پوست در برابر پوست: خوانش جنایات و مکافات

280,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:1

معرفی کتاب پوست در برابر پوست: خوانش جنایت و مکافات

کتاب پوست در برابر پوست نوشته‌ی امیر نصری، به بررسی رمان جنایت و مکافات اثر فئودور داستایوفسکی می‌پردازد.

نصری در این کتاب خوانشی فلسفی از رمان داستایوفسکی را ارائه می‌کند و به تحلیل و بررسی جزئیات و زمینه‌های فکری این رمان برجسته می‌پردازد. دیدگاه نویسنده در این کتاب ما را در فهم بهتر روایت کمک کرده و نگرشی نو را در مطالعه رمان به دست ما می‌سپارد.

درباره‌ی کتاب پوست در برابر پوست

در دنیای حاضر نظرات اندیشمندان در قالب مقالات منتشر می‌شود و فرم متنی آرای فیلسوفان شکلی تک‌بعدی به خود گرفته است؛ اما با بررسی تاریخ فلسفه ما با انبوهی از فرم‌های نوشتاری فیلسوفان روبه‌رو می‌شویم.

پس استفاده‌ی فلسفی به هر شیوه‌ی متنی ممکن و حتی درگذشته مرسوم بوده است. می‌توان هر متنی را از نظر فلسفی مورد بررسی قرار داد و با نگرشی ژرف‌تر به جهان‌بینی و گفتمان‌ها و زمینه‌های فکری نویسنده پرداخت.

امیر نصری نویسنده‌ی کتاب پوست در برابر پوست، با استفاده از نظریاتی درباره‌ی بررسی رمان‌هایی که دارای مضامینی فلسفی هستند، روایت جنایت و مکافات را از زاویه دیدی متفاوت نگاه می‌کند.

او با استفاده از سه نظریه‌ی «فلسفه به‌منزله‌ی ادبیات»، «فلسفه‌ و ادبیات» و «فلسفه‌ی ادبیات» که هرکدام نگرشی نو به متن هستند سعی در پرداختن به رمان جنایت و مکافات دارد. نویسنده با توضیح هریک از سه ایده‌ی نظری مذکور سعی می‌کند باب جدیدی را در پرداختن به رمان ایجاد کند.

نصری با استفاده از نظر دانتو این نکته را خاطرنشان می‌کند که نباید فلسفه‌ به‌منزله‌ی ادبیات را با نگاهی تقلیل‌گرایانه بررسی کرد؛ بررسی یک اثر فلسفی از دید ادبی صرف نیز ممکن نیست.

محتوا و فرم نیز در یکدیگر مؤثرند و در انتقال پیام نقشی مشارکتی را ایفا می‌کنند.پس می‌توان گفت اگر دکارت ایده‌های فلسفی خود را در قالب دیگری بیان می‌کرد و یا اگر افلاطون برای نظریاتش شکلی محاوره‌ای را اتخاذ می‌کرد محتوای کلام آن‌ها نیز با آنچه اکنون می‌بینیم متفاوت می‌شد؛ بنابراین، محتوای فلسفی، فرم نگارش و خوانش متناسب با خودش را می‌طلبد و آثار این دو فیلسوف به هنگام بدل شدن به مقاله‌ای فلسفی دست‌کم بخشی از ویژگی‌های خود را از دست می‌دهند.

حال آیا می‌شود به رمان و به‌طورکلی ادبیات به‌منزله‌ی فلسفه نگریست؟! آیا رمان‌نویسان را می‌توان به‌عنوان یک فیلسوف در نظر گرفت؟ البته لازم به یادآوری‌ست دراین‌بین فیلسوفانی همچون سارتر و آلبر کامو به رمان‌نویسی پرداخته‌اند؛ اما می‌توان نویسندگانی را یافت که فیلسوف نبوده‌اند یا دست‌کم خود را به‌عنوان یک فیلسوف تقلی نمی‌کردند، اما فلسفه‌ورزی به شکل واضحی در آثارشان دیده می‌شود.

