نخستین کتاب بزرگ من جلد 3، وسایل حمل و نقل

30,000 تومان

کتاب نخستین کتاب بزرگ من(2)میوه ها و سبزیجات،کتابیست برای آشنایی با میوه ها و سبزی ها به همراه تصاویر و آموزش فارسی و معادل انگلیسی آنهاست.این کتاب توسط انتشارات قدیانی منتشر و به بازار عرضه شده است و…

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات
نخستین کتاب بزرگ من جلد 3
نویسنده
——-
مترجم
زهرا خوئینی
نوبت چاپ ——-
تعداد صفحات 32
نوع جلد سخت
قطع رحلی
سال انتشار 1393
سال چاپ اول 1393
موضوع
علمی آموزشی
نوع کاغذ ——-
وزن گرم
شابک 9786002512901

 

حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
ابعاد 29 × 43 × 1 سانتیمتر
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “نخستین کتاب بزرگ من جلد 3، وسایل حمل و نقل”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

آموزش درمان شناختی- رفتاری

230,000 تومان

این کتاب، پیش نیاز کاربرد شناخت درمانی در حل و فصل مشکلات مرضی است. شیوه نگارش دقیق و مثال های بالینی آن، به خواننده کمک می کند تا بتواند مشکلات بیماران را فرمول بندی کند. علاوه بر این، کتاب حاضر، همه مهارت های لازم برای تبدیل شدن به شناخت درمانگر صاحب صلاحیت را فراهم می سازد. ویدیویی که به همراه کتاب است به خوبی می تواند ویژگی های اساسی درمان شناختی- رفتاری را به نمایش بگذارد. بنابراین، درمانگران می توانند با مطالعه این کتاب و با تماشای ویدیوها و انجام تمرین ها توان مندی و قابلیت های خود را در شناخت درمانی ارتقا ببخشند. پروفسور ارون بک استاد روان پزشکی، فیلادلفیا، دانشگاه پنسیلوانیا

سفارش:0
باقی مانده:2

کتاب دیوان عبدالرزاق اصفهانی

125,000 تومان
معرفی کتاب دیوان عبدالرزاق اصفهانی اصفهان در طول قرون متمادی یکی از کانونهای داغ ادب پارسی بود و گویندگان و نویسندگان خوش نامی از آن خطه ظهور کرده اند ؛ یکی از گویندگان پر آوازه ی آن دیار استاد جمال الدین محمد ابن عبدالرزاق اصفهانی است که از قصیده پردازان قرن ششم محسوب می شود. دیوان وی سفره ی رنگارنگی را می ماند که از انواع خوردنی ها می . . .

ریاضیات پایه برای علوم اجتماعی

58,000 تومان
ریاضیات پایه برای علوم اجتماعی نویسنده دکتر کریم منصورفر مترجم ———- نوبت چاپ 10 تعداد صفحات 372 نوع جلد شومیز

کتاب بهترین داستان های کوتاه (همینگوی)

295,000 تومان
معرفی کتاب بهترین داستان های کوتاه (همینگوی) این مجموعه شامل بهترین داستان های کوتاه ارنست همینوی است. نویسنده ای که شیوه صریح و موجز او در داستان نویسی و در دوره خود بسیاری از جوانان داستان نویس را مجذوب خود کرد. این مجموعه از مجموعه چهارجلدی بهترین داستان های کوتاه نشر نگاه به انتخاب و ترجمه احمد گلشیری است که سه جلد دیگر مجموعه داستان های کوتاه جیمز جویس،مارکز و آنتوان چخوف را شامل میشود. «همینگ وی» نویسنده ای ست که تقریبن همه ی داستان های اش به طرز مشخصی از تجربیات و علایق شخصی خود او مایه گرفته اند؛ شاید یکی از رموز موفقیت اش هم هم این باشد: او از چیزهایی می نویسد که با پوست و استخوان تجربه شان کرده و به هم این علت، شناخت کافی و وافی از آن ها دارد. ناآشنایی با بیوگرافی و زنده گی پرفراز و نشیب همینگ وی، چیزی از جذابیت داستان های او کم نمی کند اما به یقین، شناخت آن بر لذت مطالعه ی داستان های او می افزاید و ای بسا برای دریافت گوشه و کنایه های نهفته در زیرلایه ی بعضی از نوشته های اش نیز شرط لازم باشد.  

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

شخصیت باستان … توسیدید

2,800 تومان
« توسیدید » یکی از مشهورترین مورخان جهان است که متأسفانه از زندگی خصوصی او اطلاع زیادی در دست نیست . پرورش یافتن وی در یکی از خانواده‌های ثروتمند یونان باستان سبب شد آینده‌ای نویدبخش در انتظارش باشد . پیوند او با خانواده‌های سرشناس سبب شد به مقام رفیع سرداری در آتن دست یابد . شکست در جنگ با سپاه اسپارت دگرگونی تلخی در زندگی‌اش رقم زد و پس از آن مجبور شد آتن را ترک کند . توسیدید از این موقعیت برای مصاحبه با سربازان هر دو طرف جنگ آتن و اسپارت و نوشتن جزئیات دقیق نبردها بهره گرفت . از خودگذشتگی این مورخ در ثبت دقیق وقایع « جنگ پلوپونزی » برای همیشه شیوه تاریخنگاری را تغییر داد . او نخستین کسی بود که روایت‌ها را همان‌گونه که اتفاق افتاده بودند ، ثبت کرد . کار توسیدید فقط گزارش نبردها نبود . او ضمن تحلیل رویدادهای گذشته برای تأثیرشان بر دوره خود به جستجو درباره علل جنگ‌ها پرداخت .