پدر سرگی

110,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:3

کتاب «پدرسرگی» داستانی هشتادصفحه‌ای از لیو تالستوی است که در سال 1911 به چاپ رسید. داستان مرد مؤمنی که شبی پسری را شفا می‌دهد و از آن به بعد، مادر پسرک بین همه پخش می‌کند که پدر سرگی شفادهنده است و جمعیتی را برای شفا به سوی او می‌فرستد.

مضمون داستان در مورد جست‌وجو و کشف معنای زندگی است. اما این بار یک انسان عادی و یک کارمند نیست که معنای آن را گم کرده؛ بلکه یک مرد خداشناس است.

پدرسرگی در ابتدا خودش است و در تنهایی‌اش نیازی نیست کاری انجام دهد که مؤمن بودنش را به کسی ثابت کند؛ اما هر چه بیشتر با مردم در تماس قرار می‌گیرد و با آن‌ها درمی‌آمیزد، ایمانش ضعیف‌تر می‌شود…

در بخشی از داستان می‌خوانیم: «گذشته از رسالت کلی‌اش در زندگی، که خدمت به تزار و میهن بود، هميشه هدفی دیگر نیز داشت که آن را دنبال می‌کرد و این هدف، هرقدر هم ناچیز بود، او تمام توان خود را صرف رسیدن به آن می‌کرد و برای آن زنده بود تا به آن دست یابد.

اما همین‌که به آن دست می‌یافت هدف دیگری در آگاهی‌اش سر برمی‌کشید و جای هدف گذشته را می‌گرفت. همین میل به بی‌همتایی و تلاش برای چیزی که او را شاخص و از دیگران ممتاز کند – تمام زندگی‌اش تا در بند می‌داشت.

و به‌این‌ترتیب بود که وقتی افسر شد هدفش این بود که در حرفه‌ی نظام به بالاترین درجه‌ی کمال برسد. و به‌زودی افسری نمونه شد.

گرچه عیب بزرگش اصلاح‌ناشده ماند و از مهار کردن تندخشمی خود کماکان عاجز بود و این ضعف او را به کارهای ناپسندی می‌کشاند که برای موفقیتش زیان داشت.»

موجود در انبار

شناسه محصول: 9789643625887 دسته: , , , , , برچسب: ,
توضیحات

 پدر سرگی

نویسنده  لیو تالستوی
مترجم
سروش حبیبی
نوبت چاپ 12
تعداد صفحات 81
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1402
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9789643625887
توضیحات تکمیلی
وزن 0.0 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “پدر سرگی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF
اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

چالشهای مدیریت دولتی در ایران

5,000 تومان
این کتاب برای دانشجویان رشته مدیریت دولتی در مقطع کارشناسی برای درس «مبانی مدیریت دولتی 2» و در مقطع کارشناسی‌ارشد برای دروس «مسائل مدیریت دولتی ایران» و «مدیریت دولتی تطبیقی» هر یک به ارزش 2 واحد تدوین شده است. امید است علاوه بر جامعه دانشگاهی، مدیران سازمانها و ادارات دولتی نیز از آن بهره‌مند شوند.

فهرست:

پیشگفتار فصل اول: آشنایی با جوهره مدیریت دولتی فصل دوم: عقلانیت و راهبرد در بخش دولتی فصل سوم: مدیریت مشارکت‌جویانه در بخش دولتی فصل چهارم: کنترل فساد اداری در بخش دولتی فصل پنجم: تحول اداری در بخش دولتی فصل ششم: دانش‌محوری اقتصاد و بخش دولتی فصل هفتم: جابه‌جایی مدیران در بخش دولتی فصل هشتم: جهانی‌سازی و مدیریت دولتی فصل نهم: چالش‌های دیگر واژه‌نامه انگلیسی­ فارسی واژه‌نامه فارسی­ انگلیسی اعلام هر فصل با مقدمه شروع و با نتیجه‌گیری، پرسش‌های فصل و منابع پایان می‌یابد.

