چهره برافروخته

18,000 تومان

کتاب برافروخته جلد اول از رمان ٣جلدی «چهره» است که بر اساس و با نگاهی به رمان «چهره مرد هنرمند در جوانی» نوشته جیمز جویس نویسنده ایرلندی نوشته شده است: «پرده‌ها را آخرین روز امتحانات خرداد از روی چوب پرده‌ها پیاده می‌کردند. یک طرف چوب پرده را آزاد می‌گذاشتند و از کمر پرده می‌گرفتند و به همان طرف ‌می‌تکاندند تا قلتک‌هاش توی شیار بلغزند و رها شوند بیفتند پائین.»

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

چهره برافروخته

نویسنده
مرتضی کربلایی لو
مترجم
——-
نوبت چاپ ١
تعداد صفحات ٣٧٦
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٣٩٤
سال چاپ اول ——
موضوع
——
نوع کاغذ ——
وزن 420 گرم
شابک
9786002781901
توضیحات تکمیلی
وزن 0.420 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “چهره برافروخته”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

فراز و نشیب‌ زندگی‌ بدکاران‌

590,000 تومان
این رمان آخرین بخش از سه‌گانه‌ای است که در آن سرنوشت قهرمان باب گوریو و آرزوهای بربادرفته مشخص می شود این کتاب بزرگترین، جذاب‌ترین و به نوعی پراهمیت‌ترین نوشته‌ی بالزاک و در عین حال یکی از تلخ‌ترین و گزنده‌ترین آثار او استبالزاک در این کتاب بیش از هر اثر دیگری به سراغ پاریس و پاریس‌نشینان می‌رود، اما این‌بار با طبقه متوسط، با کارمند‌ها، پیشه‌وران خرده‌پا و خرده‌بورژواها کاری ندارد و نوک تیز نیشترش را به جان دو طبقه زده: اشراف و بزهکاران

رئیس جمهور ما

12,000 تومان
دوستان گمراه من: ... می‌دانم که شیطان نیز مانند من از شرارتی که می‌توان و باید در دنیا به کار بست عمیقا آگاه است. برای این‌که اشتباهی پیش نیاید باید بگویم ما در رقابتی مرگبار با پادشاهی نیکی هستیم. شکی ندارم که خواند صلح به قول خودش قیام کرده تا »ما را زیر پای خویش له کند« و هیچ مانعی او و گروه فرشتگانش را از رسیدن به این هدف باز نخواهد داشت. شیطان می‌گوید هدف ما فقط نگاه داشتن شرارت برای خود نیست, بلکه باید آن را به تمامی هستی گسترش داد, زیرا تقدیر دوزخ این است. ... مخالفت من با شیطان در اهداف جهنم نیست بلکه در ابزارهای رسیدن به این اهداف است.

هولا… هولا

2,800 تومان
«هولا... هولا» ٩ داستان کوتاه است که ناتاشا امیری آن را نوشته است. او از زبان کره اسبی این داستان را روایت می‌کند: «اسم مادرم «دلیله» بود. تیمورخان خیلی وقت‌ها مهمانانش را می‌آورد تا مادرم را تماشا کنند. ولی آن‌ها به من نگاه می‌کردند و با انگشت نشانم می‌دادند، پُشت نرده‌های سفید بودند که نزدیکشان شدم. یکی از گوش‌هایم را عقب بردم و دیگری را جلو آوردم. دست‌هایشان را گرفتند جلوی پوزه‌ام. بو می‌دادند، بوی عرق بدنشان که با پِهِن ما قاطی می‌شد. یک دفعه چهار نعل دور شدم. مادرم سُم به زمین کوبید که به آدم‌ها نزدیک نشوم. ولی من جفتک انداختم و باز نزدیکشان شدم. «ماسکوت»، «ویشتاسب روشنفکر»، «مادربزرگ گفت: می ارزید؟»، «بعد از صد سال مردی»، «هولا... هولا»، «موش کور»، «و دیگر بین ما نیستی»، «هفت کلام آخر اردشیر» و «سنبل الطیب» نام داستان‌های این مجموعه هستند. پیش از این از ناتاشا امیری کتاب‌های بامن به جهنم بیا و عشق روی چاکرای دوم منتشر شده که کتاب عشق روی چاکرای دوم برنده جایزه ادبی اصفهان در سال ٨٧ شده است.

