همدم ها جلد 4، نفرین شیمر

17,000 تومان

کتاب معادن مینو تار جلد سوم کتابهای همدم ها، اثر جولیا گلدینگ است که انتشارات قدیانی منتشر کرده است.

موجودات افسانه ای هنوز هم وجود دارند!
آنها همدم هایی دارند که به آنها کمک می کنند تا به زندگیشان در خفی ادامه دهند.

فقط 2 عدد در انبار موجود است

توضیحات
همدم ها جلد 4
نویسنده
جولیا گلدینگ
مترجم
پیمان اسماعیلیان
نوبت چاپ ——-
تعداد صفحات 432
نوع جلد شومیز ـ ته چسب
قطع رقعي
سال انتشار 1393
سال چاپ اول 1393
موضوع
رمان
نوع کاغذ ——-
وزن گرم
شابک 9786002511560

 

توضیحات تکمیلی
ابعاد 21 × 14 × 1 سانتیمتر
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “همدم ها جلد 4، نفرین شیمر”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Atta.Afroozeh
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

کتابهای نارنجی جلد 6، اژدهایی با پیراهن آستین پف دار و 6قصه ی دیگر

40,000 تومان
اين مجموعه شامل 56 كتاب است و هر كتاب 7 قصه با تصويرهاي رنگي و زيبا. همه‌ي داستان‌هاي اين مجموعه ايراني است. حال و هواي داستان‌ها متفاوت و متنوع است. گاهي قصه‌ي زندگي بچه‌هاست و گاهي قصه‌ي زندگي پرنده‌ها و چرنده‌ها و گاهي هم قصه‌ي زندگي اشياء، همان چيزهايي كه دور و بر ما هستند. تصويرهاي رنگي قصه‌ها كمك مي‌كنند كه خواننده، بهتر و راحت‌تر با فضاي داستان‌ها آشنا شود.

قصه های عاشورایی جلد 4، چه گفتی،چه شنیدی؟امام حسین(ع) و زهیر

35,000 تومان
این مجموعه شامل 1 داستان عاشورایی است. در هر داستان، به زندگی یکی از یاران امام حسین(ع) پرداخته است. شهدایی مثل مسلم، حر، حبیب ابن مظاهر، زهیر، ابوالفضل(ع)، علی اکبر(ع) و... مطالعه ی این قصه ها خواننده را با واقعه ی عاشورا آشنا می کند.

آموزش سواد مالی به کودکان (09) – پولم چه زود تمام شد!

60,000 تومان
کتاب «آموزش سواد مالی به کودکان (09) - پولم چه زود تمام شد!» یکی از کتاب‌های مجموعه‌ی «آموزش سواد مالی» برای کودکان است که در قالب داستان، دانش، مهارت و استانداردهای رفتارهای مالی را آموزش می‌دهد. این کتاب، داستان دو بچه خرگوش به نام رابی و مکس است که می‌خواهند برای تولد مامان‌بزرگ یک جعبه‌ی موسیقی زیبا بخرند. رابی پول‌هایش را برای خرید هدیه جمع کرده است. آن‌ها سوار اتوبوس می‌شوند و یک اسکناس خرگوشی به راننده می‌دهند. مکس کوچک‌تر است و بازیگوش و پول‌های رابی را برای خرید دندان خون‌آشام، خرید خوراکی و شستن لباس‌ها و کارهای دیگر هدر می‌دهد. در پایان فقط پنج اسکناس خرگوشی برای رابی می‌ماند که با آن نمی‌تواند جعبه‌ی موسیقی را بخرد و به جایش دو گوشواره پرنده آبی آوازه‌خوان برای مادربزرگ می‌گیرد. این داستان تصویری و بامزه، هم پس‌انداز کردن را به کودکان یاد می‌دهد و هم راه‌های درست خرج کردن پول و همفکری با بزرگ‌ترها را.

رنگ آمیزی متری 2 – (لوازم کودک)

110,000 تومان
رنگ آمیزی متری 2 - (لوازم کودک)، 5 قطعه کاغذ است که با چسبیدن به یکدیگر، رولی 3.5 متری را تشکیل می دهند. این جعبه همراه با یک بسته مداد رنگی می باشد. رول کاغذی را می توانید به دنبال هم و روی دیوار بچسبانید، یا روی زمین و میز و ... پهن کنید تا کودک شما آن را رنگ آمیزی کند. اگر از این بسته در مهد کودک استفاده می شود، می توان برای هر کودک قطعه ای جداگانه در نظرگرفت یا اگر منزل یا مهدکودک طوری است که نمی توان از این رول 3.5 متری یکجا استفاده کرد، می توان تکه های 70 سانتی متری را جدا جدا و به ترتیب شماره ها رنگ آمیزی کرد و از 5 تکه آن به صورت جداگانه استفاده کرد. اینکه بچه ها به صورت گروهی روی هر قطعه کار کنند و سپس قطعه ها به هم وصل شوند.تصویرهای نقاشی شده روی این رول برای کودک شما موضوعاتی آموزشی می باشند.

رؤیای عمو جان

125,000 تومان
رمان رؤیای عمو جان درباره‌ی «ماریا الکساندرونا» است که زنی زیرک و بلندپرواز به شمار می‌آید. او قصد دارد دختر جوان و زیبای خود، «زینا» را به ازدواج پیرمردی درآورد تا پس از مرگ او، دخترش به بیوه‌ای ثروتمند تبدیل شود. زینا در ابتدای امر با نقشه‌ی مادرش مخالفت می‌کند؛ اما در نهایت قانع می‌شود تا ماریا را برای اجرای این نقشه همراهی کند.

داستان‌های قدیمی از کاستیا لا بیه‌خا

10,000 تومان
کتاب داستان‌های قدیمی از کاستیا لا بیه‌خا: ميگل دليبس (۱۹۲۰ - ۲۰۱۰) در داستان‌هاي قديمي از کاستيا لا بيه‌خا تصاويري شگرف از جهان روستاييِ اسپانياي اوايل قرن بيستم پيش مي‌نهد و با نثري ظريف، غني و ساده خواننده را با فضاي زيستِ مردمان کاستياي قديم آشنا مي‌کند. روايتِ ژرفِ اين داستان‌ها آميزه‌اي است از حسِ هم‌دلي با روستا و تجربه‌ي دل‌کندن از آن.
روزي که روستا را ترک گفتم، دو‌قلوها کنار هم روي تخت‌خواب آهني خوابيده بودند. وقتِ بوسه بر پيشاني آن‌ها، نگاه کلارا را ديدم که بر من خيره بود، با يک چشم بسته و خواب و يک چشم کبود و مات. فنرهاي تخت، با نواي جيرجير ناشي از اندک خزيدن کلارا، انگار که واژه‌ي خداحافظ را در ذهن من تکرار مي‌کردند. با پدر حرفي از رفتن نگفتم… نه خدانگه‌داري… نه نگاهي دست‌کم… فراموش‌ام نمي‌شد که گفته بود: «روزي که تصميم به رفتن گرفتي، فراموش کن پدري داري»، و من همين کار را کردم