چند روایت معتبر

140,000 تومان
کتاب چند روایت معتبر مجموعه‌ داستان هایی از مصطفی مستور است که نشر چشمه آن را منتشر کرده است. در کتاب چند روایت معتبر رگه های فلسفی و اعتقادی به چشم می خورد. مصطفی مستور روی موضوعاتی چالش بر انگیز دست می گذارد و عاشقانه های او واقعا خاص و خالص هستند. این کتاب از ۷ روایت تشکیل شده و این روایت ها عمدتاً به عشق، زندگی، مرگ و مفهوم خداوند مربوط می شوند.  اول هر روایت، یک متن خاص قرار داده شده است تا خواننده در فضای آنچه که قرار است اتفاق بیفتد قرار بگیرد و یک ذهینت اولیه از داستان داشته باشد. ۷ روایت کتاب شامل موارد زیر می شوند:
  1. چند روایت معتبر درباره عشق: یک معلم فیزیک که عاشق شاگرد خود می شود.
  2. چند روایت معتبر درباره زندگی: کسری که همراه سایه زندگی می کند و به مهتاب فکر می کند.
  3. چند روایت معتبر درباره مرگ: بخش هایی از زندگی افراد مختلف، خودکشی، عروسی و مرگ.
  4. مصائب چند چاه عمیق: بخش هایی مختلف از زندگی.
  5. در چشم هات شنا می کنم و در دست هات می میرم: ماجرای یک شاعر که عشق او به تنفر تبدیل می شود.
  6. کیفیت تکوین فعل خداوند: سه زوج جوان که یکی از آن ها دچار حادثه ای شده و ناخودآگاه صدایی را می شنود.
  7. کشتار: داستان یوسف و مونس که عاشق می شوند و با نامه با هم در ارتباط هستند.
سفارش:0
باقی مانده:2

داستان‌های محبوب من (جلد 6): دهه‌ی 40

60,000 تومان
داستان کوتاه ایران در نخستین سال‌های دهة چهل، نزدیک به یک دورة ده‌سالة اختناق را پس از کودتای 28 مرداد 1332 از سر گذرانده است.
دهة چهل، دهة حاکمیت سانسور و عدم آزادی اندیشه و بیان است؛ دوره‌ای که در آن رسانه‌های همگانی زیر کنترل شدید قرار دارند، هنرمندان به زندان می‌افتند، و نویسندگان، ممنوع‌القلم می‌شوند.
ترس و بدبینی بر همه‌جا حاکم است و این وضعیت، درونمایة بسیاری از نوشته‌های دهة چهل است؛ دوره‌ای که نویسندگان بازتاب‌دهنده و تصویرگر و بازآفرینندة واقعیت‌های روزگار خویشند. واقعیت‌هایی چون شکست، آرمان باختگی، از پای درآمدن، وحشت و یاس، بدعهدی و ریاکاری و بی‌اعتمادی بر فضای کلی این داستان‌ها بال گسترده است.
ششمین مجلد از مجموعة «داستان‌های محبوب من» پس از نگاهی به وضعیت داستان کوتاه در دهة چهل، تعدادی از داستان‌های این دهه، از نویسندگان مختلف را به همراه نقدی بر داستان‌ها از علی اشرف درویشیان و رضا خندان (مهابادی) دربر می‌گیرد.
برخی از داستان‌ها عبارت‌اند از: «جشن فرخنده/ جلال آل احمد»، «زیر باران/ احمد محمود»، «پناهگاه/ ناصر تقوایی»، «مرثیه/ اکبر رادی»، «مهرة مار/ م. ا. به‌آذین» و «قصه چهارم/ غلامحسین ساعدی».

