ناتورالیسم (طبیعتگرایی)
50,000 تومان
ناتوراليسم اگرچه گرايشي افراطي به شمار ميآيد و شكل كامل و ناب آن هيچگاه تحقق نيافت، جنبشي پراهميت و پر تاثير بود كه موضوعها و شيوههاي تازهاي را در ادبيات مطرح كرد و آزمود. ناتوراليسم آثار قوي و محكم بسياري پديد آورد، رمانهايي برجسته و نمايشنامههايي درخشان كه برخي را به حق ميتوان از بزرگترين آثار هنري تاريخ شمرد. در اين كتاب پس از بحثي درباره مفهوم و معناي ناتوراليسم و تعريفهاي مختلفي كه از آن شده، به بررسي و چگونگي پيدايش آن و ريشههايش در پيشرفتهاي علمي مقدم بر آن پرداخته و سپس تاريخچهاي از سير تحول آن در كشورهاي مختلف ارائه ميشود.
فقط 1 عدد در انبار موجود است
ناتورالیسم (طبیعتگرایی)
نویسنده | لیلیان فورست – پیتر اسکرین |
مترجم | حسن افشار |
نوبت چاپ | 5 |
تعداد صفحات | 96 |
قطع و نوع جلد | رقعی شومیز |
سال انتشار | 1388 |
شابک | 9789643052089 |
وزن | 0.125 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Ali
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
شخصیت معاصر … فیدل کاسترو
کتاب روان شناسی عمومی
طرحوارههای شناختی و باورهای بنیادین
رویکردهای شناختی نوین، آسیبشناسی روانی را فراتر از شناختهای سطحی و افکار خودآیند بررسی کرده و به ریشههای عمیقتر شناختی یا همان طرحوارههای شناختی و باورهای بنیادین میپردازند. اگر درمانگری بخواهد از تسکین علایم حاد بیماری روانی پا را فراتر بگذارد باید به عملکرد فرد پیش از آغاز اختلال و پس از فروکشی مرحلۀ حاد توجه کند. یافتههای پژوهشی نشان میدهد طرحوارههای شناختی نقش مهمی در ایجاد و تداوم اختلالهای روانشناختی و نیز در عود یا بازگشت دورههای بعدی اختلال بازی میکنند.
کتاب ایل سنجابی و مجاهدت ملی ایران
کتاب پری دریایی و 28 داستان دیگیر
ما اينجا داريم مي ميريم
جملاتی از کتاب ما اینجا داریم میمیریم
خوشبختیها را گم کردهایم، همهشان گم شدهاند. دستمان خالی است دیگر هیچ نوری توی دستهامان نیست.
گاهی همین قدر که بنشینم و ده دقیقه توی حال خودم باشم و کارگرهای ساختمان روبرو تیرآهن خالی نکنند و دلم برای چیزی شور نزند و تسمه کولر پاره نشود به گمانم خوشبختم.
خوبی تهران همین است که همهچیز گم میشود توی های و هوی شهر.
طلاپری میداند که هر ستاره مال کدام آدمیزاد است و حال میبینیم که آدمیزادها همیشه با جام چای کنار پنجره میایستند و هیچوقت پریهای جنگل را صدا نمیزنند. آدمیزادها عاشق آسمان هستند و مدام دنبال ستارههایشان میگردند.
مادرش همیشه میگفت هیچ کار خدا بیحکمت نیست. بعد هم غشغش میخندید که یک خدایا شکر بگو و خودت را راحت کن. تا آن سر دنیا هم که بدوی نمیفهمی چرا بلاهای ریز و درشت سر آدم میآید.
آدمیزادها هیچوقت صدایی را که نمیبینند، نمیشنوند. حتی گاهی خوشبختیهای کوچکشان را هم نمیبینند.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.