چراوچگونه جلد 58، آب و هوا، ویژگی ها و کاربرد ها

80,000 تومان

هر يك از كتاب‌هاي اين مجموعه به موضوعي علمي يا تاريخي اختصاص دارد. در اين كتاب‌ها، پيشينه‌ي هر موضوع مورد بررسي قرار گرفته و به كمك عكس‌ها، نقشه‌ها و طرح‌ها‌ي گوناگون به پرسش‌هاي مربوط به آن موضوع پاسخ داده شده است. كتاب‌هاي اين مجموعه به‌صورت تك‌جلدي و همچنين به‌صورت مجلدهاي چندجلدي (با جلد سخت و قاب ويژه) موجود است.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات
چراوچگونه جلد 58
نویسنده
راينر کرومنرل
مترجم
کمال بهروزکيا
نوبت چاپ ——-
تعداد صفحات 48
نوع جلد شوميز ـ ته‌چسب
قطع رحلي
سال انتشار 1391
سال چاپ اول 1391
موضوع
علمی آموزشی
نوع کاغذ ——-
وزن گرم
شابک 9786002510631

 

حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
ابعاد 16 × 16 × 0.2 سانتیمتر
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “چراوچگونه جلد 58، آب و هوا، ویژگی ها و کاربرد ها”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Atta.Afroozeh
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

خانم کوچول ها (جلد 17) – بی حواس خانم

18,000 تومان
داستان خانم کوچول ها (جلد 17) - بی حواس خانم درباره مشکل رفتاری بی‌حوادس و بی‌دقت بودن است . بی حواس خانم یک کم، یک کوچولو فراموش کار است. روزی بانمک آقا را در خیابان دید. بانمک آقا گفت: «سلام بی حواس خانم.» خانم جواب داد: «سلام داغون آقا.»

شادی انتخاب من است (زندگینامه ی خود نوشت)

33,000 تومان
لیزی ولاسکز، معمای علم پزشکی و قربانی جبر، هم اکنون یک سخنران انگیزشی قدرتمند و جسور است که به مخاطبانش، از شخصیت های حقوقی و روسا گرفته تا دانش آموزان دوره ی ابتدایی، نشان می دهد که چگونه استعدادها و آرزوهایشان را بشناسند و برای دستیابی به اهدافشان چگونه در کوره راه های سنگلاخی موانع و مشکلات پیش روند.لیزی، یکی از سه بیماری که هرچه می خورند به وزنشان اضافه نمی شود، نسبت به مردم عادی مسیری بس ناهموارتر و تاریک تر را می پیماید. اما طبق گفته ی خودش، تنها جواب یک سوال همواره او را از ایستایی بازداشته، "می خواهم شاد زندگی کنم یا تسلیم غم بشوم؟"

نوشته های بی سرنوشت

105,000 تومان
نوشته های بی سرنوشت اثری است که به فیلسوف آلمانی فردریش نیچه نسبت داده شده است. ظاهرا این اثر در سال 1889 یا اوایل 1890 در زمان اقامت نیچه در آسایشگاه روانی در شهر تورینگن ینا نوشته شده است. اگر چنین ادعایی درست باشد، من و خواهرم دومین اثر زندگی‌نامه‌ای و نهایی نیچه است که از لحاظ زمانی پس از Wahnbriefe (نامه‌های جنون‌آمیز) او -که در زمان طولانی فروپاشی ذهنی‌اش نوشته شده- می باشد. نوشته های بی سرنوشت بیوگرافی جسورانه ای است که در آن از چیزهایی سخن رفته است که بسیاری تابو بوده و هستند. این کتاب به سبکی نوشته شده است که حکایت و خاطره را به شیوه ای مشابه دیگر آثار نیچه ترکیب کرده است. نوشته های بی سرنوشت اولین بار در سال 1951 توسط Boar's Head Books منتشر شد و توسط انتشارات Seven Sirens در شهر نیویورک توزیع شد. این کتاب به سرعت به ناشر بحث‌برانگیز ساموئل راث، صاحب احتمالی Seven Sirens، که به دلیل توزیع غیرقانونی نسخه‌ای از اولیس جیمز جویس (1922) زندانی شده بود، گره خورد. در مقدمه کتاب، یک ناشر ناشناس ادعا کرد که نسخه خطی را از یکی از همبستگان نیچه در ینا دریافت کرده است. جدا از حواشی ایجاد شده این کتاب کتابی است که خواننده را بیشتر از کتاب های دیگر نیچه با درونیات او آشنا کرده و به او فرصت شناختن نیچه ی حقیقی را می دهد.

کتاب نوشته های بی سرنوشت

قصه های تصویری از کلیله و دمنه جلد 4، موشی که دختر شد

25,000 تومان
این مجموعه شامل 1 کتاب است. در هر کتاب، یکی از قصه های شیرین کلیله و دمنه آمده است. قصه ها همراه با تصاویر رنگی و زیباست. کلیله و دمنه، یکی از آثار معروف و بسیار زیبای ادبیات فارسی است. قصه های کلیله و دمنه، در عین جذابیت و زیبایی، نکات آموزنده ای هم دارند.

نبرد هیولاها 6 گانه ی4، طلسم آوانتیا جلد 22، لونا، گرگ ماه نما

5,000 تومان
داستانی است پرماجرا و فانتزی. جهانی بین واقعیت و خیال،ماجراهایی که توسط هیولاهای مختلفی به وجود می آید. این هیولاها که با طلسم شیطانی جادوگری وحشی مسلح شده اند، سرزمینی را که روزگاری از آن مراقبت می کردند، نابود می کنند. اما ساکنان آن سرزمین به جنگ این هیولاها برمی خیزند.

زني در حاشيه‌ي روزنامه

24,000 تومان
کتاب زني در حاشيه‌ي روزنامه اثر شبنم بزرگی: آهان، سپیدرود دیگر! ندیده بودی؟ شما دخترها کجا را دیده اید؟ مگر بیرون می آورند شما را از آن خانه؟ قشنگ است هان؟ رودخانه را نگاه می کنم، پسر عمه « نامدار » را نگاه می کنم، خنده ام می گیرد. سر خودش را می آورد بیخ گوش من، شاید می خواهد راننده نشنود، آرام می گوید: می خواهم اسم دختر خودمان را بگذاریم سپیدرود. نفسش می خورد پشت گردن من. خودم را عقب می کشم. جا می خورد. بعد امر می کند: برو سمت خودت بشین! روزنامه باز می کند، می رود پشت آن؛ لابد ریخت من را نبیند. حتمی دیگر هیچ وقت نمی گوید گوشه ی روزنامه چیزی برایش بنویسم و...