زيرآفتاب خوش خيال

4,000 تومان

معرفی کتاب زیر آفتاب خوش خیال عصر

جیران گاهان در کتاب زیر آفتاب خوش خیال عصر به روایت ازدواج دختری یهودی به نام مونا با مردی مسلمان می‌پردازد و مسائل و مشکلات زندگی این دو زوج را قبل و بعد از ازدواج به تصویر می‌کشد. این اثر که اولین رمان جیران گاهان، نویسنده جوان ایرانی است، در سال 1389 موفق به کسب جایزه بهترین رمان اول بنیاد گلشیری شده است. مونا دختری یهودی است که علیرغم عرف و دینی که دارد به پسری مسلمان که استاد موسیقی است، علاقه‌مند می‌شود و همین موضوع باعث می‌شود تا خانواده‌اش او را طرد کنند. اما مونا از عشقش دست برنمی‌دارد و به خاطر شهریار به ظاهر مسلمان شده و با او ازدواج می‌کند. پس از مدتی که از زندگی زناشویی مونا و شهریار می‌گذرد، دچار مشکل شده و رابطه‌شان به جدایی ختم می‌شود. مونا مجبور می‌شود به تنهایی زندگی ‌کند و یک روز با تماس خواهرش و اطلاع از بیماری مادرشان باعث می‌شود تا مونا شروع به مرور وقایع گذشته کند. جیران گاهان هنگام نگارش، نگاهی بی‌طرفانه به داستان داشته و از افراط و تفریط دوری می‌کند. همین موضوع سبب می‌شود تا روایت داستان باورپذیرتر جلوه کند. او در روایتش از شیوه جریان سیال ذهن استفاده کرده اما آن را به گونه‌ای بکار برده است که شما را گیج نمی‌کند. زیباترین و در عین حال قابل تقدیرترین جنبه کتاب زیر آفتاب خوش‌خیال عصر آن است که از رائه‌ی چهره‌ی سیاه یا سفید به شخصیت‌های داستان پرهیز شده است. چهره‌ی خانواده‌ی مونا که کلیمی هستند به صورتی انسانی به تصویر کشیده شده است و هیچ‌ کدام از آنان یکسره خوب یا یکسره بد نیستند. تمام شخصیت‌های داستان از جمله مونا و شهریار جنبه‌های مثبت و منفی دارند. حتی در روند داستان اشاره‌ای به پیش‌داوری‌های پدر و مادر شهریار در رابطه با کلیمیان می‌شود. از ظرایف قابل احترام این کتاب نیز می‌توان به عدم تجانس فرهنگی در بین خانواده‌های این زوج اشاره کرد. عدم پذیرش کامل مونا از سوی خانواده‌ی شهریار گرمای رابطه‌ی عاطفی این دو نفر را سرد کرده و به گونه‌ای روایت می‌شود که گویی جدایی آن‌ها به دلیل این عدم تجانس فرهنگی و پیش‌داوری‌های ذهنی از پیش رقم خورده است. با اینکه شهریار در روند داستان، تلاشش را برای شناخت بهتر فرهنگ خانواده مونا می‌کند اما رفته رفته این تمایل به شناخت کم شده و جایش را به رفتاری آمرانه و مردسالارانه می‌دهد. در بخشی از کتاب زیر آفتاب خوش‌خیال عصر می‌خوانیم: شیشه ‌شور را از روی هره‌ی پنجره برمی‌دارد. دمپایی‌ها را به نوبت می‌کند و روی هره می‌رود. وزنش را روی پنجره می‌اندازد. شیشه شور را فشار می‌دهد. قطره‌های ریز آب روی شیشه پخش می‌شوند. بوی تمیزی دماغش را پر می‌کند. روزنامه را روی سطح بی‌رنگ، محکم بالا و پایین می‌کشد. پشت قطره‌های آب و کف، کوچه خالی است. نه زنی، نه مردی، نه گربه‌ای، نه بچه‌ای. کوچه خوابیده. یکی دو ساعت دیگر خیابان پر می‌شود از مامان‌ها که سرشان را از در ورودی آپارتمان‌ها بیرون می‌آورند و سر بچه‌ها داد می‌کشند. پسربچه‌ها که گل‌کوچیک بازی می‌کنند و دختر بچه‌ها که دم در خانه‌ی همدیگر می‌پلکند. فقط یک دختر مو‌مشکی با پسرها فوتبال بازی می‌کند. آن‌قدر ریزه است که خودش را چابک از لا به ‌لای پسرها رد می‌کند و شوت می‌زند توی دروازه‌ی زپرتی که می‌گذارند وسط کوچه. موسی و ادنا عاشق فوتبال بودند. مامان نمی‌گذاشت بروند توی کوچه. می‌گفت: «لازم نکرده با این گوییم‌ها بازی کنین واسه‌ی من.» موسی توی خانه رژه می‌رفت و می‌گفت: «حرفم باهاشون نباید زد. چه برسه به فوتبال بازی کردن.» این کلمه را تازه یاد گرفته بود. تا چند ماه همه‌چیز و همه‌کس مزخرف بودند. مسئله‌های ریاضی، پسرهای گوییم همسایه، ماهی‌هایی که هر از گاهی توی حوض جان می‌دادند، روی آب بی‌حرکت بالا آمدند و چپه می‌شدند، و شلوار پاره‌اش که هرچه مامان می‌دوخت هفته بعد دوباره خشتکش جر می‌خورد. ادنا ولی دور از چشم مامان توی کوچه می‌پرید. مخصوصاً وقت‌هایی که مامان تو زیرزمین بود. او لب حوض می‌نشست و با انگشت‌های پایش بازی می‌کرد. شصت پای چپ با راست احوال‌پرسی می‌کرد و بهش شبات شالم می‌گفت.

