پژوهشی در قصه اصحاب کهف: داستان هفت خفتگان

3,200 تومان

موجود در انبار

توضیحات

پژوهشی در قصه اصحاب کهف: داستان هفت خفتگان

نویسنده جلال ستاری
مترجم
نوبت چاپ 1
تعداد صفحات 128
قطع و نوع جلد رقعی (شومیز)
سال انتشار 1376
شابک 9789643052577
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “پژوهشی در قصه اصحاب کهف: داستان هفت خفتگان”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

کتاب مرگ کسب و کار من است

395,000 تومان
معرفی کتاب مرگ کسب و کار من است کتاب مرگ کسب و کار من است، رمانی نوشته ی روبر مرل است که نخستین بار در سال 1952 به انتشار رسید. داستان این رمان در سال 1913 و در زمان سیزده سالگی رودولف لانگ آغاز می شود. پدر و مادرش او را به شکلی افراطی تحت تعلیم آموزه های مسیحیت کاتولیک قرار می دهند که به هیچ وجه دلخواه و مطلوب رودولف نیست. پدر رودولف، که شخصیتی بی ثبات است و با پسرش رابطه ای خشک و نه چندان صمیمانه دارد، می خواهد که او یک کشیش شود. اما رودولف لانگ در پانزده سالگی به ارتش می پیوندد و پس از سال ها، به سِمت فرماندهی اردوگاه آشویتس در سال 1943 دست می یابد. آشویتس که در ابتدا اردوگاه کار اجباری است اما پس از مدتی به اردوگاهِ نیستی تبدیل می شود، جایی است که فرآیند آهسته ی ساخت «کارخانه ای برای مرگ» در آن به وقوع می پیوندد. لانگ خیلی سخت کار می کند تا به هدف خود برسد: کشتن هر چه بیشتر دشمنان و خلاص شدن از شر جسدها به بهترین شکل ممکن.

کتاب دیگر کسی صدایم نزد

55,000 تومان
معرفی کتاب دیگر کسی صدایم نزد مجموعه حاضر شامل یازده داستان کوتاه از ‘امیر حسن چهل تن’ است که با این عناوین به طبع رسیده است: صله رحم, دیوار سمج شیشه ای, ته شب, چشم هایی به رنگ دریا, دسته گلی برای مرگ, اسرار مرگ میرزا ابوالحسن خان حکیم, داستان مرگ یک انسان, مرگ دیگر چیز مهمی نیست, پنجره نمی گذاشت به مرگ فکر کنم, پنجره سبز برگ ها, و ‘دیگر کسی صدایم نزد’: راوی پیرمرد خدمت کاری است که در یک خانه اعیانی زندگی می کند که ارباب خانه و نیز همسر پیرمرد ‘بتول’ که او نیز خدمتکار بود چندی پیش در گذشته اند. پیرمرد در این خانه گذشته را مرور می کند و اشاره ای نیز به وقایع دوران انقلاب می نماید.

تاریخ ملل

350,000 تومان
چگونه هویت ملت‌ها شکل گرفت؟ تاریخ ساخته و پرداخته دولت‌ها نیست، بلکه حضوری فراگیر دارد. حضور تاریخ را می‌توان در شهرهایی که زندگی می‌کنیم و در چشم‌اندازهایی که سیر می‌کنیم به وضوح مشاهده کنیم. مردم در خانه با داستان‌هایی که اعضای خانواده نقل می‌کنند و از طریق رسانه‌ها، قصه‌های عامیانه و تلویزیون، از تندیس‌های خیابانی و یادمان‌های جنگ از آثار برجسته معماری و از موزه‌ها و نگارخانه‌ها با تاریخ خودشان آشنا می‌شوند. تاریخی که آبشخورش چنین منابعی است به ندرت مورد چون و چرا قرار می‌گیرد و گاهی در همین حد پذیرفته می‌شود. البته این‌گونه تاریخ با تاریخی که در دانشکده‌های غربی مورد کندوکاو قرار می‌گیرد بسیار متفاوت است. در آن‌جا ذهن آزاداندیش، آموزه‌های پذیرفته شده را مورد تردید قرار می‌دهد، در اصالت منابع چون و چرا می‌کند، دانسته‌ها را در متن و بستری گسترده به کار می‌گیرد و در پی تفسیر و برداشتی تازه بر می‌آید. تاریخ «آکادمیک» جهان بارها و بارها نوشته شده است، به ویژه در پنجاه سال اخیر که پیدایش اقتصاد جهانی و درگیری‌های ایدئولوژیک پی‌کاوی تاریخ یگانه جهان را به تلاش واقع‌نگرانه تبدیل کرده است. کتاب حاضر به نوعی بازتاب‌دهنده دلمشغولی‌های زمان کنونی است. نمی‌توان آن را تاریخ جهان نامید، بلکه گزیده‌ای است از تاریخ ملل با این هدف که کندوکاوی از دریافت همگانی از تاریخ در گوشه و کنار دنیا و از تاریخ دانان برجسته ارائه دهد.

به دنبال کریستف کلمب

9,000 تومان
نام کریستف کلمب شاید در دل بسیاری از ما اشتیاق کشف تازه ها را شعله ور کند با خواندن این داستان مستند می توانیم پابه پای کریستف کلمب کاشف قاره آمریکا برای کشف دریاها و سرزمین های تازه قدم برداریم در بیم و امیدهای او و همراهانش شریک شویم و فرهنگ و تمدن قرن پانزدهم میلادی اروپا را بشناسیم.

به دنبال ژولیوس سزار

9,000 تومان
این کتاب که داستان زندگی پرفراز و نشیب سزار است و برپایه روایت مورخان باستان نوشته شده است، خواننده را با ریشه‌های فرهنگ غرب نیز آشنا می‌سازد. از سری مجموعه «به دنبال …» کتابی دیگر با نام به دنبال ژولیوس سزار منتشر شد. ژولیوس سزار، امپراتور مشهور روم، یکی از نام‌های آشنای تاریخ است و زندگی پرماجرایش در داستان‌ها، نمایشنامه‌ها و فیلم‌های مختلفی به تصویر درآمده است. این کتاب که داستان زندگی پرفراز و نشیب سزار است و برپایه روایت مورخان باستان نوشته شده است، خواننده را با ریشه‌های فرهنگ غرب نیز آشنا می‌سازد.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت