يکي بود که خودش نبود

99,000 تومان

سفارش:1
باقی مانده:1

در کتاب «یکی بود که خودش نبود» بارون لامبرتو پیرمردی نودوسه‌ساله، ایتالیایی و ثروتمند است که با بیست‌وچهار بیماری دست‌وپنجه نرم می‌کند. او همراه پیشخدمت باوفایش در جزیره‌ی سن‌جولیو روزگار می‌گذراند.

بارون که در آستانه‌ی مرگ قرار دارد و به‌دنبال جاودانگی است، یکباره جوان، سرحال و شاداب می‌شود. راهزنان برای دریافت پول او را گروگان می‌گیرند، اما هر کاری می‌کنند بارون جوان‌تر و سرحال‌تر از دیروز می‌شود. چه رازی در میان است؟ او را جادو کرده‌اند؟

بارون لامبرتو پیرمردی نودوسه‌ساله، ایتالیایی و ثروتمند است که با بیست‌وچهار بیماری دست‌وپنجه نرم می‌کند. او همراه پیشخدمت باوفایش در جزیره‌ی سن‌جولیو روزگار می‌گذراند.

بارون که در آستانه‌ی مرگ قرار دارد و به‌دنبال جاودانگی است، یکباره جوان، سرحال و شاداب می‌شود. راهزنان برای دریافت پول او را گروگان می‌گیرند، اما هر کاری می‌کنند بارون جوان‌تر و سرحال‌تر از دیروز می‌شود. چه رازی در میان است؟ او را جادو کرده‌اند؟

* کتابی از برنده‌ی جایزه‌ی هانس کریستین اندرسن ۱۹۷۰

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

يکي بود که خودش نبود

نویسنده
 جانّی رُداری
مترجم
غلامرضا امامی
نوبت چاپ
تعداد صفحات 168
نوع جلد —-
قطع
سال نشر
سال چاپ اول ——
موضوع
کودک و نوجوان
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786222040703
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “يکي بود که خودش نبود”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

