وقتی بابام کوچک بود (3)

55,000 تومان

بابای من وقتی کوچک بود صبح یک روز بهاری با جوجه کوچولوش توی جعبه چوبی بزرگ توی بالکن آپارتمان نشسته بودند و از لای درز تخته‌ها به خورشید و پرنده‌های توی آسمان نگاه می‌کردند و نان و پنیر و پسته می‌خوردند….

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

وقتی بابام کوچک بود (3)

نویسنده
علی احمدی
مترجم
——
نوبت چاپ ٢
تعداد صفحات ١١٢
نوع جلد شومیز
قطع جیبی
سال نشر ١٤٠٢
سال چاپ اول ١٣٩٦
موضوع
کودک و نوجوان
نوع کاغذ بالکی
وزن 96 گرم
شابک 9786003910300
توضیحات تکمیلی
وزن 0.096 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “وقتی بابام کوچک بود (3)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

کتاب چگونه داستان بنویسیم

142,500 تومان
معرفی کتاب چگونه داستان بنویسیم در این کتاب با آوردن مثال های ساده سعی شده است داستان را با زندگی خودمان تطبیق دهیم و راه نوشتن آن را خوب یاد بگیریم، تا بتوانیم به راحتی اتفاقاتی را که همه روزه با آن مواجه می شویم یا در اطرافمان می بینیم یا در ذهنمان می سازیم، در قالب داستان بریزیم و برای دیگران نقل کنیم. .

عشق انتقالی

210,000 تومان
این جلد سوم از مجموعه فروید معاصر: نقاط عطف و مسائل بحرانی است که برای انجمن بین المللی روانکاوی منتشر شده است. هر جلد مقاله ای کلاسیک از فروید را با نظرات معلمان و تحلیلگران برجسته روانکاوان از زمینه های نظری و موقعیت های جغرافیایی مختلف ارائه می دهد. به گفته مشارکت کنندگان، مشاهدات در مورد انتقال-عشق ممکن است از دخالت های عاطفی تاسف بار دو تن از همکاران فروید الهام گرفته شده باشد. با بیماران زن فروید در مقاله خود از اجتناب ناپذیر بودن «انتقال-عشق» در هر تحلیلی که به خوبی انجام شده است، کارکردهای مهم درمانی آن و خطرات احتمالی آن صحبت می کند. عشق انتقالی به طور کلی در زمینه بزرگتر انتقال مورد بحث قرار می گیرد. مقاله‌ها مشکلی پایدار را در همه روش‌های روان‌درمانی روشن می‌کنند: نمایش‌های تأسف‌بار، اغلب غم‌انگیز، انتقال اروتیک و انتقال متقابل. این جلد همچنین شامل مقاله اصلی فروید است.

ماکاموشی، جزیره‌ی جوندگان جسور 13/ در جست‌وجوی گنج غرق‌شده

200,000 تومان
درباره نویسنده کتاب
الیزلبت دمی (Elisabetta Dami) (1958- ) نویسنده ایتالیایی ادبیات کودک است که به دلیل نگارش سری کتاب‌هایجرونیمو استیلتن مشهور است.
درباره ناشر کتاب
هوپا ناشر کتاب‌های کودک، نوجوان و جوان و بازی‌های فکری – آموزشی است که از سال 1392 فعالیت خود را آغاز کرده است. فعالیت هوپا با ارائه‌ی نسل جدیدی از بازی‌های فکری – آموزشی شروع شد، بر اساس تولید داخلی و با کیفیتی قابل مقایسه با محصولات بین‌المللی در این حوزه. پس از موفقیت هوپا در بخش بازی‌های فکری، از سال 1394 برنامه‌ریزی آن برای انتشار کتاب‌های مناسب کودک، نوجوان و جوان آغاز گشت و سرانجام در اردیبهشت 1395، مصادف با نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، نخستین کتاب‌های هوپا به بازار عرضه شد.
سفارش:0
باقی مانده:1

کتاب روشنفکران فرانسه علیه چپ

425,000 تومان
کتاب «روشنفکران فرانسه علیه چپ» با زیرعنوان «برهۀ ضد توتالیتر دهه‌ی 1970» نوشته‌ی مایکل اسکات کریستوفرسن، یک بررسی و تحقیق انتقادی از تغییرات ایدئولوژیک روشنفکران فرانسوی در نیمه‌ی دوم دهه 1970 است. این کتاب با هدف بررسی این موضوع نوشته شده است که چگونه بخش قابل توجهی از روشنفکران چپ فرانسوی، که قبلا با کمونیسم، مارکسیسم و سیاست‌های انقلابی همسو و موافق بودند، از طریق نقد توتالیتاریسمی که نحله های چپ منجر به آن شده بودند، شروع به محکوم کردن این ایدئولوژی‌ها کردند. در باب این تحول، نویسندۀ کتاب، کریستوفرسن این روایت غالب را نمی‌پذیرد که این تغییر یک گسست ناگهانی بود که صرفا با انتشار «مجمع‌الجزایر گولاگ» الکساندر سولژنیتسین ایجاد شد. در عوض، او نشان می‌دهد که جنبش ضد توتالیتر فرانسه نقطه اوج یک سری انتقادات دموکراتیک مستقیم از کمونیسم و تجدیدنظر در پروژه انقلابی بود که از سال 1956 درحال توسعه بود. این دیدگاه کریستوفرسن جایگزین مهمی برای تاریخ‌های نوشته شدۀ اخیر محسوب می‌شود که با اشاره به فقدان آشکار فرانسه در حوزۀ سنت لیبرال تلاش کرده‌اند مسیر سیاست روشنفکری فرانسه را توضیح دهند. از طرف دیگر، کتاب «روشنفکران فرانسه علیه چپ»، فقط یک روایت تاریخی نیست. این کتاب همچنین به‌عنوان یک مطالعه‌ی جامعه‌شناختی محسوب می‌گردد که بینش‌هایی را در‌مورد جامعه‌شناسی سیاسی روشنفکران چپ ارائه می‌دهد. با تمام این اوصاف، این کتاب همچون منبعی ضروری برای مورخان قرن بیستم فرانسه می‌باشد و همچنین هر کسی که علاقه‌مند به مطالعۀ دگرگونی‌های سیاسی است که چپ معاصر فرانسه را شکل و تغییر داده می‌تواند بهرۀ خود را از این کتاب ببرد. به عبارت دقیق‌تر، این کتاب کمک‌های ارزشمندی به مخاطبان در درک تحولات فکری فرانسویان و جهت گیری مجدد سیاسی آن‌ها می‌کند که در دهه 1970 رخ داد که گزارشی دقیق از بخشی کلیدی در تاریخ فرانسه را در اختیار مخاطبان قرار می‌دهد.

دیرینه‌شناسی دانش

95,000 تومان

معرفی کتاب دیرینه‌شناسی دانش

«دیرینه‌شناسی دانش به جست‌وجوی هیچ آغازی ترغیب نمی‌کند؛ دیرینه‌شناسی تحلیل را به هیچ حفاری یا عمق‌یابی زمین‌شناختی پیوند نمی‌زند. دیرینه‌شناسی در درون‌مایه‌ی عمومی توصیفی دلالت دارد که امر پیشاپیش گفته‌شده را در سطح وجودش مطالعه می‌کند: در سطح کارکرد گزاره‌ای که در آن اعمال می‌شود، در سطح شکل‌گیری گفتمانی که این امر پیشاپیش گفته‌شده به آن تعلق دارد، در سطح سیستم عمومی بایگانی که این امر پیشاپیش گفته‌شده با آن مرتبط است. دیرینه‌شناسی گفتمان‌ها را کردارهایی خاص در عنصر بایگانی توصیف می‌کند.» کتاب دیرینه شناسی دانش، اثری نوشته ی میشل فوکو است که اولین بار در سال 1969 منتشر شد. جنون، جنسیت، قدرت، دانش—آیا این ها حقایق زندگی هستند یا صرفا کلماتی در زبان انسان؟ فوکو در مجموعه ای از پژوهش های درخشان خود، فرضیاتی پنهان را به سطح می آورد که بر شیوه ی زندگی و تفکر ما سلطه دارند. کتاب دیرینه شناسی تاریخ ابتدا به تشریح این مفاهیم می پردازد و سپس، روابط میان دانش، زبان و اقدام را به شکلی ژرف و قابل همذات پنداری مورد تحلیل و بررسی قرار می دهد. این کتاب که خلاصه ای از انگاره های دیرینه شناسانه ی خود فوکو نیز هست، اولین قدم به سوی داشتن درکی جامع از شیوه ی کنونی زندگی ما است.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت