

نظریه های شخصیت شولتز ویراست دهم 2013
500,000 تومان
کتاب نظریه های شخصیت نوشته دوآن شولتز، سیدنی آلن شولتز با ترجمه یحیی سیدمحمدی، توسط انتشارات ویرایش به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب شامل روانشناسی، روانشناسی شخصیت, کنترل، هیجانخواهی، درماندگی آموختهشده، خوشبینی میباشد.
این کتاب معروف که با پژوهش و یافته های جدید بهروز شده است، مقدمه ای روشن و قانعکننده ای را به این رشته پویا در اختیار شما می گذارد. این کتاب درباره نظریه های عمده در زمینه شخصیت بحث می کند و رویکردهای روانکاوی، نوروانکاوی، عمر، صفت، انسانگرا، شناختی، رفتاری، و یادگیری اجتماعی را ارائه می دهد و در عین حال تأثیر وقایع در زندگی نظریهپردازان را بر ساختن نظریههایشان نشان می دهد.
این کتاب تحقیقات جاری روی جنبه های برگزیده شخصیت، از جمله منبع کنترل، هیجانخواهی، درماندگی آموختهشده، خوشبینی- بدبینی، و روانشناسی مثبتنگر را مرور می کند و نشان می دهد چگونه نژاد، جنسیت، و مسائل فرهنگی در مطالعه و ارزیابی شخصیت نقشی را ایفا میکنند.
در هیچ کتابی درباره نظریه های شخصیت، تمام نظریه ها بحث نمی شوند، بنابراین دانشجویانی که نیاز دارند برای کنکور ارشد یا دکترا تمام نظریه های شخصیت را مطالعه کنند، باید یک کتاب را مرجع قرار دهند و نظریه هایی را که در آن کتاب وجود ندارند، از منبع دیگری بیابند و مطالعه کنند.
معرفی مباحث کتاب نظریه های شخصیت
بررسی شخصیت: ارزیابی، پژوهش و نظریه
زیگموند فروید: روان کاوی
کارل یونگ: روانشناسی تحلیلی
آلفررد آدلر: روانشناسی فردنگر
کارن هورنای: نیازها و گرایش های روان رنجور
اریک اریکسونک نظریه هویت
گوردون آلپورت
ریموند کتل، هانس آیزنگ و نظریه پردازان دیگر صفت
آپرهام مزلو: نظریه سلسله مراتب نیازها
کارل راجرز: نظریه خودشکوفایی
جورج کلی: نظریه سازه شخصی
بی اف اسکینز: نظریه تقویت
آلبرت پندورا: نظریه سرمشق گیری
و..
فقط 2 عدد در انبار موجود است
نظریه های شخصیت شولتز ویراست دهم 2013
نویسنده | دو آن شولتز |
مترجم | یحیی سیدمحمدی |
نوبت چاپ | پنجاه و دوم |
تعداد صفحات | 720 |
قطع و نوع جلد | وزیری شومیز |
سال انتشار | 1403 |
شابک | 9789646184947 |
وزن | 0.5 کیلوگرم |
---|
مهماني تلخ
در بخشی از کتاب مهمانی تلخ میخوانیم
با انگشت جلو را نشان داد. خواستم راه بیفتم که دیدم دنده عقب گرفت و به سرعت آمد طرفم. جلوام که رسید، زد روی ترمز، طوری که لاستیکها چند سانتی روی آسفالت کشیده شدند. سرم را خم کردم و کنار شیشهی نیمه پایین گفتم: « پارکوی. » با انگشت شست، صندلی عقب را نشان داد.
وقتی در را باز کردم، زنی که عقب نشسته بود، رفت کنار شیشه. سوار شدم. راننده زد توی دنده. گفت: « حالا تا نیایش بریم. » « من پیاده می شم. » خواستم دستگیره را بکشم که گفت: « بشین، آقاجون. بالاخره یه کاریش میکنیم. » برگشته بود. گفتم: « نمی خوام وسط راه تاکسی عوض کنم. » پایش را گذاشت روی گاز و ماشین از جایش کنده شد.
شاید هنوز بیست متر نرفته بود که گفت: « خیلی زود جوش می آری،آقا. » « جوش نمی آرم. گفتم که نمی خوام تاکسی عوض کنم. » « اصلاً اون جا که شما وایساده بودی تا صبح هم کسی سوارت نمیکرد. » از توی آینه نگاهی به من انداخت.
بعد سرش را چرخاند طرف مردی که صندلی جلو نشسته بود. گفت: « شما دیدینش، آقا؟ » مرد بی آن که نگاهش کند، گفت: « من اصلاً حواسم به خیابون نبود.» زن گفت: « من دست شونو دیدم. » « آره، منم همون یه دستو دیدم که از لای درخت ها اومده بود بیرون. معلوم می شه شما هم مثل من حواس تون خیلی جَمعه. » گفتم: « می خواستین بیام وایسم وسط اتوبان؟ »
« دیگه آخه شما هم خیلی رفته بودی کنار. تا آدم می اومد بفهمه چی به چیه، پنجاه متر رفته بودجلو. » مردی که جلو نشسته بود، گفت: « اتفاقاً ایشون کار درستی کردن. تو این شهر تا بخوای جوون الکی خوش هست. می زنن به آدم و درمی رن. بعدش هم هیچی به هیچی. جنازه ت افتاده وسط اتوبان. » زن گفت: « آره، واقعاً. » کیفش را که گذاشته بود روی زانویش، باز کرد و دستمالی بیرون آورد
گفت: « اگه تا پارک وی می رین، من هم می آم. » راننده از توی آینه نگاهش کرد. « تا تجریش هم بخواین می رم. می خوام برم اون جا بنزین بزنم.«من همون پارک وی پیاده می شم.» دوباره توی آینه نگاهش کرد. گفت: «رو چشمم، خانم.» لبخند زد.
کمی بعد، وقتی داشتیم به پل گیشا نزدیک می شدیم، راننده شیشه اش را تا آخر پایین کشید. آرنجش را گذاشت لب پنجره و به ماشین بغلی نگاه کرد که داشت نزدیک ما حرکت می کرد. از پنجرهی بازش صدای آهنگ ملایمی به گوش میرسید.
گفت: «لامسب، انگار نه انگار پاییز شده. هوا از تابستون هم گرم تره». دست راستش را گذاشت به صورتش. حدس زدم دارد با سبیلش ور میرود. باز توی آینه نگاهی به من انداخت. وقتی دید حواسم به اوست، نگاهش را دزدید. با این حال هنوز چشمهای ریزش پیدا بود.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.