فلسفه ‌ورزی در رمان به رمان‌نویسانِ فیلسوف محدود نمی‌شود و پاره‌ای از نویسندگان غیرفیلسوف نیز در زمان‌هایشان به فلسفه‌ورزی پرداخته‌اند.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

 پوست در برابر پوست: خوانش جنایات و مکافات

نویسنده
 امیر نصری
مترجم
——-
نوبت چاپ 4
تعداد صفحات 320
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1402
سال چاپ اول ——
موضوع
علوم انسانی
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786007405543
توضیحات تکمیلی
وزن 0.0 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “پوست در برابر پوست: خوانش جنایات و مکافات”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

داستان‌های خانه‌درختی 5/ خانه‌درختی 65طبقه

230,000 تومان
داستان‌های خانه درختی 5: خانه درختی 65 طبقه مجموعه «داستان‌های خانه درختی» مجموعه‌ای جذاب و خواندنی که برای کودکان و نوجوانان 9 تا 16 ساله مناسب و مفید است. مجموعه داستان با اتفاقاتش شما را می‌خنداند و با عجایب تازه‌ای روبه‌رو می‌کند. شاید دوست داشته باشید، از داستان بیشتر بدانید: پس با هم قسمتی از کتاب را می‌خوانیم: «اندی از تری می‌‌پرسد جواز ساخت خانه‌درختی 65 طبقه را از اداره‌ی جواز گرفته یا نه؟ تری می‌گوید: نه! همان‌موقع بازرس اداره‌ی جواز به خانه‌درختی می‌آید و بعد از بازرسی همه‌ طبقه‌ها اعلام می‌کند که این خانه استاندارد نیست و باید خراب شود. اندی و تری تصمیم می‌گیرند با ماشین زمانشان به شش سال و نیم قبل برگردند...» برای دانستن ماجرای «اندی و تری» بهتر است، زودتر کتاب را مطالعه کنید و لذت ببرید. ناگفته نماند: «تری دنتون» داستان را تصویرگری کرده است و «آنیتا یار محمدی» نیز «داستان‌های خانه درختی5: خانه درختی65 طبقه» را به فارسی برگردانده است.
اندی از تری می‌‌پرسد جواز ساخت خانه‌درختی 65 طبقه را از اداره‌ی جواز گرفته یا نه؟
تری می‌گوید: نه! همان‌موقع بازرس اداره‌ی جواز به خانه‌درختی می‌آید و بعد از بازرسی همه‌ی طبقه‌ها اعلام می‌کند که این خانه استاندارد نیست و باید خراب شود. اندی و تری تصمیم می‌گیرند با ماشین زمانشان به شش سال و نیم قبل برگردند تا بتوانند قبل از ساخت خانه‌درختی جواز بگیرند. اما...

اسرار کاخ مارمولک‌زده

30,000 تومان

معرفی کتاب اسرار کاخ مارمولک زده اثر کاتالینا گنسالس بیلار

این کتاب روایت کننده داستانی خواندنی و پندآموز پیرامون شاهزاده کوچکی به نام شاه پور است که در قصری با خانواده اش زندگی می کند و در روزی که قرار است بقیه به شکار ببر سفید بروند او اجازه این کار را ندارد، به همین دلیل خیلی ناراحت است. او ماجرایی شگفت انگیز را تجربه می کند و یاد می گیرد دروغ ها می توانند چقدر تاثیر بدی بر دنیا داشته باشند.
می‌دانید دروغ‌ها کجا زندگی می‌کنند؟

جایی هست که دروغ‌ها تبدیل به واقعیت شوند و برای آدم دردسر درست کنند؟

چطور می‌شود سر از سرزمین دروغ درآورد؟

شاه‌پور جواب این سوال‌ها را ‌خوب می‌داند، بعد از اینکه سفر پرهیجانش را به سرزمین اسرارآمیز دروغ آغاز کرد با هزارویک جور موجود شگفت‌انگیز و ماجرای باورنکردنی روبه‌رو شد. او فهمید که دروغ‌های ریز و درشتی که مردم می‌گویند، تا چه اندازه ممکن است خطرآفرین و مشکل‌ساز باشند.

سفارش:0
باقی مانده:1

سرگردان در میدان‌های پیر بوردیو و مقالات دیگر

38,000 تومان

معرفی کتاب سرگردان در میدان های پیر بوردیو و مقالات دیگر

حسن میرعابدینی یکی از منتقدانِ ادبیِ شناخته‌شده در فضای دانشگاهیِ ایران است. در کتاب سرگردان در میدان‌های پیر بوردیو و مقالات دیگر، مخاطب شماری از مقالات و جستارهای خواندنی وی خواهید بود. موضوع اغلب این مقالات و جستارها، ادبیات داستانی ایران در دوره‌ی معاصر است.

درباره کتاب سرگردان در میدان‌های پیر بوردیو و مقالات دیگر

اگر از علاقه‌مندانِ حوزه‌ی نقد و نظریه‌ی ادبی باشید، بی‌گمان نام حسن میرعابدینی، منتقد ادبی و پژوهشگر برجسته‌ی تاریخ ادبیات را شنیده‌اید، و از پیش با آثار او آشنایی دارید. میرعابدینی، در کنار چهره‌هایی چون دکتر حسین پاینده و مرحوم رضا براهنی، یکی از نخستین نویسندگانِ ایرانی‌ست که در آثار تألیفی خویش، تاریخ ادبیات ایران را با عطف توجه به نظریه‌های ادبیِ شناخته‌شده در سطح جهان، بررسی نموده است. کتابِ «تاریخ ادبیات داستانی ایرانِ» او، نمونه‌ی خوبی از به‌کارگیری تئوری‌های ادبیِ غربی در نقد و بررسی آثار وطنی‌ست. کتاب سرگردان در میدان‌های پیر بوردیو و مقالات دیگر یکی دیگر از آثار خواندنی وی به شمار می‌رود. این کتاب از بیست و یک مقاله‌ی پژوهشی تشکیل شده است. در این مقالات به موضوعات متنوعی پرداخته شده است. از جمله: تاریخ ادبیات داستانی ایران، بوطیقای روایی در هزار و یک شب، معنای رئالیسم نزد احمد محمود، کاربرد نظریه در بررسی تاریخ ادبیات نمایشی، جایگاه هوشنگ گلشیری در ادبیات معاصر ایران و ... یکی از بهترین مقالات کتاب سرگردان در میدان‌های پیر بوردیو و مقالات دیگر، «مرگ کدام مؤلف» نام دارد. میرعابدینی در این مقاله‌ی موجز و مختصر، با رویکردی انتقادی به بررسی محتوای مقاله‌ی مشهور «مرگ مؤلف»، اثر رولان بارت، نظریه‌پرداز ادبیِ اهل فرانسه، پرداخته است. بارت در مقاله‌ی نام‌برده، مدعی شده که انگاره‌ی مؤلف، اساساً انگاره‌ای مدرن است، که هم‌زمان با ظهور نظم بورژوایی در عالم نظریه‌ی ادبی سر برآورد. بارت توضیح می‌دهد که مطابق دیدگاه مؤلف‌محور، اثر ادبی، به طور تمام و کمال به صاحبِ اثر که همانا مؤلف است، تعلق دارد. دیدگاه مؤلف‌محور، نوعی خوانش خاص را تجویز می‌کند؛ خوانشی که هدفِ آن، پی بردن به نیاتِ مؤلف اثر است. مطابق دیدگاه مؤلف‌محور، معنای متنِ ادبی (و نه فقط متن ادبی، بلکه متن در معنای عام)، با واکاوی مقاصد و نیاتِ مؤلف یا نگارنده‌ی متن، محرز می‌گردد. بارت در مقاله‌ی مرگ مؤلف توضیح می‌دهد که دیدگاه شرح‌داده‌شده، تا چه اندازه گمراه‌کننده، و متضاد با ماهیت ادبیات است. به زعم بارت، متن به خودیِ خود و به طور قائم‌به‌ذات، زاینده‌ی معناست، و این‌که صاحب متن (یا همان مؤلف) در پی ارائه‌ی کدام معنای خاص بوده است، نباید در خوانش ما از متون تأثیری داشته باشد. به عبارتی، مدعای بارت این است که ما باید به خودِ متن و آنچه متن ارائه می‌دهد توجه کنیم، و مؤلف را به دست فراموشی بسپاریم. میرعابدینی در مقاله‌ی مرگ کدام مؤلف نقایص دیدگاه رولان بارت را آشکار نموده است.

تام گیتس 9/ تام گیتس، بهترینِ کلاس (تقریباً)

195,000 تومان
مجموعه «تام گیتس» داستان گرفتاری‌ها و دردسرهای یک پسربچه شیطان و خلاص شدن او از این مخمصه‌هاست که به شکل یادداشت‌های روزانه با زبانی طنز و تصویر روایت شده است. در جلد اول مجموعه «تام گیتس» به نام «دنیای معرکه» صبح اولین روز مدرسه بعد از تعطیلات است ولی تام تازه تکلیف تعطیلاتش را انجام نداده. جای همه‌ میزهای کلاس عوض شده و مارکوس زرزرو بغل‌دستی تام شده. آقای فولرمن هم نقشه‌هایی در سر دارد. در داستان دوم به نام «بهانه های عالی و چیزهای دیگر» تام گیتس در حال تقلب مچش گرفته می‌شود و حسابی تودردسر می‌افتد. در جلد سوم این مجموعه با نام «همه چی محشر است (نسبتا)» تام کلی خبر دارد: اول این که خروس، سگ درک، یک بار برای تنوع هم که شده تمیز و خوشبو می‌شود. دوم این که تام روش جدید برای اذیت کردن خواهرش، دلیا پیدا می‌کند. سوم این که مادربزرگ تام قرار است برای تولد تام آشپزی کند، که همین می‌تواند به فاجعه منجر شود. و خبر آخر تام این است که مارکوس او را در جشن مدرسه توی دردسر می‌اندازد. در  «فکرهای نبوغ آمیز (بیشترشان)» تام باید از نبوغش استفاده کند و برای رژیم تناسب اندام خجالت‌آور پدرش، موفقیت گروه موسیقی‌اش در مسابقه استعدادهای درخشان مدرسه و سخت‌تر از همه دیدن خواهرش بدون عینک آفتابی راه حلی پیدا کند. در «تام گیتس: خیلی فوق العاده است (توی بعضی کارها)» تام خیلی دوست دارد که به سفر تفریحی برود که مدرسه ترتیب داده است البته اگر برگه‌اش را پیدا کند، اگر مطمئن باشد وقتی در سفر است خواهرش اتاقش را رنگ نمی‌کند و در سفر با کسی که در خواب خروپف می‌کند هم اتاق نشود. یا حداقل وقتی از سفر برگشت صاحب آن حیوان خانگی‌ای شود که پدر و مادر مخفیانه درباره اش حرف می‌زنند. در جلد ششم «خوردنی های خیلی ویژه (... نه)» هوا بسیار سرد است و تام گیتس امیدوار است که برف ببارد تا با دوستش آدم برفی درست کند و برف بازی کند. اما وقتی که برف می‌بارد و مدرسه‌ها بسته می‌شوند، تام برخلاف انتظارش باید وقتش را با خواهرش و مارکوس (که حسابی روی اعصابش هستند) بگذراند. از سوی دیگر عمو کوین می‌خواهد برای پنجاهمین سالگرد ازدواج «آفتاب‌های لب بوم» یعنی پدربزرگ و مادربزرگش یک عکس خانوادگی بگیرند و هدیه بدهند که به نظر تام اصلا ایده خوبی نیست. «بختم یک کم گفته» جلد هفتم از مجموعه «تام گیتس» است. در این کتاب پدر تام می‌خواهد برای تام بادبادک بسازد تا بیرون تفریح کند و کلی هوای تازه بخورد. اما تام ترجیح می‌دهد به جای بادبادک هوا کردن، سگ‌اش را برای گردش بیرون ببرد. ولی خواهرش به سگ حساسیت دارد. از سوی دیگر تام به همراه دوستانش، درک و نورمن، باید حسابی تمرین کنند تا گروه‌شان در جشنواره موسیقی راک قبول شود.
سفارش:0
باقی مانده:2

