزاده‌ای به نام «کانِر» برای متحد کردن مردم جدا شده از قلمروی پادشاهی، نقشه زیرکانه‌ای می‌کشد تا فرد دیگری را برای پسر گمشده پادشاه پیدا کند و او را بر تخت سلطنت بنشاند. برای به دست آوردن این نقش چهار یتیم مجبور می‌شوند با یکدیگر رقابت کنند. یکی از آن‌ها پسر سرکش و باهوشی است به نام «سیج». او می‌داند که انگیزه‌های «کانِر» مشکوک است، با این حال، زندگی او بر لبۀ پرتگاه قرار دارد. «سیج» باید انتخاب شود تا نقش شاهزاده را بازی کند یا منتظر  مرگش باشد. رقیب‌های او هم برای برنده شدن در این رقابت نفسگیر، نقشه‌های خودشان را طراحی کرده‌اند و منتظرند به نحو ماهرانه‌ای آن را اجرا کنند. به همین خاطر «سیج» نباید به کسی اعتماد کند و باید نقشه‌هایش را پنهان نگه دارد. هنگامی که «سیج» از یتیم‌خانۀ درب و داغون خود به کاخ مجلل «کانِر» می‌آید، این فریب لایه لایه خود را نشان می‌دهد و در نهایت، حقیقتی آشکار می‌شود که بسیار خطرناک‌تر از تمام دروغ‌هاست:«اگر مجبور بودم یک بار دیگر زندگی کنم، هرگز این زندگی را انتخاب نمی‌کردم. اما باید بگویم اصلاً مطمئن نیستم که انتخاب دیگری داشته‌ام. این‌ها فکرهایی بود که از ذهنم می‌گذشت، درست هنگامی که با گوشت کبابی در زیر بغلم در حال فرار از بازار بودم.» سه‌گانه صعود داستان مهیج و جذاب پادشاهی است که برای حفظ بقای سلطنت ناگزیر می‌شود تاج و تختش را رها کند. آیا او دوباره به سرزمینش باز خواهد گشت؟