هنر برقراری ارتباط

52,000 تومان

همه ما انسان‌ها نیاز داریم که با یکدیگر ارتباط برقرار کنیم. وقتی تنها می‌شویم دلمان می‌خواهد با کسی صحبت کنیم. چگونه می‌توانید تشخیص بدهید ارتباط سالم چیست و کدام ارتباط سمی است. انرژی تمرکز حواس عاملی ضروری در ارتباط سالم است.

تمرکز حواس ایجاب می‌کند قضاوت را رها کنیم و از تنفس و بدنمان آگاه باشیم و به آنچه در اطرافمان می‌گذرد توجه کامل داشته باشیم. این امر کمکتان می‌کند دریابید آیا فکری که تازه ارائه کرده‌اید سالم یا ناسالم، دوستانه یا غیر دوستانه است. وقتی به حرف‌هایی که دیگران می‌زنند گوش می‌کنید، دارید آن مواد سمی را مصرف می‌کنید.

به همین دلیل است که تمرکز حواس در صحبت کردن و همین طور گوش کردن بسیار مهم است.
اجتناب از گفتگوهای سمی ممکن است دشوار باشد، بخصوص در محل کار. اگر با چنین مشکلی روبرو هستید، مواظب باشید. باید آگاه و محتاط باشید تا این نوع درد و رنج‌ها را جذب نکنید. شما باید با انرژی همدلی از خودتان محافظت کنید. به طوری که وقتی گوش می‌دهید، به جای مصرف مواد سمی، به طور جدی در خودتان همدلی بیشتر ایجاد کنید. وقتی به این شیوه گوش می‌کنید، همدلی از شما محافظت می‌کند و شخص مقابل شما هم کمتر عذاب می‌کشد.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

هنر برقراری ارتباط

نویسنده
تیچ نات هان
مترجم
مهین خالصی
نوبت چاپ ٧
تعداد صفحات ١٦٠
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٤٠٣
سال چاپ اول ١٣٩٣
موضوع
روابط بین اشخاص – زندگی مذهبی
نوع کاغذ بالکی
وزن ١٦٣ گرم
شابک 9786002781130
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.163 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “هنر برقراری ارتباط”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

کتاب در بلند مدت همه مرده ایم

600,000 تومان
این وضیفه‌ی ما است که صلح را امتداد دهیم، ساعت به ساعت، روز به روز، تا زمانی که بتوانیم. ما نمی دانیم آینده چه چیزی در مشت دارد، جز آنکه با هرآنچه پیش بینی می کنیم بسیار متفاوت خواهد بود. در متنی دیگر گفته‌ام که زیان «بلند مدت» آن است که در بلند مدت همه مرده‌ایم. اما به طریقی اولی می توانستم بگویم مزیت بزرگ «کوتاه مدت» آن است که در کوتاه مدت همه‌ی ما هنوز زنده‌ایم. زندگی و تاریخ برای کوتاه مدت ها شاخته شده‌اند. صلح در کوتاه مدت است که معنا دارد. بهترین کاری که می توانیم انجام دهیم آن است که فاجعه را به تاخیر بیندازیم. حتی اگر فقط به این امید که اتفاقی رخ دهد. زمانی که صلح وجود دارد، صلح وجود داردو -جان کینز

راز فال ورق رمان فلسفی

195,000 تومان
کتاب راز فال ورق رمان فلسفی نوشته یوستین گوردر ترجمه عباس مخبر توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات ملل، رمان خارجی، داستان های خارجی به چاپ رسیده است. داستان این رمان فلسفی درباره پسری به نام «هانس توماس» است که مادرش سال ها قبل همسر و فرزندش را ترک کرده است. پدر خانواده پس از دیدن عکس همسرش در مجله مانکن ها متوجه می‌شود که او در یونان زندگی می‌کند و در نتیجه تصمیم می‌گیرد به جست‌وجوی همسرش برود. هزینه این سفر را پدر طی یک بخت آزمایی برنده شده‌است و مسافرت با اتومبیل فیات شخصی صورت می‌گیرد. چند لایه بودن ماجرای داستان، به‌قدری دوست‌داشتنی است که مدت‌ها پس از مطالعه آن، همچنان به ماجراهای دریانورد در جزیره، خشت‌های مو نقره‌ای و تکِ دل غمگین فکر خواهید کرد. رمان «راز فال ورق» یافته های عمیق فلسفی را در قالب داستانی ساده و در عین حال معمایی و تخیل برانگیز به خواننده منتقل می کند. در این کتاب نشانه های آشکاری از اندیشه فیلسوفانی چون سقراط، افلاطون و فردریش نیچه به چشم می خورد. یوستین گوردر در این کتاب نیز چون اثر پرآوازه دیگرش، دنیای سوفی توانایی ادبی خود را در آمیختن جهان‌های واقعی و تخیلی و جهش از یکی به دیگری و نیز درهم بافتن داستانی پر فراز و فرود را با پرسش‌هایی فلسفی و هستی‌شناختی، نشان می‌دهد. سفر هانس و پدرش از نروژ تا یونان سفری واقعی است اما در ضمن آن، هانس کتابی جادویی با نوشته‌هایی ریز پیدا می‌کند که در آن چهره‌های روی ورق جان می‌گیرند و ماجراهای خیالی این کتاب مینیاتوری با داستان زندگی خود او درهم می‌آمیزند و در خلال آن، تاملات متفکرانه پدرش او را با مسائل بزرگ حیات آشنا می‌سازد.» در قسمتی از کتاب می‌خوانیم: «شاید در باغ با یک مریخی برخورد نکنی، اما به احتمال زیاد روزی با خودت برخورد خواهی کرد. روزی که این اتفاق بیفتد نیز احتمالا از ترس جیغ کوتاهی خواهی کشید، و چنین واکنشی کاملا درست است چون این قضیه که تو درک کنی یک موجود زنده ساکن در یک سیاره، برجزیره ای کوچک در کاینات هستی، هر روز برایت اتفاق نمی‌افتد معرفی مباحث کتاب راز فال ورق رمان فلسفی یک سرباز آلمانی سوار بر دوچرخه در جاده روستایی نمایان شد پخداوند در عرش اعلا نشسته و به مردمی که به او توچه ندارند می خندد تزیین کف جنگل در فاصله ای چنین دور از مردم کمی عجیب است آنچه در دستان خود داشتم یک کتاب کوچک بود شنیدم که پیرمرد در اتاق زیر شیروانی به این سو و آن سو می رفت نوشابه ای که بیش از هزار بار بهتر است یک سیاره اسرارآمیز ماند گردبادی از سرزمین بیگانه