تندباد

18,000 تومان

معرفی کتاب تندباد

لوران گوده در کتاب تندباد، شما را با شخصیتی مواجه می‌کند که به خاطر فساد، تلخی و رنجی که در پیرامونش وجود دارد از زندگی به تنگ آمده و مدام مشغول روایت از جهان خشنی است که او را دربرگرفته و به قول خودش «دوست دارد سیاه و آزاد بمیرد». تندباد (Ouragan roman) رمانی پر از روایت‌های کوچک از محله‌های پست، کشمکش‌ها و تلاش برای حفظ هویت است. راوی مانند قصه‌گویان سیاه پوست قرن نوزدهم مداوم روایت می‌کند و باعث می‌شود شما با قصه‌ها و کلماتش میخکوب شوید. لوران گوده (Laurent Gaude) نویسنده‌ای است که در هر یک از آثارش به گوشه‌ای از جهان می‌رود و با پرداختن به رویدادها، آداب‌ و‌ رسوم، تاریخ و مصیبت‌هایی که انسان‌ ناخودآگاه با آن‌ها درگیر می‌شود، نگاهی از دنیای متفاوت در برابر چشمان شما می‌گذارد. او در این داستان به آمریکا می‌رود و قهرمانانش را از نیواورلئان و لوئیزیانا انتخاب می‌کند، شخصیت‌هایی که خود را رودرروی تندباد کاترینا (اوت 2005) می‌بینند و خط سرنوشت‌شان در تصویری از آخر زمان با هم تلاقی می‌کند. هنگامی که توفان شروع شد بیشتر محله‌های مرفه‌نشین خانه خود را تخلیه کردند، اما ساکنان سیاه پوست بخش‌های فقیر در خانه‌های خود ماندند چون نه وسیله‌ای برای فرار داشتند و نه تمایلی، چرا که زندگی برای آن‌ها در جای دیگر بی‌معنا بود. گوده که پس از این فاجعه بسیار دگرگون شده بود، تصمیم گرفت عکس‌ها و مقاله‌هایی از روزنامه‌های آن روزها را گردآوری کند. او در برنامه‌ای تلویزیونی می‌گوید که عکس زن سیاه‌ پوستی که پرچم امریکا را بر شانه حمل می‌کند از یکی از همین عکس‌ها زاده شده است. او به دنبال شخصیتی بود که لبریز از خشم و نفرت است و اضافه می‌کند «برای من جالب است که در چنین مواقعی آتش‌سوزی جنگل‌ها، زمین لرزه‌ها، فوران آتشفشان‌ها انسان پی می‌برد که نیروی حاکم بر این سیاره هم تراز قدرت او نیست و چیزی مبهم و ژرف وجود دارد که بشر واقعاً در برابر آن حقیر است. این‌که غرور انسان در چنین لحظه‌هایی خرد می‌شود و از بین می‌رود واقعاً جالب است.» بسیاری از استعاره‌های رمان برگرفته از تورات هستند، از جمله کشتی نوح در دل توفان و سیلاب و هرگونه ارجاع به کتاب‌های مقدس ناخواسته و غیر عمد بوده و نویسنده هیچ علاقه‌ای نداشته که مفاهیم دینی را وارد چهارچوب داستان کند. در بخشی از کتاب تندباد می‌خوانیم: به خیابان‌های شهر نگاه می‌کند که دارند خالی می‌شوند و به مردمی که دسته‌ دسته می‌دوند و خانه‌ها را ترک می‌کنند و می‌داند که جایی برای او نخواهد بود. پدرها را می‌بیند که ماشین‌ها‌ را پر از بار می‌کنند و بنزین ذخیره برمی‌دارند، مادرها را می‌بیند که با قیافه‌های درهم‌ کشیده برای چندمین‌ بار از بچه‌ها‌شان می‌پرسند که آیا قمقمه‌ها را