پنج‌گانه‌ی زمان 1/ چین‌خوردگی در زمان

93,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:1
مگ و برادر کوچکش، چارلز والاس، همچنین دوست جدیدشان، کالوین، در شهر کوچک و زیبایی زندگی می‌کنند. زندگی ساده‌ای شبیه به هر زندگی روزمره‌ی دیگر، با شادی‌ها و غصه‌های معمولی. تا اینکه سروکله‌ی غریبه‌ی بامزه‌ای پیدا می‌شود و ماجراهایی اتفاق می‌افتند که پرده از رازی مهم برمی‌دارند؛ رازی که به‌اندازه‌ی سرنوشت بشر اهمیت دارد.

بچه‌ها سفری عجیب و غریب، دور و دراز و خطرناک را آغاز می‌کنند، سفری پر از موجودات شگفت‌انگیز، گاه دوست‌داشتنی و گاه ترسناک، سفری با چین‌خوردگی‌های زمانی و در مقیاس کهکشانی. شجاعت و امیدواری توشه‌ی سفر این بچه‌های کوچک است و عشق قدرتمندترین سلاحشان در برابر پلیدی‌ها.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

پنج‌گانه‌ی زمان 1/ چین‌خوردگی در زمان

نویسنده
مادلین لینگل
مترجم
گلناز صالح‌کریمی
نوبت چاپ
تعداد صفحات 200
نوع جلد —-
قطع
سال نشر
سال چاپ اول ——
موضوع
کودک و نوجوان
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786222040451
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “پنج‌گانه‌ی زمان 1/ چین‌خوردگی در زمان”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

چند صفحه از کتاب

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

داستان‌هایی از نویسندگان زن انگلستان

17,000 تومان

معرفی کتاب داستان هایی از نویسندگان زن انگلستان اثر مجموعه ی نویسندگان

کتاب «داستان هایی از نویسندگان زن انگلستان» با انتخاب و ترجمه ی «ناهید طباطبایی» تدوین شده است.
این اثر شامل هشت داستان با عنوان های «ازدواج به سبک منچستری» از «الیزابت کلگهورن گسکل»، «سفری با قطار» نوشته ی «لیدی مارگارت مجندی»، «مسافر خوشگذران» نوشته ی «الا دارسی»، «توصیه» از «آدا لورسون»، «گره روبان» به قلم «لورنس آلما تادما»، «محبوبه سال» نوشته ی «الا هپورت دیکسون»، «لوسی رن» از «آدا رادفورد» و «داستان یک مسافرت ماه عسل» نوشته ی «مارگارت آلیفانت» است.
مترجم در پیشگفتار گفته است: «داستان های این کتاب مربوط به دوره «رمانتیک» هستند و آنها را می توان در طبقه ی داستان های عاشقانه جای داد که بعضی مثل "سفری با قطار" پایانی خوش دارند و برخی دیگر مانند "گره روبان" پایان تلخ.
این داستان ها با عدم ارائه ی پایانی مشخص، آشکارا به سمت سنت گرایی رفتار زنان گرایش پیدا می کنند که بعدها در ادبیات مدرن قرن بیستم پر رنگ تر می شود.» در بخشی از داستان ازدواج به سبک منچستری می خوانیم:
«با شروع زمستان، پدرخوانده ی آلیس ضعیف و ضعیف تر شد. او در پرستاری و سرگرم کردن پدرخوانده اش کمک بزرگی
برای همسر او بود و اگرچه اهل خانه بسیار نگران بودند، شاید بعد از سال ها، در خانه آرامش بیشتری حکمفرما شد.
چون خانم ویلسون که اصلا سنگدل نبود، با نزدیکی آشکار مرگ کسی که دوست داشت، مهربان تر شده بود و تحت تاثیر بی کسی دختر جوانی که در غیبت شوهرش، انتظار اولین زایمان اش را می کشید، قرار گرفته بود.» کتاب حاضر را نشر «چشمه» در مجموعه ی «جهان نو» منتشر کرده و در اختیار مخاطبان قرار داده است.

