ویتسک

110,000 تومان

نمایشنامه ویتسک که معروف‌ترین کار گئورگ بوشنر – نمایشنامه‌نویس آلمانی – است زندگی سربازی فقیر و بی‌دست و پایی را روایت می‌کند که فرماندهان ارتش از او عنصری مفلوک و بازیچه دست خودشان می‌سازند . آنها دست درازی و تعدی به ویتسک را به جایی می‌رسانند که به نامزدش ماری اهانت می‌کنند و در این میان سرباز بیچاره نامزد خود را می‌کشد . بلاها و پلیدی‌ها در این نمایشنامه ، چنان ویتسک را متأثر می‌کند که در می‌یابد بر زمینی زندگی می‌کند که باید در تنهایی مطلق و اضطراب دائمی آن زجر بکشد . در این داستان ویتسک با مرگی خودخواسته از جهان فانی عروج می‌کند و این حکایت نشان از آن دارد که بوشنر نخستین کسی است که به نهیلیسم آلمانی – اروپایی مفهوم عینی داد . بوشنر در عمر کوتاه خود فعالیت سیاسی نیز داشت.

او یک سوسیالیست بود و مدام از جانب پلیس آن زمان تعقیب می‌شد . این نمایشنامه‌نویس آلمانی در سال ١٨٣٧ بر اثر بیماری تیفوس در ٢٣ سالگی در زوریخ چشم بر جهان می‌بندد . سال‌ها پیش نمایشنامه « ویتسک » در تئاتر شهر به روی صحنه رفت . همزمان با انتشار چاپ دوم این کتاب قرار است اجرای دیگری از این اثر به نمایش عمومی درآید . « ناصر حسینی‌مهر » مترجم ، مدرس و کارگردان تئاتر است که سال‌های زیادی در کشورهای آلمان و فرانسه مقیم بوده است . از او « مرگ دانتون » اثر بوشنر و « هملت ماشین » نوشته هاینر مولر و . . . ترجمه و منتشر شده است .

فقط 2 عدد در انبار موجود است

توضیحات

ویتسک

نویسنده
گئورگ بوشنر
مترجم
ناصر حسینی مهر
نوبت چاپ ٨
تعداد صفحات ١١٢
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٤٠١
سال چاپ اول ١٣٨٤
موضوع
نمایشنامه آلمانی
نوع کاغذ بالکی
وزن ١٢١ گرم
شابک
9789643115968
توضیحات تکمیلی
وزن 0.121 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “ویتسک”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

برای پیرهنت می‌میرند

7,500 تومان
این مجموعه داستان متشکل از ۹ داستان به هم پیوسته است و در سال ۱۳۹۴ کاندیدای بهترین مجموعه داستان سال در جایزه هفت اقلیم بوده است. در بخشی از کتاب می خوانیم: «انگشت در دهان بودم که نسیمی از دامن بلند لباس مادر به صورتم خورد و بعد انگار نرمی کف دستی از پارچه لباس را هم روی لاله گوش و گونه‌ام حس کردم و بعد فقط کفش‌های پاشنه بلند و سیاه مادر بود. سر که بالا بردم اندامی لاغر و بلند و نزار جلو چشمم بود و فشردگی دستی ظریف دور دسته ساکی سیاه. روی آخرین پله خانه نشسته بودم. با گردویی شکسته جلو پام و مغز متلاشی شده گردو جلو روم. مادر پایش را گذاشته بود روی گردوی شکسته و رفته بود و حالا ایستاده بود پشت به ما... .» «ناتاشا محرم زاده» در سال ١٣٨٣ در ششمین کنگره سراسری شعر و قصه جوان کشور برگزیده شد.

پادشاهی پیر در تبعید

8,000 تومان
نویسنده در این کتاب داستان تکان‌دهندۀ زندگی پدرش را بیان می‌کند و به نحوی از او به مثابۀ انسانی سخن می‌گوید که نیروی زندگی و هوشیاری‌اش را به واسطۀ ابتلا به بیماری آلزایمر از دست نداده است. «گایگر» همراه با نقل داستان این زندگی پر فراز و نشیب، دوران کودکی خود را از نو کشف می‌کند. بار دیگر رابطه‌اش با پدرش دوستانه می‌شود. می‌کوشد جملات خاص او را درک کند و متوجه می‌شود پدرش هنوز صفات چندی را داراست: گیرایی، اعتماد به نفس، شوخ‌طبعی، آن هم با وجود درگیری با فقدانی جبران‌ناپذیر. کتاب پادشاهی پیر در تبعید کتابی است روشن، زنده و گاه به گاه هم خنده آور: «وقتی شش سالم بود پدربزرگ دیگر مرا نمی‌شناخت. خانۀ او پایین خانۀ ما بود. گاهی وقتی من برای رفتن به مدرسه از باغ میوۀ او میان‌بر می‌زدم، پشت سرم چوب پرتاب می‌کرد که به چه اجازه‌ای از باغ من رد می‌شوی. گاهی هم برعکس، از دیدنم خوشحال می‌شد، به طرفم می‌آمد. پدربزرگ درگذشت و من این ماجراها را فراموش کردم تا این‌که بیماری پدرم آغاز شد.» «آرنو گایگر» متولد سال ١٩٦٨ در حال حاضر در وین زندگی می‌کند. تا به حال جوایز بسیاری به او تعلق گرفته است. از جمله جایزه کتاب سال در آلمان.

