

ناخدای هفت دریا 2/ ناخدا باراکودا، آخر دنیا
34,000 تومان
ناخدای هفت دریا ۲ | ناخدا باراکودا، آخر دنیا
ناخدای هفت دریا ۲ | ناخدا باراکودا، آخر دنیا
این کتاب از بخش های مختلفی تشکیل شده و توسط انتشارات هوپا به چاپ رسیده است.
از من میشنوید، بهترین روش روبهروشدن با موقعیتهای سخت این است که نقشهای بکشید و هر اتفاقی هم که بیفتد، آن را دنبال کنید. این کار آرامتان میکند و کاری برای انجامدادن پیش پایتان میگذارد.
چون قبلاً بهتان گفتهام، دیگر نمیگویم که من دروغ نمیگویم و نترسیده بودم.
ترسیده بودمها؛ ولی ترس مثل سگِ پشتِ حصار است: هرچقدر بیشتر محلش بگذاری، بیشتر برایت واقواق میکند. باید دندانهایت را به هم فشار بدهی و با چیزی که سر راهت سبز میشود، روبهرو شوی. اگر شجاع نیستی، جوری رفتار کن که انگار هستی. خواه…
فقط 1 عدد در انبار موجود است
ناخدای هفت دریا 2/ ناخدا باراکودا، آخر دنیا
نویسنده |
یانوس کامپوس
|
مترجم |
سعید متین
|
نوبت چاپ | — |
تعداد صفحات | 260 |
نوع جلد | —- |
قطع | — |
سال نشر | — |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
کودک و نوجوان
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 0 گرم |
شابک |
9786008869740
|
وزن | 0.5 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
تاریخ و تمدن مغرب3
روش شناسی مطالعات برنامه درسی
طنين مسي
چند روایت معتبر
- چند روایت معتبر درباره عشق: یک معلم فیزیک که عاشق شاگرد خود می شود.
- چند روایت معتبر درباره زندگی: کسری که همراه سایه زندگی می کند و به مهتاب فکر می کند.
- چند روایت معتبر درباره مرگ: بخش هایی از زندگی افراد مختلف، خودکشی، عروسی و مرگ.
- مصائب چند چاه عمیق: بخش هایی مختلف از زندگی.
- در چشم هات شنا می کنم و در دست هات می میرم: ماجرای یک شاعر که عشق او به تنفر تبدیل می شود.
- کیفیت تکوین فعل خداوند: سه زوج جوان که یکی از آن ها دچار حادثه ای شده و ناخودآگاه صدایی را می شنود.
- کشتار: داستان یوسف و مونس که عاشق می شوند و با نامه با هم در ارتباط هستند.
قلب نارنجي فرشته
در بخشی از کتاب قلب نارنجی فرشته میخوانیم
بگم غلط کردم خوبه؟ بیفتم به دست و پات راضی میشی؟ جان جاوید برو اون سوزن و دواتت رو بیار نوکرتم. حالا شنبه ای داغ بودم یه حرفی زدم.
تو هم بد زدی توپرم. به زبون خوش میگفتی کمی شه، نه این که های وهوی راه بندازی تو این اوضاع قاراشمیش. نگاه کن، هنوز جای پنج تا انگشتت رو صورتمه.
خدا هیچ بنده ای رو ناامید نکنه. تو این یه هفته، هر غلطی که فکرش رو بکنی کردم. یکی گفت بسوزونش و خلاص. دوشنبه بود انگار. رفتم سنگکی سر چهارراه سوسکی، پشت همون جا که بساط میکردم. تازه تنور ظهرش رو روشن کرده بود و داشت خمیر میزد.
سر حرف رو با شاطر وا کردم که آره، من چنین خبطی کردم و حالا این دختره بونه کرده قبل بعله باید پاکش کنی وگرنه عیسی به دین خود، موسی به دین خود. نونواهه هم بعض خودت نباشه، آدم اهل دليه، فقط تخم نداره. فکر می کنه همه دزدن. اون روز نشست به حرف زدن.
هی چایی ریخت و از عشق و عاشقی هاش گفت. می گفت این رو ول کرده یکی بهتر پیدا شده، اون یکی رو ول کرده یکی از اون بهتر.
میگفت همهی زندگیش عاشق بوده، ولی عاشق آدمهای جورواجور. به من هم گفت ولش کن بابا، چیزی که زیاده زن.
زرشک! انگار حرف دیروز و امروزه. آدم به یه مرغ عشق مفنگی دل میبنده، اکرم که دیگه اکرمه. مرغ عشقه هم مُرد ها. این آخریها خیلی خماری کشید.
چه قدر باید تریاک میمالیدم سرانگشت هام تا به فال از توی جعبه بکشه بیرون، بدم دست مشتری. یه طورهایی هم خل وضع شده بود. دیده بود خاطر اکرم رو میخوام، حسودی میکرد. غصهی اون هم داشتم شنبهای که اون حرف رو بهت زدم.
شبش رفته بودم خونه، دیدم کف قفس افتاده، پاهاش هوا. هرچی نچ نچ و سوت سوت کردم براش، انگارنه انگار. تا اون شب من واسه هیچ احدالناسی گریه نکرده بودم، حتا ننه و آقام.
ولی مرغ عشقه مونسم بود. به حرفهایی به ش زده بودم که به سنگ میگفتی، آب میشد. نشستم و یه دل سیر زار زدم.
تاکسیسواری
معرفی کتاب تاکسی سواری
سروش صحت تجربیاتش را از برخوردهای مختلفی که با رانندگان و مسافران تاکسی داشته، در کتاب تاکسی سواری در قالب 121 داستانک نگاشته است. این داستانها ازآنجاکه شخصیتهای بسیار متنوعی را در بر میگیرند و بر اساس واقعیت پیریزی شدهاند، موضوعات مختلفی اعماز زلزله، دعواهای زناشویی، خودکشی، عشق و... دارند. این موضوعات گاه در موقعیتهای طنز و گاه کاملاً غمانگیز روایت میشوند.دربارهی کتاب تاکسیسواری
همهی ما تجربهی سوار شدن در تاکسی و شنیدن روایتها و قصههای متنوع و بامزه را از جانب راننده و مسافران داریم. این تجربه وقتی به نویسندگان و یا کارگردانان میرسد، کمی متفاوت میشود؛ چراکه آنها با زاویه دیدی که دارند از یک روایت ساده یک قصه یا درام میسازند. بسیار پیش آمده که نویسنده یا کارگردانی داستانش را از همین رویدادهای عادی پیرامونش وام گرفته. در این موارد خوب گوش کردن و با دقت دیدن جهان اطراف میتواند ویژگی مثبتی باشد که یک فرد را از دیگری متمایز میکند. سروش صحت (Soroush Sehhat) برای مدتی تجربیات خود را از تاکسیسواریهایش در صفحهی اینستاگرامش به اشتراک میگذاشت. اینها داستانکهایی بودند که گاه حتی نقطهی اوجی نداشتند. اما وجود یک نکتهی جالب، یک شوک و یک لحظهی منحصربهفرد الزامی است تا یک روایت یا خاطره شنیدنی شود. او حالا این نوشتههای پراکنده را در کتاب تاکسیسواری جمعآوری کرده و گوشهای از زندگیِ هرروزهاش را به مخاطب مینمایاند.محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-روشنگری
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-فلسفۀ تکنولوژی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-عشق
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-سعادت
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-بدنآگاهی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-عقل به روایت کانت
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-فلسفۀ اخلاق کانت
دانشنامه فلسفه استنفورد 3: شاخهها و مکتبها
نویسنده | استنفورد |
مترجم | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٢ |
تعداد صفحات | ٧٣٥ |
سال نشر | ١٤٠١ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
قطع | رقعی |
وزن | ٨٩٧ |
شابک | ٦ -٣٩٠-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.