پیکر فرهاد

2,200 تومان

رمان‌ معروفی‌، صدا و پیکر و عاطفه‌ و مقام‌ زن‌ را به‌ او بازمی‌گرداند. رلف‌ اشپنلر ـ تاگ‌ اشپیگل‌ متن‌، یک‌ تک‌گویی‌ بلند از زن‌ تابلو نقاشی‌ است‌. نامه‌ی عاشقانه‌ی تردیدآمیزی‌ است‌ برای‌ معشوِ که‌ مانند «اولیس‌» جیمز جویس‌ در آن‌ حال‌ و گذشته‌ درهم‌ می‌آمیزند. زود دویچه‌ سایتونگ‌ گفتگوی‌ او با دو چهره‌ مهم‌ ادبیات‌ فارسی‌، هدایت‌ و نظامی‌، یک‌ بار دیگر نشان‌ می‌دهد که‌ گفتمان‌ ادبی‌ ــ که‌ در واقع‌ همواره‌ بحثی‌ عاشقانه‌ است‌ ــ بدون‌ وجود زن‌ به‌ عنوان‌ واسطه‌ قابل‌ درک‌ نیست‌. کتی‌ سارنگین‌ ـ بازِلر سایتونگ

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

پیکر فرهاد

نویسنده
عباس معروفی
مترجم
——-
نوبت چاپ ٧
تعداد صفحات 144
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٣٨٧
سال چاپ اول ——
جایزه‌
برنده ی جایزه‌ی بنیاد آرنولد تسوایگ
نوع کاغذ ——
وزن 180 گرم
شابک
9789643113971
توضیحات تکمیلی
وزن 0.18 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “پیکر فرهاد”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

فیل‌ ها

7,000 تومان
فیروز مرد چاق میانسالی است که به تنهایی زندگی می‌کند. او انسانی منزوی است که مشغله‌ای ندارد جز جمع کردن اسکناس‌هایی خاص. در واقع او یک کلکسیونر اسکناس است، اما فقط اسکناس‌هایی را جمع می‌کند که مردم روی آنها جملاتی در مورد اندوه یا شادی‌هایشان نوشته‌اند. او نوزده سال یا زمانی در همین حدود اسکناس‌ها را به بازی می‌گرفت تا شاید از تنهایی تاریکش به در آید. در همه این سال‌ها هیچ‌گاه شکل و شمایل، جنس کاغذ، طرح‌ها، امضاها یا تاریخ و موضوعاتی که مربوط به آنها می‌شود برایش آن‌قدر اهمیت نداشتند که چیزهای دیگر، و آن چیزهای دیگر جمله‌ها و نقوشی بود که مردم روی اسکناس‌ها ثبت می‌کردند. فیروز که سال‌ها به این کار مشغول بود طی اتفاقاتی با پیرزن مرموزی آشنا می‌شود. مدتی بعد پیرزن خودکشی می‌کند و مرگ او و تأثیر نوشته‌های روی اسکناس‌ها، باعث ایجاد تغییرات عمیقی در حال و روز فیروز می‌شود و در نهایت به واسطه همین اتفاقات است که او به معنای جدیدی از چیستی زندگی دست می‌یابد و ... . شاهرخ گیوا متولد ١٣٥٥‌ پیش از این رمان‌های مونالیزای منتشر _ اندوه مونالیزا و مسیح، سین، فنجان قهوه و سیگار نیم‌سوخته را نوشته است.

بازدم

7,000 تومان
رمان بازدم درباره پسری٣٢ ساله با نام «کسری» است که در فاصله زمانی کمی می‌خواهد از ایران برود. داستان طی یک روز و در فاصله زمانی صبح تا غروب اتفاق می‌افتد. در این برش کوتاه خواننده با زندگی کسری و گذشته و دغدغه‌های او آشنا می‌شود. پدر کسری زندانی سیاسی بوده و مادرش هم مربی مهد کودک است. کسری و بهار خواهر و برادری دوقلو بوده‌اند که بهار سال‌ها قبل طی یک دوره بیماری روحی-روانی از دنیا رفته است حادثه‌ای که تأثیری عمیق بر همه اعضای خانواده و بویژه کسری گذاشته است. «باز هم سرفه کرد. خانه ساکت بود. حتی بی‌صدای توتک که در قفسش بالا و پائین بپرد. یا بال‌هایش را باز و بسته کند و نوک بزند به ظرف غذای آبی رنگش. سکوت محض بجز هیاهوی دور و همیشگی تهران به وقت صبح: صدای حرکت ماشین‌ها، ویراژ تند موتورسیکلت‌ها، ترمزی ناگهانی و جیغ کوتاه لاستیک‌ها. صبحی مثل همه صبح‌های دیگر این شهر بی‌خواب که تا نه روز دیگر جایش را می‌داد به ... به چه واقعاً؟ سکوت صبحدم پاریس یا هیاهویی مشابه؟» «آنیتا یارمحمدی» پیش از این رمان اینجا نرسیده به پل را نوشته است.

پانوراما ۳… فلسفه زندگی زناشویی

35,000 تومان
به‌رغم ضرباهنگ سریع زندگی امروز، اوقات ما پر است از فراغت‌های کوتاه و فرصت‌های طلایی. اتاق انتظار پزشک و صف و بانک و وقت‌هایی که توی تاکسی و مترو می‌گذرانیم، می‌تواند وقف سرک کشیدن از پنجره‌ای کوچک به جهان عجیب شاهکارهای ادبی شود. نیز، بارها اتفاق افتاده که تلاش کرده‌ایم مطالعه‌ی یکی از این شاهکارها را آغاز کنیم اما به  دلیل هیبت اثر، نداشتن زمان کافی یا همگام نشدن با حال و هوای داستان از این کار بازمانده‌ایم. در این مواقع دسترسی به گزیده‌ای خوشخوان و مناسب از آثار نویسنده می‌تواند جرئت و شوق مطالعه‌ی نوشته‌ای را که خواندنش کاری شاق به نظر می‌رسید در ما برانگیزد. پانوراما همین هدف را دنبال می‌کند: جهان‌نمایی وسیع که به آسانی در دسترس عموم مخاطبان قرار می‌گیرد.

