
نخستین کتاب بزرگ من جلد 4، اعداد و شمارش
30,000 تومان

نخستین کتاب بزرگ من جلد 6، واژه نامه تصویری
30,000 تومان
“اسطوره های بین النهرینی” به سبد شما افزوده شد. مشاهده سبد خرید


نخستین کتاب بزرگ من جلد 5، رنگ ها و شکل ها
30,000 تومان
کتاب نخستین کتاب بزرگ من(2)میوه ها و سبزیجات،کتابیست برای آشنایی با میوه ها و سبزی ها به همراه تصاویر و آموزش فارسی و معادل انگلیسی آنهاست.این کتاب توسط انتشارات قدیانی منتشر و به بازار عرضه شده است و…
در انبار موجود نمی باشد
شناسه محصول:
9786002512925
دسته: انتشارات قدیانی, کتاب, کودک و نوجوان
برچسب: علمی اموزشی, کودک و نوجوان, نخستین کتاب بزرگ من جلد 5، رنگ ها و شکل ها
توضیحات
نخستین کتاب بزرگ من جلد 5
نویسنده |
——-
|
مترجم |
زهرا خوئینی
|
نوبت چاپ | ——- |
تعداد صفحات | 32 |
نوع جلد | سخت |
قطع | رحلی |
سال انتشار | 1393 |
سال چاپ اول | 1393 |
موضوع |
علمی آموزشی
|
نوع کاغذ | ——- |
وزن | گرم |
شابک | 9786002512925 |
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
ابعاد | 29 × 43 × 1 سانتیمتر |
---|
نظرات (0)
اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “نخستین کتاب بزرگ من جلد 5، رنگ ها و شکل ها” لغو پاسخ
اطلاعات فروشنده
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Ali
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر
کتاب در انتظار گودو
110,000 تومان
معرفی کتاب در انتظار گودو
در انتظار گودو، یکی از مهم ترین نمایشنامه های قرن بیستم، اولین نمایشنامه ی حرفه ای ساموئل بکت به حساب می آید. این اثر برای اولین بار در سال 1953 در سالنی کوچک به نام «دو بابیلون» به نمایش درآمد و از همان زمان، به یکی از اصلی ترین سنگ بناهای تئاتر قرن بیستم تبدیل شد.
داستان، حول محور دو مرد ظاهرا بی خانمان می گردد که منتظر چیز یا شخصی به نام گودو هستند. ولادیمیر و استراگون در کنار درختی در جاده ای بی آب و علف به انتظار نشسته اند و در نمایشی حضور دارند که حول محور ذهن و هوشیاری خودشان می چرخد.
نتیجه ی این شرایط، بازی کلامی خنده داری درباره ی شعر و شاعری، رویاپردازی و معناباختگی است. این بازی کلامی، به عنوان تمامی تلاش های مذبوحانه ی بشر برای یافتن معنا در زندگی تفسیر شده است.
زبان و نثر بکت در ارائه ی مینیمالیسم روشن گرانه ای پیشگام بود که تمامی تفکرات اگزیستانسیال اروپای پس از جنگ جهانی دوم را در بر داشت. در انتظار گودو، همچنان یکی از جادویی ترین و زیباترین داستان های تمثیلی عصر حاضر به شمار می آید.
نخستین کتاب بزرگ من جلد 6، واژه نامه تصویری
30,000 تومان
کتاب دیوان عبدالرزاق اصفهانی
125,000 تومان
معرفی کتاب دیوان عبدالرزاق اصفهانی
اصفهان در طول قرون متمادی یکی از کانونهای داغ ادب پارسی بود و گویندگان و نویسندگان خوش نامی از آن خطه ظهور کرده اند ؛ یکی از گویندگان پر آوازه ی آن دیار استاد جمال الدین محمد ابن عبدالرزاق اصفهانی است که از قصیده پردازان قرن ششم محسوب می شود. دیوان وی سفره ی رنگارنگی را می ماند که از انواع خوردنی ها می
.
.
.
کتاب سقوط سلطنت
400,000 تومان
معرفی کتاب سقوط سلطنت
فروپاشی امپراتوری عثمانی به هیچ وجه یک رویداد منحصر به فرد نبود. پس از ششصد سال فرمانروایی بر مردمان شمال آفریقا، بالکان و خاورمیانه، مرگ و میر سلطنت سلسلهای از جنگها، شورشها و انقلابها را در بر گرفت که اوایل قرن بیستم را نیز در بر میگرفت. این کتاب "سقوط سلطنت" شامل گزارش کاملی از نیروهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و بینالمللی است که موجب گذر دولت عثمانی شدند. در بررسی تراژدیهای بسیاری که در سالهای 1908 و 1922 روی داد، سقوط سلطنت به بررسی عللی میپردازد که در نهایت باعث شد بسیاری از میراث عثمانیها را با نفرت و کینه ببینند.
این جلد بازگویی این تاریخ حیاتی را ارائه میکند که از دید کسانی که در فروپاشی عثمانی زندگی کردهاند دیده میشود. رایان جینگراس با تکیه بر طیف وسیعی از منابع به زبانهای مختلف، تعادل مهمی را در ارائه و تفسیر تأثیرگذارترین تجربیاتی که زندگی آخرین نسل امپراتوری را شکل داده است، ایجاد میکند. داستان ارائه شده در اینجا دیدگاههای جمعیت متنوع امپراتوری و همچنین رهبرانی را که دولت را تا پایان آن هدایت کردند، در نظر میگیرد. سقوط سلطنت در بررسی مبارزات شخصی، جمعی و ملی که تهاجم ایتالیا به لیبی، جنگ بالکان، جنگ بزرگ و جنگ استقلال ترکیه را تعریف کرد، به خوانندگان توضیحی تازه و جامع از چگونگی و چرایی حکومت امپراتوری عثمانی ارائه می کند.
چشمهایش و ملکوت
110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است.
بخشی از متن کتاب
«بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دستهای داشت. حتا کافه هم نمیرفت. قهوهخانه میرفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافهها بردند و به جلسههای ادبی و شعرخوانی و داستانخوانی کشاندند. هرچند این تلاشها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستانهای پراکندهای را که در مجلّههای سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستانهایی که داشت چاپ میشد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت.
سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامهای به ابوالحسن نجفی مینویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه بردهام» و از احساسی حرف میزند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. میگوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس میکردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتیمتر از خاک قدم برمیدارم...» و تعریف میکند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشستهاند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش میگذرد، ناگهان احساس میکند که سرش داغ شده و خودش را میبیند که سبک شده و از روی قالی بلند میشود و به هوا میرود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیهدار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچهها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفتهام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.»
اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار میشد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را مینوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همهشان را شناختهام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م. ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانوادهام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی میکردم. جوی آب از کنار باغچه میگذشت و پونههای خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست میفرستادند، بچهها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی میکشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچهای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم میسوزد.... همه چیز زرد شد و پردهای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشندهای در سراسر بدنم لول خورد...»
دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق میکند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. میگوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی میخواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و میگوید «درد من این است. نمیدانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردیها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لبلب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردیها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی میاندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی میزدند «اگزی» میگفتند.»
فهرست کتاب چشمهایش
زمین هوا
بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر
بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر
یادداشت
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.