پژوهشی در قصه اصحاب کهف: داستان هفت خفتگان

3,200 تومان

موجود در انبار

توضیحات

پژوهشی در قصه اصحاب کهف: داستان هفت خفتگان

نویسنده جلال ستاری
مترجم
نوبت چاپ 1
تعداد صفحات 128
قطع و نوع جلد رقعی (شومیز)
سال انتشار 1376
شابک 9789643052577
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “پژوهشی در قصه اصحاب کهف: داستان هفت خفتگان”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

متون روانشناسی به زبان انگلیسی

200,000 تومان
متون روانشناسی به زبان انگلیسی نویسنده یاسمین مندی مترجم نوبت چاپ سیزدهم تعداد صفحات 248 قطع و نوع جلد وزیری

راه‌های ابریشم نو (اکنون و آینده جهان)

280,000 تومان
پايان قرن نوزدهم، فرديناند فون ريشتهوفن، جغرافي‌دان آلماني، اصطلاحي ساخت براي توصيف شبکه‌ي دادوستد چين در عصر خاندان هان با بقيه‌ي جهان. نامش را گذاشت "راه‌هاي ابريشم" و اين اصطلاح به مذاق همه، از اهل علم گرفته تا مردم عادي، خوش آمد. هنگامي که استقبال خوانندگان از "راه‌هاي ابريشم" را ديدم شگفت‌زده شدم. بيش از يک ميليون نسخه از آن در جهان به فروش رفت، هشت ماه در صدر فهرست ده اثر برتر ساندي تايمز بود، و در بريتانيا و چين و هند و کشورهاي خليج فارس پرفروش‌ترين کتاب شد. نشان داد خيلي‌ها مايل‌اند جهان را بهتر بشناسند و از مردمان و فرهنگ‌ها و مناطقي که گذشته‌ي پررونقي داشته‌‌اند بيشتر بدانند. معلوم شد خيلي‌ها علاقه‌مندند تاريخي را بخوانند که کانون توجه را از قصه‌ي آشناي هميشگي، که روايت برتري اروپا و غرب است، به آسيا و شرق منتقل مي‌کند و به شناخت روابط درهم‌تنيده‌ي مردمان و فرهنگ‌ها و قاره‌ها؛ چگونگي گسترش دين‌ها و زبان‌ها در گذشته، چگونگي انتقال سليقه‌هاي خوراکي و پوشاکي و هنري و رقابت و وام‌گيري آنها از هم کمک کند. "راه‌هاي ابريشم" اهميت محوري تسلط بر منابع و تجارت خارجي را نشان مي‌دهد و از اين رو بسترها و انگيزه‌هاي لشکرکشي‌ها در خشکي و دريا را، که امپراتوري‌ها از آن برخاستند، توضيح مي‌دهد و اجازه مي‌دهد که ما گذشته را نه مجموعه‌اي از دوره‌ها و منطقه‌هاي مجزا و متمايز بلکه زنجيره‌اي ببينيم که جهان را هزاران سال همچون بخشي از تاريخ بزرگ‌تر و فراگيرتري همبسته کرده است.

روان شناسی تربیتی

قیمت اصلی: 340,000 تومان بود.قیمت فعلی: 270,000 تومان.
روان شناسی ، علم مطالعه رفتار و فرآیند های ذهنی ، و روانشناسی تربیتی شاخه ای از روانشناسی است که به مطالعه دو موضوع مهم آموزش و یادگیری می پردازد هدف روان شناسی تربیتی آن است که : 1- به معلمان و مربیان کمک کند تا بهتر آموزش دهند 2- به دانش آموزان و فراگیران کمک کند تا بهتر یادگیرند 3- به هر دوی آنها کمک کند تا مسائل و مشکلاتی را که در فرآیند آموزش و یادگیری با آن رو به رو میشوند ،  حل و فصل کنند از جمله ویژگی های این کتاب ساده و روان بودن ، داشتن اهداف یادگیری در آغاز هر فصل ، تاکید بر کاربردی بودن مطالب و اختصاص کادرهایی در اغلب مباحث مطرح شده به عنوان راهبردهایی برای آموزش - وجود خلاصه در پایان هر فصل ، نمونه سوالاتی برای خود آزمایی ، واژه نامه و اصطلاحات مهم ، راهنمای موضوعی ( نمایه ) و نام نامه در پایان کتاب است
سفارش:0
باقی مانده:1

کتاب دلهره هستی

155,000 تومان
معرفی کتاب دلهره هستی کتاب “دلهره هستی” شرحی بر اندیشه و جزئیات زندگی آلبر کامو (نویسنده، فیلسوف و روزنامه نگار الجزایری – فرانسوی تبار) و تفسیر کتاب های اوست. در این کتاب زوایای نهفته افکار و روح حاکم بر آثار آلبرکامو پرداخته شده است. در بخش های بعدی کتاب نیز گزیده ای از آثار و مصاحبه های کامو آورده شده است. . . .

خستگی در ورزش و فعالیت ورزشی

15,000 تومان
خستگی دغدغه اصلی ورزشکاران، مربیان و دست اندرکاران فعالیت های ورزشی و از جمله مسائل مهم قلمرو علوم فعالیت ورزشی بالینی است. به رغم پیشرفت های چشمگیر علمی هنوز هم ابهامات زیادی درباره تعریف خستگی، دلایل آن و تأثیر انواع گوناگون فعالیت ورزشی بر خستگی و بهترین روش مواجهه با آن و گسترش عملکرد ورزشی وجود دارد. کتاب خستگی در ورزش و فعالیت ورزشی انواع گوناگون خستگی را بررسی و درباره دشواری های شناسایی آن ها به تفصیل بحث می کند. این کتاب مبانی علمی خستگی و چگونگی ابعاد فیزیولوژیایی و عصبی ـ عضلانی را معرفی و نکاتی اساسی در باره تخلیه انرژی اسید لاکتیک، آب زدایی، الکترولیت ها و مواد معدنی و ادراک خستگی ارائه می کند.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت