نور در تئاتر

24,000 تومان

نور از جمله عناصر هنری و تخصصی تئاتر است که به نظر نویسنده کتاب تا کنون به راستی و به جد در ایران به آن پرداخته نشده است. نویسنده معتقد است نقش نور بسیار گسترده و قدرتمند است.کتاب یادشده حاصل سی سال تجربه عملی و نیز مطالعه و تحقیق نویسنده درباره تئاتر و نور است. سهم شناخت تحلیلی و مفهومی و نیز طراحی نور و هنر نورپردازی نسبت به سهم نگاه فناورانه و فنی بسیار زیاد است. می توان در پیشگفتار کتاب با انگیزه هایی که نویسنده را به نگارش متن برانگیخته آشنا شد. شناخت تئاتر به صورت آکادمیک و شناخت نور در تئاتر به صورت علمی و عملی شرایط مناسبی برای نویسنده فراهم آورده  است تا بتواند به درستی پاسخهای جامعی برای پرسشهای کنجکاوانه دانشجویان، کارگردانان؛ نویسندگان، طراحان تئاتر و بازیگران داشته باشد. وجود پیوستها، فهرست منابع و واژه نامه از جمله مزایای این کتاب به حساب می آید. پیوستها شامل پیوست اول گفتگـو با دکتـر علی رفیعی، کارگـردان و طراح صحنـه، پیرامـون نورپردازی در تئاتر، است. این گفتگــو درخصوص اهمیت انسان و تفکر و احساس او در مقابل اهمیت تکنولوژی و پیشرفت آن است. پیوست دوم به تصاویر و جلوه های ویژه و شابلونهای نورپردازی و فرمهای مخصوص نورپردازی می پردازد و پیوست سوم صحنه هایی از اجراهای گوناگون است که در آن تصاویر رنگی از نورپردازیهای مختلف با تفسیرهای تحلیلی و مفهومی و شرح کامل نورپردازی برای هر تصویر آورده شده است. سخن پایانی نویسنده همه صداقت و عشق او را به نور و نورپردازی در تئاتر به نمایش می گذارد.

در انبار موجود نمی باشد

شناسه محصول: 9786000200671 دسته: , برچسب: , ,
توضیحات
نویسنده عبد الخالق مصدق
مترجم
—————–
نوبت چاپ 3
تعداد صفحات 262
نوع جلد شومیز
قطع وزیری
سال نشر 1393
سال چاپ اول ————
موضوع هنر
نوع کاغذ ————–
وزن 359 گرم
شابک 9786000200671
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.359 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “نور در تئاتر”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

آشنایی با خطوط و زبانهای باستانی

82,000 تومان
خط چیست؟ منشأ خط کدام است؟ اسطوره ها، روایتها و باورهای دینی ابتدا و ابداع خط را از کجا آغاز می کنند؟ مستندات موجود پیش از تاریخ همچون نقوش، علائم و نشانه های خطی در نقاط مختلف جهان با چه ترتیب و زنجیره ای منجر به ایجاد خط در جهان شده اند؟ خط چه نقشی در ایجاد و باروری زبان مدنی انسانِ تمدّن ساز داشته است؟ اینها نکات و مباحثی هستند که نگارنده به عنوان آغاز و زمینه آشنایی با خطوط و زبانهای باستانی مطرح کرده است.

کتاب جودی دمدمی مجموعه دوم جلدهای 6 تا 10

595,000 تومان
توضیحات
نام کتاب:خرید کتاب مجموعه جودی دمدمی جلدهای 6 تا 10 با قاب از نشر افق ناشر:افق نویسنده:مگان مک دونالد مترجم:محبوبه نجف خوانی

کتاب دیوان صائب تبریزی 2 جلدی

875,000 تومان
معرفی کتاب دیوان صائب تبریزی 2 جلدی میرزا محمّدعلی صائب تبریزی حدود سال ۱۰۰۰ هجری یا یکی دو سال بعد از آن در تبریز زاده شد. پدر او تاجری معتبر بود و خانوادهٔ صائب جزو هزار خانواری بودند که به دستور شاه عباس اول صفوی از تبریز کوچ کرده و در محله عباس آباد اصفهان ساکن شدند؛ این مردم را تبارزه ( تبریزی های ) اصفهان می نامیدند. صائب در اصفهان به آموختن علوم عصر پرداخت. در جوانی به حج رفت و در بازگشت به مشهد سفر کرد. صائب در سال ۱۰۳۴ هـ. ق از اصفهان عازم هندوستان شد و بعد به هرات و کابل رفت. حکمران کابل، خواجه احسن الله مشهور به ظفرخان، که خود شاعر و ادیب بود، مقدم صائب را گرامی داشت. ظفرخان پس از مدتی به خاطر جلوس شاه جهان، عازم دکن شد و صائب را نیز با خود همراه برد. در سال ۱۰۴۲ ه‍. ق صائب به ایران بازگشت و در اصفهان اقامت گزید. شاه عباس دوم صفوی به او مقام ملک الشعرایی داد. صائب هشتاد سال زندگی کرد و هم در اصفهان دیده از جهان فروبست. درگذشت او در سال ۱۰۸۶ یا ۱۰۸۷ ه. ق بوده است. آرامگاه او در اصفهان، در محلهٔ لنبان، در محلی است که در زمان حیات او معروف به تکیه میرزا صائب بود. مقبرهٔ صائب در باغچه ای در اصفهان در خیابانی که به نام او نامگذاری شده است قرار دارد. صائب تبریزی شاعری کثیرالشعر بود، تعداد اشعار صائب را از شصت هزار تا صد و بیست هزار بیت گفته اند. آثار صائب جز سه چهار هزار بیت قصیده و یک مثنوی کوتاه و ناقص به نام قندهارنامه و دو سه قطعه، همگی غزل است. دیوان حاضر شامل کلیات غزل های صائب تبریزی است.

آشنایی با افلاطون

150,000 تومان
چهارمین کتاب از مجموعه ((آشنایی با فیلسوفان)) به زندگی، افکار، تحولات فکری، اجتماعی و فرهنگی عصر افلاطون اختصاص یافته است .علاه بر آن، گزیده‌ای از آثار و نظرات برخی فلاسفه درباره افلاطون به همراه تقویم عصر افلاطون در کتاب به طبع رسیده است .افلاطون بر این باور است که خداوند منزه از خطاست، افزون بر آن، می‌گوید :((فراموش نکن که همراهی مردم، راهی برای کامیابی است ;حال آنکه خلق و خوی استبدادی به جای همراهی، انزوا را در بردارد)) .

فسقلی جلد 31، دادا خودپسند

7,000 تومان
این کتاب، دربرگیرنده‌ی 15 داستان جذاب است که شخصیت اصلی هر یک از آن‌ها دختر یا پسر کوچولویی است که یک ویژگی یا عادتی منفی دارد: لجباز است؛ زیادی غذا می‌خورد؛ بیش از حد تلویزیون تماشا می‌کند؛ خجالتی است؛ خبرچینی می‌کند؛ جیغ و داد راه می‌اندازد و... این داستان‌ها به‌گونه‌ای هستند که خواننده خردسال از همان ابتدا، بدی رفتار شخصیت داستان را حس می‌کند و متوجه زشتی کارش می‌شود. این کتاب برای کودکان پیش‌دبستانی و سال‌های اول و دوم دبستان منتشر شده و در اختیار آنان قرار گرفته است.

من و تو

12,500 تومان

در بخشی از کتاب من و تو می‌خوانیم

با بازوهایی حلقه‌زده دور چوب‌اسکی‌ها ساک کفش‌ها در دست و کوله‌پشتی به دوش، مادر را دیدم که دور می‌زد. با او خداحافظی و صبر کردم تا بی‌ام‌و روی پُل ناپدید شود. مستقیم به سمت خیابان ماتزینی رفتم. ساختمان رای را رد کردم. در پنجاه‌قدمی خیابان لانا سرعتم را کم کردم. قلبم به‌شدت می‌زد. دهانم تلخ بود؛ انگار یک رشته مس لیس زده باشم. آن‌همه بار جلوِ حرکتم را می‌گرفت و درون کاپشنم مثل سونا شده بود. وقتی به تقاطع رسیدم، سرم را به گوشه‌ی دیگر چرخاندم. آن انتها، رو‌به‌روی کلیسایی مدرن، یک مرسدس شاسی‌بلند بود. السیا رونکانتو، مادرش، سومرو و اسکار توماسی را دیدم که داشتند چمدان‌ها را در صندوق‌عقب جا می‌دادند. یک ولوو با یک جفت چوب‌اسکی روی سقفش کنار شاسی‌بلند ایستاد و ربکاردو دوبوسز از آن خارج شد و از کنار بقیه گذشت. کمی بعد پدر دوبوسز هم خارج شد. خودم را عقب کشیدم، رو‌به‌روی دیوار. به چوب‌اسکی‌ها تکیه دادم و کاپشنم را باز کردم. مادر السیا و پدر دوبوسز داشتند چوب‌اسکی‌ها را روی سقف مرسدس محکم می‌کردند. السیا و اسکار توماسی با موبایل حرف می‌زدند. سومرو می‌پرید و ادای مشت زدن به دوبوسز را درمی‌آورد. مدتی طول کشید تا آماده شوند. مادر السیا از دست بچه‌هایی که کمک نمی‌کردند، عصبانی بود. سومرو روی سقف ماشین پرید تا چوب‌اسکی‌ها را بررسی کند و سرانجام راه افتادند. در طول مسیر در تراموا با آن چوب‌ها و کفش‌های اسکی، فشرده میان کارمندان کت‌و‌شلواری، ‌مادران و بچه‌هایی که به مدرسه می‌رفتند، احساس حماقت می‌کردم. می‌شد چشم‌هایم را ببندم و خیال کنم در تله‌کابینم. بین السیا، اسکار توماسی، دوبوسز و سومری. می‌توانستم بوی کره‌ی کاکائو را از میان کرم‌های برنز‌کننده بشنوم. می‌خندیدیم و با هُل دادنِ همدیگر از کابین بیرون می‌آمدیم.