چند صفحه از کتاب

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

سرخ سفيد

220,000 تومان

معرفی کتاب سرخ سفید

کتاب سرخ سفید نوشته‌ی مهدی یزدانی خرم، داستانی با حال و هوای انقلاب است که در همین چند سال پیش از خیابان معروف 16 آذر آغاز شده و شما را با خود به زمستان 1358 می‌برد. چندین داستان و روایت در این بازه‌ی زمانی رخ می‌دهند که به نحوی با هم ارتباط پیدا می‌کنند. رزمی‌کار 33 ساله‌ای برای تبدیل کمربند قهوه‌ای‌اش به سیاه دان یک قرار است با پانزده مبارز در مبارزه‌ای 1 دقیقه‌ای شرکت کند. در حین این مبارزات و در بحبوحه کمرگیری، لگد‌ها و ضربه‌ها، داستان آدم‌ها هم بیان می‌شود که نقطه عطف زندگی‌شان دی ماه 1358 است. رمان سرخ سفید اینگونه نقش می‌بندد و پیش می‌رود تا در هر مبارزه‌ای داستانی تعریف شود. قصه کشیش یونانی آزادی‌خواه در برف و سرمای آن سال، قصه بازیکن بلاتکلیف باشگاه تاج تهران، قصه فروشنده کتابی که عاشق یک پزشک متخصص زنان ممنوع الکار شده و قصه‌ها و خرده روایت‌هایی که نقطه پیوندشان مبارزات رزمی کار جوان است. شخصیت‌های زیادی در این کتاب وجود دارند؛ از جنازه‌ امیرعباس هویدا گرفته تا استخوان‌های رضاخان و شخصیت‌های بسیار دیگر. داستان سرخ سفید از دی‌ماه سال 1391 آغاز می‌شود اما در همین نقطه باقی نمی‌ماند. مهدی یزدانی خرم ما را به سی سال پیش می‌برد. و در این رفتن‌ها و برگشتن‌ها خرده‌روایتی از آدمی دیگر و شخصیتی دیگر نقل می‌شود که شاید روزی و شبی از این‌جا گذشته‌اند. از این رو شاید بتوان گفت برای خیابان شانزده آذر عبور یک کیوکوشین‌کای سی و سه ساله در دی ماه 1391 بی‌اهمیت‌ترین اتفاق در سی سال اخیر باشد. لحظه‌ای که خواننده به انتهای کتاب می‌رسد، ناگهان زاویه دید تغییر می‌کند، حضور ناگهانی راوی خواننده را آن‌چنان هیجان زده می‌کند که گویی کیوکوشین‌کای سی و سه ساله هم از این هیجان، برای مبارزه‌ای سخت نیرویی تازه می‌گیرد. این تغییر که به شدت غیرقابل پیش‌بینی است، آخرین چرخش دایره‌ایِ روایتی است که به پایان نزدیک می‌شود. و این بازگشت به نقطه آغازین خود نشانه‌ای از تکرارپذیری تاریخ است و یا مواجهه خواننده با این سؤال که آیا همه‌چیز دوباره اتفاق می‌افتد؟ نقطه قوت این داستان‌ها خالص بودن قصه شخصیت‌هایش و خلاقیت نویسنده است. انقلاب اگرچه ذاتا تحولی بنیادی در ساختار سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است، در داستان «سرخ سفید» به تمام آدم‌های جامعه از هر طبقه و سنی، مرده و زنده، سرایت می‌کند تا زمانی که شخصیت، ذات و کردار آن‌ها را تغییر می‌دهد. مهدی یزدانی خرم در دوم شهریور سال 1358 در تهران متولد شده است. او دارای کارشناسی رشته زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران می‌باشد. از اواسط دهه هفتاد در صفحات ادبی مطبوعات ایران مقالات، گفت‌وگوها و یادداشت‌هایی را منتشر کرده‌ است. اما عمده شهرتش در این حوزه به نقدهای ادبی او باز می‌گردد. در بخشی از کتاب سرخ سفید می‌خوانیم: وارد که می‌شود شروع می‌کند به گرم کردن... باشگاه بزرگ است و تاتامی‌هایش را تازه شُسته‌اند... اسفنجِ زیرِ پایش فرو می‌رود... بعد سن‌سی یامهی بلندی می‌دهد و می‌گوید همه مرتب بنشینند دور تاتامی... کیوکوشین‌کای سی و سه‌ ساله به اشاره‌ی سن‌سی می‌رود وسطِ تاتامی و پشتِ خطِ سمتِ راست می‌ایستد... سن‌سی می‌گوید پانزده مسابقه‌ی یک‌دقیقه‌ای برای کمربندِ مشکی... قوانین رو همه می‌دونن... و می‌ایستد در عرضِ تاتامی برای قضاوتِ بازی‌ها و دو سه باتجربه را هم می‌گذارد برای کمک‌... کیوکوشین‌کای سی و سه‌ساله اولین حریفش را می‌بیند... جوانی با کمربندِ آبی... همه‌چیز آماده است... سن‌ سی اشاره می‌کند هر دو فایتر گارد بگیرند و بعدش هاجیمه... بازی اول همیشه رُسِ آدم کارنابلد را بیشتر می‌کشد... همه حلقه زده‌اند دورِ تاتامی و منتظرند مسابقه چِفت و جور شود... کیوکوشین‌کای سی و سه‌ساله به حریفِ اولش احترام می‌گذارد... بازی شروع می‌شود... باید نفسش را مدیریت کند... حریفِ کمربند‌ آبی‌اش لاغر است و فِرز... می‌خواهد خودی نشان دهد حتماً... مدام می‌کوبد روی سینه‌اش و می‌کوبد، اما جان ندارد سوکی‌هایش... فقط اذیت می‌کنند... هنوز تنش خشک است... یکی‌درمیان سوکی‌ها را رد می‌کند و منتظرِ فرصتی است برای تک زدن... برای تک‌ ضربه‌ای که کار را تمام کند... مبارزِ کمربند آبی چندباری خیز برمی‌دارد برای درو کردنش... برای خالی کردنِ پایش و انداختنش روی زمین... باتجربه‌تر از این حرف‌هاست و یک کمربندآبی پُرانگیزه زورِ درو کردنِ او را ندارد... پسر مدام پای تکیه‌گاه را می‌زند و کم‌کم سرش می‌آید پایین و کیوکوشین‌کای سی و سه ساله یکهو می‌بیند صورتِ بی‌دفاع را... درنگ نمی‌کند، درجا پای راست را، پای موافق را می‌کشد بالا و وقتی عصب‌های پای راستش پوستِ صورتِ عرق‌کرده را حس می‌کند مطمئن می‌شود کار تمام است... ماواشی جودانِ جانانه‌اش می‌نشیند روی گونه‌ی چپ پسرِ کمربندآبی... یک جوشِ نسبتاً درشت که سر باز کرده زیرِ فشار ضربه‌ی پا خودش را خالی می‌کند... چرکِ سفیدِ جامدی که رگه‌هایی از خون درش است پخش می‌شود توی هوا... کسی چیزی نمی‌بیند... تکه‌ی چرکْ کوچک است و احتمالاً نتیجه‌ی شکلات‌هایی است که پسرکِ کمربند آبی مدام می‌لنباند...
سفارش:1
باقی مانده:2

موصل، بدون پریچهر

25,000 تومان

در بخشی از کتاب موصل، بدون پریچهر می‌خوانیم

ساعت‌دزد می‌رود توی صف بی‌آرتی. اتوبوس که می‌رسد سوار می‌شود. من هم پشت‌سرش سوار می‌شوم. باید درست پشت‌سرش بنشینم، آن‌قدر نزدیک که حتی حساب تعداد نفس‌هاش هم دستم باشد. اتوبوس که راه می‌افتد، بی‌اختیار می‌چرخم و پشت‌سرم را نگاه می‌کنم. پریچهر باید جایی میان زن‌ها خودش را مخفی کرده باشد. دست راست ساعت‌دزد، همان دستی که ساعتم را قاپید، بالا می‌آید و پسِ سرش را می‌خاراند. آیا همین که این‌قدر از نزدیک او را زیر نظر گرفته‌ام، به معنی نادیده انگاشتن مسئولیت بی‌نهایتم در قبال او نیست؟ حتماً هست. درست مثل این‌که همین لحظه از توی جیبم یک چاقو دربیاورم و سرش را ببرم و از همین پنجره‌ی نیمه‌باز بیندازم وسط خیابان تا ماشین‌ها از رویش رد شوند و محتویات چرب‌وچیلی داخلش پخشِ آسفالت شود. تنش را هم همین جا رها کنم، همین‌جور نشسته روی صندلی: مجسمه‌ای بی‌سر. مسافرانی که می‌روند و می‌آیند هیچ شک‌شان نمی‌برد که این تن یک انسان واقعی است. خیال می‌کنند بازی است، یا همچین چیزی. مثلاً دوربین مخفی. به هوای یافتن دوربینی که مخفیانه حرکات‌شان را زیر نظر دارد، این‌سووآن‌سو چشم می‌گردانند. احتمالاً حتی با لبخند. لبخندی که می‌گوید «دست‌تون رو خوندم.» ولی فایده ندارد. هر چه نگاه کنند دوربینی نمی‌یابند. این‌جاست که لحظه‌ی سرنوشت‌ساز به مانند ماری در کمینِ طعمه از خفا بیرون می‌پرد: درست همان وقتی که از یافتن دوربینی که نیست نومید می‌شوند و درمی‌یابند واقعیت همان چیزی است که دیده‌اند، نه آن چیزی که با ساده‌لوحی خیال کرده‌اند. میدان رازی ساعت‌دزد از اتوبوس پیاده می‌شود و خیابان کارگر را می‌رود پایین، سمت میدان راه‌آهن. محله‌ی پریچهر. این احتمال که هم‌محلیِ پریچهر باشد تنم را می‌لرزاند.

فيلم ساختن

125,000 تومان

معرفی کتاب فیلم ساختن اثر سیدنی لومت

چرا یک کارگردان فیلمنامه خاصی را انتخاب می کند؟ برای اینکه بازیگران طبیعی و واقعی جلوه دهند بعد از گرفتن یک صحنه چه کاری باید انجام دهند؟ چگونه می توانید یک سکانس پر برخورد و اکشن را در منطقه ای پرتردد و معروف مثلا در قلب منطقه الماس نیویورک اجرا کرد؟ و نکات بسیار زیاد دیگری که درباره ساخت فیلم از ابتدا تا انتها مورد نیاز است را سیدنی لومت یکی از کارگردانان معتبر دوران ما در کتاب فیلم ساختن به تفصیل بیان می کند. لومت این کتاب را در ۱۳ بخش تنظیم کرده که عبارت است از: «کارگردان: بهترین شغل جهان»، «فیلم نامه: آیا نیازی به نویسنده هست؟»، «سبک»، «بازیگران: آیا بازیگر می تواند خجالتی باشد؟»، «دوربین: بهترین دوست کارگردان»، «طراحی صحنه و لباس»، «بالاخره رسیدیم به ساختن فیلم»، «دیدن کار روز قبل رنج و سرمستی»، «اتاق تدوین بالاخره تنهایی»، «آوای موسیقی: صدای صدا»، «میکس: تنها بخش خسته کننده سینما»، «کپی اول کودکی متولد می شود» و «استودیو: آیا تمام زحمات من برای این بود؟». مترجم این کتاب در مقدمه ای نوشته: «یکی از مهم ترین ویژگی های «فیلم ساختن» این است که چیزهایی را درباره بازیگرها و کار با آنها می گوید که در هیچ کلاس درسی نمی توان آنها را شنید و یاد گرفت. لومت ... دنبال این بوده که توضیح دهد خودش به عنوان کارگردانی خوب و قابل احترام در سینمای امریکا، چگونه فیلم می ساخته؛ برای این است که همه چیز را از اول توضیح می دهد ... تا در نهایت به خواننده اش بگوید فیلم کاری گروهی است نه کاری شخصی».
سفارش:1
باقی مانده:1

