وقتی بابام کوچک بود (3)

55,000 تومان

بابای من وقتی کوچک بود صبح یک روز بهاری با جوجه کوچولوش توی جعبه چوبی بزرگ توی بالکن آپارتمان نشسته بودند و از لای درز تخته‌ها به خورشید و پرنده‌های توی آسمان نگاه می‌کردند و نان و پنیر و پسته می‌خوردند….

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

وقتی بابام کوچک بود (3)

نویسنده
علی احمدی
مترجم
——
نوبت چاپ ٢
تعداد صفحات ١١٢
نوع جلد شومیز
قطع جیبی
سال نشر ١٤٠٢
سال چاپ اول ١٣٩٦
موضوع
کودک و نوجوان
نوع کاغذ بالکی
وزن 96 گرم
شابک 9786003910300
توضیحات تکمیلی
وزن 0.096 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “وقتی بابام کوچک بود (3)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

درآمدی بر نظریه‌ی معرفت

168,500 تومان
معرفت‌شناسی یا نظریه معرفت، یکی از پایه‌های فلسفه تحلیلی به شمار می‌آید و کتاب حاضر درآمدی روشن و قابل فهم بر این موضوع است. این اثر پیرامون برخی از نظریه‌های اصلی توجیه، شامل مبناگرایی، انسجام‌گرایی، وثاقت‌گرایی و معرفت‌شناسی فضیلت‌محور بحث می‌کند. همچنین موضوعات دیگری از جمله مسأله گتیه، درون‌گرایی و برون‌گرایی، شک‌گرایی، مسأله دور بودن معرفتی، مسأله معیار، معرفت پیشینی و معرفت‌شناسی طبیعی‌شده را نیز شامل می‌شود.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

کتاب حسنی نگو یه دسته گل

20,000 تومان
مشهورترین اثر احترامی در زمینه ادبیات کودکان "حسنی نگو یه دسته گل" نام دارد که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است. نویسنده اصل این داستان را که در متل های قدیمی وجود داشته با مسائل روز درآمیخته و به صورت شعر کودکانه در قالب آزاد (نیمایی) درآورده است. محتوای این کتاب که برای گروه های سنی "الف" و "ب" چاپ شده، شعر تعلیمی است و نویسنده در آن برای تأثیرگذاری بیش تر روی کودکان، نکات تربیتی را به صورت غیرمستقیم آموزش داده است.
سفارش:1
باقی مانده:2

ملل 7 … ایالات متحده آمریکا

9,000 تومان
«ایالات‌ متحده‌ آمریکا» از این‌ سری‌ مجموعه‌ جدیداً منتشر شد. کتاب‌ فوززالذکر به‌ بررسی‌ نکات‌ و موارد خواندنی‌ از این‌ کشور پرداخته‌ است‌. جمعیت‌ آمریکا شامل‌ ٢٧٠ میلیون‌ نفر از تمام‌ نژادها، ادیان‌ و گروه‌های‌ نژادی‌ و قومی‌ است‌. آن‌ها به‌ صدها زبان‌ سخن‌ می‌گویند و هزاران‌ شغل‌ مختلف‌ دارند. انواع‌ غذاها را می‌خورند و به‌ انواع‌ مختلف‌ موسیقی‌ گوش‌ می‌دهند. این‌ مردمان‌ یا خدایان‌ مختلفی‌ را ستایش‌ می‌کنند یا اصلاً به‌ هیچ‌ مجموعه کتابهای مل امروز خدایی‌ اعتقاد ندارند. به‌ همین‌ دلایل‌ آمریکا و مردمانش‌ را گاه‌ ملتی‌ برآمده‌ از ملل‌ مختلف‌ می‌خوانند. با مطالعه‌ کتاب‌ «ایالات‌ متحده‌ آمریکا» سفری‌ به‌ تاریخ‌ این‌ کشور (گذشته‌، حال‌ و آینده‌) خواهید داشت‌.

توسعه و خوشبختی در میان ایرانیان (چرا احساس می‌کنیم نسل سوخته‌ایم؟)

88,000 تومان

معرفی کتاب توسعه و خوشبختی در میان ایرانیان (چرا احساس می‌کنیم نسل سوخته‌ایم؟)

بر اساس مطالعات فراوان و در پی توصیه‌ی سازمان ملل متحد در سال ۲۰۱۱، امروزه به میزان «احساس خوشبختی» در کشورها به‌عنوان یکی از شاخص‌های توسعه اهمیت ویژه داده می‌شود. این کتاب برای بررسی این مسئله نوشته شده است که چرا ایرانیان از سال ۱۳۵۳ تاکنون وضع مطلوبی در میزان «احساس خوشبختی» ندارند. به گمان نویسنده، اگر مفهوم خوشبختی و آرمان‌شهر و رابطه‌ی آرمان و واقعیت، مورد تدقیق قرار گیرد و در یک مطالعه‌ی تاریخی‌ـ‌فرهنگی، تلقی ایرانیان از آن مفاهیم بررسی شود و آفات مهم جامعه‌ی کنونی شامل عوام‌گرایی، بحران فرهنگی و محدودیت بیان و نقش این آفات در میزان «احساس خوشبختی» تحلیل شود، نور آگاهی بر وضعیت پرابهام و بغرنج کنونی و نابسامانی‌های موجود پرتو می‌افکند و زوایای پنهان و مورد غفلت آشکار می‌گردد. توسعه و خوشبختی در میان ایرانیان (چرا احساس می‌کنیم نسل سوخته‌ایم؟) - انتشارات نی

صادق هدایت و مرگ نویسنده

89,000 تومان
در مقدمه ی این کتاب آمده است: " این کتاب شامل دو بخش است: صادق هدایت و مرگ نویسنده مقاله درباره هدایت. اولی را هم به نیت نوشتن مقاله ای شروع معلوم شد که عرضه آن در حد یک مقاله کار را به ایجاز ما می کشاند این بود که به شکل تک نگاری (مونوگراف) کوتاهی درآمد البته می شد آن را تا حد یک کتاب بزرگ تر گسترش داد اما این مانت و اصرار معمول بنده به مختصر نویسی مغایرت می دانست. بخش دوم کتاب مجموعه پنج مقاله است که همه جز مقاله دوم پیش از این در نشریات ادبی و فرهنگی به چاپ رسیده اند. ملاحظات گوناگون سبب شد که هر دو بخش کتاب با هم در یک جلد واحد منتشر گردند، اگرچه از جهات دیگری باید هر یک جداگانه به چاپ می رسید. اخیرا کتابی از اینجانب درباره زندگی، ادبیات و افسانه صادق هدایت به زبان انگلیسی منتشر شد. اما هیچ یک از نوشته های کتابی که در دست دارید صرفا تکرار مطالب آن کتاب، یا مطالب یکدیگر نیست، اگرچه بدیهی است که همه آنها برداشت و بینش اینجانب را درباره زندگی و آثار هدایت باز می تابند. و نیز بدیهی است که برخی نکات، تعبیرها، تحلیل ها و مأخذهای مشترک در آنها وجود دارد. "