انگار کمی مرده بودم

5,500 تومان
داستان درباره مردی است که بر اثر تصادف اتومبیل به کمای موقت فرو می‌رود و در حالت نیمه بیهوشی، متوجه حرف‌های همسرش – گلرخ – می‌شود و در می‌یابد که گلرخ قبل از ازدواج با او نامزد داشته است. این مرد که بسیار به همسرش علاقه‌مند بوده و او را براساس باورهای خودش دوست داشته ناگهان به هم می‌ریزد و احساس می‌کند بار زندگی و خاطرات گذشته هیچگاه او را رها نمی‌کند. به همین خاطر به کندوکاو در زندگی گذشته‌اش می‌پردازد. او فرزند پدری سختگیر و زیاده خواه بوده که به دلیل ضعیف‌الجثه بودن و معایب کودکی‌اش همیشه مورد تحقیر پدر قرار می‌گرفته و اکنون حس شرم و نفرت تنها حس باقی مانده در اعماق وجودش دوباره جان می‌گیرد. درگیری ذهنی او برای رهایی از خاطرات تلخ کودکی و نیز راز پنهان همسرش باعث سردرگمی هر چه بیشترش می‌شود. بنابراین به سراغ نامزد سابق همسرش می‌رود و از دور او را زیر نظر می‌گیرد اما او را مردی بسیار معمولی می‌یابد که هیچ ویژگی برای این‌که بتوان از او متنفر بود یا باعث آزارش شد ندارد. با بهره‌گیری از یک روانشناس و پاکسازی قدم به قدم ذهنش به این باور می‌رسد که به هر حال باید از جایی شروع کند و با خاطرات ناراحت‌کننده گذشته‌اش با واقع‌بینی کنار بیاید. ولی... مهین‌دخت حسنی زاده پیش‌ازاین کتاب‌های «زمانه بی‌مجنون»، «دویدن میان زندگان»و «از جنس بلور» را نوشته است.

بازی آخر بانو

250,000 تومان
دستش گرم بود، در را که بست بازى را شروع کردم، همان جا توى هال روى زمین نشستم و چادر سفید را تا روى ابروهایم‏کشیدم‏. »به خانه بخت خوش آمدى‏.« چیزى نگفتم و به اطراف نگاه کردم، خانه بزرگى بود، ظاهراً سه اتاق خواب داشت‏. خانم دکتر محمدجانى هم استاد فلسفه است و هم اهل داستان‏. این زن مرموز که در کلاس‏هاى فلسفه‏اش جدیتى غریب‏دارد، در بعدازظهرهاى جلسه‏هاى داستان انسانى دیگر است: مهربان و صمیمى‏. و آیا همین نمى‏تواند دلیلى باشد براى‏گلبانو بودن او؟ زنى که خواسته و ناخواسته در دشوارترین وقایع تاریخ معاصرمان نقش‏آفرینانه حضور داشته و با این همه‏بازیگرى بوده است در دست مردانى بازیگردان؛ مردانى که هر یک بنابه هواى خود حضورش را نقش و نام بخشیده‏اند.

آنچه با خود حمل می کردند

14,000 تومان
وقوع جنگ همیشه و در هر حالتی اجتناب‌ناپذیر است. به هر حال رخ می‌دهد و با خود رعب و وحشت و نیستی و آوارگی می‌آورد. رمان آنچه با خود حمل می‌کردند گونه‌ای از داستان است که واقعیت و خیال با هم پیوند می‌خورد و در آن تصویری از واقعیت جنگ به طور کلی روایت می‌شود: «ستوان یکم «جیمی کراس» با خود نامه‌هایی حمل می‌کرد از دختری به نام مارتا، دانشجوی سال سوم کالج ماونت سیبسچن در نیوجرزی. نامه‌ها عاشقانه نبودند ولی ستوان کراس امیدوار بود و نامه‌ها را تا کرده بود و درون پلاستیکی در ته کوله‌پشتی‌اش نگهداری می‌کرد. عصرها دیر وقت، پس از راهپیمایی روزانه و کندن سنگر، دست‌ها را با آب قمقمه می‌شست، نامه‌ها را بیرون می‌آورد و با نوک انگشت نگه می‌داشت و آخرین ساعت روشنایی را به خیالپردازی می‌گذراند. در خیال خود سفرهای اردویی عاشقانه‌ای به کوهستان وایت در نیوهمپشر تجسم می‌کرد. گاهی هم لبه چسب‌دار پاکت را که لابد جای زبان نویسنده بر آن مانده بود با زبان لمس می‌کرد. بیش از هر چیز دلش می‌خواست که مارتا همان طور که او دوستش داشت دوستش بدارد، ولی لحن نامه‌ها بیشتر دوستانه بود و در آن‌ها از عشق خبری نبود.» «تیم اوبراین» در این اثر، ضرباهنگ‌های نبض مانند و مخاطره‌های عصب خردکن جنگ را به نحوی تصویر می‌کند که در صدر فهرست بهترین آثاری جا می‌گیرد که در باره هر جنگی نوشته شده است. روایت در این کتاب در مدارهایی دایره شکل می‌چرخد، و بازگویی رویدادها، رقص خاطره را‌ در ذهن خواننده شکل می‌دهد: «آنچه حمل می‌کردند بیشتر به نیازهایشان بستگی داشت. این نیازها یا نیمه نیازها عبارت بودند از قوطی بازکن، چاقوهای جیبی، قرص‌های الکل جامد، ساعت مچی، کارت شناسایی، مواد دورکننده حشره و... .» واشینگتن پست درباره این کتاب می‌نویسد: «ترس و عشق و نفرت و بی‌رحمی و شفقت چنان زنده در این کتاب تصویر شده‌اند که مرد می‌خواهد که با خواندن آن دنبال دستمال نگردد.»