کاربرد روشهای تصمیم گیری چند شاخصه در جغرافیا

10,000 تومان

هرگاه دانشجوی رشته جغرافیا با فعالیت هایی چون شناسایی، طبقه بندی، انتخاب، ارزیابی، مکان یابی با اولویت بندی مواجه شود، در واقع با مسئله تصمیم گیری روبه روست.

در واقع تصمیم گیری عنصر اصلی تحلیل های مکانی و فضایی در مطالعات جغرافیایی و مهارت های مرتبط با آن و از ویژگی های اصلی موفقیت یک جغرافی دان در فرایند برنامه ریزی است.

هدف از نگارش کتاب حاضر، آشنایی دانشجویان با انجام تحلیل های مکانی و فضایی در فرایند برنامه ریزی است و مؤلف تلاش دارد با استفاده از روش های کمّی و کیفی در قالب انواع مثال ها در حوزه های مختلف جغرافیا بستر مناسبی برای شناسایی، انتخاب، طبقه بندی، مکان یابی، اولویت بندی و ارزیابی پدیده های جغرافیایی در قالب الگوریتم های تفصیلی و نیز تفسیر نتایج با تأکید بر مدل های تصمیم گیری های چندشاخصه ارائه نماید.

 

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

کاربرد روشهای تصمیم گیری چند شاخصه در جغرافیا

نویسنده
دکتر مهدی پور طاهری
مترجم
——-
نوبت چاپ 6
تعداد صفحات 232
نوع جلد شومیز
قطع وزیری
سال نشر 1396
سال چاپ اول  ————
موضوع
مطالعات محیطی
نوع کاغذ  —————
وزن 330 گرم
شابک
9789645305565
توضیحات تکمیلی
وزن 0.330 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “کاربرد روشهای تصمیم گیری چند شاخصه در جغرافیا”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF
اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

آوازهای زنی که از گرامافون می‌آمد (کپی)

3,400 تومان
مجموعه‌ای از سروده‌های شاعر معاصر، سید مرتضی نجاتی، در کتاب آوازهای زنی که از گرامافون می‌آمد گرد آمده‌اند تا آینه‌ای تمام‌نما از آخرین دستاوردهای ارزشمند شعر معاصر فارسی باشند. این شعرهای نو و سپید دربردارنده‌ی مضامین بکر شاعرند و با هنرمندی وی در کاربرد زبان و ابزار شعر همراه شده‌اند. مطالعه‌ی این مجلد از مجموعه کتاب‌های جهان تازه‌ی شعر را به تمامی مخاطبان و مشتاقان شعر معاصر ایران پیشنهاد می‌کنیم.

درباره‌ی کتاب آوازهای زنی که از گرامافون می‌آمد

آن‌چه بیش از هر چیزی در کتاب آوازهای زنی که از گرامافون می‌آمد به چشم می‌خورد، آمیزه‌‌ی عشق با تمامی اتفاقات و لحظات زندگی است؛ از سفره‌ی هفت‌سینی که چیده نشده تا میل‌های بافتنی مادر! البته عشقی که در لابه‌لای سروده‌های این مجموعه‌ی شعر می‌بینیم، از نوع عاشقانه‌هایی نیست که معمولاً در اشعار کهن یا نو دیده‌ایم. عشقی که سید مرتضی نجاتی در شعرهای خود به مخاطب نشان می‌دهد، بیشتر با نوعی عصیان، اعتراض و یا حتی کنایه‌های تلخ همراه است که به جای خالی عشقی ازدست‌رفته اشاره دارند. از همین ابتدا به شما اطمینان می‌دهیم، مطالعه‌ی این مجموعه‌ی شعر تجربه‌ای کاملاً متفاوت را در دنیای ادب و هنر برایتان رقم خواهد زد. اشعاری که در کتاب حاضر گرد آمده‌اند نه از محور ثابت زمانی و نه از نقطه‌ای پایدار به‌عنوان مکان برخوردارند. اصولاً شعر برای زیبا بودن به زمان و مکان نیازی ندارد اما به نظر می‌رسد بخش گسترده‌ای از سروده‌های کتاب آوازهای زنی که از گرامافون می‌آمد حاصل گشت‌وگذار خیالی شاعر در زمان‌ها و مکان‌های گوناگون‌اند. شاعر از اشاره به وقایع اجتماعی و تاریخی غافل نبوده و گریزی نیز به جنگ هشت‌ساله و مصائب آن زده است. البته این کار را هم به روش ویژه‌ی خود انجام داده، به طوری که مخاطبان ادبیات دفاع مقدس، به‌خوبی متوجه نگاه متمایز و تصویرسازی‌های متفاوت نویسنده نسبت به شاعران دیگر خواهند شد. به لحاظ قالب اشعار نیز باید یادآور شویم، سروده‌های این دفتر به روش شعر نو و سپید پدید آمده‌اند. البته انتخاب چنین قالبی با مضامین بدیع و هنجارشکنی سید مرتضی نجاتی در تصویرآفرینی‌هایش، در تناسب کامل قرار می‌گیرد و گزینش هوشمندانه‌ای به نظر می‌رسد. اشعار این مجموعه هر کدام به سفری در عمق احساس شاعر می‌مانند که دغدغه‌ها، واگویه‌های درونی و باورهای او را به مخاطبان نشان می‌دهند.‌ این اشعار هم به لحاظ لفظ و هم از جهت معنا، سروده‌هایی چندلایه هستند که به خواننده اجازه می‌دهند در هر بار خوانش خود، برداشت و تفسیر متفاوتی از این اشعار داشته باشند. به عبارت دیگر، اشعار کتاب آوازهای زنی که از گرامافون می‌آمد هرگز کهنه نمی‌شوند و در هر مرتبه‌ای که آن‌ها را مطالعه می‌کنید، چهره‌ی جدیدی از خود را به نمایش می‌گذارند. به این ترتیب، زمان به هیچ روی نمی‌تواند گَردی از کهنگی بر چهره‌شان بنشاند. اگر به دنبال اشعاری هستید که حکایت از دغدغه‌مند بودن شاعر خود داشته باشند، مشخصه‌های ادبی را در زیباترین حالت خود نشان بدهند، عشق را به‌عنوان جوهره‌ی اصلی خودشان به نمایش بگذارند و نماینده‌ی چهره‌ی حقیقی شعر معاصر باشند، پیشنهاد ما به شما مطالعه‌ی اثر حاضر خواهد بود. پدید آمدن چنین مجموعه‌ی شعری در سال‌های اخیر نشان می‌دهد، برخلاف باور بسیاری از صاحب‌نظران، شعر و ادب معاصر فارسی دوران افول و زوال خود را طی نمی‌کند، بلکه اوج گرفته و با تغییراتی در زبان و مضمون، دوران تازه‌ای از حیات خود را آغاز کرده است؛ دورانی که خبر از آینده‌ای روشن و پربار می‌تواند به جامعه‌‌ی ادبی بدهد. نشر چشمه چاپ و انتشار کتاب آوازهای زنی که از گرامافون می‌آمد را به عهده داشته و آن را به‌عنوان مجلد بیست‌و‌چهارم مجموعه‌ی جهان تازه‌ی شعر به ادب‌دوستان و مخاطبان شعر معاصر عرضه کرده است.

قطار به موقع رسيد

35,000 تومان

در بخشی از کتاب قطار به موقع رسید می‌خوانیم

آندره‌آس که در سکوى قطار شاهد شلوغى و بیا وبرو مردم است با خود مى‌گوید، مى‌توانستم اینجا پیاده شوم، بروم یک جائى، یک جائى آن دور دورها، تا من را مى‌گرفتند مى‌گذاشتند سینه‌کش دیوار؛ دیگر بین لمبرگ و چرنوویتس نمى‌مردم، در یک گُله جا در ساکسون تیربارانم مى‌کردند و یا در اردوگاه کار اجبارى دُم سیخ مى‌کردم. ولى حالا پشت این پنجره ایستاده‌ام، به سنگینى سرب. از جا نمى‌توانم بجنبم، سِرّ شده‌ام، خشکم زده، این قطار مال من است و من هم مال این قطارى که باید من را به طرف سرنوشتم ببرد و عجب این است که هیچ دلم نمى‌خواهد اینجا پیاده شوم و در کنار رودخانه البه زیر این درختهاى نازنین گردش کنم. دلم پیش لهستان است، آن قدر دلم با تمام وجود، با شور و شوق در گرو این افق لهستان است که عاشقى مى‌تواند سرگشته و دلباخته معشوقه‌اى باشد کاشکى قطار راه بیفتد، راهش را دنبال کند! چرا اینجا لنگ کنیم، چرا این قدر گذشته و از صداى پُرطنین خبرى نیست؟ صبر و حوصله‌ام تمام شده، ترس ندارم، عجیب اینکه دیگر نمى‌ترسم، فقط کنجکاوى و دلواپسى نامعلومى دارم. و با وجود این نمى‌خواهم بمیرم، مى‌خواهم زنده بمانم، از لحاظ نظرى زندگى قشنگ است، زندگى با شکوه است، امّا نمى‌خواهم پیاده شوم، عجیب است، کاش مى‌توانستم پیاده شوم. همین‌قدر کافى است از این راهرو بگذرم، این بارو بندیل مضحک را جا بگذارم و بزنم به چاک، بروم جائى، زیر درختهاى پائیزى گردش کنم، و حالا مثل اینکه از سرب ریخته‌باشندم، اینجا ایستاده‌ام، مى‌خواهم‌ در همین قطار بمانم، عاشق و مشتاق تاریکى لهستان، این فاصله ناشناس بین لمبرگ و چرنوویتس که باید در آن جا بمیرم هستم.

قلب نارنجي فرشته

52,000 تومان

در بخشی از کتاب قلب نارنجی فرشته می‌خوانیم

بگم غلط کردم خوبه؟ بیفتم به دست و پات راضی میشی؟ جان جاوید برو اون سوزن و دواتت رو بیار نوکرتم. حالا شنبه ای داغ بودم یه حرفی زدم.

تو هم بد زدی توپرم. به زبون خوش می‌گفتی کمی شه، نه این که های وهوی راه بندازی تو این اوضاع قاراشمیش. نگاه کن، هنوز جای پنج تا انگشتت رو صورتمه.

خدا هیچ بنده ای رو ناامید نکنه. تو این یه هفته، هر غلطی که فکرش رو بکنی کردم. یکی گفت بسوزونش و خلاص. دوشنبه بود انگار. رفتم سنگکی سر چهارراه سوسکی، پشت همون جا که بساط می‌کردم. تازه تنور ظهرش رو روشن کرده بود و داشت خمیر می‌زد.

سر حرف رو با شاطر وا کردم که آره، من چنین خبطی کردم و حالا این دختره بونه کرده قبل بعله باید پاکش کنی وگرنه عیسی به دین خود، موسی به دین خود. نونواهه هم بعض خودت نباشه، آدم اهل دليه، فقط تخم نداره. فکر می کنه همه دزدن. اون روز نشست به حرف زدن.

هی چایی ریخت و از عشق و عاشقی هاش گفت. می گفت این رو ول کرده یکی بهتر پیدا شده، اون یکی رو ول کرده یکی از اون بهتر.

می‌گفت همه‌ی زندگیش عاشق بوده، ولی عاشق آدم‌های جورواجور. به من هم گفت ولش کن بابا، چیزی که زیاده زن.

زرشک! انگار حرف دیروز و امروزه. آدم به یه مرغ عشق مفنگی دل می‌بنده، اکرم که دیگه اکرمه. مرغ عشقه هم مُرد ها. این آخری‌ها خیلی خماری کشید.

چه قدر باید تریاک می‌مالیدم سرانگشت هام تا به فال از توی جعبه بکشه بیرون، بدم دست مشتری. یه طورهایی هم خل وضع شده بود. دیده بود خاطر اکرم رو می‌خوام، حسودی می‌کرد. غصه‌ی اون هم داشتم شنبه‌ای که اون حرف رو بهت زدم.

شبش رفته بودم خونه، دیدم کف قفس افتاده، پاهاش هوا. هرچی نچ نچ و سوت سوت کردم براش، انگارنه انگار. تا اون شب من واسه هیچ احدالناسی گریه نکرده بودم، حتا ننه و آقام.

ولی مرغ عشقه مونسم بود. به حرف‌هایی به ش زده بودم که به سنگ می‌گفتی، آب می‌شد. نشستم و یه دل سیر زار زدم.

انسان و حيوان

32,000 تومان
صادق هدایت را با بوف کور می‌شناسند. شاید برایتان جالب باشد که بدانید او کتابی درباره‌ی لزوم گیاه‌خواری دارد و انسان را موجودی گیاه‌خوار می‌داند. امروزه نوشتن و گفتن درباره‌ی این سبک از تغذیه عادی است و دور و برمان آدم‌های زیادی را می‌بینیم که گیاه‌خواری را در پیش گرفته‌اند؛ اما هدایت این حرف‌ها را تقریبا 89 سال پیش مطرح کرده است. بنابراین کتاب انسان و حیوان را می‌توان جزو نخستین تلاش‌ها برای جاانداختن گیاه‌خواری و توجه به حقوق حیوانات دانست. هدایت معتقد بود که رابطه‌ی انسان و حیوان احتیاج به بازنگری و تغییر دارد و انسان باید شکل جدیدی از رابطه را جایگزین آزار و کشتار حیوانات کند. نگارش کتاب «انسان و حیوان» به بیست‌وسه‌سالگی هدایت برمی‌گردد. در آن زمان هنوز شاهکارهای ادبی‌اش را ننوشته بود. خود صادق هدایت در معرفی این کتاب این‌طور می‌نویسد: «...حرف زدن برای بی‌زبانان، دفاع از ناتوانان، دادخواهی برای ستم‌دیدگان، احقاق حق زیردستان و جلوگیری از مظالم و قبایحی که برای مقام انسانیت یک لکه‌ی ننگ‌آوری است...» در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «اگر انسان در نظر فلاسفه و ماوراء‌الطبیعیون و الهیون یک اهمیت فوق‌العاده‌ای دارد، در نزد علمای علوم طبیعی بیش از یک حیوانی که نسبتاً از حیث ساختمان اعضاء از سایر هم‌جنسان خود، یعنی حیوانات کامل‌تر است چیز دیگری نیست. از نقطه‌نظر علمی حیوان از همان عناصری ترکیب یافته که انسان را تشکیل می‌دهند، آیا مثل حیوان از یک سلول (Cellule) مرموزی به وجود نیامده؟ علم‌الأبدان، علم‌الأنساج، علم‌الجنین، معرفت‌الأرواح (Physiologie, Histologie, Embryologie, Psychologie) هر کدام به نوبت خود ثابت می‌کنند که ترقی و نشو و نمای آن سلول تغییرات و عوارض متشابهی را نزد انسان و حیوان طی می‌نماید، علاوه‌براین هر دو دارای اعضای مخصوصی هستند که آن‌ها را برای کار معینی استعمال می‌کنند و همان احساسات را درک می‌نمایند و در هوا و هوس چنان که در خصائل و معایب، مشترک‌اند.»

شرورترین دختر مدرسه 1

290,000 تومان
انتشارات چشمه منتشر کرد: «دختر بد پررو» لقبی بود که همکلاسی‌های الیزابت به او داده بودند. او واقعا شرورترین دختر مدرسه بود. عزمش را جزم کرده بود که از مدرسه نفرت داشته باشد و آن‌قدر شیطنت کند که ناچار شوند از مدرسه اخراجش کنند و به خانه بفرستندش. برای رسیدن به این هدف از هیچ‌کاری رویگردان نبود و هیچ یک از معلم‌ها و شاگردان از شرارت‌هایش در امان نمی‌ماندند. ولی مدرسه وایتلیف هم مدرسه‌ای معمولی نبود...
سفارش:0
باقی مانده:2

حکایت عشقی بی‌قاف بی‌شین بی‌نقطه

14,500 تومان

معرفی کتاب حکایت عشقی بی قاف بی شین بی نقطه

مجموعه داستان ««حکایت عشقی بی‌قاف بی‌شین بی‌نقطه» حکایت‌هایی از عشق‌های ناتمام اند. مصطفی مستور در این داستان‌ها سعی می‌کند با کندوکاو پیرامون یک رابطه خوشایند، مرموز، شیطنت‌‌آمیز یا تلخ، دلایل از هم گسیختگی زندگی قهرمانانش را روشن کند.
«مردی که تا پیشانی در اندوه فرو رفت»، «چند روایت معتبر درباره اندوه»، «چند روایت معتبر درباره کشتن»، «چند روایت معتبر درباه خداوند» و «حکایت عشقی بی قاف، بی شین، بی نقطه» نام داستان‌های این مجموعه‌اند. بخشی از متن کتاب: «اوایل کوچک بود. یعنی من این طور فکر می کردم .
اما بعد بزرگ و بزرگ تر شد. آن قدر که دیگر نمی شد آن را در غزلی یا قصه ای یا حتی دلی حبس کرد. حجم اش بزرگ تر از دل شد و من همیشه از چیزهایی که حجم شان بزرگ تر از دل می شود، می ترسم .
از چیزهایی که برای نگاه کردن شان – بس که بزرگ اند – باید فاصله بگیرم، می ترسم. از وقتی فهمیدم ابعاد بزرگی اش را نمی توانم با کلمات اندازه بگیرم یا در «دوستت دارم» خلاصه‌اش کنم ، به شدت ترسیده‌ام. از حقارت خودم لجم گرفته است.
از ناتوانی و کوچکی روحم. فکر می‌کردم همیشه کوچک تر از من باقی خواهد ماند.» مستور در طول فعالیت ادبی و هنری خود جوایز متعددی به دست آورده که لوح تقدیر نخستین مسابقه داستان‌نویسی صادق هدایت یکی از آنها است. از آثار این نویسنده می‌توان به «روی ماه خداوند را ببوس»، «عشق و چیزهای دیگر»، «تهران در بعدظهر» و «من گنجشک نیستم» اشاره کرد.