عذاب‌ وجدان‌

45,000 تومان
چند دقیقه‌ پیش‌، همان‌ صدای‌ همیشگی‌. هر بار با شنیدن‌ آن‌ صدا، قلبم‌ فرو می‌ریزد، درست‌ مثل‌ شبی‌ که‌ از جزیره‌ برگشته‌ بودیم‌ و من‌ داشتم‌ از ترس‌ می‌مردم‌ که‌ مبادا متوجه‌ شوند که‌ ماتئو، جلوی‌ در ساختمان‌، در انتظار من‌ است‌. با این‌ حال‌ وقتی‌ تاکسی‌ حرکت‌ کرد، هراسان‌ شده‌ بودم‌. همان‌طور که‌ ماتئو رفته‌رفته‌ از من‌ دور می‌شد، من‌ نیز حس‌ می‌کردم‌ که‌ در صحبت‌ کردن‌ با گولیلمو نباید شتابی‌ نشان‌ دهم‌ (و با وجود این‌که‌ داشتم‌ از آنچه‌ تو آن‌ را «تقصیر من‌» می‌نامی‌، رنج‌ می‌بردم‌) حس‌ می‌کردم‌ که‌ بار دیگر آن‌ عذاب‌ وجدان‌ نامعلوم‌ و همیشگی‌ دارد در قلبم‌ جای‌ می‌گیرد... ... من‌ داشتم‌ فکر می‌کردم‌ که‌ دیگر هرگز سعادتمند نخواهم‌ شد. و یک‌ روز، مرگ‌ من‌ نیز فرا خواهد رسید. به‌ نظرم‌ سانتا ترزا هم‌ همین‌ را می‌گفته‌ است‌: تا دو ساعت‌ دیگر، نه‌؟ بگذریم‌. به‌ هر حال‌ ماجرای‌ ما دارد به‌ انتها می‌رسد. ماتئو اغلب‌، با نگرانی‌ خاطر به‌ من‌ خیره‌ می‌ماند. دستش‌ را به‌ پیشانی‌ من‌ می‌کشد و زمزمه‌کنان‌ می‌گوید: «حتی‌ عشق‌ من‌ نیز موفق‌ نخواهد شد از تو دفاع‌ بکند، نه‌، هیچ‌ کس‌ قادر نیست‌ که‌ آن‌ لحظه‌، لحظه‌ مرگ‌ را به‌ عقب‌ بیندازد.» ...

میوه درخت سرمستی

75,000 تومان
اینگرید روخاس كونترراس در این نخستین رمانش، که برگرفته از زندگی واقعی است، با نثرى قوى و تأثیرگذار خشونت‌های دهه‌های هشتاد و نود کلمبیا را به تصویر می‌کشد. کشوری که با فقر، فساد، فعالیت خودسرانۀ گروه‌های شبه‌نظامی، آدم‌ربایی، ترور شخصیت‌های متنفذ و از همه مهم‌تر سلطان مواد مخدر جهان، پابلو اسکوبار، دست و پنجه نرم می‌کرد: مردی مرموز و منفور در چشم نیمی از کلمبیایی‌ها و قدیس در چشم نیمی دیگر. میوۀ درخت سرمستی، یک فصل در میان به دو شخصیت اصلی‌اش، چولا سانتیاگوی شاد و سرزنده، از خانواده‌ای نسبتاً مرفه، و خدمتکارشان پترونا سانچزِ دلمُرده که مسئولیت سنگین سرپرستی خانواده را بر دوش دارد می‌پردازد و می‌کوشد با نفرین مرگ که گویی خانواده را احاطه کرده مبارزه کند. این دو دختر دورۀ بلوغ را با تجربه‌های متفاوتی پشت سر می‌گذارند: اولی با وحشت و دومی با عشق. کتاب بیش از هر چیز قصد دارد تأثیر جنگ و خشونت در زندگی کودکان را به تصویر بکشد. شخصیت‌ها در موقعیت‌های تلخ و دشوار دست به انتخاب‌هایی می‌زنند که مسیر زندگی‌شان را برای همیشه تغییر می‌دهد. میوۀ درخت سرمستی رمانی تاریخی است که بیش از هر چیز نشان می‌دهد که بین وفاداری و خیانت چه مرز باریکی وجود دارد.

تمشک های ناظر

800 تومان
((تعقیبم کردی، آهان ؟خواستی بینی کجا می ره این دختره تنها تنها ...)) موهای فرش راچنگ می زند به پشت. تارهای صوتی اش را کشیده تر (زنانه تر) می کند. ((نکنه شیطون، خواستی خودت تنها تنها بادختره...)) کرم های شبتاب پریده اند توی چشم هایش. برای به بند کشانیدن یک زن اثیری همه مقدمات فراهم است: چله نشینی ای که تنها ده روز به پایانش ماند است ، زنی دور ازدسترس باخال نزدیک به قوزک پایش . وبشرا. دختری که شبوار جین می پوشد ودرهمین نزدیکی است. ((تمشک های ناظر)) بر مرز واقعیت ورؤیا پیش می رود، رؤیایی حقیقی تر ازواقعیت وواقعیتی رؤیایی.