داستان‌های خانه‌درختی 2/ خانه‌درختی 26طبقه

235,000 تومان

معرفی کتاب خانه درختی 26 طبقه اثر اندی گریفیتس

کتاب خانه درختی 26 طبقه، اثری نوشته ی اندی گریفیتس است که نخستین بار در سال 2012 انتشار یافت.
اندی و تِری حالا به خانه ی درختی عجیبشان، چیزهای جدیدی اضافه کرده اند: زمین اسکیت، اتاق ضدجاذبه، یک بستنی فروشی با 78 طمع و نوع از بستنی و هزارتوی جهنمی که آن قدر پیچیده است که هر کسی تا به حال واردش شده، نتواسته از آن خارج شود.
این بار، اندی و تِری یک هفته فرصت دارند تا کتاب بعدی شان را تمام کنند، و اندی حتی می داند که این کتاب باید درباره ی چه باشد—داستان چگونگی آشنایی او با تِری.
زندگی در خانه ی درختی هیچ وقت خسته کننده نیست و عملیات های کوسه، طوفان های مهیب و کله های چوبی دزدان دریایی، تازه آغاز ماجراست.
سفارش:3
باقی مانده:1

کارآگاه سیتو و دستیارش چین‌می‌ادو 2/ مومیایی گمشده

90,000 تومان

معرفی کتاب کارآگاه سیتو و دستیارش چین می ادو 2 اثر آنتونیو ایتوربه

در بخش پرونده های عجیب، مرموز و خیلی سخت، سروان چین می ادو با ذره بین-جاروبرقی شماره ی 9 تمیزکاری می کند. کارآگاه سیتو هم مثلا دایره المعارف بزرگ کارآگاه ها را می خواند، اما راستش دارد چرت می زند.
یک دفعه فرمانده تروئنوس، بداخلاق و اخمو مثل همیشه، به اتاق می آید. - کارآگاه! الان که وقت خواب نیست! - کی گفته من خوابیده ام؟
تا حالا کسی را ندیده اید که با چشم های بسته کتاب بخواند؟ فرمانده تروئنوس می گوید: - الان برای این چیز ها وقت نداریم. باید به یک پرونده ی خیلی مهم رسیدگی کنیم.
وقتی مومیایی مصری موزه‌ی شهر قاهره غیب می‌شود، برای پیداکردنش باید سراغ چه کسانی رفت؟ کارآگاه سیتو و دستیارش، چین‌می‌ادو!
سفارش:1
باقی مانده:2

لاما یونایتد 1

143,000 تومان

بخش هایی از کتاب لامایونایتد

آهان، شمایید. برگشتید. همین پیش پای شما داشتم بعضی از تیترهای محشر فصل قبل لامایونایتد در جام را می‌خواندم. روزهای پرشکوه. منظورتان چیست که یادتان نمی‌آید؟ منم، آرتور ماکلوک، بهترین فوتبالیست تاریخ! سال قبل، یازده لاما ندانسته خاکستر من را خوردند و فوتبالشان محشر شد. بعد آن‌ها حضور شگفت‌انگیزی در جام داشتند و بهترین تیم‌های آدم‌ها را شکست دادند تا اینکه متاسفانه در فینال به تیر زدند. این را دیگر باید یادتان باشد، نه؟ خب، تیم گریوی و قاهره اندرسون چی؟ دوتا دوست خوب که لامایونایتد را تا فینال جام مربی‌گری کردند. تیم حتی وقتی دروازه بان بود، گل پیروزی نیمه نهایی را هم زد! واقعا یادتان نیست؟ خبر همه‌ی روزنامه ها را پر کرد… خب، مهم نیست. الان کم و بیش ماجرای لامایونایتد را برایتان تعریف کرده‌ام، برای همین دیگر باید مطلع باشید.   باورکردنی نیست که کاسبی فوتبال چقدر بی‌ثبات است. یک دقیقه همه از شما بدشان می‌آید و دقیقۀ بعد دوباره قهرمانی. خوشبختانه این قانون به کار ری بارنول هم آمد و او دوباره روی تپه‌ی فوتبال بود. انتخاب لاماها در تیم جام جهانی‌اش یک شاهکار بود، گرچه فکر خودش نبود. می‌توانست بدون اینکه هو کنندَش از خانه‌اش خارج شود و دکه‌ی سبزی فروشی بساطش را برده بود جلوی مقر تیم ملی کریکت انگلستان. کمتر از دو هفته به مسابقات مانده بود که ضربه‌ی پتکی به رقابت‌ها خورد. هیئت حاکمه‌ی جام‌جهانی فهمید که میزبان در فرم‌هایش تقلب کرده و بسیاری از کارکنان را تهدید کرده تا به نفعش رای دهند. جام جهانی باید به کشور دیگری می‌رفت!