نیستی آرام
68,000 تومان
میان انسان و اندوه چه رابطهای است؟ چه اتفاقی انسان را به سمت نیستی و پاک کردن خود از ذهن و حافظۀ اطرافیانش سوق میدهد؟ چرا و چگونه انسان در بستر زیستی خود تن به نیستی تدریجی میدهد؟
نیستیِ آرام رمانی است دربارۀ حزن، چیزی که با عشق میآید و چشمانداز را مهآلود میکند و با عشق میرود است. جستجویی طولانی است برای یافتن آرام که مدتی است به طرزی مرموز گم شده. چرا رابطۀ او با پدر سیاستمدارش اینقدر پیچیده بود؟ چرا پدرش میخواست او را وجهالمصالحۀ یک رابطۀ سیاسی قرار دهد؟ آنچه آرام در یکی از دیدارهای پدرش و از داخل اتاقکی به زبان روسی شنید چه بود که او را به سمت انتحار شخصیتش سوق داد؟
نیستیِ آرام داستانی است دربارۀ این که چگونه میشود انسانی را، که همۀ عکسهایش را، پیش از گم شدنش، از بین برده پیدا کرد؟ شاید باید شک کرد که همچو انسانی اصلاً وجود داشته. این رمان ماجرایی است غریب، پر از حدس و گمان، پر از آسیب و صدمه و پر از دیدارهای شبانه.
فقط 1 عدد در انبار موجود است
نیستی آرام
نویسنده |
مرتضی کربلایی لو
|
مترجم |
——-
|
نوبت چاپ | ١ |
تعداد صفحات | ٥٠١ |
نوع جلد | شومیز |
قطع | رقعی |
سال نشر | ١٣٩٩ |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
داستانهای فارسی
|
نوع کاغذ | بالکی |
وزن | ٤٩٨ گرم |
شابک |
9786220402992
|
وزن | 0.498 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Samaneh Fathi
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
رامسس ـ 1پسرنور
دویدن تا ته بودن
علائم حیاتی یک زن
اتفاق ممنوع نیست
یه کار تر و تمیز
بیست و یک داستان کوتاه تشکیل دهنده این کتاب است. گویش محلی شیرازی در اولین داستان- راشه- به چشم میآید: «شب عروسی برایش چای دو رنگ بردم. کوچکه یه بیست تومنی نو گذاشت کنار سینی و استکان رو برداشت و لاجرعه هورت کشید. اما راشه لبتر نکرد. مواظبش بودم همهاش به اندازه «ها» که بگه لباش از هم فاصله داشت... میگفتن لوله رنگو وقتی رفته بوده اشکلک دید وکوچکه رو مجبور کرده یکی برایش بخره.
کوچکه گفت از بی گوشتی مردیم بریم؟ گفتم بریم. برف تا کمرمون میرسید. ابر از زمین تا آسمونو پر کرده بود. شول همی طوره آدم یا بالای ابره یا قاطی ابره. هنوزم که هنوزه قصابی نداره سالی به دوازده ماه بوی گوشت سرسیخ حسرت رو دله. همی شد که یکی یه حسن موسی رو کول انداختیم و دست به کمر، خم، از شیب تند جیر محله راه افتادیم رو به بالا...»
داستانهای دیگر این مجموعه «آقای دوست داشتنی»، «چارهای نیس»، «باید خودم را جا بگذارم»، «خندهها و پنجره خاکستری»، «خواهر مرگ»، «درویش و بانو»، «رنگ تلخ»، «دوشنبهها» و ... هستند که مهناز کریمی از سال ها پیش برای انتشار آن را آماده کرده بود اما به دلایلی منتشر نشدند.
«مهناز کریمی» نویسنده شیرازی مقیم آمریکا پیش از این رمان «سنج و صنوبر» را منتشر کرده است.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.