ته جدولی‌ها 5/ راز سرقت غیرممکن

240,000 تومان
کتاب ته جدولی ها 5 راز سرقت غیر ممکن توسط انتشارات هوپا و تألیف روبرتو سانتیاگو و ترجمه سعید متین در 335 صفحه منتشر شده است. خلاصه کتاب به شرح زیر است. مادرم روی سکو کاری جز دادوفریاد نمی‌کرد. تقریباً از همان دقیقه‌ی اول گیر داد به پدر کامونیاس: «کیکه! چطور این بچه را گذاشته‌ای یارگیری نفربه‌نفر کند؟ می‌بینی که نا ندارد.» «کیکه! این‌قدر به داور اعتراض نکن. اخراجت می‌کند ها!» «کیکه! بالاغیرتاً النا را بفرست تو. این دخترجدیده توی هپروت سِیر می‌کند!» «کیکه! دفاع خطی بچین ارواح جدت!» نمی‌دانم حق با او بود یا نه، ولی آدم دلش می‌خواست بهش بگوید ساکت... این کتاب به کودکان کمک می کند تا مطالب آموزنده را در قالب داستان فرابگیرند. در این کتاب سعی شده است با طراحی و صفحه آرایی جذاب، کودکان به مطالعه تشویق شوند.
نمایشگاه بزرگ «گنجینه‌ی مصر باستان» در سِویالاچیکا!

کل شهر در این رویداد شرکت می‌کنند، از جمله اعضای تیم سوتوآلتو.

که در قعر جدول گرفتار شده و به‌دلیل بی‌پولی در آستانه‌ی منحل‌شدن است.

ولی در همان روز افتتاحیه‌ی نمایشگاه، اتفاقی عجیب، باورنکردنی و غیرممکن می‌افتد.

باارزش‌ترین جواهر نمایشگاه، جلوی چشم همه به سرقت می‌رود.

آیا این موضوع ارتباطی با مشکلات مالی تیم فوتبال سوتوآلتو دارد؟

معمایی جدید برای عشق‌فوتبال‌ها.

سفارش:0
باقی مانده:1

عليه تو اعلان عشق ميدهم

19,000 تومان

در بخشی از کتاب علیه تو اعلان عشق می‌دهم می‌خوانیم

با هوشیاری کامل (یا با آن‌چه که بعد از شناختنت بر جای مانده بود) بر آن شدم که به تو عاشق باشم کاری ارادی نه کاری از روی شکست و هزیمت هان اینک من با هوشیاری کامل (یا با جنونم) از حصارهای وجودت عبور می‌کنم و از پیش می‌دانم در چه سیاره‌ای آتش خواهم افروخت و کدام توفان را از صندوق گناهان رها خواهم کرد. و مشتاق به سوی تو خواهم شتافت تا مرزهایم در مرزهای تو گم شود و بر بستر ابرهای شفاف، باهم، به خواب رویم و من تو را صدا بزنم: ‌ای من!...

فهرست مطالب کتاب

مقدمه‌ی مترجم تماس شبانه عشق به‌خیر! علیه تو اعلانِ عشق می‌دهم چونان صاعقه در من رخنه کردی شکوفه‌های شبانه‌ی جنون فریاد وقتی که قلبت پروانه می‌شود با تو دانستم که زمین مسطح است روزگاران میان اخگر و خاکستر عشق مردان همچون آب در غربال است سفر می‌کنم با خاطرات‌مان که در چمدان من است نغمه‌ای غیرانفرادی با بربط اشتیاق شهادت می‌دهم علیه تو در برابر دادگاه شب غریبه... گویا من مُرده‌ام!
 

اموال و حقوق مالی

32,000 تومان
در حقوق خصوصی، مال و حقوق مالی از دو جهت مورد توجه و اهتمام ویژه می باشد. نخست از حیث جایگاه حقوقی که احترام و رعایت حق مالی هر شخص، رعایت حرمت شخصیت او محسوب شده و حدیث "المؤمن حرام کله، عرضه، ماله و دمه" گواه بر مدعاست که پیامبر خاتم (ص) احترام به حقوق مالی را در ردیف و سیاق احترام به خون و آبروی اشخاص بیان کرده اند. دوم نقش حقوق مالی در حفظ نظم و آرامش اجتماعی است زیرا کمتر نزاع و اختلافی در جامعه حادث می شود که حق مالی در پیدایش و یا حل آن نقش نداشته باشد. کتاب حاضر در راستای توصیف حقوق مالی و قواعد حاکم بر آن تدوین شده که امید است مورد استفاده اقشار مختلف، خصوصاً دانشجویان علم حقوق قرار گیرد.  

دختر خاندان گات 1/ دختر خاندان گات و شبح موش

165,000 تومان

در بخشی از کتاب دختر گات و شبح موش می‌خوانیم

در عین این‌که بقیه مات مانده بودند و نگاه می‌کردند فُن هِلسانگ یکی از چهارلول‌ها را در‌آورد و شلیک کرد؛ یک‌بار، دو‌بار، چهار‌بار، هشت‌بار... با هر شلیک مرگ‌بار، یکی از موجودات جلوِ چشم تماشاچی‌ها از بین می‌رفت. فُن هِلسانگ هنسل و گرِتِل را با پوزخندی توی جلدشان فرو‌کرد و شمشیر مبارزه‌ی دندانه‌داری از کمربندش بیرون کشید. «پیش به‌سوی بریدن سرها!» این را گفت و با قدم‌های بلند روی پشت‌بام به طرف دودکش‌ها رفت اما سرجایش بی‌حرکت ماند. غرید: «این چیه؟» پایین پایش یک‌عالم یخ ریخته بود. در همین لحظه آدا از پشت یکی از دودکش‌های یک‌کم دورتر بیرون آمد. سیرن سِستا کنارش ایستاده بود. از پشت دودکش‌های دور و برش بقیه اعضای کلوب زیر‌شیروانی هم هر یک با یکی از موجودات بیرون آمدند. روبی خدمت‌کارِ انبارِ پشتی موادِ غذایی کنار اومالوسِ فان ایستاد. امیلی کَبِیج روی هر یک از شانه‌هایش یک هارپی و روی سرش هارپی دیگری نشسته بود کینگزلیِ دودکش‌پاک‌کن بازوی همسرِ بارنز را گرفته بود و آرتور هالفورد هم دستِ وایلد‌مَنِ پات‌نِی را در دست داشت. ویلیام کَبِیج سرِ پشمالوی هَمیش فانِ شِتلَند را نوازش می‌کرد. فُن هِلسانگ فریاد کشید: «من جوایزم را می‌خواهم.» و از روی یک دودکش به روی دودکش دیگر می‌پرید و شمشیرش را دیوانه‌وار حرکت می‌داد و روی پشت‌بام پیش می‌رفت. صدای خوش‌نواز و آرامی که کمی ته‌لهجه داشت به گوش رسید که می‌گفت: «روپرت فُن هِلسانگ! بالاخره به هم رسیدیم.» لوسی بورجیا از پشتِ کلاهکِ دودکشی بیرون آمد و چترش را بالا گرفت.
سفارش:0
باقی مانده:1

فوتبال عليه دشمن

225,000 تومان
در بخشی از کتاب فوتبال علیه دشمن می‌خوانیم: واقعه‌ی هامبورگ نه ‌تنها نهضت مقاومتی نبود که ما در پی‌اش بودیم، بلکه نبردی بود که هرگز در آن برنده نشدیم. این بازی به نوعی جنگ را دوباره برای همه تداعی کرد: به ‌طور خلاصه پس از بازی هامبورگ تمام هلندی‌ها، از کاپیتان تیم‌ ملی گرفته تا هوادارِ نخست‌ وزیر، همه برابر بودند. بازیکنان چنین فضایی را ایجاد کردند. پس از بازی، در هتل اینترکنتیننتال به رقص و پایکوبی پرداختند و آواز «ما راهی مونیخ می‌شویم» را خواندند که آواز هواداران است و «هنوز قرار نیست به خانه برویم» که آواز معروف مشروب‌ خواران است. در هتل، شاهزاده یوهان‌فریسو، پسر دوم ملکه‌ی هلند هم به جمع ملی‌ پوشان پیوست و آواز «آیا آواز آلمانی‌ها می‌شنوید؟» را خواند. گولیت گفت دوست داشت آن موقع در میدان لایدشپلاین آمستردام باشد: «به‌ هر حال در آلمان نمی‌شود جشن درست ‌و حسابی گرفت.» او واژه‌ی bobo را در توصیف یک مقام رسمی شیک اما بی‌مصرف اختراع کرد که این کلمه وارد زبان هلندی شد. حالا هلندی‌ها همدیگر را «بوبو» صدا می‌زنند. همان ‌طور که هلندی‌ها به رعایت مساوات معروف بودند، آلمانی‌ها کماکان مغرور به حساب می‌آمدند. هانس فن‌بروکلن دروازه‌بان هلند در این ‌باره می‌گوید: «نوع رفتار آلمانی‌ها با بازیکنان حریف غیر قابل قبول است. اگر آن‌ها در راهرویی به عرض یک متر هم با شما برخورد کنند، حتا آن‌قدر بانزاکت نیستند که سلام ‌و علیکی بکنند.» واقعیت این است که آلمانی‌ها کاملاً (واقعاً کاملاً) مسائل اخلاقی مسابقه را فراموش کردند. حتا بکن‌باوئر، آلمانی خوب، که پس از بازی سوار اتوبوس هلندی‌ها شد تا پیروزی را به حریف تبریک بگوید، شکست مقابل هلند را سزاوار تیمش ندانست.
سفارش:1
باقی مانده:1