قزاق ها

220,000 تومان

در بخشی از کتاب قزاق‌ها می‌خوانیم

چنین کاری با دختر وحشتناک بود، جنایت بود. از آن بدتر این بود که به یک بانو، به زن دمیتری آندره‌ایچ النین تبدیلش کنی، مثل زن‌ قزاقی که با افسر ما ازدواج کرده است. اگر خودم می‌توانستم قزاق شوم و با لوکاشکا گله بدزدم، چیخیر بخورم، ترانه بخوانم، مردم را بکشم و شبانه مست و لایعقل پشت پنجره‌اش بروم، بی‌آن‌که فکر کنم کی هستم و چرا این کار را می‌کنم، قضیه فرق می‌کرد. آن وقت می‌توانستیم یکدیگر را بفهمیم، من هم می‌توانستم احساس خوشبختی کنم. من سعی کردم این زندگی را ترک کنم و شدیداً احساس ضعف و شکست کردم. نتوانستم خودم و گذشته‌ی پیچیده، ناهماهنگ و زشتم را فراموش کنم. هیچ امیدی به آینده‌ام ندارم. هر روز این کوه‌های پُربرف و این زن خوشبخت و باوقار را در مقابل خود می‌بینم، و احساس می‌کنم این زن که یگانه امکان خوشبختی در این جهان است، به من تعلق ندارد. وحشتناک‌ترین و شیرین‌ترین چیز، در شرایطی که من هستم، این است که احساس می‌کنم او را می‌فهمم، اما او هرگز مرا درک نمی‌کند. درکم نمی‌کند نه برای این‌که از من پایین‌تر است، برعکس، او نمی‌خواهد مرا درک کند. او خوشبخت است، مثل طبیعت، منظم و آرام است و سرش توی کار خودش است. اما من موجودی فاسد و ضعیفم که می‌خواهم او احساس و رنج مرا درک کند. شب‌ها نمی‌خوابیدم، بدون هیچ هدفی پشت پنجره‌ی اتاقش می‌ایستادم و حساب بلایی را که به سرم می‌آمد نمی‌کردم. هجدهم همین ماه گروهان‌مان به مأموریت رفت. سه روز را بیرون از دهکده گذراندم. دلم گرفته بود و به همه‌چیز بی‌تفاوت بودم. خواندن ترانه، بازی ورق، نوش‌خواری، و حرف زدن از ترفیع بیشتر از همیشه برایم نفرت‌آور بودند. امروز به خانه برگشتم و ماریانا، خانه‌ام، عمویروشکا، و کوه‌های پر از برف را از ایوان دیدم، و این احساس خوشحالی تازه و نیرومند برایم کافی بود تا همه‌چیز را بفهمم.
سفارش:0
باقی مانده:1