تراژدی کمدی

39,500 تومان
مجموعه مكتب‌ها، سبك‌ها و اصطلاح‌هاي ادبي و هنري كه اين كتاب يكي از آن‌هاست دربر گيرنده حدود سي كتاب مستقل از هم است كه از ميان كتاب‌هاي مجموعه The Critical Idiom برگزيده شده‌اند. اين كتاب‌ها به مقوله‌هاي گوناگوني مي‌پردازند: برخي به نهضت‌ها و جنبش‌ها و مكتب‌هاي ادبي، برخي به انواع ادبي و برخي به ويژگي‌هاي سكبي و مانند اين‌ها. تراژدي كمدي در قرن بيستم شكل غالب نمايش شده است. ما اكنون ژانرهايي از قبيل كمدي سياه، كمدي تهديد، و لوده‌بازي وحشيانه را هنجارهايي نمايشي مي‌شناسيم. هرچه در تاريخ تئاتر عقب‌تر مي‌رويم مرز بين تراژدي و كمدي پررنگ‌تر مي‌شود. با اين حال آن‌ها هميشه دو وجه مكمل يكديگر بوده‌اند كه تئاتر را مي‌آفريند. تراژدي با احساسات ما بازي مي‌كند ما را درگير مي‌كند و همدلي ما را با قهرمان اقتضا مي‌كند. كمدي به عقل ما متوسل مي‌شود انتقادي نگاه مي‌كنيم و به قرباني مي‌خنديم. از اين رو كمدي را مي‌توان جدي‌تر از تراژدي پنداشت، زيرا با نيروي بيشتري مي‌تواند نگاه متعارف مخاطب را مختل كند، حال آنكاه تراژدي ـ تراژدي‌اي كه ارسطو قبولش دارد ـ پالايش مي‌كند و به ما به گفته ميلتون (پس از آنكه همه احساساتمان را خرج كرديم آرامش فكري مي‌بخشد).

خستگی در ورزش و فعالیت ورزشی

15,000 تومان
خستگی دغدغه اصلی ورزشکاران، مربیان و دست اندرکاران فعالیت های ورزشی و از جمله مسائل مهم قلمرو علوم فعالیت ورزشی بالینی است. به رغم پیشرفت های چشمگیر علمی هنوز هم ابهامات زیادی درباره تعریف خستگی، دلایل آن و تأثیر انواع گوناگون فعالیت ورزشی بر خستگی و بهترین روش مواجهه با آن و گسترش عملکرد ورزشی وجود دارد. کتاب خستگی در ورزش و فعالیت ورزشی انواع گوناگون خستگی را بررسی و درباره دشواری های شناسایی آن ها به تفصیل بحث می کند. این کتاب مبانی علمی خستگی و چگونگی ابعاد فیزیولوژیایی و عصبی ـ عضلانی را معرفی و نکاتی اساسی در باره تخلیه انرژی اسید لاکتیک، آب زدایی، الکترولیت ها و مواد معدنی و ادراک خستگی ارائه می کند.

مهمان برای خرس

18,000 تومان
خرس اصلا مهمان دوست ندارد. روی در خانه اش هم كاغذی چسبانده و رویش نوشته « ورود مهمان ممنوع » . روزی یك موش كوچولو در خانه اش را می زند، اما خرس راهش نمی دهد و بیرونش می كند. اما موش از رو نمی رود وباز سرو كله اش پیدا می شود. خرس دلش می خواهد با آرامش صبحانه اش را بخورد، اما موش مدام مزاحمش می شود و دست از سرش بر نمی دارد و هربار از یك راه تازه وارد خانه خرس می شود.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت