


هیچ چیز یادم نمیآید
9,500 تومان
در کتاب هیچ چیز یادم نمی آید نورا افرون گذشته، حال و آینده را با سردی، سنگدلی و طنز مینگرد. او افسوس فراز و نشیبهای زندگی مدرن را میخورد و با مشخصه خود که روشنی و خرد است، تمام اتفاقاتی را که (هنوز) فراموش نکرده یادآوری میکند. این کتاب حاوی مطالب طنزآمیزی است از مقالات شخصی افرون درباره حرفه نویسنده در روزنامه، طلاق، ارثی که سالها در انتظارش بود و …
نورا افرون، زنی آمریکایی، رماننویس، روزنامهنگار، فیلمساز و تهیهکننده، در این کتاب بیپرده وقایع زندگیاش را با خوانندگان به اشتراک میگذارد و با زبانی جذاب و روایتی دلنشین از شکستها و پیروزیهایش مینویسد. گاه مجبور است حتی یادداشتهای کوتاهش را هم برای ما بنویسد و فکرش را بیشتر متمرکز کند چون آلزایمر قرار است نگذارد «چیزی یادش بیاید»…
وی، سه بار برای نگارش فیلمنامههای سیلکوود، بیخواب در سیاتل و وقتی هری سالی را دید… نامزد جایزه اسکار بهترین فیلمنامه اصلی شد اما هیچگاه این جایزه را دریافت نکرد. آخرین فیلم او جولی و جولیا نیز نامزد جایزه گلدنگلاب شد.
در انبار موجود نمی باشد
هیچ چیز یادم نمیآید
نویسنده |
نورا افزون
|
مترجم |
سهیلا ایمانی
|
نوبت چاپ | ١ |
تعداد صفحات | ١٤٤ |
نوع جلد | شومیز |
قطع | رقعی |
سال نشر | ١٣٩٦ |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
رمانهای خارجی
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | ۱۴۶ گرم |
شابک |
9786002783073
|
وزن | 0.146 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Samaneh Fathi
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
آن گاه که زرتشت سخن گفت
شب به خرس
قلعۀ کارپاتها
در وِرست، یکی از روستاهای ترانسیلوانی در کشور رومانی، ماجراهای مرموزی در حال وقوع است و منشأ همۀ این ماجراها قلعۀ متروکه و مخوفی معروف به قلعۀ کارپاتهاست. اهالی ورست بر این باورند که این قلعه در تسخیر ارواح و اشباح است، از این رو احدی جرئت نمیکند حتی به آنجا نزدیک شود. همچنین باور دارند که افتادن آخرین شاخۀ درخت راشِ نزدیک قلعه مصادف خواهد شد با نابودی و ویرانی قلعه. تا اینکه یک روز فریکِ چوپان، به لطفِ دوربینی دوچشمی، میبیند که دود از دودکش قلعه برمیخیزد و این اتفاق به شایعاتی دامن میزند حول اینکه آیا موجوداتی انسانی آنجا ساکن شدهاند یا موجوداتی ماورایطبیعی. اهالی روستا به قدری کنجکاو میشوند که تصمیم میگیرند دل را به دریا بزنند و راهی آن قلعۀ مرموز شوند، بلکه از راز آن سردربیاورند. اما چه کسی جرئت میکند؟ فقط نیک دک، جنگلبان شجاع، و دکتر پاتاک، البته دومی بهاجبار. اما...
در این داستان با شخصیتهای جذابی آشنا میشویم از جمله بارون رودولف دوگورتز، آخرین بازماندۀ خاندان دوگورتز و مالک قلعۀ کارپاتها، و فرانس دوتِلِک، نجیبزدهای عاشقپیشه، که اگر نبود جسارت و نیز شیفتگیِ او نسبت به داستانهای اسرارآمیز، راز ساکنانِ قلعه هرگز فاش نمیشد.
ممکن است حین خواندن این داستان فکر کنید ژول ورن، برخلاف اغلب کتابهایش، از عناصر علمیِ چندانی بهره نبرده است. اما اینطور نیست، چراکه او از طریق اورفانیک، دانشمند و نابغهٔ قدرنادیدهٔ داستان، از «الکتریسیته»، که بهدرستی «روح جهان» نام گرفته، و نیز از تلفن و حتی گرامافون برای رسیدن به مقاصد شومش بهرۀ وافری میبرد، به طوری که ممکن است، تحت تأثیر وقایع داستان، از این اختراعات مفید بشری بیزار شوید.
گمان بر این است که برام استوکر، نویسندۀ ایرلندی، از این رمان ژول ورن برای نوشتن رمان خودش دراکولا در سال ۱۸۹۷ الهام گرفته است.
مه مانی
رئیس جمهور ما
برزخ اما بهشت
محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-باروخ اسپینوزا
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-ژاک لکان
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-عشق
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-ایمانوئل کانت
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-بدنآگاهی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-عقل به روایت کانت
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-زيبایشناسی هگل
دانشنامه فلسفه استنفور 1: زیباییشناسی آلمانی
نویسنده | پل گایر، هانا گینزبورگ، استیون هولگِیت، ایئن تامسون و نیکولاس دیوی |
مترجم | سید مسعود حسینی، داود میرزایی، گلنار نریمانی و وحید غلامیپورفرد |
سرپرست و ویراستار مجموعه | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٣ |
سال نشر | ١٤٠٢ |
سال چاپ اول | ١٣٩٩ |
تعداد صفحات | ٥٣٦ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
قطع | رقعی |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
شابک | ٦ -٣٤٥-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
وزن | ٧٨٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.