پر کرده‌اند یا نه، همه را نگاه می‌کند و می‌داند که جزء آن‌ها نیست. او می‌ماند چون ماشینی ندارد، چون نمی‌داند کجا برود و خسته است. می‌ماند، شهر در تب‌ و تاب است و او جزء شهر نیست. مردم می‌ترسند، عرق‌ می‌ریزند و هول برشان داشته که یک دقیقه را هم هدر ندهند، ولی او با آن‌ها نیست. واقعاً نمی‌ترسد، به مرگ فکر نمی‌کند، فقط فکر می‌کند که این هم یک امتحان است، امتحانی سخت. می‌داند که دوباره از پا درمی‌آید، انگار زندگی فقط همین است و او باید تسلیمش شود. به مردها و زن‌هایی که می‌روند نگاه می‌کند و به محله‌ی نکبت‌بارش برمی‌گردد، سرافکنده برمی‌گردد. خیابان‌های این‌جا آرام‌تر از مرکز شهرند. کسی در جنب‌ و جوش نیست. باز خیابان‌های پهن و فقیرانه‌ای را می‌بیند که حتی خانه‌ها‌شان هم خسته به ‌نظر می‌رسند و بی‌اختیار صدای چکشِ قاضی را می‌شنود. باد بلند می‌شود. توفان نزدیک می‌شود و مثل همیشه قسمت آن‌هاست، قسمت بدبخت و بیچاره‌های درمانده، فقط مال آن‌ها. موقع پرداخت صورت‌ حساب به ‌نظرش می‌رسد که زن جوان طور عجیبی نگاهش می‌کند. شاید از این‌که آدمی عادی دیده جا خورده است. حتماً با خودش فکر کرده بود که مسافر اتاق 507 مردی است بدبخت، معتادی که بیرون‌ کردنش به این راحتی‌ها نخواهد بود. « از مینی‌بار استفاده کردید؟» اشاره می‌کند که نه و بعد اضافه می‌کند، «فقط یک تماس تلفنی داشتم.» زن درحالی‌که با اخم به صفحه‌ی کامپیوتر زل زده تصدیق می‌کند. رسیدش را چاپ می‌کند و می‌گیرد طرفش. او نگاه می‌کند. مدت مکالمه مشخص است: یک دقیقه و پنج ثانیه. خنده‌اش می‌گیرد. یک دقیقه و پنج ثانیه. زمان خیلی کمی بود برای بیرون کشیدنش از آن اتاق. شماره گرفته بود. به رغم سال‌های سپری‌شده هنوز شماره را از بر بود. فکر کرده بود خودش گوشی را برمی‌دارد یا این‌که باید پیغام بگذارد. برای شنیدن صدایش سر از پا نمی‌شناخت، ولی صدای بچگانه‌ای جواب داده بود. لحظه‌ای مکث کرده و بعد گفته بود «سلام، اسمت چیست؟» پسر بچه‌ی آن‌ طرف خط با اطمینان جواب داده بود «بایرون.» پرسیده بود «رز آن‌جاست؟» بچه انگار مردد بود. با صدای اخم‌آلودی جواب داده بود «مامانم؟» گفته بود «آره، به مامانت بگو من دارم می‌آیم.» بچه حرفش را بریده بود، «شما؟» شرم عجیب و خاصی سرتاپایش را گرفته بود. «کینو برنس.» و تکرار کرده بود «به‌اش بگو من دارم می‌آیم.» و گوشی را گذاشته بود. یک دقیقه و پنج ثانیه. حالا دوباره به این لحظه‌ها فکر می‌کند و نیروی تازه‌ای در وجودش ریشه می‌دواند. ضربان رگ‌هایش را حس می‌کند. عجله دارد. عجله دارد که این چند صد کیلومتر را طی کند و برود، آن‌قدر برود تا به او برسد، عجله دارد که پشت فرمان ماشینش بنشیند و بدون خوردن و نوشیدن براند، چهار‌صد کیلومتر براند. عجله دارد. این بی‌قراری از کی سراغش نیامده بود؟

