هنر خودشناسی
97,000 تومان
کتاب هنر خودشناسی نوشته آرتور شوپنهاور ترجمه علی عبدالهی توسط انتشارات مرکز با موضوع فلسفه، فلسفه غرب، ایدئالیسم آلمانی به چاپ رسیده است.
بنمـایهی آینه، آن روی سکهی خودشنـاسی را آشکار میکند، زیرا خودبینی پیامدهای ناگواری به بار میآورد. و خطای نارسیس (نماد خودشیفتگی)، درست همین است. آنکه شیفتهی زیبایی خود، مغرورانه بر تصویر آینگی خود خم میشود، فقط خودش را میبیند و قادر نیست هیچ خط و ربطی بین خود و واقعیت پیدا کند. فقط خویشتن خویش را شناختن، به معنای زندانی تصویر خود ماندن است.
معرفی مباحث کتاب هنر خودشناسی
یادداشت مترجم
پیش درآمد
هنر خودشناسی یا معرفت نفس
اصول بنیادین و فرازهای نغز
برخی آثار شوپنهاور که به فارسی ترجمه شده اند
فقط 2 عدد در انبار موجود است
هنر خودشناسی
نویسنده | آرتور شوپنهاور |
مترجم | علی عبداللهی |
نوبت چاپ | یازدهم |
تعداد صفحات | 98 |
قطع و نوع جلد | رقعی شومیز |
سال انتشار | 1403 |
شابک | 9789642134212 |
وزن | 0.113 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Ali
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
کتاب تاریخ مکتوم
افسانۀ استر و مردخای
عطاری گمشده
معرفی کتاب عطاری گمشده
زنی داروساز به شیوهای نامعمول به کمک زنان دیگر میآید: سمی میسازد که شوهران خیانتکار آنها را مسموم میکند. سارا پنر در کتاب عطاری گمشده داستان عطاری مرموزی را روایت میکند که رازش در طول قرنها سربهمهر باقی مانده است. کتاب پیش رو از پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز و ساندی تایمز و از نامزدان نهایی دریافت جایزهی گودریدز در سال 2021 است.دربارهی کتاب عطاری گمشده:
قانون شمارهی یک: سم هرگز نباید برای آسیب زدن به زن دیگری استفاده شود. قانون شمارهی دو: نام قاتل و قربانی باید در دفتر عطاری ثبت شود. کتاب عطاری گمشده (The Lost Apothecary) داستان عطاری مرموز و هولناکی است که بر مبنای این دو قانون اداره میشود. سارا پنر (Sarah Penner) در رمان پیش رو داستان زنی به نام نِلا را روایت میکند که زمانی درمانگر محترمی بود. اما نلا اکنون دانشش را در راستای هدفی تاریک به کار گرفته است. سال 1791 است و نلا مدتی است به زنان ناامیدِ خیانتدیده کمک میکند تا از مردان زندگی خود انتقام بگیرند؛ او به آنها سمی میفروشد که مردان را میکُشد. همهچیز طبق برنامه و قوانین نلا پیش میرود، تا زمانی که دختری دوازدهساله به نام الیزا از نلا تقاضای کمک میکند. بخش دیگر کتاب عطاری گمشده در لندن امروزی پیش میرود؛ زمانی که کارولین دهمین سالگرد ازدواج خود را بهتنهایی سپری میکند و از خیانت همسرش عذاب میکشد. روزِ کارولینْ معمولی و دردناک پیش میرود، تا زمانی که در نزدیکی رودخانهی تیمز، شیشهی داروی یک عطاری قدیمی را پیدا میکند و تمام کنجکاویاش در مقام یک تاریخدان برانگیخته میشود. آیا این شیشه ارتباطی با پروندهی قتلهای عطاری در دو قرن پیش دارد؟ سارا پنر، در رمان پیش رو، داستانی پرتعلیق و جذاب را روایت میکند که مملو از رازها و انتقامهاست، و این نکته را که زنان میتوانند، فارغ از فاصلهی زمانی، نجاتدهندهی یکدیگر باشند بهزیبایی نمایان میسازد.کتاب خانه خاموش
من و تو
در بخشی از کتاب من و تو میخوانیم
با بازوهایی حلقهزده دور چوباسکیها ساک کفشها در دست و کولهپشتی به دوش، مادر را دیدم که دور میزد. با او خداحافظی و صبر کردم تا بیامو روی پُل ناپدید شود. مستقیم به سمت خیابان ماتزینی رفتم. ساختمان رای را رد کردم. در پنجاهقدمی خیابان لانا سرعتم را کم کردم. قلبم بهشدت میزد. دهانم تلخ بود؛ انگار یک رشته مس لیس زده باشم. آنهمه بار جلوِ حرکتم را میگرفت و درون کاپشنم مثل سونا شده بود. وقتی به تقاطع رسیدم، سرم را به گوشهی دیگر چرخاندم. آن انتها، روبهروی کلیسایی مدرن، یک مرسدس شاسیبلند بود. السیا رونکانتو، مادرش، سومرو و اسکار توماسی را دیدم که داشتند چمدانها را در صندوقعقب جا میدادند. یک ولوو با یک جفت چوباسکی روی سقفش کنار شاسیبلند ایستاد و ربکاردو دوبوسز از آن خارج شد و از کنار بقیه گذشت. کمی بعد پدر دوبوسز هم خارج شد. خودم را عقب کشیدم، روبهروی دیوار. به چوباسکیها تکیه دادم و کاپشنم را باز کردم. مادر السیا و پدر دوبوسز داشتند چوباسکیها را روی سقف مرسدس محکم میکردند. السیا و اسکار توماسی با موبایل حرف میزدند. سومرو میپرید و ادای مشت زدن به دوبوسز را درمیآورد. مدتی طول کشید تا آماده شوند. مادر السیا از دست بچههایی که کمک نمیکردند، عصبانی بود. سومرو روی سقف ماشین پرید تا چوباسکیها را بررسی کند و سرانجام راه افتادند. در طول مسیر در تراموا با آن چوبها و کفشهای اسکی، فشرده میان کارمندان کتوشلواری، مادران و بچههایی که به مدرسه میرفتند، احساس حماقت میکردم. میشد چشمهایم را ببندم و خیال کنم در تلهکابینم. بین السیا، اسکار توماسی، دوبوسز و سومری. میتوانستم بوی کرهی کاکائو را از میان کرمهای برنزکننده بشنوم. میخندیدیم و با هُل دادنِ همدیگر از کابین بیرون میآمدیم.آموزش و پرورش تطبيقي
محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-بخت اخلاقی
زیر نظر دکتر مسعود علیا بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند. ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کند.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.