

چگونه خونسردی خود را حفظ کنیم (راهنمای باستانی بر مدیریت خشم)
28,000 تومان
معرفی کتاب چگونه خونسردی خود را حفظ کنیم اثر لوکیوس آنایوس سنکا
در انبار موجود نمی باشد
چگونه خونسردی خود را حفظ کنیم (راهنمای باستانی بر مدیریت خشم)
نویسنده |
سنکا
|
مترجم |
علی سیاح
|
نوبت چاپ | 5 |
تعداد صفحات | 104 |
نوع جلد | شومیز |
قطع | پالتویی |
سال نشر | 1402 |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
فلسفه و حکمت
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 0 گرم |
شابک |
9786007405758
|
وزن | 0.0 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
نقشه های ژئومور فولوژی
فهرست:
فصل اول: نمادها و مجازها در ژئومورفولوژی فصل دوم: اصول تحلیل مجازی فرم و فرایند فصل سوم: روش تهیه نقشههای ژئومورفولوژی فصل چهارم: روش تحلیل سیستمهای ارضی منابع و مآخذمردي به نام اوه
قسمتی از متن کتاب مردی به نام اوه
اوه چند ساعت همان جا نشست و دست زنش را توی دستش نگه داشت تا اینکه کارمند بیمارستان آمد و با لحنی آرام و حرکاتی محتاط بهش فهماند که باید جسد سونیا را ببرند اُوه بلند شد، با سر حرف پرستار را تأیید کرد و به دفتر خاکسپاری رفت تا کارهای مربوطه را انجام دهد. مراسم خاکسپاری روز یکشنبه بود. اوه روز دوشنبه سرکار رفت؛ ولی اگر کسی ازش میپرسید زندگی اش چگونه است، پاسخ می داد تا قبل از اینکه زنش پا به زندگی اش بگذارد، اصلاً زندگی نمی کرده و از وقتی تنهایش گذاشت هم دیگر زندگی نمیکند. اوه تمام چیزهایی را درک میکرد که بتواند ببیند و توی دست بگیرد. چیزهایی مانند بتون و سیمان، شیشه و استیل، ابزار کار، چیزهایی که آدم میتواند با آن حساب و کتاب کند، زاویه نود درجه و دستورالعملهای واضح را میفهمید، نقشه و طرح خانه را، چیزهایی را که آدم بتواند روی کاغذ پیاده کند. او یک مرد سیاه و سفید بود و همه چیز را از نزدیک باید لمس میکرد. درست بعد از پایان مراسم خاکسپاری پدر اوه کشیش می خواست دربارهی کمکهای یتیم خانه با اوه صحبت کند، ولی اوه جوری رفتار کرد که کشیش بلافاصله فهمید آن پسر صدقه قبول نمیکند. همان موقع، اوه به کشیش گفت دیگر از این به بعد برایش جای خالی در کلیسا نگه ندارد. به کشیش توضیح داد درست است که به خدا اعتقاد دارد ولی به این نتیجه رسیده که خدا به او نظر لطفی ندارد!اسبها اسبها از کنار یکدیگر
خواندن کتابهای محمود دولت آبادی جسارت می خواهد و عشق؛ نوشتن از آن که دیگر جای خود را دارد!
عنوان کتاب جذابیت خاصِ دولت آبادی را دارد. نمی دانی با چه قصه ای مواجه هستی. جای هیچ گونه حدس و گمانی باقی نمی ماند.
باید دلت را بزنی به دنیای قصه های دولت آبادی که قطع به یقین احتیاط کنید که فرق شدنتان حتمی است!
ای کاش اینافتخار نصیبم میشد که میتونستم دستانتشون رو ببوسم.
درخت تنومند ادبیات ایران که ریشه در دل و جان من دارد.
««توصیه»»
این کتاب هم مثل سایر کتابهای دولت آبادی به تمرکز و دقت نیاز داره که سرسری از جملات کتاب گذر کنید که کتاب حاوی جملات بسیار زیبا قابل تاملی است.
راستی شخصیت اصلی کتاب من رو یاد شخصیت اصلی کتاب «سلوک دولت آبادی» یعنی قیس میانداخت.
هر دو پیر و سرگرشته و حیران
فضای این کتاب چیزی بود بین کتاب سلوک و بیرون در ولی با قصه ی خاص خودش.
::::اندکی از داستان کتاب::::
کتاب پیش رو درمورد مردی است بنام کریما یا کریم مُروا که دچار سرگردانی و به دنبال آن شبگردی شده است. که در همین شبگردی هایش به خانه پیرمردی بنام ملک پروان می رسد.
کریما در جستجوی آدم هایی است که در گذشته آنها را می شناخته و. یا گمان میکند که می شناخته!
ر این بین کریما با پسر خوانده ملک پروان آشنا میشود با نام مستعار *مَردی*
ملک پروان پسر دیگری هم دارد بنام ثَری که از آن خبری ندارد و منتظر رسیدن خبری از زنده و یا مرده اوست...
:::باقی داستان بماند برای خواندن توسط شما ؛) :::
از کلمه تا تصویر : استوری برد و فراگرد فیلم سازی
فهرست:
لاک پشت
در بخشی از کتاب لاک پشت میخوانیم
نفسنفسزنان با خود زمزمه میکرد: خودش است! بزرگترین لحظهی زندگی من دارد فرامیرسد! نباید آن را از دست بدهم! نباید خرابش کنم! باید خیلی آرام باشم! وقتی سهچهارم راه را پایین آمده بود خانم سیلور را دید که کنار در باز ایستاده بود تا با لبخندی به او خوشامد بگوید. خانم سیلور بازوانش را دور او حلقه کرد و گفت: «شما واقعاً بهترین آدمی هستید که در زندگیام دیدهام! هر کاری را میتوانید انجام بدهید! فوراً بیایید تو و بگذارید برایتان یک فنجان چای حاضر کنم. این حداقل کاری است که میتوانم انجام دهم.» آقای هوپی وقتی در اتاق پذیرایی خانم سیلور روی صندلی دستهدار راحتی نشسته بود و چای مینوشید، سراپا شادی و هیجان بود. به خانم زیبایی که کنارش نشسته بود نگاه کرد وبه او لبخند زد. آن خانم هم در مقابل به او لبخند زد. آقای هوپی با دیدن لبخند دوستانه و گرم خانم سیلور ناگهان شهامتی را که به آن نیاز داشت پیدا کرد و گفت: «لطفاً، میشود با من ازدواج کنید؟» خانم سیلور فریاد زد: «آقای هوپی! من هرگز تصور نمیکردم شما به فکر بیفتید از من تقاضای ازدواج کنید! البته که با شما ازدواج میکنم!» آقای هوپی فنجان چایش را کنار گذاشت و هر دو در وسط اتاق ایستادند و به یکدیگر نگاه کردند. خانم سیلور درحالیکه کمی نفسش گرفته بود گفت: «من این را مدیون آلفی هستم.» آقای هوپی گفت: «آلفی عزیز و قدیمی. ما او را برای همیشه نگه میداریم.» بعدازظهر روز بعد آقای هوپی همهی لاکپشتها را به مغازههای فروش حیوانات خانگی برگرداند و گفت که میتوانند آنها را مجانی بردارند. بعد اتاقنشیمن را تمیز کرد و حتی یک برگ کلم یا کمترین اثری از لاکپشتها در آن باقی نگذاشت. چند هفته بعد خانم سیلور، خانم هوپی شد و آنها از آن پس به خوشی با هم زندگی کردندتراژدی تنهایی
درباره کتاب تراژدی تنهایی اثر کریستوفر دو بلگ
نویسنده میگوید که نخستین بار سال 1379 بود که به ایران آمده، زمانی که کمکم یخهای سیاسی آب شده و جریانات روشنگری در گوشه و کنار کشور دیده میشده است.
او میدید که کتابها و مقالههای مختلفی دربارهی مصدق منتشر شده یا همچنان درحال انتشار است. جوانان زیادی را میدید که نام مصدق را با احترام صدا میزدند، با این حال در کلامشان افسوس و حتی گناه هم حس میشد.
هنوز سوالهای زیادی برای این جوانان مطرح است که آیا میشد در کودتای بیست و هشت مرداد، کاری برای مصدق کرد؟ آیا مردم هم در سرنگونی و شکست مصدق شریک جرم بودند؟ اینها سوالاتی هستند که هنوز هم جواب درست و مشخصی برای آنها وجود ندارد.
در کتاب تراژدی تنهایی، نویسنده سعی دارد براساس مستندات و نوشتههای شخصیتهای سیاسی و غیرسیاسی که بهنوعی با مصدق در ارتباط بودهاند، داستان زندگی او را بنویسد. دوبلگ علاوهبر منابع فارسی و غربی، اسنادی تازه دربارهی زندگی شخصی و حرفهای مصدق هم در اختیار دارد که باعث شده کتابی پر از جزییات و روایتهای موثق بنویسد.
او چندان تاکیدی روی وقایع سیاسی و تاریخی ندارد، هرچند از ذکر این وقایع ناگزیر است. اما هرف اصلی او نشان دادن مصدق بهعنوان مردی قدرتمند و درعینحال، آرام و معمولی، به مخاطبان غیرایرانی و ایرانی است.
او حتی در مسیر مطالعه و تحقیق برای زندگی مصدق گاهی از رفتارها و حرفهای مردم و سیاستمداران متعجب میشود، با این حال هرچه که هست و نیست را با صداقت و از سر صبر و حوصله مینویسد و شرح میدهد. دوبلگ در تراژدی تنهایی، زندگی مصدق را از همان ابتدای کودکی، دوران جوانی و درنهایت کهنسالی و انزوا مینویسد.
در این کتاب اتفاقات جالب و تاریخی کم نیست. دوبلگ سعی کرده وقایعی جالب و حتی آموزنده را که کمتر جایی منتشر شده و کسی از آن اطلاع دارد را در کتابش بیاورد
محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-هنر مفهومی و دستساخته
بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند. ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کند.دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-درونگری
بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند. ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کنددانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-ماکس شلر
بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند.
ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کند.
نقدی بر این کتاب
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.