قصه‌های پریوار

2,000 تومان
این روز دوازدهمی است که بیکار شده‌ام. حسابش کامل دستم است . درست دوازده روز پیش بود که مدیر داخلی شرکت، آن نامه را دستم داد. حالا دوازده روز گذشته است. یادم نمی‌رود، هیچ‌وقت. جمله‌‌ای را که وقتی نامه را باز کردم، توی ذهنم پیچید: «حالا به پری چه می‌گویی؟» گفتم: «پری دست‌هایت چرا این‌طور شده؟» پری دست‌هایش را پشتش پنهان کرد. دست‌های پری پوست پوست شده بود. این مجموعه از ٣٩ داستان کوتاهِ کوتاه تشکیل شده که بخش اول آن را داستان‌های پریوار و بخش دوم آن را داستان‌های واقعی تشکیل داده است. در «رگ‌های آبی دست مادرم» می‌خوانیم: مادر آن وقت‌ها رخت می‌شست. برای در و همسایه و گاهی هم برای مشتری‌های محله بالا. دست‌هایش همیشه خیس بود و ورم کرده.‌ سردی آب انگار توی دست‌هایش نفوذ کرده بود و رگ‌های آبی‌اش هر روز بیش‌تر پیدا می‌شد. دست که به وقتش می‌کشید، دلت می‌گرفت و ...

مردگان

7,000 تومان
چیزی که در این نامه ها عجیب است. علاوه بر ادعای پیرمرد بر این که با شیطان ملاقات می کرده، دیگر این است که مدعی شده در آن  شب به خصوص، نزدیک کامل شدن مهتاب در یکی از روزهای ماه شعبان به خواست شیطان و صدالبته ناخواسته و ناخودآگاه، راهی قبرستان بزرگ وادی السلام شده و...

کجا می‌برند درختان مرده را

3,500 تومان
داستان «کجا می‌برند درختان مرده را» زندگی، عواطف و آرزوهای سه نسل از زنان را روایت می‌کند. راوی داستان، زنی است که امروز را دوست ندارد، امروزی خود کرده و خود ساخته و حالا با نگاهی نوستالژیک به گذشته فکر می‌کند. زنی غرق در خاطرات و توهمات. آرمانگرا و برج عاج‌نشین. زنی که می‌خواست همه چیز را بر هم بزند. تغییر دهد و بهتر کند. با خویی شتابزده و بی‌احتیاط. و عاقبت شکست خورده و بیمار. دخترش جوان و بیکار است. بی‌هدف و بی‌آرزو و یا به دنبال حقیرترین آرزوها. تنبل و پرمدعا و خودبزرگ‌بین. مصرف‌کننده‌ای بی‌مصرف. تربیت نشده و رها شده در مرداب. اما مادر این زن، زنی تنها، محروم و رنج‌کشیده. مقاوم و صبور. زنی که می‌داند از زندگی چه می‌خواهد. معتقد و سختکوش، اما خشک و بی‌انعطاف. زنی که اعتقاداتش با پوست و گوشت و خونش یکی است و اگر بخواهی تغییرش دهی مثل این است که بخواهی بودنش را از او بگیری و نابودش کنی! زنی که بار خانواده را بر دوش می‌کشد. «عاطفه طیّه» نویسنده جوانی است که داستان این سه زن را روایت کرده است و کتابی خواندنی برای نسل جوان امروزی نگاشته است.

روژی یار

6,000 تومان
روژی یار قصه دختری است به همین نام که روزگار با او سر ناسازگاری دارد: «پدرم در جوانی عاشق دختر کُردی بود به نام روژی یار. اسم او را روی من گذاشت. دوست داشت صدام کند، خسته نمی‌شد از این کار. صدا زدن من براش عادت شده بود، شاید هم یک جور کیف ساده و گذرا نصیبش می‌کرد.» روژی یار عاشق این است که بچه‌دار شود و هر بار در ازدواج‌هایش بخاطر این موضوع ناکام می‌ماند: «این که دلم می‌خواست بچه داشته باشم فقط به خاطر زن بودنم یا جوان بودنم نبود. بیشتر زن‌ها دوست دارند بچه‌دار شوند، به همین سادگی. عالم و آدم بگویند بچه‌دار نمی‌شوی زیر بار نمی‌روم. باید بچه‌دار شوم، سم قاطر که نخورده‌ام... وقتی چیزی را می‌خواستم، با تمام وجود می‌خواستم و...» روژی یار در روایتی که بازگو می‌کند تقصیرها و ناکامی‌ها را به همسرش نسبت می‌دهد و آنگاه که از او جدا می‌شود تن به ازدواج دیگر می‌دهد. اما این بار هم ناکام می‌ماند و پدر او را روانه دکتر می‌کند شاید که افاقه کند، اما... در مرور خاطرات روژی یار در می‌یابیم زندگی بی رحمانه تر از آن است که به او لبخند بزند، مخاطراتی پیش روست که او فکر بچه دار شدن را از سر بیرون می‌کند: «فکر بچه دار شدن را از سرم بیرون کرده بودم، بیرون که نه، فرستادم بودمش گوشه‌ای پرت و دور از ذهنم داشتم مثل آدمیزاد زندگی‌ام را می‌کردم تا اینکه...» «فریده خرمی» نویسنده و مترجم، پیش از این کتاب «دختر خاله ونگوگ» را نوشته است.