روزی روزگاری فوتبال: فوتبال و جامعه‌شناسی

450,000 تومان

معرفی کتاب روزی روزگاری فوتبال

کتاب روزی روزگاری فوتبال به قلم حمیدرضا صدر، تاریخچه فوتبال ملی و باشگاهی، قهرمانی‌ها، جنبه‌های اجتماعی و سیاسی فوتبال را در ایران و سراسر جهان و بخصوص کشورهای صاحب سبک در این ورزش مانند انگلستان، ایتالیا، اسپانیا و… مورد مطالعه قرار می‌دهد. در این کتاب که از چهارده فصل تشکیل شده است، مطالبی درباره فوتبال ایران و جهان مورد بحث قرار گرفته و در هر فصل وضعیت ورزش فوتبال در یکی از کشورهای جهان مورد بررسی قرار می‌گیرد. این اثر از رویدادهای مهم در زمینه فوتبال جهان سخن می‌گوید و بازیکنان مشهور را معرفی می‌کند. روزی روزگاری فوتبال سفری پر تب و تاب از دنیایی به دنیایی دیگر را نشان می‌دهد. از زمین‌های خاکی تهران تا آرژانتین و ایالات متحده، از مردم، تاریخ و سیاست فوتبال. حمیدرضا صدر در این کتاب از شیفتگی مهارناپذیر انسان‌هایی سخن می‌گوید که نمی‌تواننند دل‌هایشان را از فوتبال بکنند، برق چشم‌های مشتاقی را توصیف می‌کند که نمی‌توانند مستطیل سبز را تماشا نکنند. در بخشی از کتاب روزی روزگاری فوتبال می‌خوانیم: از سال 1321 مقارن با اشغال ایران، برگزاری مسابقات فوتبال ترکیب جدی‌تری گرفت. تیم ایران با تیم ارتش انگلستان که از بازیکنان مثل منین، میگر و بیک استفاده ‌کرد در امجدیه رو به رو شد. در این دیدار برای اولین بار به طور رسمی بلیت فروخته شده. فدراسیون فوتبال ایران سال 1325 به وجود آمد و نخستین رئیس آن دکتر محمدعلی رکنی بود که چهار سال در آن مسند باقی ماند. ایران در آن دوران در المپیک لندن 1948 شرکت کرد و نام ورزشکاران ایران برای نخستین بار وارد آرشیوهای رسمی جهانی شد. همان سالی که محمدجعفر سلماسی یگانه مدال را در رشته‌ی وزنه‌برداری، مدال برنز، برای ایران به ارمغان آورد. همان سالی که محمد نامجو در وزن پنجاه و شش وزنه‌برداری پنجم شد. همان سالی که امانوئل آغاسی، پدر آندره آغاسی، به‌عنوان مشتزن ملی‌پوش ایران در وزن پنجاه و چهار کیلوگرم، در مرحله‌ی اول برابر الولرو ویسنته دونش از اسپانیا شکست خورد و حذف شد. از دهه‌ی‌ 1320 به‌ بعد بود که برد و باخت‌های تیم ملی شمرده ‌شدند. همه به پیروزی‌ها ‌بالیدند و شکست‌ها را به رخ کشیدند. وقتی تیم ملی ایران در 1326 در امجدیه برابر ترکیه قرار گرفت و سه بر یک مغلوب شد، یگانه گل ایران را مسعود برومند به‌ ثمر رساند که شاگردی از مکتب باشگاه شاهین بود. بازوبند کاپیتانی را محمد خاتمی بسته بود که بعدها داماد شاه شد و با درجه‌ی ارتشبدی عنوان فرمانده‌ی‌ نیروی هوایی را یدک ‌کشید. ترک‌ها در استانبول شش گل به همان تیم زدند. پاکستانی‌ها هم در تهران پنج گل دریافت کردند تا فوتبال ایران طعم پیروزی بر یکی از همسایگانش را بچشد.
سفارش:0
باقی مانده:1